جدال بر سر بدیهیات در بورس
مواقعی که عبارت «دستکاری قیمتی» مکرر توسط مدیریت بازار، فعالان بازار و نهادها و... بهکار میرود و حتی قوانینی در جهت جلوگیری از آن وضع و ابلاغ میشود، از این مساله غافل میشویم که سازوکارهایی که در چند دهه اخیر در زیرساخت معاملاتی مانند حجم مبنا، دامنه نوسان و گره معاملاتی و حتی ابتکارات اخیر مانند دامنه نامتقارن استقرار یافته، خود از مصادیق دستکاری قیمتی است. گویی این ما هستیم که باید به آقایان عرض کنیم لطفا قیمتها را دستکاری نکنید!
سرمان را به زیر انداختهایم و تختگاز اشتباه پشت اشتباه مرتکب میشویم و دیگران را مقصر میپنداریم. از زمانی که اولین بورس جهان در آمستردام راهاندازی شد، چندصد سال گذشت، بیتکوین هم آمد، هوش مصنوعی هم غالب شد، تریدرها هم به خانهها رفتند و روبوتریدرها جایشان را گرفتند، تالارهای معاملاتی هم برچیده شدند، یک بیست سالی هم از قرن بیست و یکم گذشت. کجای معرکه آید؟
سیاستگذاران بازار سرمایه؛ مفهوم بازار کاملتر و مولفههای عملیاتی و نظارتی آن واضحتر از آن است که بارها و بارها گفته شود. ما که به قول شاعر معاصر احمد شاملو از بس گفتیم مفاهیم بازار، لثههایمان ساییده شد.
در دنیا مفهوم بازارگردانی را از مفهوم سود سرمایه تفکیک کردهاند تا از داخل و درون آن فسادی بروز نکند. چند بار باید بگوییم؟ چند بار بگوییم حضور بازارگردان با دامنه نوسان نقض غرض است؟ چند بار عرض کنیم که رعایت اصول بازار خودش بهترین ضامن جلوگیری از دستکاری قیمت است؟
چند بار فرصت حذف دامنه نوسان را تاریخ بازار سرمایه دودستی به ما تقدیم کرد و ما نفهمیدیم؟ چقدر باید در کارکردهای بازار سرمایه و نحوه کشف قیمت درست سینه چاک دهیم تا این بحثهای خیلی مقدماتی و بچهگانهای که سالهاست در جهان راهحلش پیدا و اجرا شده را بلغور کنیم؟
خسته شدیم. این اشتباهات را که اصلا بازارگردانی یک سهم ربطی به سهامدار عمده ندارد و کسب و کاری مستقل است به چه کسی بگوییم؟ چگونه بگوییم که سرچ کردیم و این نوآوریهای شما را در هیچ جای این کره خاکی و در هیچ بازاری ندیدیم؟
از ما میپرسند عواقب دستکاری قیمت چیست؟ پاسخ ما این است خیلی کار بدی است و عواقبش هم بد است؛ به همین سادگی. قیمت تحریف میشود. بازده غلط محاسبه میشود، سیگنالهای نادرست به بخش حقیقی اقتصاد ارسال میشود، الگوهای سرمایهگذاری را منحرف میکند و طرحهای توجیه اقتصادی را از نظر عملکرد تخصیصی تحتتاثیر قرار میدهد.
اینها که دیگر در همه کتابهای اکابر مبحث سرمایهگذاری قرار دارد. تا کی باید اینها را با طمطراق بهعنوان «سواد مالی» تحویل یکدیگر دهیم؟ دنیا رفت و رسید به ایدهآلها و ما همچنان در جزئیات ابتدایی ایستادهایم.
میپرسند چگونه از دستکاری قیمتی جلوگیری کنیم؟ پاسخ ما باز هم ساده است منتها قول دهید به کسی نگویید، بهویژه به غربیها چون خواهند گفت، عجب! چه کرامتی! پاسخ ساده این است تا میتوانید تمرکز خود را بر نقدشوندهتر کردن بازار بگذارید. اگر نیت دیگری در کار نیست که ما از آن بیخبر باشیم، راهحل همین این است که عنوان شد و هیچ راهکار دیگری وجود ندارد.
در واقع باید عنوان کرد ترکیب بازارهای دوطرفه، معاملات مبتنی بر مارجین و قرار دادن مکانیزم نقدشوندگی در مرکزیت عملیاتی بازار و شهامت برداشتن دامنه نوسان، رازی مگو نیست. آنچه از دستکاری قیمت جلوگیری میکند، بالا بردن هزینه آن است و این هزینه تنها در صورتی بالا میرود که یک گروه معین قادر به جهتدهی به قیمت نباشند (فرضیات بازار کارآ) و این مهم با عمق بخشیدن به بازار و افزایش نقدشوندگی میسر است. اگر به هر دلیل ساختاری برونزا یا درونزا چنین ویژگیای حاصل نشود، هیچ قانونی قادر به جلوگیری از آنچه شما دستکاری قیمت مینامید، نخواهد بود. قانون بازار قویترین و کارآمدترین قانون تجربه شده نوع بشر در همه سیستمهای اقتصادی است و بهتر است بازار را بیش از هر چیز به سمت بازار بودن و بازار شدن هدایت کنیم.