x
۱۸ / اسفند / ۱۳۹۹ ۰۹:۰۵
رییس کمیسیون انرژی اتاق ایران تشریح کرد؛

ایران بدون نفت چه سرنوشتی داشت؟

ایران بدون نفت چه سرنوشتی داشت؟

برخی از نظریه‌های اقتصادی علت عقب‌ماندگی تاریخی اقتصاد ایران را نفت و دسترسی کشور به آن می‌‌دانند. اما سؤال اینجاست که ایران بدون نفت چه سرنوشتی داشت؟ آیا اکنون اقتصاد ایران با رتبه بالاتری در میان اقتصادهای جهان ایستاده بود؟ پاسخ این سؤال به نوع نگاه ما به نفت بازمی گردد.

کد خبر: ۵۱۱۹۴۳
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین،حمیدرضا صالحی؛ رییس کمیسیون انرژی اتاق ایران در ایران نوشت: اینکه نفت برای یک کشوری نعمت باشد یا نقمت، به شیوه سیاستگذاری و استفاده از درآمدهای نفتی وابسته است. همانگونه که نفت در برخی از کشورها عامل توسعه بوده و در برخی دیگر مانع.

برای مثال سیاست‌های نروژ درخصوص درآمدهای نفتی به گونه‌ای طراحی شده که نفت برای آن نعمت بوده است. این کشور تمام درآمدهای نفتی را در صندوق توسعه قرار می‌‌دهد و با استفاده از این منابع زیرساخت‌های مورد نیاز توسعه را فراهم می‌‌کند. حتی اقدام به سرمایه‌گذاری در کشورهای دیگر می‌‌کند و آنچه را که از این سرمایه گذاری‌ها حاصل می‌‌شود، خرج می‌‌کند. این یک نگاه توسعه‌ای موفق برای کشوری است که دارنده منابع هیدروکربوری است.اخیراً عربستان نیز این سیاست را اتخاذ کرده و سعی می‌‌کند که به واسطه درآمدهای نفتی، سرمایه‌گذاری‌های مولد غیر نفتی انجام دهد تا به مرور از اقتصاد نفتی فاصله بگیرد و با رها کردن بودجه از وابستگی به نفت، آسیب‌های کمتری به اقتصاد وارد کند.

اما در مقابل کشورهای نفتی دیگری را نیز روی نقشه کره زمین می‌‌توان یافت که تولیدکننده نفت هستند و شرایط اقتصادی به مراتب بدتر از اقتصاد ایران را تجربه می‌‌کنند. این کشورها دقیقاً همان تولیدکنندگانی هستند که به نفت به عنوان یک درآمد برای هزینه‌های دولت نگاه می‌‌کنند و مصرف کننده هستند.

ایران نیز بیش از 70 سال است که اقتصادی وابسته به نفت، درگیر بیماری‌هایی نظیر بیماری هلندی و رانت و بهره‌وری پایین داشته است. به همین سبب نیز به رقبا و دشمنان فرصت تحریم را داده است. در حالی که ظرفیت‌های بی‌شماری برای رهایی از این وضعیت داشته است. از جمله ظرفیت‌های بی‌نظیر ایران می‌‌توان به موقعیتی ممتاز از نظر ژئوپلیتیک، تجربه همزمان 4 فصل در جغرافیای خود، معادن و منابع فراوان و دسترسی به منابع انرژی تجدیدپذیر در تمام طول سال اشاره کرد. اما مهم‌تر از تمام این ظرفیت‌ها، نیروی انسانی باهوش و توانمندی است که می‌‌توانست محرک اصلی اقتصاد باشد اما به دلیل رویکرد مصرف‌گرایی در اقتصاد نفتی کشور، نادیده گرفته شده است.

در میان کشورهای غیرنفتی پیشرفته می‌‌توان نام یکی از همسایگان را یافت که با موقعیتی ضعیف‌تر از ایران به جایگاه موفق‌تری از کشورما رسیده است؛ ترکیه. این کشور نه به نفت دسترسی دارد و نه تولیدکننده بزرگ گاز است. اما حالا در حال تبدیل شدن به ‌هاب گازی منطقه است و اقتصادش با سرعت در حال حرکت به سمت صنعتی شدن است. این درحالی است که ایران می‌‌توانست این جایگاه را داشته باشد و به واسطه دسترسی به آب‌های آزاد، حداقل‌ هاب انرژی در منطقه باشد. از سوی دیگر کشورهایی مثل ژاپن و چین که خیلی از این امتیازات را ندارند، نیز نشان می‌‌دهند که چگونه تفکر و هوش انسان‌ها می‌‌تواند موجب توسعه کشورها حتی در نبود منابع عظیم انرژی شود. ما نیز باید به مسأله اهمیت نیروی انسانی کشور توجه بیشتری داشته باشیم و از حالت مصرف‌گرایی به سمت توسعه‌گرایی پیش برویم. باید از بهشت واردات کالاهای چینی و ترک رها شویم و به سمت توسعه حرکت کنیم. بویژه آنکه اهمیت نفت در دهه‌های آتی افول خواهد کرد و جهان در حال گذار از این مرحله است.

باید تا فرصت باقی است، اقتصاد را از وابستگی به نفت رها کنیم و با یک تغییر رویکرد درآمد نفت را ابتدا سرمایه‌گذاری کنیم و سپس از عواید آن سرمایه‌گذاری غیرنفتی بهره ببریم. باید به سمت سیاست‌های تنش‌زدایی و داشتن شرکای برتر در جهان نیز حرکت کنیم. دور کردن اقتصاد از وابستگی مستقیم به نفت، جایگزینی صادرات غیرنفتی، حذف رانت اقتصاد نفتی، توجه به تولید و ایجاد بازارهای جهانی برای تولیدات غیرنفتی در کمال صلح و دوستی و حرکت به سمت اقتصاد فعال و پویا می‌‌تواند زمینه آن باشد که در پایان عصر نفت بتوانیم بگوییم: نفت برای ایران یک نعمت بود!

ارسال نظرات
x