رشد اقتصادی با شبکههای اجتماعی؟
با آنکه شبکههای اجتماعی توانستهاند ابعاد مختلفی از کسبوکارها را متحول کنند و بر آن تاثیر مثبت بگذارند، اما تازهترین پژوهشها نشان میدهد افزایش تعداد کاربران در برخی پلتفرمها، میتواند بر رشد اقتصادی کشورها هم تاثیر مثبت داشته باشد هم تاثیر منفی. گفته میشود حجم انبوه اطلاعات تولید شده در این رسانهها، میتواند حواس کارکنان را پرت کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ تازهترین پژوهشها در زمینه شبکههای اجتماعی نشانگر تاثیر متفاوت و متضاد شبکههای اجتماعی بر بهرهوری شرکتها و اقتصاد کشورهاست. تحلیلگران معتقدند شبکههای اجتماعی باعث کاهش هزینههای تبلیغاتی شرکتها و عرضاندام برای کسب و کارهای کوچک میشوند، اما در عینحال رشد انبوه محتوا در این شبکهها به دلایل مختلف هزینههای سربار اضافی به شرکتها تحمیل میکند. عمدهترین دلایل این افزایش هزینهها ناشی از رشد قابلتوجه دادهها در این شبکهها و پیچیدهشدن رقابت و همچنین پرتکردن حواس کارکنان و افت بهرهوری آنهاست. مطالعات بدبینانه در این زمینه نشان میدهد که هر یک درصد افزایش در تعداد کاربران شبکههای اجتماعی، موجب کاهش ۰۲/ ۰ تا ۰۶/ ۰ درصدی در GDP کشورهای مختلف میشود.
تاثیر برخی شبکههای اجتماعی در کاهش GDP
در یکی از پژوهشهای اخیر که در سال ۲۰۲۰ در ژورنال بینالمللی اقتصاد، کسب و کار و مدیریت منتشر شده است، تاثیرات اقتصادی شبکههای اجتماعی فیسبوک، یوتیوب، پینترست و توییتر در ۱۹۸ کشور بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج این پژوهش نشان داد که تاثیر رسانههای اجتماعی بر رشد اقتصادی، هم میتواند مثبت باشد و هم منفی. یافتههای این پژوهش نشان داده است که شبکههای اجتماعی فیسبوک و پینترست بر رشد اقتصادی تاثیر منفی داشتهاند و تاثیر دو شبکه توییتر و یوتیوب بر رشد اقتصادی کشورها مثبت بوده است. بر اساس همین گزارش سهم بازار شبکههای اجتماعی، توییتر، پینترست و یوتیوب در ماه مارس۲۰۲۰ به ترتیب، ۹۹/ ۶۴، ۲۹/ ۱۴، ۳۱/ ۸ و ۱۰/ ۳ درصد برآورد شدهاند. استدلال پژوهش فوق در تحلیل اثرگذاری منفی شبکههای اجتماعی بر رشد اقتصادی، آن است که حجم زیاد دادهای که در شبکههای اجتماعی تولید میشود، میتواند هزینههای مصرفکنندگان برای دستیابی به اطلاعات مورد نظر و هزینههای شرکتها برای کسب رتبههای خوب در نتایج جستوجو را افزایش دهد. استدلال دیگر آن است که شبکههای اجتماعی با پرتکردن حواس و کاهش تمرکز کارکنان، موجب کاهش بهره وری آنها میشوند.
با این وجود آنچه در این پژوهش مورد تاکید قرار گرفته آن است که تاثیرات اقتصادی مثبت رسانههای اجتماعی و آنلاین، بسیار پررنگتر از تاثیرات منفی آن است و با تاثیری که این پلتفرمها در فعالیت کسب و کارها و تعامل آنها با مشتریانشان دارند، بهبود قابلتوجهی در این موارد ایجاد شده است؛ که نهایتا این امر موجب شکلگیری گردش مالی فراوان در اقتصاد کشورها میشود.
تاثیرات مثبت اقتصادی شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی رفتار مصرفکنندگان و کسب و کارها را بهشدت تحتتاثیر قرار دادهاند. اکنون هر فرد بهطور میانگین ۹ساعت از روز را در فضاهای آنلاین اعم از صفحات اینترنت یا در داخل پلتفرمهای مختلف شبکههای اجتماعی در حال جستوجو، مشاهده و تعامل با دیگر کاربران است. آمارهای استاتیستا نشان میدهد، هر کاربر به طور میانگین روزانه حدود ۱۴۵ دقیقه در شبکههای اجتماعی حضور دارد. پیش از گسترش اینترنت و رسانههای اجتماعی، شرکتها باید هزینه جداگانهای به طرف سومی پرداخت میکردند تا به واسطه آن شخص یا رسانه، اطلاعات آن کسب و کار به جامعه هدف رسانده شود اما اکنون کسب و کارها میتوانند با تولید محتوای مناسب و انتشار آن در فضاهای رسانهای آنلاین خود اعم از سایت شرکت و صفحات شبکه اجتماعی، تا حد خوبی اطلاعات خود را به جامعه هدف خود برسانند. هرچند که اکنون هم برای تسریع و تعمیق این اطلاعرسانی، هنوز به طرف سومی میتواند نیاز باشد. رسانههای آنلاین اکنون موجب شکلگیری شغلهای جدیدی شدهاند که پیشتر وجود نداشت. اکنون دیجیتالمارکتینگ به یکی از شاخههای مهم در هر کسب و کاری بدل شده و تقریبا هر شرکت بزرگی بخشی اختصاصی برای ساماندهی امور کسب و کارش در این حوزه دارد.
با توجه به خیل گسترده مخاطبان رسانههای اجتماعی و آنلاین در سراسر دنیا، اطلاعرسانی درباره محصولات و خدمات در مقیاس جهانی بسیار سادهتر و کمهزینهتر شده است. بر اساس آمارها، تعداد کاربران جهانی رسانههای اجتماعی مختلف در سال ۲۰۲۰ بیش از سه میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر بوده است و همین باعث شده مقیاسپذیری کسب و کارها در سطح جهانی بسیار سادهتر شود. پیشبینی میشود تعداد کاربران رسانههای اجتماعی در سال ۲۰۲۵ به ۴ میلیارد و ۴۱۰ میلیون نفر برسد. بر اساس دادههای سایت استاتیستا، در سال ۲۰۱۹، ارزش بازار جهانی تبلیغات دیجیتال چیزی بالغ بر ۳۲۵ میلیارد دلار بوده است و پیشبینی شده پس از افت مقطعی ناشی از همهگیری ویروسکرونا در سال ۲۰۲۰، این مبلغ در سال ۲۰۲۱ مجددا رشد کرده و به ۳۸۹ میلیارد دلار برسد.
اینستاگرام، محبوبترین پلتفرم برای اینفلوئنسر مارکتینگ
بررسیهای بیزنساینسایدر از وضعیت صنعت جهانی اینفلوئنسرمارکتینگ نشان میدهد که ارزش اقتصادی این بازار بهشدت در حال افزایش است بهطوری که ارزش این صنعت در سال ۲۰۱۹، مبلغ ۸ میلیارد دلار برآورد شده و پیشبینی شده این عدد در سال ۲۰۲۲ به ۱۵ میلیارد دلار برسد. در گزارش بیزنساینسایدر از این صنعت به دادههای آژانس اینفلوئنسرمارکتینگ مدیاکیکس استناد شده است. در بررسیهای مدیاکیکس از وضعیت بازار اینفلوئنسرمارکتینگ در سال ۲۰۱۹ مشخص شده که حدود ۱۷ درصد از شرکتها، بیش از نیمی از بودجه تبلیغاتی خود را به پلنهای اینفلوئنسرمارکتینگ تخصیص میدهند. همچنین ۸۹ درصد شرکتها معتقدند نرخ ROI (بازده به نسبت سرمایهگذاری) اینفلوئنسرمارکتینگ از دیگر کانالهای بازاریابی بهتر است.
با وجود آنکه هر رسانه اجتماعی به اقتضای امکانات خود به محلی برای مانور اینفلوئنسرها تبدیل شدهاند، اما میتوان اینستاگرام را محبوبترین پلتفرم برای این گروه افراد دانست. بررسیها نشان میدهد که نزدیک به ۸۰ درصد شرکتها برای اجرای کمپینهای اینفلوئنسرمارکتینگ خود به سراغ اینفلوئنسرهای اینستاگرامی میروند. این عدد برای فیسبوک ۴۶درصد، یوتیوب ۳۶ درصد، توییتر ۲۴ درصد و برای لینکدین ۱۲ درصد برآورد شده است.
در میان فرمتهای مختلف تبلیغات اینفلوئنسری، پست و استوری اینستاگرام با درصدهای ۷۸ و ۷۳، بیشترین محبوبیت را نسبت به دیگر انواع فرمتهای تبلیغاتی دارا هستند و ویدئوهای یوتیوب با ۵۶ درصد در رتبه سوم قرار دارند. از آنجا که استوریهای اینستاگرامی با بالاکشیدن صفحه، به سرعت امکان دسترسی به سایت مقصد را فراهم میکنند، بهعنوان یکی از سادهترین و سریعترین روشها برای اجرای کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ شناخته شده است. سرعت دسترسی مخاطب به صفحات هدف، در تبلیغات استوری ۵ برابر تبلیغات در فید است.
عموما پلتفرمهای پیامرسان و شبکههای اجتماعی، رسانههای رایگانی هستند؛ که همین امر باعث کسب تعداد زیادی مخاطب و مشارکت بالای آنها در تبادل اطلاعات در این پلتفرمها میشود. از طرف دیگر، بسیاری از پلتفرمهای شبکههای اجتماعی، امکان ارائه راهکارهای اختصاصی برای خرید و پرداخت آنلاین در این پلتفرمها را فراهم میآورند و این امر میتواند تاثیر بسزایی در سهولت تعامل کاربران با پیشنهادهای خرید ارائه شده داشته باشد. با توجه به آنکه در شبکههای اجتماعی امکان هدف قرار دادن مخاطبان بر اساس مکان جغرافیایی، علایق، سوابق جستوجو و... وجود دارد، نرخ بازده تبلیغات در این شبکهها بسیار بالاتر است و از هدر رفتن بودجههای تبلیغاتی شرکتها روی مخاطبان غیر مرتبط جلوگیری میشود.
درآمد اینفلوئنسرها چقدر است؟
چند صد میلیون کاربر در شبکههای اجتماعی مختلف خصوصا اینستاگرام، دنبالکننده شیوه گذران اوقات فراغت، نوع پوشش، شیوه مدیریت بدن، روابط میان فردی و الگوی مصرف صدها اینفلوئنسر و سلبریتی هستند. به این ترتیب سلبریتیها و اینفلوئنسرها تبدیل به طبقه الگو شدهاند و همین امر نقش آنها را در صنعت تبلیغات نیز پررنگ کرده است. بهطوری که سالانه شرکتها مبالغ قابلتوجهی از بودجههای تبلیغاتی خود را به تبلیغات اینفلوئنسری اختصاص میدهند. از آنجا که هرچه تعداد فالوورهای صفحات اینفلوئنسری بیشتر باشد، احتمال دیده شدن پستهای تبلیغاتی بیشتر است، عموما با بالا رفتن تعداد فالوورها، هزینه درج پستهای تبلیغاتی بیشتر میشود. هرچند که گاهی برخی اینفلوئنسرها از فالوور فیک استفاده میکنند و تعداد فالوور لزوما معیار خوبی برای سنجش اثرگذاری آن صفحه نیست.
در یکی از جدیدترین آمارهایی که توسط مجله Elle ارائه شده، لیستی از ۱۰ اینفلوئنسر گرانقیمت اینستاگرام آورده شده است. بر اساس این لیست، دواینجانسون، بازیگر آمریکایی با داشتن بیش از ۱۸۷ میلیون فالوور، گرانقیمتترین اینفلوئنسر اینستاگرام است. جانسون در ازای درج هر پست تبلیغاتی در اینستاگرام، مبلغی حدود یک میلیون و ۱۵ هزار دلار دریافت میکند. رتبه دوم این لیست در اختیار کایلی جنر با بیش از ۱۸۱ میلیون فالوور است. وی در ازای درج هر تبلیغ اینستاگرامی مبلغی در حدود ۹۸۶ هزار دلار دریافت میکند. کریستیانو رونالدو، فوتبالیست معروف نیز با داشتن بیش از ۲۲۴ میلیون فالوور در رتبه سوم این لیست قرار دارد و در ازای هر پست تبلیغی اینستاگرام، مبلغ ۸۸۹ هزار دلار دریافت میکند. کیم کارداشیان، آریانا گرانده، سلنا گومز، بیانسه، جاستین بیبر، تیلور سوئیفت و نیمار در ردههای چهارم تا دهم این لیست قرار دارند. نیمار، فوتبالیست برزیلی که در آخرین رتبه ۱۰ اینفلوئنسر گرانقیمت اینستاگرامی قرار دارد، با داشتن بیش از ۱۳۹ میلیون فالوور، در ازای درج هر پست تبلیغی در اینستاگرام مبلغی در حدود ۷۰۴ هزار دلار دریافت میکند.
جدیدترین آمارهای IZEA (از شرکتهای مطرح فعال در صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ) نشان میدهد که در پنج سال اخیر، حدود ۹۰ درصد از گردش مالی از بازار اینفلوئنسر مارکتینگ از آن زنان بوده است. همچنین بررسیهای این شرکت نشان میدهد که بهطور معمول درآمد اینفلوئنسرهای زیر ۱۷ سال فعال در شبکههای اجتماعی از هر پستی که درج میکنند، بیش از دوبرابر درآمد اینفلوئنسرهای ۴۵ تا ۵۴ سال است.