احمدی نژاد چرا داستانهای تکراری ترور را تعریف میکند؟
انتخابات ریاستجمهوری نزدیک است و محمود احمدینژاد بار دیگر به یاد مردم افتاده. درست همانطور که دقیقا در تمامی انتخابات ریاستجمهوری 84 به اینسو شاهد بودیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، آنچه این چند روز گذشته حتی بیش از این شوی بزرگ تبلیغات انتخاباتی، احمدینژاد را به صدر اخبار کشانده، نه یک خبر معمول و مرسوم انتخاباتی درباره خیل مشتاقان یک کاندیدای باالقوه، بلکه بهمراتب جناییتر و مرموزتر از آن، خبری است که مدعی «ترور احمدینژاد» است. خبری که البته همچون همین تصاویر پرتعداد از درخواستهای مردمی از احمدینژاد، ابتدا ادعای کانال تلگرامی بینام و نشان بیش نبود اما وقتی در پایگاه اطلاعرسانی «دولت بهار» بازنشر شد و نیز وقتی معدود یاران احمدینژاد که هنوز علنا از او حمایت میکنند، درباره اهمیت ادعای آن کانال بینام و نشان اظهارنظر کردند، اندکی جدیتر به فضای رسانهای رسمی کشور نیز تسری یافت.
این اولین بار نیست که احمدینژاد و احمدینژادیها از سوءقصد به جان خود میگویند. همین چند هفته پیش هم وقتی برخی منابع ناموثق در فضای مجازی، از شایعاتی درباره انفجار در نارمک گفتند، «دولت بهار» در خبری کوتاه که 18 بهمنماه 99 با عنوان «هشدار امنیتی» مخابره شد، نوشت: «برخی معتقدند اخبار انفجارها در نارمک که برخی رسانهها با بزرگنمایی منتشر کردند، زمینهچینی برای عادی جلوه دادن سوءقصد به فرزند ملت، دکتر محمود احمدینژاد است.» انتشار این اخبار اما سابقهای مفصلتر از این دارد. چنانکه مثلا وقتی او بهمنماه 92 برای شرکت در مراسم ختم آیتالله موحد ابطحی حاضر شده بود، شایعاتی درباره «سوءقصد» به او منتشر شد که البته در ادامه مشخص شد «سوءتفاهم» بوده است؛ آن طور که «فرهنگ نیوز» همان زمان گزارش داد، وقتی خبرنگار این پایگاه خبری - تحلیلی اصولگرا ماجرای شکستن شیشه خودروی حامل احمدینژاد را «از یکی از محافظان احمدینژاد» پیگیری میکند، «موضوع تیراندازی به خودرو» رد شده و اعلام میشود که «شکستگیها در اثر ضربه ساده به وجود آمده است.» اما شاید نخستین خبر از این دست خبری باشد که 30 خردادماه 87 و به نقل از خود احمدینژاد مخابره شد؛ زمانی که او در جمع اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از طراحی دشمنان برای ربودن خود در جریان سفری به عراق خبر داد. خبری که با تکذیب مقامات عراقی مواجه شد و احمدینژاد طرفین عراقی را به افشای مدارک خود تهدید کرد.
تیرماه 87 نیز بار دیگر خبری با همین محتوا، این بار بهنقل از علی ذبیحی، یکی از مشاوران سابقش رسانهای شد. اما شاید مهمترین خبر در این راستا، ماجرای سوءقصدی است که تابستان 89 و در جریان بازدید احمدینژاد از همدان و توسط آژانس خبری رویترز به نقل از یک مقام دفتر ریاستجمهوری منتشر شد و طی آن این خبرگزاری مدعی شد که کاروان احمدینژاد هنگامی که از میدان هوایی همدان به سوی یک محل ورزشی در حرکت بود، مورد حمله با یک بمب دستساز قرار گرفته است. خبری که البته بلافاصله از سوی «پرستیوی»، تلویزیون انگلیسی زبان دولت ایران رد شد و این خبرگزاری به نقل از یک مقام دفتر ریاستجمهوری ایران نوشت: «چنین حملهای صورت نگرفته است.»
سوءقصد در موسم انتخابات
آنچه اما در غائله اخیر درباره سوءقصد به جان احمدینژاد بنا به ادعای یک کانال تلگرامی بینام و نشان محل تامل است، نزدیکی زمان انتشار این خبر است با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری. رویدادی که به روشنی یادآور مقطع حساس مشابهی است در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم در سال 88. یعنی زمانی که بیشترین اخبار درباره ترور احمدینژاد مربوط به همان زمان است و آن طور که پایگاه خبری - تحلیلی تابناک در گزارشی آورده، «در بازه زمانی کوتاه، چندین بار، شایعه احتمال ترور احمدینژاد مطرح شد؛ شایعاتی که از اردیبهشتماه تا تیرماه 88 به طول انجامید اما در ماه انتخابات (خردادماه) به اوج خود رسید.»
انتشار خبر ترور احمدینژاد البته از جهاتی دیگر نیز قابل بررسی است. ازجمله ادعای او درباره خط و ربط کسانی که مدعی شده قصد سوءقصد به او کردهاند و احمدینژاد میدانند که «وابسته به کجاها هستند!» فارغ از این اما به هر حال نزدیکی به برگزاری انتخابات را نیز نمیتوان نادیده گرفت. مهمترین رویداد سیاسی چند ماه گذشته و آینده که نه فقط بر این ادعای عجیب، بلکه بر تمامی مناسبات و معادلات سیاست ایرانی سایه افکنده و طبیعتا نمیتوان بیتوجه به آن با ادعای ترور احمدینژاد مواجه شد. آن هم وقتی به یاد بیاوریم احمدینژاد سیاستمداری است که خوش دارد همیشه صدر اخبار باشد؛ چه نیک، چه بد!