نسخه جهانی احیای توریسم در کشور چگونه عملیاتی شود؟
۴ ماه از توصیه سازمان جهانی گردشگری به کشورها درباره «اولویت دادن به روستاگردی در عصر کرونا» میگذرد و درحالیکه دولتها در مناطق مختلف جهان سیاست «احیای گردشگری داخلی متناسب با نسخه مخصوص ۲۰۲۱» را در دستور کار قرار دادهاند، در ایران تحرکی از سمت متولی این حوزه احساس نمیشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ گردشگری روستایی در کشور با توجه به استعداد فوقالعاده بالای مناطق بکر مخصوص بومگردی میتواند فعال شود؛ آن هم در مقطعی که ترس از ابتلا به کرونا بین شهروندان، مسافرتهای عادی خیلی از خانوادهها را تعطیل کرده است. سازمان جهانی با دو هدف کلیدی به کشورها توصیه کرده است روی «گردشگری روستایی در سالجاری» متمرکز شوند. هدف اول نجات بخشخصوصی زیاندیده از رکود کرونایی در این بازار است و هدف دوم شارژ روحیه شهروندان با توجه به افسردگی شدید کرونایی است. سفر و تفریح میتواند مقاومت افراد را در برابر شرایط سخت کرونا تقویت کند و برعکس، قرنطینههای خانگی و اختصاص تمام وقت هفته به «کار روزانه» باعث سرخوردگی و تخریب روحیه میشود که خود، بر بازدهی افراد در مشاغل مختلف اثر منفی دارد.
در این وضعیت سیاستگذار حوزه گردشگری مسوولیت دارد مسیرهای فعالیت گردشگری روستایی به شکل کاملا سازگار با پروتکلهای بهداشتی مختص عصر کرونا را ایجاد کند.بررسیهای یک کارشناس حوزه توریسم نشان میدهد نقطه شروع گردشگری روستایی، شناسایی مناطق روستایی مستعد برای جذب گردشگر است تا امکانات و خدمات بدیهی مورد نیاز توریستها در این نقاط با کمک سرمایهگذاران تامین و فراهم شود.
سپیده آشفتهپور لیلاکوهی کارشناس برنامهریزی روستایی در اداره کل گردشگری گیلان در این باره میگوید، گردشگری فعالیتی اجتماعی- اقتصادی است و کانونهای گردشگری، نقاط مرکزی و مرکز تجمع جاذبهها در یک حوزه هستند. این کانون ممکن است یک آبادی یا مجموعهای از چند جاذبه در کنار هم یا ترکیبی از این دو باشد. مقصود از کانون تجمع و انباشتی از اقدامات و فعالیتها و جاذبهها در نقطهای جغرافیایی یا شرایط اولیه مانند جاذبه و تقاضا در کنار برخی شرایط دیگر مثل امکان دسترسی برای ایجاد، چنین تجمع و انباشتی است.
مطالعات این پژوهشگر نشان میدهد، شناسایی و تحلیل منابع گردشگری و چگونگی پراکنش و ساماندهی آنها از گامهای اساسی در ارزیابی قابلیتهای جذب گردشگر در یک منطقه است. برخی از مقاصد و کانونهای گردشگری در جذب گردشگران از برخی دیگر موفقتر عمل میکنند و تجربه نشان داده است هر کجا گردشگری بدون استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی متعددی بهوجود میآورد و در درازمدت، پیامدهای منفی آن بیش از اثرات مثبت آن خواهد بود. به همین دلیل توسعه پایدار گردشگری در گرو برنامهریزی اصولی و شناخت کانونهای مستعد گردشگری و ارائه برنامه مطلوب براساس پتانسیلها و محدودیتهای آن حوزه است.
در استان گیلان، گردشگری روستایی میتواند همه فعالیتهای تفریحی و گردشگری در مناطق روستایی که بر پایه طبیعتگردی، کشاورزی، دامداری، صیادی، هنرها و صنایعدستی، تنوع غذایی، موسیقی فولکلور (نوعی ساز محلی)، آداب و رسوم محلی، معماری بومی و... است را در بر گیرد، بنابراین بر پایه پژوهشها و سندهای توسعه استان گیلان، یکی از اصلیترین راهبردهای تنوعبخشی به فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی در روستاها با تاکید بر استفاده از قابلیتهای گردشگری است یا به تعبیری میتوان با توجه به فعالیت اصلی در روستاها از گردشگری بهعنوان یکی از راهبردهای اساسی در توسعه روستایی بهره جست. بنا بر این ضروری است هر روستا، برنامه و راهبردی ویژه و مختص خود را داشته باشد.
یکی از مشکلات مهم در توسعه فضایی بهویژه توسعه گردشگری روستایی ضعف در سلسله مراتب نواحی گردشگری روستایی مبنی بر رابطه تعاملی میان روستاهای گردشگری و همچنین فقدان رتبهبندی علمی و نظامند در تعیین جایگاه مکانی و فضایی کانونهای جاذب گردشگری روستایی و بالطبع توزیع نامناسب تاسیسات و تجهیزات از جمله کاستیهای بنیادی و مشهود در مطالعات و طرحهای توسعه صنعت گردشگری در کشور است. از این رو ضرورت دارد در ساماندهی فضایی و برنامهریزی توسعه مناطق گردشگری، به سطحبندی و در نهایت اولویتبندی کانونهای گردشگری بهعنوان ابزاری برای تنظیم، هدایت و کنترل تصمیمگیریها و خطمشیگذاریها توجه ویژه شود. تحقق اهداف سیاست توسعه گردشگری در مناطق روستایی مستلزم اقداماتی است که مرحله گزینش روستاهای واجد ارزش، برای ایجاد زیرساختهای توسعه گردشگری از جمله مهمترین این اقدامات به شمار میرود. بیشک این کار، مستلزم نوعی سطحبندی و اولویتبندی است. اولویتبندی کانونهای گردشگری معیاری برای تعیین مرکزیت و تعیین عناصر سازمانی، ساختاری و همچنین تعیین زیرساختهای مورد نیاز و تعدیل نابرابری بین نواحی روستایی است. قطببندی مکانهای گردشگری را میتوان براساس ناحیه جغرافیایی یا براساس نوع جاذبههای توریستی تقسیمبندی کرد. اگر این قطببندی براساس ناحیه جغرافیایی باشد در این صورت تمام جاذبهها را بهطور یکجا در نظر میگیرند و ملاک عمل تعداد گردشگران وارد به محل جذب سرمایه است. این قطبها عبارتند از: قطبهای یادمانی و تاریخی، قطبهای جاذبههای طبیعی، قطبهای جاذبههای زیارتی و قطبهای گردشگری تجاری.