عادتهایی که طلاق را پیش بینی میکند
زوجهایی که با عشقهای آتشین رابطه را شروع میکنند در معرض خطر طلاق هستند، زیرا شدت این عشق برای کنار هم نگهداشتنِ آنها زیادی بالاست. باور داشته باشید یا نه، ازدواجهایی که در آن رابطه زوجین در آغاز زندگی شبیه به روابط عاشقانه هالیوودی نیست، بیشتر احتمال دارد که آیندهای درخشان با هم داشته باشند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرادید، هیچکسی نمیتواند ۱۰۰درصد طلاق یک زوج را پیشبینی کند. اما، دانشمندان علوم اجتماعی تقریباً به خوبی میتوانند طلاق را پیشبینی کنند. آنها میگویند زوجهایی که روابطشان به طلاق منجر میشود، اشتراکاتی در زمینه نحوه جروبحث کردن، شیوهای که رابطه خودشان را توصیف میکنند و همینطور سطح تحصیلات و وضعیت شغلی دارند.
حتی اگر ازدواجی به طلاق ختم شود به معنی شکست نیست. در ادامه ۱۲ عاملی که طلاق را پیشبینی میکنند برشمردهایم. شما میتوانید این موارد را هم در فیلمها و هم در جهان واقعی شناسایی کنید.
۱-ازدواج کردن در دوران نوجوانی یا بعد از ۳۲سالگی
این نکته را در نظر بگیرد که بهترین زمان برای ازدواج کردن زمانی است که احساس میکنید آمادگی دارد و کسی را پیدا کردهاید که فکر میکنید میتوانید با او زمان خود را سپری کنید. پس حتی اگر آمارها و علم به شما میگوید چه زمانی بهترین زمان برای ازدواج کردن است، نه خودتان را برای ازدواج کردن در آن زمان تحت فشار قرار دهید و نه ازدواج خود را به دلیل نرسیدن به آن سن به تعویق بیندازید.
برخی پژوهشها نشان دادهاند کسانی که در نوجوانی یا بعد از ۳۰سالگی ازدواج میکنند در مقایسه با کسانی که در ۲۰سالگی ازدواج میکنند، بیشتر احتمال دارد که زندگیشان به طلاق ختم شود. این خطر به خصوص در ازدواج در دوران نوجوانی بیشتر است.
تحقیقی که توسط دانشگاه یوتا به هدایت نیکولاس ولفینگر، انجام شده است نشان میدهد بعد از ۳۲سالگی احتمال طلاق به ازای هر سال ۵درصد افزایش پیدا میکند. ولفینگر میگوید: «اواخر ۲۰سالگی برای همه افراد بهترین زمان برای ازدواج است.»
تحقیق دیگری که در سال ۲۰۱۵ در ژورنال اکونومیک اینکوآیری، چاپ شد، نشان داد که زیاد شدن فاصله سنی بین زوجها احتمال طلاق را افزایش میدهد.
این تحقیق نشان داد «زوجهایی که یکسال تفاوت سنی دارند در مقایسه با زوجهایی که همسن هستند، ۳درصد بیشتر احتمال دارد از هم جدا شوند. وقتی تفاوت به ۵سال میرسد این اختلاف به ۱۸درصد میرسد و تفاوت سنی ۱۰ سال زوجها را تا ۳۲درصد بیشتر در معرض طلاق قرار میدهد.»
۲-شوهری که کار تماموقت ندارد
تحقیقی که در سال ۲۰۱۶ در دانشگاه هارواد انجام شد نشان داد وضعیت مالی زوجها نیست که احتمال طلاق را افزایش میدهد بلکه ماهیت شغل است. آلکساندرا کیلِوالد، با مطالعه زوجهایی که بعد از سال ۱۹۷۵ ازدواج کرده بودند نشان داد، احتمال طلاق یکسال بعد از ازدواج در میان زوجهایی که در آن شوهرها کار تماموقت نداشتند ۳.۳درصد و در میان زوجهایی که در آن شوهران کار تماموقت داشتند، ۲.۵درصد بود.
وضعیت شغلی زنان تأثیر چندانی بر احتمال طلاق نداشت. محققان به این نتیجه رسیدند که کلیشه مرد نانآور هنوز بسیار زنده است و میتواند بر ثبات ازدواج اثر بگذارد.
۳-تحصیلات
بهنظر میرسد چندان عادلانه نیست که تحصیلات بیشتر احتمال طلاق را کمتر کند. اما این چیزی است که مطالعات نشان میدهند. یک تحقیقِ طولی که از سال ۱۹۷۹ در آمریکا انجام شد، نشان داد: «با افزایش سطح تحصیلات احتمال طلاق کاهش پیدا میکند. نیمی از ازدواجهایی که در آن زوجها دبیرستان را تمام نکرده بودند و تقریباً ۳۰درصد از ازدواجهایی که در آن زوجها تحصیلات بالاتر از دیپلم داشتند، به طلاق منجر شده بود.
احتمال دارد افزایش طلاق در میان زوجهایی با تحصیلات پایینتر ناشی از درآمد کمتر باشد. اِلی فینکل، روانشناس، میگوید: «من فکر میکنم داشتن یک زندگی باکیفیت و شاد بسیار سخت است وقتی شرایط بسیار استرسزاست و شما مجبورید با مشکلات هر روزه زندگی مواجه شوید و روزی ۳ تا ۴ تا مسیر اتوبوس را عوض کنید تا به محل کار برسید.»
۴-تحقیر شریک زندگی
جان گاتمن، روانشناس از دانشگاه واشنگتن، میگوید ۴ رفتار هستند که میتوانند طلاق را با دقت بسیار بالا پیشبینی کنند. نخستین رفتار تحقیر کردن شریک زندگی یا پایینتر دیدنِ او از خودتان است. گاتمن این رفتار را «بوسه مرگ» [به معنی حتمی بودن تمام شدنِ رابطه] برای رابطه توصیف میکند.
انتقاد کردن میتواند به افول ازدواج منجر شود. اگر این رفتار منجر به ایراد گرفتنهای کلامی از شخصیت شریک زندگیتان شود میتواند بیثباتی زندگی را افزایش دهد. تدافعی عمل کردن و بازی کردنِ نقش قربانی نیز میتواند مشکل آفرین باشد؛ و در آخر دیوار کشیدن و مسدود کردنِ امکان گفتگو بین خود و شریکتان میتواند منجر به فاجعه شود.
۵-عشقهای هالیوودی
اگر در اوایل ازدواج آغوش و بوسه وجود نداشته باشد، یک مسئله بزرگ است. اما اگر به اصطلاح چسبندگی شما در همین دوران به قدری زیاد است که سایرین متوجه میشوند و باید به زور شما را از هم جدا کرد نیز باز مسئله بزرگ است.
تِد هیستون، روانشناس، ۱۶۸ زوج را به مدت ۱۳ سال – از روز اول ازدواج – مطالعه کرد. هیوستون و تیمش در طول این مدت با زوجها مصاحبههایی انجام دادند. یکی از یافتههای جالب آنها که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد این بود: «زوجهایی که در اوایل ازدواج چسبندگی زیادی داشتند و محبت زیادی به هم نشان داده بودند، معمولاً بعد از ۷ سال یا کمی بیشتر از هم جدا شده بودند، اما زوجهای دیگر در رابطه طولانی و شاد با هم مانده بودند.»
آویوا پاتز، روانشناس، درباره این یافته گفت: «زوجهایی که با عشقهای آتشین رابطه را شروع میکنند در معرض خطر طلاق هستند، زیرا شدت این عشق برای کنار هم نگهداشتنِ آنها زیادی بالاست. باور داشته باشید یا نه، ازدواجهایی که در آن رابطه زوجین در آغاز زندگی شبیه به روابط عاشقانه هالیوودی نیست، بیشتر احتمال دارد که آیندهای درخشان با هم داشته باشند.»
۶-استرس روزانه
خساراتی که استرس میتواند به ازدواج وارد کند را دست کم نگیرید. یک مطالعه که در سال ۲۰۱۷ در اروپا انجام شد به دنبال عواملی بود که احتمال طلاق در میان زوجهای اروپایی را افزایش میدهد. این مطالعه نشان داد استرسِ روزانه یکی از مهمترین دلایل زوجها برای طلاق گرفتن است.
تجربههایی مانند فراموش کردن یک قرار ملاقات یا از دست دادن اتوبوس باعث شده بود تنشهای شدیدی بین زوجین رخ دهد. این مطالعه نشان داد «در میان عواملی مانند عاشقِ دیگری شدن، خشونت همسر یا یک تغییر بزرگ در زندگی شخصی، انباشت استرسهای روزانه اصلیترین دلیل زوجها برای طلاق بود.»
۷-عقبنشینی در جروبحث
وقتی شریک زندگی شما تلاش میکنید درباره یک مسئله مهم با شما صحبت کند آیا شما ساکت مینشینید؟ اگر این کار را میکنید (یا اگر این شریک زندگیتان است که این رفتار را نشان میدهد) باید بدانید نشانه خوبی نیست. مطالعهای که در سال ۲۰۱۳ انجام شد نشان داد «عقبنشینی» یکی از رفتارهایی است که احتمال طلاق را به میزان بالایی افزایش میدهد. این نتایج بر اساس مصاحبههایی بود که محققان با ۳۵۰ زوج در میشیگان انجام دادند.
درضمن، مطالعه دیگری که در سال ۲۰۱۴ در ژورنال مونوگراف کامیونیکیشن، انجام داد نشان داد زوجهایی که در الگوی مطالعه/عقبنشینی – برای مثال یکی از زوجین فشار میَآورد و دیگری سکوت میکند -–قرار دارند کمتر از افراد در روابط دیگر خوشحال هستند.
نویسنده این مقاله، پاول شرود، از دانشگاه تگزاس، میگوید شکستن این الگو بسیار سخت است، چون هر یک از طرفین فکر میکند حق با اوست. حل این مشکل نیازمند آن است که هر یک از افراد به این فکر کند که رفتارش به صورت انفرادی چه اثری بر مسئله دارد و بعد استراتژیهای متفاوتی برای کنترل جروبحث به خدمت بگیرد.
۸-ارائه توصیفی منفی از ازدواج
گاتمن و پژوهشگران دیگری از دانشگاه واشنگتن در سال ۱۹۹۲ یک «مصاحبه تاریخ شفاهی» انجام دادند و در آن از زوجها درباره ابعاد مختلف روابطشان سوالهایی پرسیدند. آنها با تحلیل گفتگوها به این نتیجه رسیدند که میتوان با توجه به چیزهایی که زوجها درباره رابطهشان میگویند طلاق را پیشبینی کرد.
در یک مطالعه که در سال ۲۰۰۰ در ژورنال روانشناسی خانواده، منتشر شد، گاتمن و همکارانش ۹۲ زوج تازهازواجکرده را در فرایند مصاحبه تاریخ شفاهی قرار دادند. نتایج نشان داد برخی مقولهها میتواند میزان ضعف و قوت ازدواجها را پیشبینی کند. این مقولهها شامل این موارد بود: علاقهای که طرفین به هم دارند، میزانی که زوجها از عبارت «ما» در گفتههایشان استفاده میکنند و بر اتحاد در ازدواج تأکید میکنند، میزانی که زوجها کلام یکدیگر را کامل میکنند، میزانِ منفیبافی، میزان ناامیدی از ازدواج و اینکه به چه میزان ازدواج خود را یک موقعیت پرهرجومرج توصیف میکنند.
۹-فرزند طلاق بودن
تحقیقات نشان میدهند اگر والدین شما طلاق گرفته باشند، شما هم بیشتر احتمال دارد در معرض خطر طلاق باشید. آمارها در این مورد متفاوت است، اما یک مطالعه که توسط پاول آماتو و دانل دِبور، انجام شده است نشان میدهد که اگر والدین یک زن از هم طلاق گرفته باشند، احتمال طلاقِ او تا ۶۹درصد افزایش پیدا میکند. این مطالعه همچنین نشان داد اگر والدین هر دو طرف از هم جدا شده باشند، خطر طلاق حتمی است. آنها احتمال این نوع طلاق را ۱۸۹درصد اعلام کردند.
این به این معنی نیست که اگر والدین شما طلاق گرفتهاند شما هم محکوم به طلاق هستید. ضروری است که کودکان طلاق زندگی خودشان را از روابط والدینیشان جدا کنند و به خودشان تعهد بدهند که روابط سالمتر و متجانستری داشته و به درگیریهای بالقوه در ازدواج واکنشهای سالمتر نشان دهند.
۱۰-مشاغل خاص
بعضی مشاغل و حرفههای به صورت بالقوه احتمال طلاق را افزایش میدهد. برای مثال شغلهایی مانند مهماندار هواپیما و کار کردن در رستوران به عنوان پیشخدمت احتمال طلاق را بیشتری میکند. شغلهایی که کمترین میزان از طلاق در آنها ثبت شده پزشکان و دانشمندان علوم مختلف است. به نظر میرسد این مسئله تا حد زیادی فرهنگی است.
۱۱-میزان درآمد
پول یکی از عوامل رایج استرسزا در میان زوجهاست. درحقیقت، از پول اغلب به عنوان اصلیترین دلیل طلاق زوجها یاد میشود. مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ انجام شد نشان داد که «پول اصلیترین شاخص تعیین کننده طلاق در میان زنان و مردان است.» اما، درحالیکه بسیاری ممکن است فکر کند پولِ کافی نداشتن است که منجر به طلاق میشود، مطالعات نشان میدهند احتمال طلاق در بین زوجهایی که درآمدن بالاتری دارند، بیشتر است.
علتها متعددی برای این اتفاق عنوان شده از قبیلِ اینکه در بسیاری از روابطی که درآمد بالاست، یک طرف رابطه نانآور است و طرف دیگر اصلاً کار نمیکند. افرادی با درآمد خیلی بالا ممکن است در مشاغلی فعال باشند که نیاز به مسافرتهای متعدد است یا آنکه نیاز دارند ساعات طولانیتری در دفتر کار بمانند. بهرحال مدت زمانی که در خانه سپری میکنند بسیار کمتر از زمانی است که برای انجام کارهایشان صرف میکنند.
۱۲-توافق نداشتن بر سر بچه
برطبق مطالعهای که آنلی روفوس، نویسنده و ژورنالیست، انجام داده است، بچه داشتن یا نداشتن تأثیر زیادی بر طلاق دارد. در مطالعهای که در سال ۲۰۱۰ انجام شد، مشخص شد ۶۶ درصد از زوجهایی که در ایالات متحده طلاق گرفته بودند بیفرزند بودند.
اگر یکی از طرفین رابطه بچه بخواهد یا نخواهد، بچه داشتن یا نداشتن میتواند یک مسئله باشد. برطبق مطالعه زوجهایی که بر سر داشتنِ بچه توافق ندارند دو برابر بیشتر از سایرین در معرض طلاق هستند.
ارسال نظرات