اصلاح ساختار بودجه اولویت اقتصاد کشور است
استاد اقتصاد دانشگاه گفت: تا زمانی که ساختار بودجه کشور اصلاح نشود و از این طریق وابستگی کشور به درآمد نفتی و خلق پول قطع نشود، نمیتوان برای تولید و صنعت و سایر مشکلات اقتصادی کشور برنامهریزی کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، بررسی مشکلات اقتصاد ایران نشان میدهد، بسیاری از مسائل اقتصادی کشور نتیجه کسری بودجه آشکار و نهان دولت است. بسیاری از کارشناسان استقراض دولت از بانک مرکزی جهت جبران کسری بودجه را سبب رشد نقدینگی و به تبع آن تورم در کشور میدانند.
دولت در بودجه سال آینده نیز هزینههای خود را حدود 50 درصد افزایش داده است. با نگاهی به درآمدهای قابل تحقق دولت در سال آینده میتوان گفت:کسری بودجه رقمی حدود 320 هزار میلیارد تومان است.
این مساله نگرانی های فراوانی را برای اقتصاد کشور در سال آینده ایجاد کرده است. فروش اوراق بدهی و واگذاری و فروش شرکتهای دولتی در بورس از جمله راهکارهای دولت برای جبران این کسری بودجه است. اما فروش اوراق بدهی به عنوان رقیب بازار سرمایه میتواند بورس را از وضعیت عادی خود خارج کند. در این صورت عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس با مشکل جدی مواجه می شود. دولت برای هیچ یک از این موارد راه حل جدی ندارد.
اما نکته دیگری که سالهاست در اقتصاد ایران به یک معضل تبدیل شده است، به مساله نظام بانکداری کشور بر میگردد. همه دولتهای بعد از انقلاب به دنبال اصلاح سیستم بانکی کشور بودهاند. اما در این زمینه موفقیت چندانی کسب نکردهاند.
نظام بانکی به عنوان رقیب جدی همه بازارها در کشور محسوب می شود. به عبارت دیگر، موضوع ناترازی و کسری تراز حساب جاری برخی بانک های کشور در سال های اخیر به یکی از چالشهای اساسی و مهم سیاستگذاران پولی و ارزی کشور تبدیل شده است. در این راستا؛ عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی همواره در جلسات متعدد با مدیران شبکه بانکی کشور بر رفع ناترازی بانکهای کشور، تاکید ویژه داشته است، اما همچنان این مشکل پابرجاست.
کامران ندری استاد اقتصاد در این زمینه میگوید: بانک مرکزی هرگاه به موضوع ناترازی بانکها بپردازد خوب و اثرگذار است. باید هرچه سریع تر مسئولان بانکی و اقتصادی بتوانند چاره و راه حلی برای مشکل ناترازی بانکها پیدا کنند؛ شکی نیست که به اقتصاد کشور کمک شایانی خواهد شد.
این موضوع همانند اصلاح نظام مالیاتی، در این سالها با کُندی پیش رفته و کار بسیار سخت و دشواری است.
در ادامه گفت و گوی کامران ندری را میخوانید:
به عنوان اولین سوال بفرمایید، دولت در این چند ماه باقی مانده میتواند کار خاصی در حوزه اقتصاد انجام دهد یا خیر؟
ندری: دولت در این چند ماهی که پیش رو دارد، به نظر نمیرسد که بتواند و بخواهد در حوزه اقتصاد فعالیت جدیدی را انجام دهد. به هر حال دولت بیش از 7 سال است که وقت داشته تا برنامههای اقتصادی خود را به صورت منسجم و یکپارچه در همه حوزهها اجرایی کند. دولت در این مدت، هرچه در توان داشته است، انجام داده و بیشتر از این چیزی که در این مدت شاهد آن بوده ایم، برنامه و توان دیگری برای اجرا نخواهد داشت.
از این دولت نباید انتظار کار بیشتری داشته باشیم
یعنی شما اعتقاد دارید دولت در این مدت باقی مانده نباید کار و برنامه جدیدی در حوزه اقتصاد پیاده سازی و اجرا کند؟
ندری: دولت در این 7 ماه باقی مانده نمیتواند دست به اقدام جدیدی بزند و برنامه مثبت دیگری را پایهریزی و اجرایی کند. یعنی در این مدت زمان اندک دیگر توان اجرای برنامه پایه ای و اساسی ندارد و نباید از این دولت هم انتظار کار بیشتری داشته باشیم. با توجه به اینکه مشکلات دولت در حال حاضر بسیار زیاد است، دولت در این چند ماه باقی مانده بتواند مقابل این مشکلات بایستد و نگذارد این مسائل بزرگتر شود، نباید انتظار بیشتری از آن داشت. در صورتی که دولت بتواند همین مسائل موجود را به گونه ای مدیریت کند که مشکلات بیشتر نشود و اصطلاحا به سلامت بگذرد، کار بزرگی کرده است. مثلا همین بیماری کرونا و جاری شدن سیلاب ها را دولت بتواند به درستی حل کند، کار بزرگی انجام داده است و نباید انتظار داشت مشکلاتی که در 7 سال گذشته نتوانسته حل کند، در این مدت کوتاه برطرف کند.
دولت در این مدت تنها به فکر حل مسائل روزمره کشور باشد، کافی است؟
ندری: به نظر میرسد حداکثر کاری که باید از دولت انتظار داشت در این مدت حل کند، همین حل مسائل و مشکلات رومزه مردم و کشور است.
حل مشکلات اقتصادی کشور توسط این دولت دور از ذهن است
یعنی نباید انتظار داشته باشیم دولت فکری برای حل مشکلات اقتصادی کشور کند؟
ندری: اینکه انتظار داشته باشیم برای مشکلات اصلی اقتصاد این دولت راهکار ارائه کند، کمی دور از ذهن به نظر میرسد. دولت بعدی هم به دلیل اینکه در ایران افراد هستند که به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شوند و اکثرا افراد منتخب، پشتوانه حزبی و داشتن برنامه مدون و کارشناسی شده ندارند، نباید از آنها هم انتظار معجزه و حل مشکلات را داشته باشیم. یعنی افرادی که برای ریاست جمهوری مطرح میشوند و سپس انتخاب می شوند، تازه به فکر ایجاد یک برنامه می افتند؛ به دلیل اینکه در مشکلات روزمره غرق می شوند، دیگر توانی برای اجرای برنامهای که بتواند بخشی یا تمام مشکلات کشور را حل کند، ندارند. کشور ما به دلیل اینکه انتخابات حزب محور ندارد، معمولا با چنین چالشی مواجه می شود. معمولا احزاب به دلیل اینکه توان کارشناسی و ایجاد برنامه دارند، می توانند براساس الگوی فکری خود برای حل مشکلات، راهکار ارائه کنند، اما افراد بعد از انتخاب تازه به دنبال تیم قوی میگردند و بعد از آن، ابتدا باید با مشکلات آشنا شوند و سپس به فکر مدلی برای حل مشکلات میافتند. زمانی هم که راهکاری برای حل مشکلات کشور پیدا می کنند، تازه در اجرایی کردن این برنامه ها نیز متوجه می شوند که چالش های فراوانی در این مسیر وجود دارد. در زمان حل این چالش ها نیز متوجه مشکلات ساختاری دیگر می شوند و در این فرآیند زمان را نیز از دست داده اند و کار خاصی را هم انجام نداده اند. با نگاهی واقع بینانه، به هر حال از این دولت بعید است که کار خاصی انجام دهد و همین رفع روزمرگی ها بهترین اقدام این دولت در فرصت باقی مانده است.
دولت بعدی به فکر کنترل تورم باشد
از نظر اقتصادی دولت بعد باید با کدام اولویت ها برنامه اقتصادی خود را بنویسد؟
ندری: از نقطه نظر اقتصادی در رابطه دولت بعدی باید گفت، اولویت اولش باید کنترل و مهار تورم باشد. جهت کنترل و مهار تورم باید برای سه حوزه برنامه ریزی قطعی صورت گیرد. اولین مساله به بودجه دولت و میزان کسری بودجه بر میگردد. تامین مالی کسری بودجه در سال های گذشته سبب افزایش تورم در کشور شده است. یعنی دولت آینده باید به دنبال یافتن راهکارهایی به جز استقراض از بانک مرکزی باشد. به دلیل اینکه این راهکار یعنی استقراض از بانک مرکزی سبب افزایش تورم میشود باید راهکارهایی را پیدا کنند که باعث تشدید تورم نشود.
سیستم بانکی کشور با خلق پول اداره میشود
مساله دیگری که باید دولت ها به فکر حل آن باشند تا بخشی از مشکلات اقتصادی کشور کاهش یابد، چیست؟
ندری: مساله بعدی به بانک ها بر میگردد. در حال حاضر به نوعی میتوان گفت، بانکها با منابع بانک مرکزی سرپا هستند و در صورتی که این منابع به آنها تزریق نشود، به احتمال زیاد با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد. در حال حاضر سیستم بانکداری کشور از طریق خلق پول در حال اداره شدن است. به نوعی اگر ساختار بانک ها اصلاح نشود، کنترل نقدینگی میسر نخواهد شد. اوضاع زمانی بدتر می شود که حتی اگر دولت تامین مالی کسری بودجه خود را از طریق بانک مرکزی و استقراض از این بانک انجام ندهد، باز هم در این شرایط سیستم بانکداری کشور، ما شاهد رشد نقدینگی و در نهایت افزایش تورم خواهیم بود.
یعنی در صورتی که دولت دست از استقراض از بانک مرکزی بردارد، بازهم تورم رشد خواهد کرد؟
ندری: تا زمانی که مشکل ناترازی در بانک ها وجود دارد، در صورتی که دولت هم دیگر از بانک مرکزی استقراض نکند، باز هم شاهد رشد نقدینگی و در نتیجه افزایش تورم خواهیم بود. دولت آینده برای اصلاح سیستم بانک ها باید یک برنامه جدی داشته باشد.
مسائل اقتصادی کشور را از طریق درآمدهای نفتی و خلق پول حل کردهایم
مساله سومی که دولت باید به آن توجه ویژه داشته باشد، کدام بخش از فعالیتهای اقتصادی دولت را هدف گرفته است؟
ندری: مساله سوم نیز به کل نظام مالی دولت و اصلاح آن باز میگردد. در واقع بازار سرمایه، بیمهها، صندوقهای بازنشستگی، تامین اجتماعی و ... نیاز به یک تغییر بنیادی دارد. یعنی مشکلات و معضلات این نظام مالی می تواند همه اقتصاد را درگیر کند و از این طریق دولت و مردم نیز دچار چالش خواهند شد. با نگاهی دقیق به عمده مشکلات نظام مالی و ناترازی هایی که در این بخش وجود دارد، می توان این گونه گفت که در این 40 سال ما 2 مدل راهکار برای حل این مشکلات داشتهایم. مسائل اقتصادی در این سالها یا با درآمدهای نفتی حل شده است و یا با خلق پول. یعنی به جای اینکه ما به فکر حل ریشه ای مشکلات در کشور باشیم، از مسکّن هایی استفاده کردهایم که بیشتر به مشکلات افزوده است.
استفاده از این دو مدل راهکار چه مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرده است؟
ندری: استفاده از درآمدهای نفتی و خلق پول برای حل مسائل گفته شده، راهکارهای راحت الوصولی است که در دهه های گذشته از آن استفاده شده است. نتیجه استفاده از این راهکارها، رشد نقدینگی و افزایش تورم بوده است. یعنی ما به جای حمایت از تولید از بخشهایی از اقتصاد حمایت کردهایم که در نهایت به تورم و مشکلات بیشتر در کشور دامن زده است.
افزایش پایه پولی خطرناک تر از اقتصاد نفتی است
دولت ها در این زمینه می توانند چگونه رفتار کنند تا مشکلات کم شود؟
ندری: برنامه اصلی دولت بعد باید کاهش وابستگی بودجه دولت و اقتصاد کشور به نفت و خلق پول باشد. دولت عادت کرده است از این دو روش برای حل مسائل و مشکلات خود استفاده کند. به نظر میرسد دولت ها به این راهکارها اعتیاد پیدا کردهاند و اقتصاد را نیز تبدیل به یک اقتصاد وابسته به نفت کردهاند. البته باید گفت وابستگی دولت به استقراض از بانک مرکزی و خلق پول و افزایش پایه پولی که بسیار خطرناک تر از استفاده از درآمدهای نفتی برای حل مشکلات است. رشد بیش از حد نقدینگی در اقتصاد ایران که نتیجه خلق پول است، آثار مخرب تری نسبت به استفاده از نفت در اقتصاد داشته است.
خوب چرا دولتها برای حل مشکلات از این راه حل خطرناک استفاده میکنند؟
ندری: این مساله نیز به این دلیل است که درآمدهای نفتی به هر حال حد و حدودی دارد. در شرایط فعلی و تحریمی هم این درآمدها به شدت محدود شده است. اما دولتها می توانند بدون حد و حصر دست به خلق پول و افزایش پایه پولی بزنند. برای اینکه وابستگی دولت و اقتصاد به نفت و خلق پول حل شود، باید ابتدائا ساختار بودجه دولت اصلاح شود. اصلاح نظام بانکی، اصلاح ساختار بازار سرمایه، صندوق های تامین اجتماعی، صندوق های بازنشستگی در مراحل بعدی خواهد بود. یعنی دولت و مجلس باید اولویت بندی کنند و در اولین گام اقدام به اصلاح ساختار بودجه کشور کنند.
این موارد مشکلات امروز ما نیست و سال هاست کشور با این مسائل دست و پنجه نرم می کند. از دوره دولت های سازندگی و اصلاحات، اصلاح نظام بانکی و اصلاح ساختار بودجه مطرح بوده است. از زمان آقای عادلی یعنی پس از دوران جنگ تحمیلی، بحث استقلال بانک مرکزی مطرح بوده است. یعنی سه دهه کشور با یک سری مشکلات مواجه بوده است و این مشکلات همچنان وجود دارند.
یعنی هیچ یک از دولت ها نتوانسته اند این مشکلات را تشخیص بدهند و برای آن راه حل داشته باشند؟
ندری: هیچ دولتی هم نتوانسته است تا به حال این مشکلات را حل کند. نه تنها نتوانسته اند، بلکه در برخی برهه ها این مشکلات بیشتر نیز شده است. یعنی هر دولتی که می آید نسبت به دولت قبل با مشکلات بیشتری مواجه خواهد بود. این اصلاح ساختار بودجه و قطع وابستگی به نفت و خلق پول در اقتصاد اولویت اول هر دولتی خواهد بود. در صورتی که این مشکلات حل شود، میتوان درباره سایر مشکلات مانند اصلاح ساختار صنعت که بیشتر از آنکه رقابتی باشد، حالت انحصاری پیدا کرده است و بعد از این مرحله باید در خصوص سیاستهای تجاری کشور تا حدود زیادی تغییر ایجاد شود، صحبت کرد. اما این مشکلات در رده دوم و در اولویت بعدی قرار دارد. تا مشکلاتی که در ابتدا گفته شد، حل نشود، نمیتوان امیدوار به حل سایر مشکلات بود.