x
۱۸ / دی / ۱۳۹۹ ۱۵:۳۱

زنجیره ارزش پتروشیمی‌ها چه نیازهایی برای رشد دارد؟

زنجیره ارزش پتروشیمی‌ها چه نیازهایی برای رشد دارد؟

زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی از صنایع بزرگ بالادستی تا صنایع کوچک‌تر پایین‌دستی حلقه‌های بسیاری هستند که در نهایت صنعت استراتژیک پتروشیمی را تشکیل می‌دهد.

کد خبر: ۴۹۶۲۷۳
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ این زنجیره را می‌توان گسترده‌ترین زنجیره صنعتی در کشور از لحاظ اشتغال‌زایی به شمار آورد که از پیچیدگی‌های بسیاری برخوردار است. بالابودن حجم تولید مواد اولیه، بازارهای مصرف داخلی و منطقه‌ای در دسترس، پایین‌بودن سرمایه‌گذاری اولیه در صنایع تکمیلی در مقایسه با صنایع بزرگ بالادستی و بالابودن ارزش افزوده این بخش در جهان از جمله مواردی است که می‌تواند آینده جذاب‌تری را پیش چشم زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی ترسیم کند. اما این خوش‌بینی‌ها به الزاماتی نیاز دارد که کم‌توجهی به آنها می‌تواند شتاب رشد این صنعت را کند سازد. اینکه روند توسعه این صنعت افزایشی است و در آمارهای مخابره شده از بالاترین سرعت رشد صنعتی در بین صنایع مشابه برخوردار است یک واقعیت انکار‌ناپذیر است ولی در کنار آن باید به این نکته هم توجه کرد که نوسانات ارزی و تغییر در جذابیت تولید و صادرات از حجم تولید و خرید مواد اولیه حمایت کرده ولی قدرت‌نمایی این صنعت به ملزومات بیشتری نیاز دارد.

داده‌های آماری از رشد حجم معاملات محصولات پتروشیمی در بورس کالا حکایت دارد که سیگنالی مهم برای تخمین رشد حجم تولید در کشور است. حجم کل معاملات محصولات پتروشیمی در بورس کالا در سال گذشته (برای پلیمرها، ترکیبات شیمیایی و انواع غیراستاندارد و...) ۶/ ۴ میلیون تن بوده که از این میزان ۲۴/ ۳ میلیون تن آن را پلیمرها تشکیل داده است. رقم معاملات محصولات پتروشیمی در بورس کالا برای پایان آذرماه از داد و ستد ۸۸/ ۳ میلیون تنی حکایت دارد که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از رشد ۱۸ درصدی برخوردار شده است. در همین مدت حجم معاملات پلیمرها به ۲ میلیون و ۵۸۸ هزار تن رسیده که رشد ۱۲ درصدی داشت.

تجمیع موارد فوق نشان می‌دهد که برای سال‌جاری به احتمال بسیار قوی حجم معاملات به بالاتر از ۵ میلیون تن در سال افزایش می‌یابد که بیشترین رکورد تاریخی حجم داد و ستد محصولات پتروشیمی در کشور است که به‌صورت مستقیم نشان‌دهنده رشد حجم تولید در زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی است. آمارها نشان می‌دهد که برای سال‌جاری ظرفیت تولید پلیمرها در کشور به ۹ میلیون تن در سال افزایش می‌یابد و البته این روند صعودی باز هم ادامه خواهد داشت. در گفت‌وگو با محسن فروغی، کارشناس توسعه صنایع پلیمری به بررسی این موضوع پرداخته شده است. در ادامه متن این گفت‌وگو را می‌خوانید.

 پتروشیمی؛ صنعت استراتژیک

فروغی صنعت پتروشیمی را به‌عنوان صنعت استراتژیک عنوان کرد و گفت: برای بسیاری از کشورها به‌خصوص کشورهایی که دارای منابع کافی هستند همچون ایران، پتروشیمی صنعتی استراتژیک است. اما لازم است که در تعبیر صنعت پتروشیمی به‌عنوان صنعت استراتژیک دو مولفه را مدنظر قرار داد. اینکه چه چیزی را به چه قیمتی می‌خواهیم تولید کنیم نکته بسیار مهمی است و لازم است به نحوی جدی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اگرچه صنعت پتروشیمی، صنعتی استراتژیک تلقی می‌شود اما اگر تنها مبنای تبدیل یک ماده خام اولیه و تولید مواد پلیمری و شیمیایی به قصد خروج از کشور و صادرات آن باشد عملا ارزش افزوده و مزیت خاصی برای کشور مبدا ایجاد نخواهد کرد.  وی افزود: طبق تئوری‌های موجود در علم اقتصاد، تولید (یک کالای رایج) به هر نحوی و با هر هزینه‌ای مجاز نیست. یعنی اگر در فرآیند تولید مواردی نظیر آلودگی محیط‌زیست بسیار زیاد باشد، با هزینه (فرصت) همراه است. البته این مطلب به معنی خام‌فروشی نفت، گاز و میعانات نیست بلکه یعنی در صنعت پتروشیمی نیز لازم است که حلقه‌های تولیدی را به سمت صنایع تکمیلی و با ارزش افزوده بالاتر هدایت کنیم تا سود بیشتری از این راه ایجاد شود.

 هر دو بعد صنایع تکمیلی نیازمند حمایت

این کارشناس بازار پلیمری به صنایع تکمیلی پتروشیمی اشاره کرد و گفت: صنایع تکمیلی از دو صنعت میان‌دستی و پایین‌دستی (نزدیک‌ترین صنعت به مصرف‌کننده نهایی) تشکیل شده است. به‌رغم اینکه مزیت بالایی در این بخش از صنایع تکمیلی داریم، متاسفانه در کشور ما صنایع میانی فراموش شده‌اند. صنعت میانی یعنی صنعتی که ورودی و مواد اولیه آن از سمت صنایع بالادستی پتروشیمی تامین شده و در این صنعت مواد نوترکیبی که کاربردهای بالاتری دارند به مرحله تولید می‌رسند. در حال حاضر مواد پلیمری که در کشور تولید می‌شوند عمدتا برپایه لایسنس (دانش فنی، ضمانت و مجوز) مشخص است که در یک شرکت پتروشیمی تولید می‌شود. این دانش فنی یا لایسنس از سایر کشورهای دنیا نظیر کشورهای اروپایی خریداری شده است. بنابراین کشورهای زیادی امکان تولید این مواد را دارند. این درحالی است که ارزش افزوده این مواد تولیدی، در کشورهای دیگر نظیر چین محقق می‌شود. زیرا این مواد فرآوری شده و با افزودن قابلیت جدید به ماده اولیه، محصولی جدید از آن تولید می‌کند. به‌طور مثال قطعات خودرو و قطعات لوازم خانگی از این قبیل محصولات نهایی هستندکه در صورت ساخت این محصولات بدون انجام مراحل فرآوری و اختصاصی‌سازی آنها، کیفیت محصولات انتهای زنجیره چندان رقابتی و خوب ارزیابی نمی‌شود.

 مزیت نسبی در صنایع میانی پتروشیمی

فروغی به مزایای این بخش از صنعت پتروشیمی اشاره کرد و ادامه داد: مزیتی که در صنایع میانی پتروشیمی در اختیار داریم، مربوط به فارغ‌التحصیلان زیادی است که ظرفیت‌های دانشی موضوع را دارند اما در بستر صنعت، فضایی برای استفاده از دانش این متخصصان وجود ندارد. از این رو این افراد یا جذب بازارهای خارجی می‌شوند و در صورت آن‌که به صنایع داخلی نیز وارد شوند به شکلی است که در سطوح پایین تکنولوژی ایفای نقش می‌کنند. بنابراین دو بال صنایع میانی که ظرفیت خوبی در این بخش داریم، مربوط به دانش فنی و تخصصی مرتبط به همراه ظرفیت بسیار زیاد آن است. اما به دلیل آنکه نیازمند ساماندهی و ایجاد زیرساخت‌های لازم همچون زیرساخت‌هایی که در ستاد نانو (سلول‌های بنیادی) ایجاد شده، در این بخش از صنعت پتروشیمی هستیم که هنوز به مرحله ظهور نرسیده است. برای تحقق این امر نیازمند حمایت و سرمایه‌گذاری کافی هستیم تا ایجاد و ساماندهی این زیرساخت‌ها تسریع شود. متاسفانه مسوولان امر تاکنون به این سمت و سو حرکت نکرده‌اند و از صنایع پتروشیمی به مباحت مربوط به احداث شرکت‌های پتروشیمی اکتفا کرده‌اند. درحالی که در صنایع میانی پتروشیمی نه تنها ارزش افزوده بیشتری ایجاد می‌شود، بلکه تعداد افراد بیشتری می‌توانند مشغول به کار شوند.

 بیم و امید در بخش پایین‌دستی پتروشیمی

محسن فروغی اظهار کرد: در بخش صنایع پایین‌دستی پتروشیمی نیز می‌توان بیان کرد که متاسفانه این بخش از صنایع پتروشیمی با دو عارضه درگیر هستند. ابتدا اینکه مجموعه‌ساز نیستند. به‌عنوان مثال یک قطعه ساده لوازم‌‌التحریر را اگر نگاه کنیم، بخش زیادی از آن از مواد پلاستیکی ساخته شده است. در هیچ جای دنیا این‌گونه نیست که شرکتی که درب یا لوله تولید می‌کند به ساخت لوازم‌التحریر بپردازد بلکه شرکتی که به ساخت لوازم‌التحریر می‌پردازد این کار را انجام می‌دهد. ارزش افزوده بالا در تولید لوازم‌التحریر به دست می‌آید و قابل مقایسه با وسایلی که فرآیند ساخت راحت‌تر و در دسترس‌تری دارند، نخواهد بود. بررسی سیاست‌های تولیدی از گذشته تاکنون نشان می‌دهد که تصمیم‌سازی‌های بخش تولیدی ما عموما به واحدهای تولیدی که نهایتا یک یا دو محصول دارند و امکان قرار‌گیری در زنجیره محصول دیگر را داشته باشند ختم می‌شود. به‌طوری که اگر در بخش نهایی متنوع‌سازی انجام نشود در قسمت‌های قبلی زنجیره نیز به همان شکل باقی می‌ماند. وی افزود: یا اینکه روی صنایعی متمرکز شده‌ایم که مصرف عمومی دارند، همچون صنعت لوله‌سازی. در این صنایع فرآیند تولید کاملا ساده است بدون آنکه قرار باشد در مراحل تولید آن تنوع و نوآوری صورت گیرد. هنگامی که بازار رقابتی می‌شود و بخشی از اقتصاد کشور همچون بخش مسکن با رکود مواجه می‌شود، این کارخانه دچار ورشکستگی خواهد شد. زیرا بحث طراحی محصول و تحقیق و توسعه آن وجود ندارد و از طرف دیگر هم براساس مزیت نسبی کشور برنامه‌ریزی انجام شده و به دلیل وجود انرژی ارزان‌قیمت و در دسترس کارخانه‌های فعلی ایجاد شده‌اند. البته قصور بخش سیاست‌گذاری هم در این بین مشخص است که با اهدافی که در هر دوره تعیین شده، یک سری صنایع در محل‌هایی که مزیت رقابتی ندارند ایجاد شده است. اگر به چنین ریزه‌کاری‌ها در تصمیم‌سازی دقت می‌شد، در توسعه صنایع پلیمری به نقطه فعلی نمی‌رسیدیم.

 چشم‌انداز روبه رشد برای پلیمرهای پیشتاز

فروغی یادآور شد: نبود افق دید در صنایع تکمیلی پتروشیمی باعث شده که مزیت رقابتی صادراتی ما بسیار کاهش یابد. آن هم در شرایطی که نیروی کار و انرژی نسبتا ارزان و مواد اولیه نیز نزدیک به قیمت جهانی است. بنابراین محصول صادراتی چندان برجسته‌ای در این بخش به چشم نمی‌خورد. هنگامی که میزان تراکنش مالی بین‌المللی را مورد بررسی قرار می‌دهیم، ابتدا بحث صنعت نفت و با فاصله کمی پس از آن صنایع الکترونیک و لوازم خانگی قرار دارد. این درحالی است که اگر بخواهیم تقریبی بگوییم به‌طور متوسط حدود ۶۰ درصد از مواد به کار برده شده در لوازم خانگی محصول صنایع پلیمری است. اما چه اتفاقی می‌افتد که اگر قطعه پلاستیکی را وزن کرده و با مواد اولیه‌ای که در آن قرار دارد، ارزش‌گذاری کنیم حدودا ۲۰۰ تا ۳۰۰ برابر ارزش افزوده به همراه دارد. به دلیل آنکه مراحل انتهای زنجیره به درستی دیده نشده، نمی‌توانیم از این مزیت استفاده کنیم. چرا که زنجیره بعدی در محصولات پلیمری زنجیره مجموعه‌سازی است. مثلا در بخش‌های لوازم خانگی و قطعات خودرویی که طراحی و نوآوری وجود دارد، ارزش افزوده ایجاد می‌شود. عمدتا در صنعت پلیمری در سطوح پایین تکنولوژی آن هم در بخش‌های تکرارپذیر با کمترین خلق ثروت و دانش باقی مانده‌ایم. وی ادامه داد: به چند دلیل هم این اتفاق افتاده است. اولا در سطوح سیاست‌گذاری هیچ راهبری و برنامه‌ای برای توسعه این بخش وجود نداشته و ثانیا در میزان سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها، بیشتر به کوتاه‌مدت توجه شده است. این موارد دلایل عمده‌ای است که صنعت نتوانسته رشد و توسعه یابد. بحث تقویت زنجیره ارزش موضوعی نیست که در کوتاه‌مدت محقق شود. اما لازم است اگر زنجیره بر اساس محصول تعریف می‌شود، محصول را در انتهای خطوط تولید مورد بررسی قرار دهیم. یعنی سرمایه‌گذاری و حمایت‌ها را به سمت‌و‌سوی واحدهای بزرگ و مجموعه‌ساز متمرکز کرده و تسری دادن آن به واحدهای کوچک‌تر را در دستور کار قرار دهیم آن هم به دست خود بنگاه‌ها و بدون دخالت دولت در بخش بنگاه‌های کوچک. در غیر‌این صورت خروجی آن ضعف در بنگاه‌های بزرگ خواهد بود. در طرف مقابل رخدادهای محتمل این موضوع قرار دارد که تعداد فارغ‌التحصیلان بیکار ما در کشور به‌خصوص در چند سال گذشته از تعداد بیکاران کم تحصیلات بالاتر رفته است. علت این امر عدم‌تناسب ظرفیت آکادمیک با ظرفیت‌های موجود در صنعت است. درحالی که با ایجاد شرکت‌هایی که مبتنی بر دانش فعالیت می‌کنند می‌توانستیم این متخصصان را جذب صنعت کنیم.

این کارشناس بازار محصولات پلیمری افزود: به‌عنوان مثال برای تولید یک قطعه پلاستیکی به ماشین‌آلات، قالب و مواد اولیه نیاز است. اگر مواد اولیه موجود باشد اما قالب و ماشین‌آلات مربوط به آن وجود نداشته باشد، تولیدی صورت نمی‌گیرد. اگر قرار باشد اشتغال را به‌عنوان متغیر دیگر وارد مدل کنیم، در قسمت ساخت ماشین‌آلات و تجهیزات به خاطر نیاز به طراحی و نوآوری، نیروهایی که جذب این بخش می‌شوند از افراد متخصص و دارای تحصیلات تکمیلی هستند. اتفاقا می‌توان بیان کرد که در قسمت تولید، نیروهای با تخصص کمتر نیاز است. از این رو می‌توانیم در این بخش‌ها در جهت افزایش اشتغال صنعت ظرفیت‌سازی کنیم. همچنین در قسمت مواد اولیه، نوترکیب، کامپاند یا مواد میانی هم همین اتفاق احتمال وقوع دارد. اگر بتوانیم این بخش را نیز تقویت کنیم برای آینده صنعت می‌تواند بسیار مهم ارزیابی شود. زیرا کشوری هستیم با جمعیتی ۸۰ میلیونی که در منطقه‌ای با حدود ۵۰۰ میلیون نفر قرار گرفته‌ایم. در سایر کشورهای اطراف ما آن چیزی که از صنعت پلیمر و پلاستیک در کشور ما وجود دارد با تاخر ۵ ساله می‌تواند در آن کشورها نیز راه‌اندازی شود. به این ترتیب در آینده مزیت نسبی خود را از دست خواهیم داد. زیرا پایه این صنعت مبتنی بر ماشین‌آلات و تجهیزات است که از هر کشور دیگری می‌تواند تامین شود. بنابراین دانش فنی بالایی را لازم ندارد. آنچه که ما در آن مزیت نسبی داریم وجود دانش و تخصص در بین نیروی کار است که می‌تواند کمک بزرگی به زنجیره ارزش تولید محصولات پتروشیمیایی کند. چنانچه به این مرحله برسیم می‌توانیم از منافع ارزش ایجاد شده بهره ببریم.

 توسعه زنجیره ارزش پتروشیمی در گرو برنامه مدون

فروغی در پایان صحبت‌های خود به دورنمای این صنعت اشاره کرد و گفت: در سطوح بین‌المللی به دلیل ویژگی‌های خاص فنی آنکه صنعتی ذاتا متنوع، ترکیب‌پذیر و مبتنی بر نوآوری به شمار می‌رود، صنعتی روبه رشد تلقی می‌شود. بنابراین از نظر حجم و تنوع دورنمای مثبتی را برای صنایع پلیمری متصور هستیم. زیرا هر ساله مواد پلیمری را در زنجیره تولید می‌بینیم که کاربردهای جدیدی دارند. به‌طوری که اگر از گذشته تاکنون به این صنعت نگاهی بیندازیم مثلا در قطعه‌سازی خودرو کمتر از ۱۰ سال پیش، بیشتر قطعات خودرو از فلز تولید می‌شد اما امروز بالغ بر ۳۵ درصد از خودروهای تولیدی از مواد پلیمری ساخته شده‌اند و این مسیر تا رسیدن به ۶۰ درصد هموار شده است. اما در کشور ما اگر بخواهیم این صنایع را مورد بررسی قرار دهیم، برنامه مدونی برای توسعه صنایع تکمیلی با محوریت زنجیره ارزش وجود ندارد. مگر آنکه در صنعت بالادستی پتروشیمی که برنامه‌های راهبردی و جهش‌های مختلف طراحی شده‌اند. آن هم به این دلیل که مزیت‌های مربوط به دسترسی به خوراک ارزان‌قیمت وجود دارد. بنابراین گرچه توسعه در بخش صنایع بالادستی وجود دارد، اما توسعه صنعت تنها در این بخش توسعه ارزش‌آفرین تلقی نمی‌شود.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x