دو روی سکه تشکیل شرکتهای E&P/ حضوری ماندگار یا حذف از زمین مسابقه؟
زمانی که پای شرکتهای اکتشاف و تولید به صنعت نفت ایران باز شد، کمتر کسی پیش بینی میکرد این شرکتها بدون وجود یک جوینت خارجی بتوانند بار توسعه یک میدان نفتی یا گازی را به دوش بکشند، اما در نهایت به دلیل خروج کشورهای خارجی از صنعت نفت کشور به دلیل تحریمها، این شرکتهای ایرانی درحال حاضر عهده دار این مسئولیت خطیر شدهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین، ایجاد شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P) ایرانی یکی از دستاوردهای اجرای مدل جدید قراردادی صنعت نفت یا همان IPC اعلام شده بود. شرکتهایی که قرار بود به عنوان شریک شرکت یا شرکتهای معتبر نفتی خارجی با حضور در فرآیند اجرای قرارداد، امکان انتقال و توسعه دانش فنی و مهارتهای مدیریتی و مهندسی مخزن به آنها میسر شود.
همان شرکتهای گرگزاده ای که بیژن زنگنه_وزیر نفت_ بارها به آن اشاره کرده و گفته بود که "مخالفان میگویند این شرکتها گرگزاده هستند، اما مطمئنم بعدها اینها را جزو افتخارهای خودشان میآورند و به ما تذکر میدهند که چرا از این شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی حمایت نمیکنید."
بر این اساس، شیوهنامه تعیین صلاحیت شرکتهای اکتشاف و تولید پنجم آذرماه سال ۹۴ ازسوی وزیر نفت ابلاغ و فراخوان شناسایی و ارزیابی شرکتهای ایرانی متقاضی فعالیت در حوزه اکتشاف و تولید، اردیبهشتماه سال ۹۵ اعلام شد.
پس از این فراخوان، صلاحیت ۳۷ شرکت توسط وزارت نفت بررسی و در تیرماه سال ۹۵، صلاحیت ابتدایی هشت شرکت شامل پتروپارس، مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC)، انرژی دانا، توسعه پتروایران، مپنا (شرکت نفت و گاز مپنا)، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (شرکت مدیریت طرحهای صنعتی ایران) و ستاد اجرایی فرمان امام (ره) (شرکت توسعه نفت و گاز پرشیا) تأیید شد.
البته در نهایت و در مردادماه سال 1396، شرکتهای سرمایهگذاری غدیر، گسترش انرژی پاسارگاد، مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران، کیسون، توسعه صنعت ایران افق، شرکت مهندسی و خدمات پارس پتروزاگرس، گلوبال پتروتک کیش و حفاری شمال (هلدینگ انرژی گستر سینا) به این فهرست اضافه شد تا تعداد شرکتهای ایرانی دارای مجوز فعالیت در این حوزه به ۱۷ شرکت برسد.
در انتظار E&P شدن
نکته مهم در معرفی این شرکتها که کمتر به آن توجه شد این بود که شرکتهای یاد شده E&P نبوده و نیستند، بلکه برای تبدیل شدن به شرکتهای اکتشاف و تولید، صاحب صلاحیت تشخیص داده شدند. زنگنه نیز بارها تاکید کرده بود که فرآیند ارزیابی وزارت نفت تنها به معرفی شرکتهایی میانجامد که بر اساس معیارهای تعریفشده، از صلاحیت لازم برای تبدیل شدن به یک شرکت اکتشاف و تولید برخوردارند.
درواقع ریل گذاری وزارت نفت برای این شرکت ها به این صورت بود که شرکتهای اکتشاف و تولید باید ساختارهای توانمندی در جذب و توسعه فناوری داشته باشند؛ تفکر توسعه فناوری را در خود پرورش دهند و با توجه به اینکه فعالیتهای بسیار پرریسک اکتشاف، توسعه و تولید در حوزه بالادست صنعت نفت به صرف منابع مالی هنگفت نیاز دارد، مهارتهایی مانند جذب سرمایه، مدیریت داراییهای فیزیکی و مشارکت مؤثر را از بر باشند.
البته شرکت های E&P میتواستند با قرار گرفتن کنار یک غول نفتی خارجی و در سایه همکاری با شرکتهای خارجی، علاوه بر کسب موارد مذکور به توانایی فنی و صلاحیتهای تجاری بینالمللی دست یابند. صنعت نفت ایران باید در همکاری با شرکتهای بینالمللی (IOC) افزون بر چگونگی تأمین مالی یک طرح، چگونگی استفاده از فناوریهای نو را برای کاهش زمان و قیمت اجرای پروژه یاد میگرفت. در واقع هدف وزارت نفت این بود که شرکتهای E&P ایرانی در همکاری با شرکتهای نفتی بینالمللی درس بگیرند.
بر این اساس پیش از تحریمها قرعه فال به نام چند شرکت ایرانی افتاد تا برای مدت کوتاهی کنار شرکت های خارجی قرار بگیرند. برای مثال قرار بود در توسعه فاز 11 پارس جنوبی پتروپارس در کنار توتال و CNPC قرار بگیرد. همچنین شرکت دانا انرژی با شرکت OMV اتریش همکاری میکرد و برای توسعه میدان گازی کیش، با شرکتهای شل، گازپروم و سرمایهگذاری غدیر مذاکره شده بود. توسعه میدان کرنج نیز قرار بود با همکاری پرگس و مپنا انجام شود و در طرح پیشنهادی توسعه میدان آزادگان شرکتهای شل، تنکو، پتروپارس، ایپکس، پرشیا و توتال حضور داشتند.
دو روی سکه تشکیل شرکت های E&P
البته این همکاریها عمر زیادی نداشت و تحریمها مانع تکمیل این پازل و قطع زنجیره ارتباط بین شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی و شرکتهای نفتی خارجی شد. درواقع قبل از اینکه انتقال تکنولوژی و دانش صورت بگیرد، شرکتهای خارجی بازار نفت ایران را به دلیل تحریمها ترک کردند و وزارت نفت ماند و چند شرکت در انتظار E&P شدن! شرکتهایی که این روزها عهده دار توسعه بسیاری از میادین نفتی و گازی شده اند درحالی که در نخستین پله یادگیری ایستادهاند.
نمی توان گفت اقدام وزارت نفت برای تایید صلاحیت شرکتهای اکتشاف و تولید بیهوده بود زیرا اگر چنین شرکتهایی شکل نمیگرفتند، درصورتی که تحریمها برنمیگشت و امکان تعامل با شرکتهای خارجی ادامه پیدا میکرد، خلأ این شرکت ها بیشتر در صنعت نفت احساس میشد و منطقی نبود وزارت نفت با فرض بازگشت تحریم ها دست روی دست بگذارد. اگرچه تحریم تأثیر قابلتوجهی بر اهداف اولیه این رویکرد داشت و تقریبا برنامه هدف وزارت نفت را به طور کامل دگرگون کرد.
درحال حاضر که تحریم ها درهای صنعت نفت ایران را به روی دنیا بسته است، همین شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی عهده دار روشن نگه داشتن چراغ طلای سیاه ایران شدهاند. شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی در قالب قراردادهای آیپیسی و قراردادهای طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت فعال هستند و قرار است برای تولید روزانه یک میلیون بشکه نفت هم به میدان بیایند.
با این حال باید منتظر ماند و دید که آیا این شرکتها در شرایطی که تحریمها روی تامین تجهیزات، تامین منابع مالی، انتقال تکنولوژی و... سایه انداخته، میتوانند از عهده اجرای قراردادها بر بیایند یا خیر و چنانچه در آینده دور یا نزدیک سد تحریمها برداشته شد، این شرکتها جایگاهی برای ایفای نقش در کنار خارجیها دارند یا خیر.
آیا قرار است در رقابت با غولهای نفتی دنیا قرار بگیرند و از زمین مسابقه حذف شوند و یا بالاخره IPC به درستی اجرا میشود و شرکتهای ایرانی مسیر E&P شدن را در کنار شرکت های خارجی طی میکنند؟