x
۱۳ / مهر / ۱۳۹۹ ۱۱:۲۴
رئیس اتاق بازرگانی ایران در بازدید از کارخانجات دلپذیر مطرح کرد

حرکت به‌سمت مگاپروژه‌ها همراه با خصوصی‌سازی

حرکت به‌سمت مگاپروژه‌ها همراه با خصوصی‌سازی

پرتوهای خورشید نیمه‌جان، در هشتمین روز پاییز 1399، در شصت کیلومتری تهران، از مشرق برخاسته بود و از لای پرده‌کرکره پنجره‌ای در طبقه سوم ساختمان رد می‌شد و بر اتاق کنفرانس کارخانه دلپذیر می‌تابید؛ جایی که رؤسای اتاق بازرگانی ایران، اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا، و اتاق بازرگانی استان البرز، در کنار مدیرعامل و اعضای هیأت‌مدیره شرکت کدبانو (دلپذیر) دور هم نشسته بودند و از دغدغه‌های اقتصادی مشترک حرف می‌زدند.

کد خبر: ۴۷۱۶۳۲
آرین موتور

نهر روان

کامیون‌ها و وانت‌ها به‌صف ایستاده‌اند. بارشان پر از گوجه‌هایی است که از قزوین و زنجان و کرمانشاه و همدان و دیگر شهرها به سمت کارخانه آمده‌اند تا پس از فرآوری به رُب گوجه تبدیل شوند. گوجه‌فرنگی‌های قرمز از پشت ماشین‌ها با فشار آب به داخل کانالی طویل ریخته می‌‌شوند و نهری روان شکل می‌گیرد. نهر سرخ به داخل کارخانه می‌رود و فرآیند طبخ و بسته‌بندی رب آغاز می‌شود. غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران، احمد پورفلاح، رئیس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا، و پرهام رضایی، رئیس اتاق بازرگانی استان البرز که میهمان شرکت دلپذیر و محمد اسماعیل قدس، رئیس هیأت‌مدیره این شرکت بودند، بر تمامی فرآیند دقیق می‌شوند. شافعی می‌گوید: «آماری که از تولید گوجه‌فرنگی کشور، مربوط به حدود یک‌سال و نیم پیش دارم، شش میلیون و پانصد هزار تُن است. سه میلیون و پانصد هزار تن از این رقم مربوط به تازه‌خوری است. از سه میلیون باقی‌مانده حدود پانصد هزار تن رب گوجه تولید می‌شود. تعداد واحد‌‌های موجود در سراسر کشور که بر اثر کوتوله‌پروری به‌وجود آمده‌اند ظرفیت تولید دو میلیون و پانصد هزار تُن رب گوجه دارند. اینها نه‌تنها نمی‌توانند اقتصادی کار کنند بلکه بعد از مدتی تعطیل می‌شوند و بر واحدهای سرپا و فعال هم اثر منفی می‌گذارند. غیر از بحث رب گوجه‌فرنگی در مسائل دیگر هم همین آش و همین کاسه است.»

ذذ

نگرانی اصلی

هیچ پسابی از کارخانه دلپذیر در چرخه آلاینده‌های محیط‌زیست وارد نمی‌شود. تمامی پساب مجموعه در حوضچه‌هایی بزرگ ریخته می‌شوند و در چند مرحله تصفیه می‌شوند و دوباره برای استفاده به مخازن کارخانه بازمی‌گردند. از هوا فقط بوی گوجه تازه می‌آید.

همه ریل‌های کارخانه در حرکتند. ریلی رب‌ها را جابه‌جا می‌کند، آن‌یکی کنسرو لوبیا، دیگری سس هزارجزیره و باقی ریل‌ها هم دیگر محصولات را. همه فرآیند بدون دخالت دست طی می‌شود و دستگاه‌ها کاملاً اتوماتیک کار می‌کنند. حتی در بخش بسته‌بندی: کارتن‌ها خودکار وارد دستگاه می‌شوند. بازویی فلزی لبه کارتن‌ها را خم می‌کند و بازویی دیگر محصولات را به داخلش روانه. قدس روند کار را با شور و دقت به میهمانان توضیح می‌دهد و می‌گوید که دستگاه‌های کارخانه پیشرفته‌ترین دستگاه‌های جهان محسوب می‌شوند و بزرگترین تولیدکنندگان سس و کنسرو و مطرح‌ترین برندهای حال حاضر جهان نیز از همین دستگاه‌ها بهره می‌گیرند. او گریزی هم به مشکلات و موانع موجود می‌زند. از مرحوم کاظم‌پور اردبیلی، به‌عنوان یکی از یاران و بنیان‌گذاران مجموعه، یاد می‌کند و به این موضوع اشاره می‌کند که چگونه توانسته‌اند به‌عنوان بخش خصوصی از پس مشکلات بربیایند: «مجموعه‌ ما واحدی است که در شرایط فعلی کشور همچنان دارد کار می‌کند. خودم و همکارانم در هیأت مدیره، آقایان محمدرضا ظروفی و مجید اکحوان به‌دلیل اینکه از پیش از انقلاب در بخش خصوصی کار می‌کنیم. ما خیلی متکی به کمک‌های بیرونی نیستیم و خودمان به‌دنبال رفع موانع هستیم. من به‌دلیل حضور در شورای هم‌اندیشی از مشکلات خبر دارم و می‌دانم که خیلی از آقایان در تلاش هستند که باب گفت‌وگو باز شود و همانطور که آقای شافعی گفتند بتوان واحدها را از کوچک بودن به سمت کلان بودن پیش برد. ولی تصمیم‌ها را کسان دیگری می‌گیرند.»

رئیس هیأت‌مدیره شرکت دلپذیر به تجربه تحریم‌ها و مشکلات ارزی نیز اشاره می‌کند: «مدیران ما با توجه به تحریم‌های چهل‌ساله، در زمینه نبود مواد اولیه و نبود پول و ارز، چنان باتجربه شده‌اند که پاندمی کرونا اثری را که بر دیگر شرکت‌ها گذاشته بر ما نگذاشته است. به هر حال توانسته‌ایم ادامه بدهیم. آنچه من را، به‌عنوان تولیدکننده و توزیع‌کننده، نگران می‌کند نرخ افسارگسیخته ارز است و تحریم‌هایی که حتی در همین دو هفته گذشته اتفاق افتاده است. این موضوع باعث شده واردات مواد اولیه و بسته‌بندی به حداقل ممکن برسد. ما نگران تولید داخلی نیستیم ولی اگر کالایی حتی نیم درصد هم وابستگی ارزی داشته باشد، در تولید دچار مشکل خواهد شد. نگرانی اصلی ما این است.»

یک قطره در دل کویر

شافعی قوطی رب گوجه تازه را از دستان قدس می‌گیرد و نگاه می‌کند. آنچه در دست اوست تکه‌ای است کوچک از تولید ملی. می‌گوید: «ما تعریف درستی از تولید در کشور نداریم. هدف اصلی تولید باید بالابردن بهره‌وری باشد یا بالابردن اشتغال؟ پاسخ قطعاً بالا بردن بهره‌وری است. آنچه در بحث توسعه تولید در کشور رواج دارد متأسفانه بر این مبنا نیست.»

رب را دوباره می‌گذارد روی ریل و بین رب‌های دیگر جا می‌دهد. کارگرها در انتهای خط منتظرند تا رب‌های بسته‌بندی شده را به انبار و بخش توزیع منتقل کنند. شافعی ادامه می‌دهد: «از سوی دیگر ما برای تولید در کشور هدف مشخص نداریم. و با چشمان بسته داریم در این مسیر حرکت می‌کنیم. همواره تأکید بر واحدهای کوچک و متوسط است. در حالیکه تعریف درستی از واحدهای کوچک و متوسط نداریم. همین امر باعث شده این همه منابع کشور در خاک فرو رفته و چیزی از آن بیرون نمی‌آید. بالاخره یک لکوموتیو باید تعداد زیادی واگن را دنبال خودش بکشد. این در حالیست که ما برای هر واگن یک موتور کوچک نصب کرده‌ایم که در هر دو قدم خراب می‌شود. باید در کشور مگاپروژه‌ها راه بیفتند و در این مگاپروژه‌ها خصوصی‌سازی اتفاق بیفتد. اکنون در کشور بیش از آنکه با محدودیت منابع مواجه باشیم، با مشکل چگونگی تخصیص منابع مواجه هستیم. نتیجه‌اش می‌شود توزیع قطره‌چکانی؛ یعنی در دل کویر یک قطره آب بریزی که هیچ محصولی نمی‌دهد.»

ذذذ

کمک‌های دولت ناکافی بود

بازدید در قسمت ساخت ظروف پلاستیکی تمام می‌شود. «دلپذیر» ظرف‌های محصولاتش را هم خودش می‌سازد تا به قول رئیس هیأت‌مدیره این مجموعه «هم بهداشتی باشد و هم کمترین میزان آلودگی زیست‌محیطی» را داشته باشد. قدس همچنان انرژی دارد، نکاتی به مدیر کارخانه می‌گوید و روپوش و کلاه بهداشتی محافظ را در می‌آورد. گفت‌وگو بین میزبان و میهمانان ادامه دارد. پورفلاح، رئیس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا، می‌گوید: «در شرایط فعلی باید به محدودیت‌های دولت هم توجه کنیم. پس از فشارهای چند ساله تحریم، کرونا هم آمد و دست دولت خیلی باز نبود. ما درخواست کردیم به همه‌ واحدهای صنعتی وام بلاعوض بدهند که البته این اتفاق نیفتاد. سرویس‌هایی که دولت داد ناکافی بود. فعالیت‌های اتاق ایران بی‌تأثیر نبود اما آن چیزی که انتظار داشتیم، برای صنایع آسیب‌دیده اتفاق نیفتاد.»

پورفلاح ادامه می‌دهد: «وضعیت واحدهای اقتصادی در شرایط پاندمی خیلی بدتر از سال گذشته نیست. به این معنا که نسبت به پارسال خیلی سقوط نکرده است. شرایط تولید، پارسال هم به خاطر تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی دولت بد بود. من فکر می‌کردم شرایط بدتر از اینها بشود. در ستاد کرونا (اتاق ایران) نماینده وزارت بهداشت صریحاً اعلام کرد که در پاییز کمبود خواهیم داشت. البته دلار سی هزار تومانی و یوروی سی‌وپنج هزار تومانی برای عده‌ای یعنی قحطی.»

میهمان‌ها باید بروند. وقت به پایان رسیده. رودخانه گوجه‌های قرمز همچنان به‌سمت کارخانه و دیگ در حرکتند. یک عدد گوجه سرخ، تنها و پنهان از نظرها خودش را از بقیه جدا کرده.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x