سه تفاوت عمده رهبری با مدیریت/ تغییر راهبرد؛ رمز عبور شرکتها از بحران کنونی
بروز اپیدمی کووید 19 و متعاقبا بحران اقتصادی ناشی از آن، بسیاری از شیوههای مدیریت سازمانها و بنگاههای اقتصادی را بیاثر ساخته است. در همین رابطه، بسیاری از کارشناسان کسبوکار با عبور از روشهای مرسوم مدیریتی، مواجهه موثر با بحران فعلی را در گرو رهبری هوشمندانه فعالیتهای اقتصادی میدانند.
اقتصاد آنلاین – سجاد رفیع؛ عمده کتابها و مباحث آکادمیک پیرامون مساله مدیریت را میتوان در قالب چند دستورالعمل کلی خلاصه کرد. دستورالعملهایی که تنها در زمانهای ثبات و رونق اقتصادی کارایی دارند و با بروز بحرانها تبدیل به شعارهایی بیفایده میشوند. این در حالی است که ضرورت اتخاذ تصمیمات و سیاستهای کارآمد بیش از هر زمان دیگری در بحرانهای اقتصادی نمود پیدا میکند.
به طور کلی، شواهد موجود حاکی از نیاز مبرم شرکتها و بنگاههای مختلف به یک رهبر توانمند برای عبور از بحرانهای اقتصادی است و صرف استفاده از روشها و قوانین مدیریتی در چنین مواقعی نمیتواند چندان راهگشا باشد. سوالی که در اینجا مطرح میشود آن است که اساسا تفاوت میان مدیریت و رهبری چیست. در همین رابطه، پروفسور جان کاتر استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد در مقالهای به تشریح سه تفاوت عمده میان این دو مولفه پرداخته است که در ادامه به بیان آنها خواهیم پرداخت.
1) مدیریت در مورد مواجهه با مسائل پیچیده روزمره و رهبری در مورد تغییر کلی رویکرد سازمانها است.
2) مدیریت در مورد برنامهریزی و بودجهبندی در قالب ساختار موجود و رهبری در مورد تعیین مسیر کلی مجموعه اقتصادی است.
3) مدیران بر اجرای صحیح امور نظارت میکنند و رهبران انگیزه وفاداری به اهداف سازمان را در افراد ایجاد میکنند.
در همین رابطه، لزوم رهبری هوشمندانه سازمانهای اقتصادی طی ماههای گذشته و همزمان با بروز نااطمینانیهای گسترده ناشی از شیوع ویروس کرونا اهمیت بیشتری یافته است. عدم امکان حضور فیزیکی بسیاری از کارکنان در محل کار خود، ایجاد اخلال در شبکه حمل و نقل کالا، کاهش درآمد درصد زیادی از مشتریان و ... از جمله مهمترین چالشهای پدید آمده در دوره جاری است. شواهد موجود حاکی از استمرار بسیاری از ساز و کارهای به وجود آمده در این دوره پس از اتمام بحران کنونی است و در همین راستا، عدم استقبال تصمیمگیرندگان از تغییر رویکرد راهبردی و عملیاتی سازمان متبوع خود میتواند در نهایت منجر به حذف آنها از چرخه اقتصاد در سالهای پیش رو شود. به عنوان مثال، تغییرات به وجود آمده در شیوههای فروش و بازاریابی (گسترش شیوه خرید و فروش آنلاین) احتمالا در سالهای آینده پابرجا مانده و چه بسا گسترش یابد و در چنین شرایطی، اصرار بر شیوههای سنتی فروش میتواند به معنای از دست دادن بخش بزرگی از بازار باشد.