هنر کسب درآمد در دوران بلا
خودشان به فکر راهی برای کسب درآمد افتادهاند؛ صاحبان کسبوکارهای پرخطر را میگوییم؛ چرا که در دوران کرونا بیشترین آسیب را دیدهاند و در مقابل از حمایتهای کافی برخلاف وعده وعیدها محروم ماندهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، در دورانی که بسیاری از کارمندان دوران دورکاری را برای در امان ماندن از کرونا تجربه میکنند تاکسیداران، آرایشگران، باشگاهداران، عکاسان، بازیگران، نظافتچیها، کارگران، رستورانداران، کافهداران، صاحبان تالارهای پذیرایی، تماشاخانهداران، سینماداران، خوانندگان و اهالی موسیقی، فروشندگان، نانوایان و... که ناچار به ارائه خدمات به مردم هستند در محل کارشان حضور دارند. آنها در شرکتهای دولتی مشغول کار نیستند تا بدون داشتن دغدغه ماهبهماه حقوق دریافت کنند. کرونا چنان ضربهای به کسب درآمدشان زده که یا مجبور شدهاند در مغازههایشان را ببندند یا برای کسب درآمد و حفظ شغل کنونیشان به شغل دیگری روی آوردهاند تا قادر به پرداخت اجاره بهای مغازه، خانه و تامین هزینههای جانبی زندگی باشند. شاغلانی که فارغ از هنرمند یا کاسب بودنشان آنقدر در این روزهای کرونایی دغدغهمند هستند که گویی به فراموشی سپرده شدهاند و دوربینی رویشان زوم نیست تا وضعیت کسبوکار این روزهایشان را شرح دهد. البته سختیهای این مدت بعضیها را خلاقتر کرده، برخی به سمت شغل دوم روی آوردهاند و عدهای به کل تغییر شغل دادهاند. اما صاحبان مشاغلی هم هستند که به امید روزهای بهتر فعلا ترجیح دادهاند در محل کارشان را ببندند و در خانه بنشینند تا مجددا فعالیتشان را آغاز کنند. در این بین هستند افرادی هم که بهعلت پاس نشدن چکهایشان فراری شدهاند یا در زندان بهسرمیبرند. در مجموع صاحبان مشاغل پرخطر حال و روز خوبی ندارند و کرونا در بدترین شکل ممکن گریبانشان را گرفته و گرفتار شدهاند. در ادامه به سراغ بعضی صاحبان مشاغل پرخطر رفتهایم تا ببینیم در این روزهای کرونایی چگونه کسب درآمد میکنند و خود را سرپا نگهداشتهاند
کافهداری
وابسته به منوی گرم
کرونا رمق کافههای شهر را گرفته؛ البته نه همه آنها. کافههایی که فضای باز بیشتری دارند و توانستهاند پروتکلهای بهداشتی را پیادهسازی کنند تا دورهمیهای دو نفره تا چندنفره تحتالشعاع بحران کرونا قرار نگیرد، همچنان به فعالیتشان، هر چند دست وپاشکسته ادامه میدهند. محمد بطحاییایزد، یکی از کافهداران محدوده شهرکغرب میگوید:« آنها که اهل کافه هستند و خیلی نمیتوانند در خانه بمانند همچنان هم از کافه بهعنوان خلوتگاه همیشگی استفاده میکنند. مشتریان ما چند دسته هستند معمولا آنها که تنها به کافه میآیند همچنان حتی در این شرایط هم میآیند و در گوشهای مینشینند و ساعاتی فارغ از هیاهوی شهر به مطالعه و خلوت با خودشان میپردازند. اما دورهمیهای دوستانهای که به بهانه گرفتن جشنها با مناسبتهای مختلف مانند تولد، سالگرد ازدواج، فارغ التحصیلی و... بود، بسیار کم شده. حتی سفارشات سرمیزها هم متفاوتتر شده و افراد سعی میکنند نوشیدنیها، دسرها و غذاهای گرم بیشتر سفارش دهند چرا که متصورند مواد غذایی با طبخ و حرارت ضدعفونی میشود و آنها با خیال راحت میتوانند مصرف کنند».
وی که 16 سال است مدیریت یکی از معروفترین کافههای تهران را برعهده دارد، در مورد کسبوکار این روزها میگوید:« کافهداری یکی از مشاغل پرخطر در بحران کروناست و ما نیز برای حفظ نیروهایمان و ادامه کار ناچاریم خودمان را با شرایط وفق دهیم اما نمیتوانیم عقب بکشیم. همیشه شرایط سخت انسانها را خلاقتر میکند و ایدههای خوبی جرقهمیزنند. برای اینکه اعتماد مشتریان را بیش از گذشته جلب کنیم تا همچنان به کافه بیایند، در ابتدا به آنها اطمینان دادهایم که فضای سلامت مجموعه امن است. میزها قبل از نشستن افراد و در طول مدتی که آنجا هستند 2بار بهطور کامل با محلولهای ضدعفونیکننده تمیز میشوند.اتفاقا علاقهمندان زیادی هم پیدا کرده است. بخشی از خدمات را هم بهصورت آنلاین انجام میدهیم که البته این کار خیلی در کافهداری مرسوم نیست اما حالا که امکان حضور در جمع به حداقل رسیده، حتما هستند کسانی که دوست دارند در خانه طعم یک نوشیدنی خوشمزه را بچشند و استقبال خوبی هم از این کار شده است. البته تنها ایراد این است که تزئینات خاص، بهویژه روی نوشیدنیها در این شیوه خدماترسانی نمیتوان انجام داد. همانطور که میدانید تزئینات نقش مهم و وسوسهانگیزی در خوردن و نوشیدن مواد غذایی دارد. البته در سایتمان برخی تزئینات را به علاقهمندان آموزش میدهیم تا خود بتوانند این کار را در منزل انجام دهند».
پول در چنین شرایطی باز هم دست پولدارها را بازتر گذاشته تا آنها در کرونا باز هم قادر به ادامه فعالیت باشند اما بسیاری از کافههای کوچک که اجارهبهای سنگینی را در ماه پرداخت میکنند رو به تعطیلی میروند و فریادرسی هم ندارند. برخی از این کافهداران که در مغازه را بستهاند به سرمایهگذاری در بورس و کسبدرآمد در کاری غیر از حرفه تخصصیشان اشاره کردند.
یک کافه دار میگوید : در منو سعی کردیم به طبع گرم بیش از گذشته روی بیاوریم و در کنار سفارشات همیشگی، از نوشیدنیهای گرم جدید هم رونمایی کنیم که خاص خودمان است. تخفیفهایی را برای برخی مشتریان دائم در نظر گرفته تا راغب به حضور بیشتر در کافه باشند
عکاسی
کار در خانه دیگران
حالا یکی از مهمترین منابع درآمدی آنها قطع شده است. دیگر مجلسی وجود ندارد که عکاسی روی درآمد آن حساب کند. مسعود یکی از عکاسان آتلیهای است که درباره این روزهایش گلههای بسیاری دارد: « من کارمند و عکاس آتلیههای مختلفی بودم. فرازونشیبهای زیادی مثل آبان 98، روزهای بعد از انتخابات 88 و... را تجربه کردهام اما واقعیت این است که هرگز چنین افت درآمدی را تجربه نکرده بودم. مشتری آتلیه نمیآید. عروسی برگزار نمیشود. مجلسی وجود ندارد. از کجا درآمد کسب کنیم؟». او درباره راههای جایگزینی که برای کسب درآمد خود درنظر گرفته توضیح میدهد: اینستاگرام شخصیام را تبدیل به پیج کاری کردهام. شمارهام را گذاشتهام و میگویم هر جا بگویید برای عکاسی میآیم. میروم باغ، حیاط یا حتی خانههای دیگران کار میکنم تا اندکی کیفیت زندگیام به حالت طبیعی برگردد. من تنها هنری که دارم فعلا همین است. عابدی هم که صاحب یک آتلیه در جنوب تهران است، درباره وضعیت این روزهای آتلیهداران میگوید: کار به جایی رسیده است که برای پاسکردن چکهایمان به عروس و دامادهایی که در دی و بهمن داشتیم التماس میکنیم بیایند و عکسهایشان را بگیرند و تسویه کنند. در هفته گذشته با 4زوج تماس گرفتیم. فقط یکی از آنها آمدند و تحویل گرفتند. سه تای دیگر میگویند نمیتوانند. آنها هم مثل ما تحت فشار اقتصادیاند. انگار گرفتن آلبوم برایشان دیگر اولویت ندارد و به قول خودشان سر ماه میآیند. او میگوید: من مدیر این مجموعهام.20 نفر کارمند دارم. تنها کار جایگزینی که این روزها به ذهنم رسیده و انجام دادهام تبلیغات برای کپی، عکس پرسنلی و ادیت فیلمها و عکسهای مشتریان است. سابق بر این ما اصلا فرصت انجام چنین کارهای خردهریزی را نداشتیم. امروز اما از همین خردهریزها درآمد کسب و کرایه را پرداخت میکنیم. در نهایت هم ماه گذشته مجبور شدم 3نفر را تعدیل کنم. او ادامه میدهد: بسیاری از تجهیزاتمان را با قراردادهای یکساله کرایه کردیم. حالا تصور کنید از این تجهیزات استفاده هم نمیکنیم اما باید کرایهاش را بپردازیم. پیشپرداختهای مجالس کنسل شده را پس دادهایم و ما ماندهایم و اینهمه گره در کار. عابدی میگوید: این روزها در تلاشم عروس و دامادهایی را پیدا کنم که بخواهند صرفا در یک محیط باز چند فریم عکس بگیرند تا آب باریکه درآمدی را حفظ کنم. در نهایت باید بگویم کسبوکار ما کوچک شده است؛ یعنی بسیاری از متقاضیان یا در تعداد کم عکس میخواهند یا اساسا سراغ عکاسهایی میروند که از نزدیک در اطراف خود میشناسند. مردم سختتر به عکاس آتلیهای در ایام کرونا اعتماد میکنند. ورشکستگی آتلیهها البته مختص تهران نیست. 180 آتلیه عروسی بهدلیل شیوع کرونا در مشهد ورشکست شدهاند. علی دائمی، رئیس اتحادیه عکاسان، فیلمبرداران و آتلیهداران مشهد گفته است: بیشترین پیک عروسی و مراسم 2ماه قبل از عید نوروز است اما بهدلیل شیوع ویروس کرونا عملا از اسفندماه اکثر مراسم عروسی تعطیل شد که باعث وارد شدن ضربه اقتصادی به تالارها و آتلیههای عروسی شد.
عکاس آتلیه: اکثر آتلیههای عروسی 4ماه پیش از انجام مراسم قراردادهای خود را با مشتریان میبندند و بیعانه دریافت میکنند که این مبالغ را اکثراً در بازسازی دکورها هزینه کردهاند و زمانی که مجالس بهدلیل کرونا تعطیل شد بسیاری از مشتریان درخواست مبالغ بیعانه را داشتند
عینکفروشی
زندگی پشت فرمان
در روزگارانی نه چندان دور، قدم زدن در خیابان فلسطین، خیابان حافظ یا پاساژهایی که عینک میفروختند، شاید روتینی حذفنشدنی بود. عینکهای رنگارنگ در ویترین مغازهها چیده شده بودند، آدمها میآمدند، عینکها را روی چشمهایشان میگذاشتند، چند دقیقهای خود را در آینه میدیدند و خرید میکردند. امروز همه این روتینهای نه چندان دور، تبدیل به خط قرمزهایی برای ابتلا به کرونا شدهاند؛ عینک فروشان روزگار سختی دارند. یکی از آنها که کارمند یک عینکفروشی در غرب تهران است میگوید: همین امروز و فرداست که صاحب مغازه عذرم را بخواهد. من در این کار تخصص دارم. همه چموخمش را میدانم اما وضعیت مغازه آنقدر خوب نیست که بتوانند به من حقوق سابقم را بدهند. این روزها غروب که میشود، چند ساعتی مرخصی میگیرم و میروم مسافرکشی؛ هم اکانت اسنپ باز کردهام هم تپسی. من حدودا 60درصد از درآمدم کمشده و تلاش میکنم این مقدار کاهش را با رانندگی جبران کنم. کار هم که عار نیست. سعید هم وضعیت مشابهی دارد. او البته حقوقش را به شکل پورسانتی دریافت میکند و تقریبا تمام روز را در یک عینکفروشی بزرگ در خیابان فسلطین تهران بهکار مشغول است. او درباره وضعیت این روزهای شغل خود میگوید: بیش از 75درصد کاهش مشتری و به تبع آن درآمد را تجربه کردهایم. مردم اصلا برای خرید عینک بیرون نمیآیند. بیشتر مردم حداقل این محدوده، دنبال خریدهای ضروریاند. کسی در این شرایط به تعویض عینک فکر نمیکند. این فروشنده عینک ادامه میدهد: من به شکل پورسانتی حقوق دریافت میکنم. اگر 75درصد کمتر از سابق مشتری به این مغازه میآید، درآمد من هم حداقل 50درصد کمتر شده. من در تیرماه فقط یک پایه حقوق کارگری گرفتم و باید بگویم فعلا جایگزینی برای آن ندارم. خیلی از همکارانم صبحها در ادارهای، سازمانی و... بهکار مشغول شدهاند.
خدمات منزل
فروشندگی در مترو
کابوس کرونا در این روزها بیشتر دامن قشر ضعیف جامعه را گرفته است. کار در منزل از آن دست خدماتی است که نمیتوان از راه دور و بهصورت آنلاین انجام داد. اما اکثر خانوادهها از ترس بیماری، زمان رزرو خود برای به کارگیری کارگران نظافتچی را لغو کردهاند. نظافتچی بودن از آن دسته مشاغل سخت و پرخطری است که هیچ پشتوانه حمایتیای برایش وجود ندارد. این بخش خدماتی بیشتر در اختیار بانوان آسیبپذیر اجتماع است که نان با احتساب شرایط روز میخورند و اگر کار و کاسبیشان قطع شود هیچ کار دیگری از دستشان ساخته نیست. معصومه حیدری، یکی از کسانی که سالهاست بهعنوان نظافتچی در منازل دور و نزدیک محل سکونتش مشغول کار است اما مدتی است بهخاطر کرونا کمکار شده و دستش به جای دیگری بندنیست. در گفتوگو با ما میگوید:«این روزها که بهخاطر دور کاری بیشتر بانوان در منزل هستند نیاز به ما کمتر احساس میشود چرا که خودشان از پس امورشان برمیآیند، البته هر از گاهی از سر دلسوزی، کار میدهند تا بتوانند دستگیرمان باشند اما من نیاز به داشتن درآمدی ثابت دارم تا بتوانم اجاره خانهام را تامین کنم. کرونا همه کارها را کساد کرده است و من با 2 فرزند کوچک و بدون داشتن همسر به فروشندگی در مترو روی آوردهام. اما حتی فروشندگان مترو هم میگویند کسبوکارشان کساد شده است. شبها که خسته به منزل میروم شروع به درست کردن مربا و ترشی میکنم تا بتوانم به مغازهها یا کسانی که بهدنبال مرباها و ترشیجات خانگی هستند اجناسم را بفروشم. انجام همه این کارها واقعا توانم را گرفته و گاهی زیر این همه بار سنگین کار و تامین نشدن هزینههایم میمانم».
اصغر حسنیزارع، یکی از نظافتچیهای خانگی هم میگوید:«شرکت خدماتیای که در آن فعالیت داشتم تعدیل نیرو کرد و من به کل بیکار شدم.»
تماشاخانهدار و سینمادار
چشم به دست دولت
از هیچکس پنهان نیست، از شما چه پنهان؛ مدتی بود درهای سینما و تئاتر را باز کرده بودند و پروتکلهای سفت و سختی نیز بر آن اعمال میکردند، اما باز هم وضعیت این سالنها نهتنها چنگی به دل نمیزد که کاملا افتضاح بود. در مدت گشایش سینماها پس از تعطیلی بلندمدت بر اساس آمار رسمی 293مجموعه سینمایی با داشتن 669سالن در کشور فعالیت را آغاز کردند.
بهعبارتی 107مجموعه سینمایی با ظرفیت 283سالن فعالیت خود را زیرنظر سامانه سمفا شروع کردند که در روز 4تیر و در نخستین روز اکران رسمی فیلمهای جدید تنها 93مجموعه سینمایی و 241سالن سینما توانستند بلیت فروشی کنند که برای روز نخست با فروش 158میلیون تومان بهکار خود پایان دادند. فروش سینماهای کشور در طول 10روز نمایش با شیب ملایمی با کاهش روبهرو شد، بهطوری که در روز 14تیر با ظرفیت نمایشی 149مجموعه سینمایی و 332سالن سینما تنها 132مجموعه سینمایی و 285سالن سینما توانستند بلیت فروشی کنند که مجموع فروش روزانه سینماها به رقم 106میلیون تومان رسید و فرضیه استقبال از سینماهای کشور با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا و مشکلات اقتصادی و معیشتی بسیاری از شهروندان آسیبدیده از این بیماری، موجب شد سینماداران بزرگترین ضربه اقتصادی را از بازگشایی مجدد سینماها متحمل شوند. تماشاخانهها هم وضع بهتری نداشتند. محمد عمروآبادی، مدیر سایت تیوال گفت: «خرید بلیت نمایشهای در حال اجرا به یکچهارم قبل از شروع کرونا رسیده است». گویا در گذشته مخاطبان تئاتر از میان نمایشهایی که روی صحنه بود درماه سعی میکردند 3 تا 4نمایش را ببینند، اما امروز ترجیح میدهند در ماه ریسک تماشای یک نمایش را به جان بخرند، آن هم اگر بخرند؟!
در یازدهمین جلسه کارگروه بررسی آسیبهای کرونا در سینما نیز مقرر شد از تاریخ اول مرداد تا اول آبان۹۹ برای همه فیلمهای ایرانی که با تأیید شورای صنفی نمایش به چرخه اکران وارد شدهاند، درآمد فروش آنها تماما به سینما تعلق گیرد و در پایان اکران، معادل فروش خالص آنان، از سوی سازمان سینمایی به شرکت پخش پرداخت شود. به این فیلمها 100میلیونتومان کمک هزینه اکران تعلق میگیرد و برای دریافت وام ۴درصدی، به میزان فروش و حداکثر تا سقف ۵۰۰میلیون تومان به صندوق کارآفرینی امید معرفی شوند و چنانچه فروش فیلمی از ۵۰۰ میلیون تومان بیشتر شد ۱۰۰ میلیون تومان دیگر نیز بهصورت بلاعوض اعطا میشود. پرداخت قبض برق سینماهای فعال حاضر در اکران از ابتدای مردادماه بهمدت 3ماه از دیگر مصوبات این جلسه بود. اما موج جدید شیوع ویروس کرونا که از ابتدای تابستان به تعطیلی مجدد واحدهای صنفی پرخطر و پرریسک از جمله سالنهای سینما انجامید، سینمای ایران را در سال99 با مشکلات جدیتری روبهرو خواهد کرد.
تماشاخانهها قبل از شیوع کرونا میزبان بیش از 100نمایش بودند و حالا 22نمایش، اجرای خود را ادامه میدهند. که سینماداران هم وضعیت بهتری ندارند. سازمان سینمایی قراراست 300میلیون وام با بهره 4درصدی به سازندگان فیلمهایی بدهد که قراربوده از اسفند۹۸ تا بهار ۹۹ بر پردهسینماها به نمایش درآیند
خوانندهها و اهالی موسیقی
همچنان آنلاین
چندی پیش اکبر اعلمی، نماینده پیشین تبریز در مجلس با اشاره به ویروس کرونا به طعنه گفت: «ویروسها فقط نسبت به مراسم شادیآور حساسند و در عزاداریها گوشهای مینشینند».
این کنایه به آن دسته بود که وقتی صحبت از کنسرت و تئاتر و سینما میشود، پای ویروس را وسط میکشند، اما درباره مراسم عزاداری یا برگزاری کنکور همه چیز به فراموشی سپردهمیشود. میدانیم که در عصر کرونا و فاصلهگذاریهای اجتماعی، برگزاری کنسرتها با مشکلاتی روبهرو شده است و خیلیها همچنان به برگزاری کنسرت مجازی و نواختن و خواندن در خانه دلخوش کردهاند.
اما انگار قرار نیست این روزهای کش آمده، تمام شود. میگوییم قرار نیست چون به همین مناسبت نخستین سالن تخصصی روباز برای اجرای تئاتر و کنسرت به نام زندهیاد هما روستا، بازیگر نامآشنای تئاتر، سینما و تلویزیون نامگذاری شد؛ سالنی که به سیستم تخصصی صدا، نور و الایدیهایی وسیع تجهیز شده و دارای صحنهای مسقف به ارتفاع ۱۲متر، در ابعاد ۵۰۰ مترمربع است تا امکان اجراهایی زنده و باکیفیت را برای تئاتر و کنسرت فراهم کند. ایده ساخت این سالن در دوران تعطیلی سالنهای تئاتر و موسیقی بهدلیل شیوع ویروس کرونا توسط همایون غنیزاده ارائه شد. فاز اول پروژه در شهر آفتاب بود که ۲ماه از مراحل ساخت خود را پشت گذاشته و بهزودی افتتاح میشود. اما غیر از این وعده دلخوشکننده، باید دید فعالیتها در این دوران چگونه بود و هنرمندان با چه ترفندهایی سعی کردند از این بزنگاه جان به در ببرند؟
با از سرگیری فعالیتهای فرهنگی و هنری، از اول تیرماه یکسری از فعالیتها آغاز شد، اما با شیوع مجدد و تعطیلی، امیدهای جوانه زده، خشک شدند. در این مدت، بعضی کنسرت آنلاین برگزار کردند، بعضی گفتوگوهای مجازی راه انداختند، آهنگ ساختند، خواندند و تلاش کردند تا به سهم خود کارهایی را انجام دهند که در جهت روحیهبخشی حرکت کنند. نخستین دوره کنسرت آنلاین موسیقی دستگاهی هم با حمایت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد رودکی از ۱۶ تا ۲۰ مرداد بهمدت ۵ شب در تالار رودکی برگزار شد تا علاقهمندان موسیقی ردیف دستگاهی بتوانند این رویداد را از تلویزیون تیوا بهصورت رایگان مشاهده کنند.
اما همه اینها به امید خروج زودتر از انتظار از چنین وضعیتی است، چون چهرههای موسیقی کمتر از اهالی سینما، به تبلیغات پناه بردهاند، کلاس آنلاین برگزار کردهاند و برای معیشت چارههای موسیقیایی جستهاند، اما بعید نیست با تداوم این شرایط به شغل و کارهای دیگری روبیاورند. مهمترین کار اهالی موسیقی در این تنگنا همان برگزاری آنلاین کلاس و کنسرت مجازی بوده است.
تا امروز برخی از خوانندگان و گروههایی چون کیهان کلهر، علیرضا قربانی، همایون شجریان، پرواز همای، سینا سرلک، گروه لیان بوشهر، گروه رستاک، حامد همایون، ارکستر سازهای ملی ایران، ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر ملی ایران، رضا یزدانی و حمید عسگری و ... کنسرت آنلاین برگزار کردهاند
سالن زیبایی
راضی به اجاره میزی کوچک
صابون کرونا حسابی به تن آرایشگران خورده است. تقریبا بیشتر این ششماهی که گذشت آرایشگران تعطیل بودهاند یا اگر سالن را باز کردهاند، با نصف ظرفیت بوده است. خیلی از آرایشگران سراغ ارائه خدمات در منزل مشتری رفتهاند و به نظرشان این تنها راه جایگزین است. یکی از آنها که هم سرپرست خانوار است و هم جوان میگوید: «من ناخنکارم. با شیلد و ماسک و دستکش میروم به خانه مشتریها. مجبورم. هیچ کار دیگری بلد نیستم و هیچ راهی برای درآمد ندارم». او تا پیش از این به شکل پورسانتی در سالنی کار میکرده اما حالا ترجیح میدهد خودش ابزارش را بردارد و به کار در خانهها بپردازد و مشتریهایش را حفظ کند. یسنا که صاحب یک سالن زیبایی در شرق تهران است، روایت متفاوتی از شرایط کاریاش در این روزها دارد؛«من فقط یک آرایشگر تنها نیستم. یک تیم به همراه من در این مجموعه کار میکنند و ارتزاقشان به این سالن وابسته است. راه جایگزین درآمدی برای ما وجود ندارد. در شرایطی که درآمد ماهانه ما 70درصد کاهش پیدا کرده و حقوق نیروی من از 3میلیونتومان به یکمیلیونتومان رسیده، بسیاری از همکاران من سالنهایشان را جمع کردهاند و یا در خانه نشستهاند منتظر پایان این بحران، یا مهمان سالنهای بزرگتر شدهاند. تصور کنید صاحب یک سالن که زمانی برای خودش بروبیایی داشته، امروز به اجاره یک میز در سالنی دیگر اکتفا کرده. این شاید تنها راه جایگزین برای ما باشد.» یسنا ادامه میدهد: «همین لحظه که من و شما با هم حرف میزنیم، سالن من تعطیل است. از 8پرسنل من تنها یکی حضور دارد؛ آن هم برای مشتریای که از قبل رزرو کرده و قرار است بیاید». او درباره وضعیت این روزهای کار خود توضیح میدهد: «ما آسیبهای جدی دیدیم. خود من سالنم را دوازدهم اسفندماه تعطیل کردم و تا 22 اردیبهشتماه تعطیل نگهداشتم. مدتی که بحران کرونا فروکش کرده بود سالن را باز کردیم اما چیزی نگذشت که با شیوع موج تازه کرونا دوباره تعطیل شدیم. این روزها هم مشتری نیست. حتی اگر من خودم هم دغدغه سلامتی نداشته باشم، باز بودن سالن صرفه اقتصادی ندارد».
مدیر یک سالن زیبایی: همه تلاشمان را کردیم که هم به سلامتی خودمان، هم مشتریها احترام بگذاریم. ماسک را اجباری کردیم. دستکش و محلول ضدعفونی برای مشتریها تعبیه کردیم اما واقعیت این است که در نهایت چیزی که عایدمان شد، حداقل 70درصد کاهش درآمد بود
دندانپزشکی
جستوجوی درآمد در بورس و وبینار
کمتر کسی این روزها دل و جرأت دندانپزشکی رفتن را دارد. ماههاست که دندانپزشکان به سختی روزگار میگذرانند. دکتر عاشوری یکی از دندانپزشکان باسابقه میگوید: «مطب من استیجاری نیست؛یعنی دغدغه کرایه ندارم. با وامهایی که میگیرم، اقساط وامهایی که سابق بر این بحران گرفتهام پرداخت میکنم به امید روزی که اوضاع بهتر شود اما خیلی از همکارانم را میشناسم که این روزها سراغ تغییر شغل رفتهاند. بهخصوص آنهایی که مستأجر بودند یا جوان و تازهکار، این روزها مطبهایشان را بستهاند. آنها که برای کلینیکها کار میکردند به جای 50درصد، 35درصد دریافت میکنند». او درباره وضعیت این روزهای مطبهای شمال تهران میگوید: «آنها که واحدهایشان را جمعنکردهاند و کرایههای 20 و 30میلیون تومانی داشتهاند مجبورند در این ایام فعالیتهای مربوط به زیبایی را کجدار و مریز انجام دهند. مواداولیه در شغل ما حداقل 300درصد گرانتر شده و مشتری کم. درآمد امثال من هم حدود 50درصد کاهش پیدا کرده است. در برخی ماهها به اندازه منشی مطبم درآمد داشتهام». عاشوری درباره راههای جایگزین برای کسب درآمد در بین دندانپزشکان میگوید: تعداد زیادی از همکاران من وارد بورس شدهاند. این حضور در بازار سرمایه بین 20تا 30درصد شغل خودشان برایشان درآمدزایی میکند اما تا کی میتوان به این شیوه ادامه داد؟ او ادامه میدهد: تعدادی دیگر از همکاران من هم که به حوزههای آموزشی تسلط داشتند در این ایام سراغ برگزاری وبینار و کسب درآمد از راه آموزش رفتهاند. تعدادی هم مجبور به گرفتن وام و گذران زندگی از پساندازشان شدهاند. اقشار مرفهتر اگرچه سراغ وام و پساندازشان رفتهاند اما دندانپزشکهای تازهکار و صاحبان مطبهای معمولیتر در این ایام، تقریبا شغل خود را از دست دادهاند. ما روزهای سختی را پشت سر گذراندهایم بدون آنکه هیچ حمایتی از سوی دولت دریافت کنیم. همه بر این باورند که دندانپزشکان از اقشار مرفه جامعهاند. من نمیگویم ما درآمد پایینی داریم اما به همان اندازه هزینههای نگهداری از یک مطب، آنهم در این شرایط اقتصادی، بالاست. چطور ممکن است مراجعهکننده و بیمار نداشته باشیم اما از پس این هزینهها بربیاییم؟ شیرین، دندانپزشک جوانی است که میگوید قبل از شیوع کرونا مطبش را باز کرده. او توضیح میدهد: من به پشتوانه درآمد احتمالی، 18میلیون تومان ماهانه قسط برای خودم تراشیدم. این در حالی است که تا پیش از این با کار در کلینیکهای خصوصی میتوانستم این درآمد را تا حدی کسب کنم و حالا حتی نصف اقساطم درآمد ندارم.
خدمات عزا و عروسی
تمرکز روی سفارش بیرونبر
مراسم عزا و عروسی جمع شده و تولدهای حتی کاخنشینهای تهران نیز به جمعهای خانوادگی 2یا 3نفر محدود شده است. چنین فضایی ضربه سنگینی به رستورانداران با آن همه خدمه و کارمند و کارگر زده است. رستورانهای اجارهای که کسب درآمدشان به صفر نزدیک شده، تعطیلی را پیشه کردهاند و برخی خانهنشین شدهاند و برخی فعالیت دیگری را برای سرمایهگذاری انتخاب کردهاند. اما آنها که مالک رستوران هستند و اجارهنشین نیستند، توانستهاند در این التهابات دوام بیاورند. در این دسته هم برخی از رستورانداران برای کاهش هزینهها تعدیل نیرو کردهاند اما برخی با تغییر رویکرد بازار را بهدست گرفتهاند. علیرضا خدایی یکی از رستوراندارانی که در شمال و جنوب شهر شعبه دارد، میگوید: «گاهی اوقات مهمانیهای دورهمی خانوادگی و دوستانه، البته بیشتر در شمال شهر در رستوران ما برگزار میشود اما بخش خدمات سلفسرویس را حذف کردهایم و پذیرایی در قالب بستهبندیهاست تا افراد با خیال راحت و با اطمینان آن را استفاده کنند. از طرفی با توجه به ظرفیت سالن، پذیرش مهمانان محدودیت دارد و بیشتر از آن را قبول نمیکنیم تا رعایت فاصلهگذاری اجتماعی کاملا انجام شود. همین موضوع موجب شده تا سفارشات مهمانی با رغبت بیشتری انجام شود. برای ادامه فعالیت سعی کردهایم سفارشات بیرونمان را بیشتر کنیم و محدوده فعالیتیمان را گسترش دهیم. برخی از کارگران این بخش را افزایش دادهام. خدا را شکر چه در جنوب و چه شمال تهران، مردم استقبال خوبی کردهاند و فروشمان خوب است. شاید قیمت مناسب، تازگی موادغذایی، سرویس رایگان، منوی پربار با سلایق گوناگون و رسیدن به در منزل یا محل کار در کوتاهترین زمان ممکن از رازهای موفقیت و ماندگاری کسبوکارمان در ایام کرونا باشد.» قطعا با سود کم و توجه به کیفیت غذا و سرویسدهی مناسب در این روزها که بسیاری در منزل بیمارند یا بیمار دارند و شرایط یا زمانی برای طبخ غذا ندارند، میتوان رستورانها را همچنان سرپا نگهداشت و ظرفیتشان را بهکار گرفت.
یک رستوراندار: روی تبلیغات آنلاین متمرکز شدهایم تا بتوانیم سفارشهای بیشتری بگیریم. از طرفی این روزها که مردم گوشت کمتری استفاده میکنند و راغبترند سبزیجات تازه مصرف کنند، در منو روی طبخ غذاهای غیرگوشتی هم کار کردهایم تا پاسخگوی سلیقههای مختلف مشتریان باشیم
گالریداری
برپایی فروشگاههای مجازی
گاهی از محدودیتها تجربههای تازهای سر بیرون میآورد. مثل تجربه گالریگردی آنلاین که بسیاری از در خانه ماندگان را سر ذوق آورد. البته در این روزهای نابهسامان گالری گلستان از معدود گالریهایی بود که مسابقه نقاشی با موضوع قرنطینه را برای کودکان زیر 10سال فراخوان داد. لیلی گلستان، مدیر گالری میگوید: «فکر نمیکردم فراخوان با چنین استقبالی مواجه شود. میلباکس گالری زیر آوار ایمیلها دفن شده». اما مژگان والیپور، مدیر گالری والی درباره این وضعیت میگوید که شیوع ویروس کرونا و تعطیلی گالریها باعث شد تا بتوانند خودشان را با این وضعیت وفق داده و به مرور به بازتعریف فعالیتهایشان بپردازند.در روزهایی که نقاشان در خانه مانده و مجسمهسازان خود را در کارگاهها قرنطینه کردهاند، خیلی از هنرمندان به تولید آثاری دستزدهاند که چندان امیدی به نمایش آن در گالری ندارند و فروشگاههای مجازی خود را رونق دادهاند و گاهی با برگزاری کلاس آنلاین روزگار میگذرانند اما گالریدارها همچنان نگرانند. سجاد باغبان، مدیر گالری ساربان میگوید: «با توجه به اینکه امور اقتصادی گالری ساربان وابسته به نمایشگاهها نیست، ترجیح دادیم در شرایط فعلی با بستن گالری سهم خود را در کمکردن تردد در جامعه ادا کنیم. حتی در اواخر خرداد و تیرماه نیز که شرایط رو به بهبود میرفت ترجیح دادیم احتیاط کنیم و برای بازگشایی گالری منتظر فرصت بهتری باشیم. از طرف دیگر هنرمندان برای تولید یک مجموعه مدت زیادی وقت میگذارند و اگر نمایشگاه آنها بازدیدکننده کافی نداشته باشد زحماتشان به هدر میرود. با جمعبندی این نکات به این نتیجه رسیدیم که فعلا فعالیتی نداشته باشیم». استقبال کم از گالریها اما بهمعنای بیرونقی در فروش آثار تجسمی نبوده است. از نظر فروش آثار بهنظر میرسد بهخاطر مسائل اقتصادیای که در کشور وجود دارد و اغلب افراد نمیخواهند پول نقد نگهدارند، رونق قابلتوجهی در فروش آثار هنری بهوجود آمده و بسیاری از هنرمندان شناخته شده بدون برگزاری نمایشگاه توانستهاند آثار خود را به فروش برسانند. هماکنون این روزگار را هنرمندان و گالریداران با فروش آنلاین در فضای مجازی سر میکنند.
اگرچه گالریها در یکی،دو سال گذشته با سیلی صورتشان را سرخ نگهداشته بودند، اما کرونا این وضعیت را تشدید کرد. بعضی از گالریداران اما آنقدر مثبت به ماجرا نگاه نمیکنند. آنها معتقدند با استمرار این شرایط مجبورند کاربری ملک خود را تغییر دهند و بهگونه دیگری امرار معاش کنند
باشگاههای ورزشی
تمرین آنلاین
باشگاههای ورزشی هم از مشاغل پرخطری هستند که این روزها بهشدت کمرونق شدهاند و در تامین هزینههای جاریشان ماندهاند. حسین آزاده، که در اطراف بازار تجهیزات پزشکی در سهراه جمهوری باشگاهدار است، میگوید: «در شرایط کرونا تقریبا سانس ویژه بانوان غیرفعال است. سنگینتر شدن وظایف خانهداری در روزهایی که فرزندان در منزل هستند و دورکاری شاغلان و ماندن در خانه موجب شده تا برنامهریزیهایشان به هم بریزد و نخستین جایی که آسیب میبیند کسبوکار ماست. اما آقایان به خاطر فضای کسبوکار و بیرون بودن از منزل همچنان مشتریان پروپاقرص ما هستند و خیلی از تعدادشان کم نشده. تعطیلیهای کرونا به درآمد و مشتریانی که داشتیم ضربه سنگینی زده و هرازچندگاهی هم با قرمزتر شدن وضعیت این ضربهها سنگینتر میشود. ما نیز مانند سایر مشاغل درآمدمان را روی آموزشها و تمرینات آنلاین متمرکز کردهایم. ورزشکاران پیگیر و علاقهمند با پرداخت آنلاین تمریناتشان را در منزل انجام میدهند. البته سانسهای ویژهای را هم اخیراً برای ورزش رایگان طراحی کردهایم که هر کسی میتواند یک سانس رایگان در هفته برای انجام تمرینات اضافه داشته باشد. البته بسیاری از همکارانم برای کسب درآمد در کنار باشگاهداری به کارهای دیگری چون سرمایهگذاری در بازارهای سرمایهای رویآوردهاند وگرنه هر خلاقیت و ایدهای در ورزش نیاز به حضور افراد دارد و تا آنها در محیط نباشند نمیتوان قدمهای بزرگی برداشت اما کرونا برای کسی حال و حوصله نگذاشته و تمام انگیزههای ورزش کردن را از افراد گرفته است». اجارهنشینها آسیب دیدهاند و باشگاه را جمع کردهاند اما مالکان توانستهاند تا حدی شرایط را به امید روزهای آینده تحمل کنند. آزاده میگوید: «برای اینکه بتوانیم در این شرایط اقتصادی همچنان سر پا بایستیم مجبوریم با شرط و شروط ورزشکاران مبنی بر دادن قسطی شهریهها کنار بیاییم. چون بسیاری از کارگران در مشاغل مختلف ماههاست که حقوق نگرفتهاند. از طرفی مجبور شدهام یکی از دستگاههایم که هزینه تعمیرش را نداشتم بفروشم تا بخشی از هزینهها را جبران کنم. متأسفانه وامی که دولت برای کسبوکارها هم میدهد به درد نمیخورد، چرا که مبلغ آنقدر کم است که مشکلی را حل نمیکند. اگر بهرهبرداری از درآمد فعالیتهای دیگری که دارم نباشد توان اداره این باشگاه را نخواهم داشت». این روزها تبلیغات کاری است که بیشتر باشگاهداران به آن رویآوردهاند و حتی برای این کار دست به دامان کرونا شدهاند. برخی نیز کلا سانس بانوان را حذف کردهاند و آن را به آقایان اختصاص دادهاند تا بتوانند تایم بیشتری را در اختیار آنها بگذارند و ترغیبشان کنند برای استفاده از تجهیزات ورزشی باشگاه.
بازیگری
از کرم ضدچروک تا روغن سرخکردنی
حالا که بهعلت شیوع ویروس کرونا بسیاری از پروژههای سینمایی تعطیل شده و سینماها نیز رونق ندارند، بازیگران چگونه روزگار میگذرانند؟ بسیاری از بازیگران، خوانندهها و فوتبالیستها در سودای سود بیشتر به سرمایهگذاری در بورس رویآوردهاند. ابوالحسن داوودی، کارگردان سینما در اینباره میگوید: «بعضی اقشار معروف و موردتوجه در جامعه، که شامل بازیگران نیز میشود، بهدنبال جاهطلبیهای بزرگی هستند. این افراد روی هر موجی سوار میشوند و ممکن است گزینه بعدی آنها بازار سرمایه باشد. البته نمیشود از این موضوع انتقاد کرد که چون یک بازیگر آگاهی اقتصادی ندارد، بنابراین نباید وارد بورس شود. ثبات نداشتن قیمتها و کاهش ارزش پول ملی، دارندگان سرمایه را به سمت بازارهایی با سوددهی بالا هدایت میکند از اینرو نباید از حضور بازیگران و افراد معروف جامعه در بازار سرمایه تعجب کرد. اینکه عدهای از بازیگران یا افراد معروف بهدلیل شرایط کرونا و استقبال نکردن مردم از سینما و مراکز فرهنگی، برای کسب درآمد بیشتر وارد بازار سهام شوند چندان جالب نیست». اما این تنها مفر بازیگران از بیرونقی بازار سینما نبوده است. حضور آنها در صنعت تبلیغات در این روزها بیش از پیش به چشم میآید. وقتی میبینید آتیلا پسیانی از درجه یکهای تئاتر و تلویزیون و سینمای ایران که اهل مصاحبه و ورود به حواشی هم نیست چای و برنج تبلیغ میکند، یا نوید محمدزاده، مرد سیمرغدار جشنواره در کار تبلیغ نوشیدنی است، دیگر چه انتظاری از برزو ارجمند میرود که غذای آماده تبلیغ نکند این بیرونقی حاکم بر سینمای ایران نشان میدهد بازیگران بیش از این نمیتوانند منتظر خداحافظی با کسادی وضع موجود در بازار هنر بمانند. سبک زندگی آنها حداقل این اجبار را برایشان ایجاد کرده تا به هر شکلی شده از پس مایحتاج زندگی برآیند. بگذریم از وضعیتی که دیگر هنرمندان نیز با آن درگیرند و چنین امکانهایی برایشان وجود ندارد یا حتی از آنها که در تبلیغات وسط سریالها و فیلمهای قاچاق، سر از شبکهای ماهوارهای درآورده و کرم ضد چروک و رنگ موی دائم تبلیغ میکنند.
حضور پژمان جمشیدی در تبلیغات یک شرکت فروش فرش و امیرحسین آرمان بهعنوان مدل یک شرکت تولیدی لباس رسمی مردانه و امینحیایی روی بیلبورد برای تبلیغ سس تنها چند فریم از تصاویری است که اتوبان و بزرگراهها را پر کرده است