اختلاف ایران و آژانس بر سر تفسیر اساسنامه این نهاد
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی چند روز پیش قطعنامهای به پیشنهاد سه کشور اروپایی درباره فعالیتهای هستهای ایران تصویب کرد که این نخستین قطعنامه علیه ایران در طول هشت سال گذشته بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل استراتژیک از وجوه پیدا و پنهان این رویداد و محل اختلافات ایران و آژانس سخن گفته است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اولین بار بعد از سال 2012 علیه ایران قطعنامهای صادر کرده که با هدایت سه کشور اروپایی طرف توافق هستهای بوده است. دلیل این اقدام آژانس را در شرایط فعلی که اجرای برجام به دلیل ناکامی تروئیکای اروپایی جهت محقق کردن منافع اقتصادی ایران متزلزل شده است، چه میدانید؟
اگرچه قطعنامهای که آژانس با رهبری سه کشور اروپایی صادر کرد به طور غیر مستقیم با سناریوی امریکا جهت ایجاد فشار بر ایران ارتباط داشت اما لحن و محتوای آن نرم تر از قطعنامه مدنظر امریکا بود.هرچند نفس صدور این قطعنامه نشان داد که مواضع اروپا و امریکا بیشتر از گذشته به هم نزدیکتر شده است ولی از طرف دیگر باید در نظر داشته باشیم که امریکاییها در همین جلسه شورای حکام قطعنامه به دنبال گرفتن محکمتری بودند تا راه ارسال پرونده ایران به شورای امنیت را فراهم کنند اما از این نظر به خواسته خود نرسیدند. بنابراین مشخص است که اروپا سعی دارد در مسیری حرکت کند که خود را به امریکا نزدیکتر کند اما معتقدم که آنها تا انتخابات امریکا در موضعگیری در قبال ایران احتیاط بیشتری میکنند.
گزارش اخیر آژانس حاوی نکاتی است که علاوه بر درخواست بازرسی از دو مرکز ادعایی به موضوعی اشاره کرده که پیشتر در قالب پرونده «پی ام دی» حل و فصل شده بود اما به نظر میرسد که این مسأله بار دیگر در قطعنامه جدید مطرح شده است.
گزارش جدید آژانس به سه موضوع اشاره کرده است؛ یکی بحث مجموعه فعالیتهایی است که در «شیان» انجام شده است. آژانس قبلاً به مرکز «شیان» دسترسی داشته و نمونهبرداری هم کرده است. بحث دیگر درباره «تورقوزآباد» است که در آنجا آژانس مدعی شده یک کارگاه پایلوت تولید UF6 وجود داشته، این در حالی است که کارخانه تولید UF6 در اصفهان است و آنها اولین بار این مسأله را مطرح کردند. بحث یافتن اورانیوم آلوده نیز درباره همین مرکز مطرح شده است. بحث سوم به طرح ادعاهایی مربوط است که پیرامون فعالیت درباره تولید چشمه نوترونی در مرکزی در 24 کیلومتری شمال آباده مطرح شده که این موضوع پیشتر در چارچوب پرونده «پی ام دی» حل شده بود؛ یعنی کلیات این پرونده حل شده است. حالا آژانس اعلام کرده برای اینکه راستی آزمایی مؤثری انجام دهد خواستار بازرسیهای جدید از مراکز یاد شده است. به گفته آژانس، اگر ایران اطلاعات درخواست شده را ارائه ندهد، نمیتواند تأیید کند که فعالیتهای «اعلام نشده» ندارد.
تا الان همیشه گزارشهای آژانس اعلام میکرد که چه اقداماتی را برای بازرسی از فعالیتهای هستهای ایران انجام داده ولی نمیتواند تأیید کند که ایران فعالیت «اعلام نشده» ندارد. بنابراین همیشه این موضوع را در گزارشهای خود یادآور میشد؛ زیرا گفتن این گزاره که «ایران فعالیت اعلام نشده ندارد» به این معناست که آژانس رسماً تأیید میکند که ایران هیچ گونه فعالیت خارج از نظارت آژانس ندارد.
میخواهم بگویم که آژانس در گذشته و در گزارشهایی هم که در چارچوب برجام، روند فعالیتهای هستهای ایران را تأیید میکرد، به این مسأله اشاره میکرد اما جای تعجب است که این بار این مسأله معمولی را به یک بحران در روابط ایران و آژانس تبدیل کرد و مشخص شد که الان به این موضوع از منظر سیاسی نگاه میکند. نمایندگان چین و روسیه هم به این نکته اشاره داشتند که موضوعات مورد اشاره گزارش آژانس نکته مهمی ندارد اما مشخص است که آژانس تحت فشار امریکا فضا را علیه ایران متشنج کرد.
آیا آژانس صرفاً با اتکا به گزارشهای ادعایی امریکا و اسرائیل درخواست بازرسی از مراکز مورد نظر خود را در ایران مطرح میکند؟ زیرا مقامهای ایران بارها به این مسأله اعتراض داشتند و گزارشهای آژانس را غیرمستند ارزیابی کردند.
حرف دقیق آن این است که ایران در نامهای که به دبیرخانه آژانس داده میگوید بر اساس کنوانسیون «معاهدات بینالمللی وین» کشوری که عضو یک پیمان نباشد نمیتواند از فواید آن پیمان منتفع شود. رژیم اسرائیل عضو «ان پی تی» و به تبع آن عضو توافق جامع پادمانی نیست هر چند که عضو آژانس است؛ یعنی از نظر ایران چون اسرائیل عضو «ان پی تی» نیست نمیتواند «له» یا «علیه» کشوری سندی ارائه دهد. از این رو از نظر ایران این موضوع از اساس محل اشکال است که آژانس در اینجا تخلف حقوقی کرده و نمیتواند به اسناد کشور یا رژیمی که عضو این پیمان نیست، استناد کند.
آیا این اعتراض بر پایه یک رویه حقوقی قابل ارزیابی است؟
آژانس از زمان آمانو تفسیر «موسعی» دارد که بر اساس آن میگوید برای اینکه در پروسه راستیآزمایی مطمئن شود در کشوری فعالیتهای «اعلام نشده» وجود ندارد میتواند از همه ابزارهای در اختیار خود استفاده کند و همین مسأله محل اختلاف در تفسیر است. استناد ایران به تفسیر «مضیق» از اساسنامه آژانس و توافقات است؛ ولی آژانس تفسیر «موسع» دارد. این تفسیر «موسع» نیز به کنفرانسهای مقدماتی
«ان پی تی» بازمیگردد؛ مثلاً الان درباره خروج از «ان پی تی» تفسیر «موسع» مطرح است. در حالی که در همه پیمانها امکان خروج وجود دارد اما درباره «ان پی تی» گفته شده که چون این توافق مربوط به امنیت بینالملل است بنابراین خروج هر کشور عضو باید با تأیید شورای امنیت باشد. این تفسیر «موسع» است. همچنین مورد راستیآزمایی آژانس نیز بر اساس تفسیر «موسع» است و میگوید چون موضوع مربوط به امنیت بینالملل است نمیتواند به یکسری اسناد و مدارک خاصی محدود شود که مورد تأیید دولتی است که فعالیتهای هستهای انجام میدهد. در واقع این مسأله نقطه اختلافی بین ایران و آژانس است. در همین چارچوب ایران میگوید که چون آژانس چنین حقی ندارد، نمیتواند به چنین موردی که بر اساس اسناد سازمانهای اطلاعاتی مطرح شده، استناد کند. ایران معتقد است اگر چنین اسنادی را بپذیرد، این کار تبدیل به یک رویه میشود؛ یعنی کشورهایی که سلاح دارند یکسری اسناد به آژانس میدهند و مدعی میشوند که کشوری فعالیتهای هستهای دارد و همین باعث میشود روح پیمان نقض شود.
رویکرد «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس را در مقایسه با مسئولان پیشین این سازمان چگونه میبینید؟
موضعگیری مدیران کل آژانس از زمان البرادعی به بعد علیه ایران تندتر شده است. من معتقدم آقای «گروسی» با اینکه در ابتدا سعی میکرد نگاه فنی به موضوع فعالیتهای هسته ای ایران داشته باشد اما به مراتب بیشتر از «آمانو» سیاسی کاری میکند. مخصوصاً آژانس در این زمینه برای حفظ اعتبار خود نباید ورود میکرد؛ یعنی نباید مسأله را در این حد بزرگ میکرد. سیاسی کاری این سازمان به سطحی رسیده است که دیگر صدای چین هم درآمده است در حالی که معمولاً این کشور به طور علنی اعتراض نمیکرد.
درخواست جدید آژانس برای بازرسی از مراکز ادعایی تا چه اندازه در قالب پروتکل الحاقی قابل پیگیری است؟
تفاوت اصلی پروتکل با مقررات پادمانی این است که بازرسیها طبق پروتکل منوط به اعلام به آن کشور نیست اما در عین حال بدون قید و شرط هم نیست. وقتی آژانس میگوید میخواهد بازدید کند باید دلیل قانع کنندهای برای کشور بیاورد که از آنجا بازدید کند؛ یعنی تفسیر در چارچوب پروتکل الحاقی است و خیلی «موسع» نیست.
به هر حال آژانس در آنجا نیز باید مدرکی ارائه دهد ولی چون موضوع سیاسی است قاعدتاً ایران به این سمت میرود که یک راه حل سیاسی پیدا کند. در گذشته هم مورد مشابه آن را داشتیم یعنی ایران پروتکلهای سختگیرانهای برای ورود بازرسان آژانس اعلام کرده و به عنوان مثال گفته است که بازرسان فقط با ماشین وارد شوند و فقط در جای مشخصی نمونه برداری کنند. در واقع ایران میگوید ادعاهای جدید بر اساس یک طرح امریکایی - اسرائیلی است که اگر ما در قدم اول عقب نشینی کنیم آنها تا آخر میآیند و ادعای جدید مطرح میکنند بنابراین ایران ممکن است در حالی که تلاش میکند مانع از پایه گذاری رویه جدیدی شود به مدل جدید و خاصی برای حل بحران ایجاد شده با آژانس دست پیدا کند. ضمن اینکه باید تأکید کرد که دست کشورمان در پیگیری اقدامات فنی بسته نیست و میتواند اقداماتی را انجام دهد.