نبرد چین و آمریکا بر سر آینده جهان
«آمریکا باید برنده رقابت بر سر اینترنت نسل پنجم باشد. شبکه 5G باید امن، قوی و مصون از دشمنان باقی بماند؛ ما بیرون از اینجا دشمنانی داریم!» اینها بخشی از سخنان ترامپ درباره جنگ تکنولوژیک میان چین و آمریکاست؛ جنگی که طرف پیروز در آن، سهم بزرگی از رهبری در آینده را بهدست خواهد آورد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، سیطره بر شبکه ارتباطات جهانی مهم است؛ چراکه قدرتی بینظیر در طول تاریخ، بشریت را در اختیار طرف پیروز جنگ میان غرب و شرق قرار خواهد داد. با تکیه به این توانایی، دیگر هیچ اطلاعاتی در هیچ کجای جهان از چشم قدرت غالب پنهان نیست. صدها میلیارد دلار سرمایهگذاریهای چین طی سالهای گذشته، این کشور را دستکم تاکنون به قدرتمندترین بازیگر این صحنه تبدیل کرده است. در مقابل اما قدرتهای غربی به رهبری آمریکا نیز منفعل نمانده و برای نبردی سخت که مشخص نیست تا چه زمان ادامه خواهد داشت، آماده میشوند؛ اگرچه نمیتوان انکار کرد که رقیب اژدهای چینی کمی دیر به صحنه آمده است!
حالا ترامپ به نماد رهبری ائتلافی تبدیل شده که باید حرکت چین برای دستیابی به مهمترین قدرت اطلاعاتی در طول تاریخ را متوقف کند. اهمیت تشکیل این ائتلاف به اندازهای بود که حتی بحران کرونا و مصایب داخلی آمریکا نتوانست تأخیری در مقدمات سیاسی و اقتصادی آن ایجاد کند؛ ائتلافی متشکل از «30شرکت» که قرار است با «2شرکت» چینی رقابت داشته باشند.
الجزیره در توصیف ماهیت این نبرد مینویسد: اینترنت نسل 5تهدیدی برای کاربران عادی و نعمتی برای ابرقدرتهای صنایع ارتباطات است؛ ابرقدرتهایی که دیگر همهچیز پیش چشم آنها عیان خواهد بود؛ از مواد آخرین پیتزایی که در شهری کوچک خریداری شده تا محموله محرمانهترین کشتیهای جنگی که در دوردستترین دریاها حرکت میکنند. در امتداد تاریخ، همواره نیرویی بر دیگران غالب بوده که دسترسی و اطلاعات بیشتری در اختیار داشته است. در عصر ما نیز، برنده بازی قدرتها کسی نیست جز آنکه شبکه اعصاب ابر دادهها یا Big Data را در دست داشته باشد.
ماجرا از چه قرار است؟
فارغ از معادلات سیاسی و نبرد قدرتهای جهان، اینترنت نسل 5آخرین مرحله از پیشرفتهای علمی انسان در مسیر ارتباطات است؛ مسیری که در آن تاکنون 4ایستگاه اساسی را پشت سر گذاشتهایم؛ از تلفنهای همراه که صرفا برای مکالمه صوتی بهکار میآمدند (نسل 1)، تا اضافه شدن خدمات پیام مکتوب و در ادامه پیامهای تصویری mms (نسل 2)، ورود به عصر اینترنت با تلفن همراه (نسل 3) و حالا که از بهترین امکانات و خدمات اینترنتی نسبت به طول تاریخ بهرهمند هستیم (نسل 4، Lte و Lte پلاس).
اما از آنجا که سنت حرکت و پیشرفت چیزی به نام حد و حدود نمیشناسد، اکنون ما در آستانه ورود به عصری جدید هستیم که سرعت اینترنت در آن نسبت به وضعیت کنونی بین 100 تا 1000 برابر بیشتر خواهد شد. بگذارید برای فهم این موقعیتی که تاکنون تجربه نشده مثالهایی بزنیم؛ درصورت برقراری نسل پنجم اینترنت، شما برای دانلود یک فیلم با کیفیت عالی تنها به چند ثانیه زمان نیاز دارید. سرعتی که از آن سخن میگوییم به اندازهای است که براساس آن میتوان مقدمات عمل جراحی از راه دور را فراهم کرد! این در حالی است که شبکه ارتباطی نسل 5 متکی به امواج کوتاه رادیویی است و به این ترتیب برای پوشش تمام مناطق جهان، وسایل متصل به اینترنت در زندگی انسانها به طرز چشمگیری افزایش مییابد؛ از خانهای که با تلفن همراه کنترل میشود تا ساعتی که به شبکه درمانی کشوری یا شاید حتی جهانی متصل است و در نهایت، زندگی تمام انسانها که در مقابل چشم سیستمهای نظارتی جریان دارد! درواقع تحقق این پیشرفتها بهمعنای آغاز عصر شدیدترین نظام نظارتی بر تمام شئون زندگی انسانها روی کره زمین خواهد بود.
البته گریزی نیست؛ اینترنت نسل 5 دیر یا زود در تمام کشورها کار خود را آغاز میکند، اما تمام کشورها قادر نیستند بهسادگی وارد میدان رقابت بر سر تکنولوژی نسل 5 شوند؛ چراکه این میدان صرفا در اختیار اقتصادها و مهمتر از آن، شرکتهای بزرگ است. این واقعیت اما باعث نمیشود کشورهای مختلف، نگرانی نسبت به امنیت سایبری خود را کنار بگذارند؛ آن هم در شرایطی که نام چین، رقیب هژمونیک غرب در میان است! علاوه بر مسئله امنیت، سرنوشت اقتصاد اینترنت نیز کاملا در گرو نتیجه نبرد محورهای غرب و چین بر سر نسل پنجم اینترنت خواهد بود.
اژدهای شکستناپذیر چین؛ سریع و ارزان، ولی ناامن!
همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد، نگاهی کلی به وضعیت 2 اردوگاه اصلی حاضر در میدان اینترنت نسل پنجم نشان میدهد چین از موقعیت برتری نسبت به طرف مقابل برخوردار است؛ چراکه از سالها قبل و با استفاده از عدمهوشیاری غرب، تحقیقات و سرمایهگذاریهای چشمگیری را در این حوزه آغاز کرده بود. در این میان اما اهداف چین از تلاش برای پیشروی انحصاری در مسیر 5G برای همه روشن نیست. شبکه الجزیره در اینباره مینویسد: نمیتوان گفت رفتار چین در این حوزه صرفا بر مبنای منطق سود و فایده بوده است؛ تمایل این کشور برای سیطره بر جهان را نمیشود و نباید نادیده گرفت. ابزارهای اصلی چین برای رویارویی با غرب در این میدان، 2 شرکت بزرگ هوآوی و ZTE هستند؛ شرکتهایی که در کنار سهم قابل توجهشان از بازارهای جهانی، پیشرفتهای فوقالعادهای نیز در جریان توسعه زیرساختهای علمی ارتباطات داشتهاند.
اما فارغ از زمان و سرمایه بیشتری که چین برای تقویت موضع خود در بازارهای نسل پنجم بهکار گرفته، چه دلایل مشخصی مبنی بر برتری این کشور نسبت به غرب وجود دارد؟ پاسخ بهطور خلاصه عبارت است از سرعت و قیمت!
چین در درجه اول فاصله تکنولوژیک قابل توجهی نسبت به دیگر رقبای خود داشته و از سوی دیگر، حرکت در مسیر پیشرفتهای علمی این حوزه را هم با سرعت کمنظیری ادامه میدهد. از این بابت، دست چین برای تامین نیازهای متنوع و متغیر مشتریان بزرگ بازارهای اینترنت جهانی، در مقایسه با قدرتهای غربی پرتر است. جالب آنکه از دید رسانههایی همچون بلومبرگ، فاصله تکنولوژیک میان دو طرف به نقطهای رسیده که قدرتهای غربی قادر نیستند بدون حمایت تکنولوژیک چین در مدت زمان منطقی به توسعه تحقیقات و شبکه ارتباطات خود بپردازند.
اما این تمام ماجرا نیست؛ چین با وجود برتری تکنولوژیک، خدمات خود را به قیمتی بسیار ارزانتر از رقبای غربیاش هم ارائه میکند؛ امری که برای مشتریان جهانی بسیار وسوسهانگیز بوده و رقابت را تا حدی غیرممکن میسازد! اگرچه نباید فراموش کرد که پشت تمام این مزایای استثنایی، یک عیب بزرگ نهفته است؛ خبری از تضمین امنیت سایبری نیست!
هشدار سازمان امنیت ملی آمریکا و آغاز تحریم هوآوی
مواضع علنی آمریکا علیه شرکتهای چینی در حالی آغاز شد که هوآوی و ZTE عملا توسعه شبکههای ارتباطی خود در خاک این کشور را آغاز کرده بودند! به روایت واشنگتنپست، نخستین سیگنال منفی به فعالیتهای این دو شرکت از سوی سازمان امنیت ملی آمریکا ارسال شد. این سازمان، در گزارشی محرمانه که جزئیاتی از آن در روزنامه واشنگتنپست منتشر شده نسبت به 2 مسئله در روند فعالیت شرکتهای چینی ابراز نگرانی کرده بود: جمعآوری دادههای محرمانه آمریکا و وجود «کلیدهای کشنده» در نظام ارتباطی چینی که قادر است در مواقع حساس، زیرساخت شبکه ارتباطات آمریکا را به کلی فلج کند. به این ترتیب ممنوعیتهای اولیه برای فعالیت شرکتهای چینی در داخل آمریکا از سوی کنگره وضع شد؛ ممنوعیتهایی که بهتدریج تا تحریم شرکت هوآوی پیش رفت. البته آمریکا مانند همیشه سعی کرد به تنهایی وارد میدان نشده و مجموعهای از متحدان را علیه قدرت تکنولوژیک چین سازماندهی کند؛ تلاشی که در دعوت ترامپ از کشورهای غربی برای پیوستن به تحریمهای هوآوی نمایان شد؛ اگرچه پاسخی که دریافت کرد تا حدودی غیرمنتظره بود.
تصمیم اروپا و سایر بازیگران جهان چیست؟
شاید تحولات مربوط به اینترنت نسل پنجم یکی از بهترین پروندههایی باشد که پایان یا دستکم، تضعیف هویتی سیاسی به نام اردوگاه غرب را نشان دهد. اگر در دهه 90میلادی، دعوتی مشابه دعوت ترامپ از کشورهای اروپایی برای صفکشی مقابل تهدید مشترکی به نام هوآوی صورت میگرفت، بدون شک در فاصلهای کوتاه ائتلاف مورد نظر او تاسیس میشد؛ حالا اما شرایط تا حدودی تغییر کرده است. اگرچه در همان ابتدا، کشورهایی همچون استرالیا فورا از دعوت ترامپ استقبال کرده و به مجموعه تحریمکننده شرکتهای چینی پیوستند، اما موضع قدرتهای اصلی اروپا متفاوت است. شبکه الجزیره در توصیف این واقعیت مینویسد: اروپاییها با دیده تردید به دعوت ترامپ نگاه میکنند. به باور بخشی از این قدرتها، بحران 5G نه نبردی میان غرب و چین، بلکه صرفا نزاعی میان آمریکا و چین به شمار میرود.
تکاندهندهترین رخداد اما موضع انگلیس بود. این کشور که همواره نسبت به سایر قدرتهای اروپایی، مواضع همسوتری با واشنگتن داشته در تصمیمی جداگانه اعلام کرد با تامین 35درصد از زیرساخت شبکه 5G خود توسط هوآوی موافقت کرده است. نشریه فارین پالیسی پس از اعلام موضع غیرمنتظره انگلیس، پیشبینی کرد سدی که توسط این کشور شکسته شده بهسادگی قابل ترمیم نیست و احتمالا بعد از انگلیس، دیگر کشورهای اروپایی نیز وارد همکاری با هوآوی خواهند شد. تمام اینها در حالی است که اتحادیه اروپا، سال 2025را بهعنوان نقطه آغاز پوشش اینترنت نسل پنجم در سراسر کشورهای عضو اتحادیه اعلام کرده است. با توجه به وضعیت فعلی حاکم بر بازارهای جهان، تحقق این هدف بدون همکاری با چین تقریبا غیرممکن است.
با این حال مسئله امنیت سایبری همچنان برای کشورهای اروپایی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ تا جایی که تلاش میکنند حتیالامکان نیازهای خود را در این زمینه با رجوع به شرکتهای مورد اعتماد داخلی تامین کنند. استونی و هلند ازجمله کشورهایی هستند که با نظر شرکتهای داخلی، فعلا فعالیت شرکتهای اینترنتی چینی در خاک خود را ممنوع کردهاند؛ اگرچه روشن نیست این مقاومت تا کجا ادامه داشته باشد. در خارج از اروپا نیز این دوگانه را به اشکال دیگری میتوان یافت؛ برای مثال دولت هند اصرار دارد با تکیه بر توان داخلی (شرکت Airtel) مانع از حضور چین در زیرساختهای ارتباطی خود باشد. با این حال بسیاری از تحلیلگران معتقدند بخشی از مواضع دولت هند در این زمینه شعاری بوده و میزان توان فنی و سرمایهگذاریهای هند در حوزه اینترنت نسل 5 اصلا با چین قابل مقایسه نیست.
از سوی دیگر منطقه خاورمیانه و جهان عرب نیز به صحنه جدید رقابتهای دو طرف تبدیل شده است. درحالیکه بسیاری از کشورهای این منطقه متحدان آمریکا به شمار رفته و طبیعتا در چنین موضوعات حساسی باید کاملا تابع این کشور باشند، اما میزان نفوذ چین و مشخصا هوآوی در این کشورها، بهطور تعجبآوری رو به افزایش است. دولت ترامپ تاکنون چندین بار درباره این مسئله به متحدان خود در خلیجفارس و حتی اسرائیل هشدار داده است. یکی از نگرانیهای جدی دولت آمریکا، نزدیکی مراکز هوآوی به پایگاههای نظامی آمریکا در خلیجفارس و دریای مدیترانه عنوان شده است.
ائتلاف ترامپ؛ آیا تجربه ریگان تکرار میشود؟
اگرچه در نگاه اول ممکن است ائتلاف میان 30شرکت به رهبری ترامپ برای مقابله با چین کمی عجیب بهنظر برسد، اما درواقع این الگو، مشابه تاریخی داشته و پدیدهای بیسابقه حساب نمیشود. در دهه 80میلادی، ژاپن با وجود سرمایهگذاری محدودتر در مقایسه با شرکتهای آمریکایی به برتری قابل توجهی در فناوری پیشرفته سمیکنداکتور (نیمه رساناها) دست یافته بود. در واکنش به این مسئله، رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا، ائتلافی میان 14شرکت آمریکایی برای مقابله سازمانیافته با ژاپنیها را تاسیس کرد؛ ائتلافی که ظرف مدت تنها 6سال، رهبری بازار رساناها را از ژاپن پس گرفت!
بنابراین نهتنها تصمیم ترامپ پدیدهای عجیب یا بیسابقه نیست، بلکه احتمال موفقیت آن و تکرار تجربه تاریخی آمریکا هم وجود دارد. جالب آنکه رویکردهای ترامپ در بسیاری از مسائل سیاسی، اقتصادی و حتی بینالمللی مشابه عملکرد ریگان است.
از سوی دیگر و همزمان با تلاشهای دولت آمریکا، مجلس سنا هم مبلغ یک میلیارد دلار برای حمایت از شرکتهای آمریکایی در رقابت با چین اختصاص داده است. علاوه بر این، هماکنون طرح اختصاص یک میلیارد دلار دیگر هم برای حمایت از تحقیق و توسعه 5G در حال بررسی است که احتمالا بهزودی مورد تأیید سنا قرار میگیرد. اما برای درک بهتر فاصله میان چین و آمریکا کافی است بدانیم شرکت هوآوی به تنهایی در سال 2019، 15میلیارد دلار برای توسعه بازارهای اینترنتی و پیشرفتهای تحقیقاتی خود هزینه کرده است.
با این حال امیدهای زیادی در غرب و مخصوصا آمریکا، نسبت به موفقیت ائتلاف open ran policy coalition (ائتلاف دسترسی آزاد به امواج رادیویی) شکل گرفته است؛ ائتلافی که در رأس آن نامهایی همچون گوگل، مایکروسافت، آیبیام، ایتیاندتی، وودافون، کوالکوم، اینتل و سامسونگ دیده میشود. 2 هدف اصلی این ائتلاف، خودکفایی- تامین امنیت سایبری و رقابت با شرکتهای چین در بازار جهانی عنوان شده است.
به سوی آینده
فناوری اینترنت نسل 5 با سرعتی فراتر از آنچه تصور میشد در حال حرکت است و جنگ سرد میان چین و آمریکا هم در حاشیه این حرکت عملا آغاز شده است؛ حتی بحران کرونا با تمام معضلاتی که برای جامعه بشری ایجاد کرده قادر نیست حرکت این چرخ را بیش از مدت محدودی متوقف کند. هماکنون دست برتر با چین است، اما کسی نمیداند در آینده کدام طرف پیروز این نبرد خواهد بود؛ نبردی که ابعاد امنیتی، تجاری و سیاسی بسیار پیچیده و در هم آمیختهای دارد. البته از هماکنون برای همه روشن است که ائتلاف 30شرکت، حتی درصورت موفقیت نمیتواند در بسیاری از بازارهای آسیایی و اروپای شرقی با چین رقابت کند؛ مناطقی که نفوذ سیاسی-امنیتی آمریکا در آنها روزبهروز کمتر میشود. همچنین میتوان پیشبینی کرد که اروپا با وجود خودداری از تحریم رسمی شرکتهای چینی، در نهایت موضعی معارض با آمریکا نخواهد داشت. البته هنوز تصمیم برخی متحدان آمریکا، نظیر کشورهای عربی یا حتی اسرائیل برای تحلیلگران روشن نیست. آیا آنها حاضرند اتحاد با آمریکا را به قیمت صبر بیشتر و هزینه سنگینتر برای به کارگیری نسل جدید ارتباطات حفظ کنند؟ پاسخ این سؤال تنها با گذر زمان روشن میشود.
هشدار ناتو به انگلیس درباره همکاری با هوآوی
دبیر کل ناتو گفته است که غرب نمیتواند خیزش چین را نادیده بگیرد و به همینخاطر مهم است که بریتانیا برای تضمین امنیت خود، درباره نقش هوآوی در شبکه 5G بازنگری کند.
به گزارش رویترز، ینس سولتنبرگ گفته است که چین در مسیرهای مختلفی، ازجمله قطب شمال، فضای سایبری و زیرساختهای حیاتی خود را به غرب نزدیک میکند.
سولتنبرگ گفته است: «مسئله، اعزام نیروهای ناتو به دریای چین جنوبی نیست بلکه واکنش نشان دادن به این واقعیت است که چین در حال نزدیک شدن به ماست. من مطمئنم که دولت بریتانیا زیرساختهای خود را طوری طراحی خواهد کرد تا از شبکههایش حفاظت کند و اطمینان حاصل کند که شبکه 5G امنیت دارد. بنابراین، معتقدم بازبینی مجدد و اطمینان حاصل کردن از اینکه این امنیت چطور بهدست میآید بسیار مهم است.
وزارت خارجه چین در پاسخ به صحبتهای سولتنبرگ گفته است که این کشور تهدیدی برای هیچ کشوری نیست. هوا چونیینگ به رویترز گفته است: «امیدواریم ناتو همچنان نظر درستی درباره ما داشته باشد و به تحولات منطقی نگاه کند.»
مرکز امنیت سایبری بریتانیا در بخشی از ارزیابی کلی خود از روابط با چین، در حال بررسی احتمالی اثرات تحریمهای جدید چین از سوی آمریکا بر تصمیم لندن برای اجازه دادن به هوآوی برای مشارکت در توسعه شبکه 5G خود است.
زمستان گذشته، بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا نقش محدودی به هوآوی برای توسعه شبکه 5G کشورش داد. این اقدام، با وجود مخالفتهای کشورهای غربی بهخصوص آمریکا بود که مخالف مشارکت غول فناوری چینی در زیرساختهای ارتباطی نسل جدید غرب هستند.
جانسون با رد این درخواستها اعلام کرد که میتوان از شرکتهایی با ریسک بالا ازجمله هوآوی، در بخشهای غیرحساس شبکه 5G استفاده کرد.
با وجود فشار آمریکا، بسیاری از کشورهای اروپایی نمیتوانند به یکباره ارتباط خود با هوآوی را قطع کنند چون وابستگی زیادی به قطعات و خدمات این شرکت دارند. مسئله استفاده از هوآوی برای توسعه شبکه 5G در آلمان هم جنجالی شده و موافقان و مخالفان زیادی دارد. در این کشور مشخصا وابستگی شرکتهای اصلی مخابراتی به هوآوی آنقدر زیاد است که دولت وارد میدان شده و میلیونها یورو برای کمک به شرکتهای مخابراتی درنظر گرفته است. قرار است این شرکتها با کمک دولت، سرمایهگذاری در بخش تحقیقات الکترونیک و توسعه محصولات خود را افزایش دهند تا در آینده وابستگی کمتری به محصولات خارجی و مشخصا چینی داشته باشند. دولت آلمان در مقابل درخواستهای آمریکا برای اخراج هوآوی از طرح توسعه 5G مقاومت کرده اما امیدوار است با تقویت شرکتهای مخابراتی این کشور، برای توسعههای بعدی زیرساختهای ارتباطی خود وابستگی کمتری به چین داشته باشد.
آینا کارلیژک، وزیر تحقیقات آلمان درباره تقویت شرکتهای آلمانی گفته است: «برای ما بسیار مهم است که رقابتپذیری بینالمللی بالایی داشته باشیم و حاکمیت خود را در فناوریهای کلیدی حفظ و تقویت کنیم.»