جوان 25ساله ایرانی در 70سالگی صاحب مسکن میشود؟!
براساس یک حساب سرانگشتی در چنین شرایطی یک جوان ایرانی بر فرض کنترل تورم و عدم افزایش قیمت مسکن احتمالا زمانیکه کهنسال شده و دست به عصا است، صاحب یک مسکن 50 متری در منطقه معمولی تهران میشود
به گزارش اقتصادآنلاین، آفتاب یزد نوشت؛ داستان رابطه مسکن و نداشتن نشاط اجتماعی، احساس امنیت و آرامش خاطر جوانان در ایران از سر استیصال در امکان خرید یک آپارتمان ساده در تهران و کلانشهرها این روزها به سایر سبد غم و غصههای روزانه مردم افزوده است. در واقع بیشترین بار زندگی در خصوص هزینههای جاری مردم به تامین سرپناهی بر میگردد که به دلایل متعدد "گوهری نایاب" در یکی دو دهه اخیر شده است. اما گویی این را هم فریادرسی نیست و با وجود درج هزاران خبر و گزارش و وعدههای شیرین و شیک آنچه امروز مشهود نیست کلید مستقل خانه یا آپارتمانی است که جوانان پرانرژی آرامش خود را در آن بیایند! در واقع با تشدید مشکلات طی یک دهه اخیر اگر زمانی امکان خرید یک آپارتمان با 18 تا 20 سال بازپرداخت اقساط بانکی مقدور بود امروز با هر ماشین حساب و چرتکهای که اعداد فروش مسکن در ویترین مشاوران املاک یا اپلیکیشنهای رنگارنگ در گوشیها را نگاهی بیندازی دخلت با خرجت همخوان نمیشود. در یک کلام در روزهایی که اقتصاد ایران به اصطلاح از چپ و راست زیر فشار انواع مشکلات قرار گرفته است و قیمت غیرمنطقی و نجومی خودرو و حقوقهای ناچیز تقدیم شده به کارگران و کارمندان جوان خواننده خبر و ببینده و شنونده اظهارات پرمدعای این مسئول و آن مسئول را میشنود؛ داستان مسکن از آن زخمهای کهنه است که دردش هم دیگر گوش شنوایی ندارد.
آری باز هم تابستان داغ در حال فرارسیدن است و بحث اجاره و خرید مسکن و مشکلات خانوادهها برای یافتن مسکن مناسب پرحرارت! امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا، مستاجران ناامید و دلشُسته از خرید خانه، برای پیدا کردن مسکن مناسب زودتر دست بهکار شدهاند، زیرا بسیاری از آنها نگرانند با افزایش قیمت همانند سال گذشته چه باید بکنند! کما اینکه بر اساس دادههای آماری مرکز آمار ایران، سال گذشته در شهر تهران، قیمت اجارهبها به نسبتسال پیش از آن ٢٧ تا ٣٢درصد افزایش داشته است. همین مسئله باعث شده است که بسیاری از تهرانیها که دیگر توان اجارهنشینی در این کلانشهر را نداشتند، در حاشیه شهر ساکن شوند.
گرانی خیرهکننده مسکن در تهران موجب شده تا شهروندان تهرانی به دیگر نقاط استان مهاجرت کنند اما این معضل هم به افزایش قیمت زمین و آپارتمان فروشی و نرخ اجارهبها در شهرهای اطراف تهران منجر شده است. در دیگر کلانشهرهای کشور نیز اوضاع برای اجارهنشینها بهتر از تهران نیست. در استان اصفهان بسیاری از کارمندان و کارگران در شهرهای اطرف اقدام به تهیه خانه کردهاند و همین مسئله باعث شده قیمت اجارهبها در شهر بهارستان واقع در جنوب اصفهان بیش از ۵٠ درصد افزایش پیدا کند. همچنین این روند باعث شده که بسیاری از ساکنان شهرهای بزرگ نگران آینده کاری خود درسال جاری باشند؛ زیرا بسیاری از افرادی که در حاشیه شهرهای بزرگ ساکن هستند، باید برای اینکه در محل کار خود حاضر باشند، روزانه دهها کیلومتر را در ترافیک و شرایط پرمخاطره این ماهها طی کنند تا برای دریافت به قول مثل رایج "گنجشکروزی" به محل کار خود برسند و در افزایش بهره وری و تولید نیز کارایی داشته باشند!
افزایش چندهزار برابری طی ۵٠ سال
افزایش قیمت مسکن در سالهای اخیر شدت گرفته است، اما این روند در واقع از ۵٠ سال قبل آغاز شده است. چرا که سالها قبل بیش از ۶٠درصد جمعیت کشور در مناطق روستایی ساکن
بودند و مسکن مردم مناطق روستایی عموما در زمینهایی بود که خودشان احداث کرده بودند. بنابراین با توجه به اینکه کشاورزی شغل عمده مردم ایران بود، تمایلی به مهاجرت به شهرها در بین روستاییان وجود نداشت. از سوی دیگر به دلیل اینکه شهرهای کشور چندان پرجمعیت نبودند، مشکل کمبود زمین در شهرها وجود نداشت و مردم میتوانستند مسکن مورد نیاز خود را با قیمت نسبتا پایین تامین کنند. از دهه۴٠ خورشیدی تاکنون و با توجه به تغییر ترکیب ساختارهای اقتصادی، مشاغل صنعتی و خدماتی برای نیروی کار سیل مهاجرت از روستا به شهر از اوایل دهه ۵٠ خورشیدی آغاز شد که تا امروز هم ادامه داشته است. به این دلیل که زیرساختهای لازم برای مهاجرت روستاییان به شهر وجود نداشت، قیمت خرید و اجاره مسکن افزایش پیدا کرد و حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ به معضلی اجتماعی بدل شد. این روند افزایش قیمت برای سالها ادامه پیدا کرد تا حدی که پس از ۵٠ سال قیمت هر متر مربع خانه مسکونی در تهران و دیگر شهرهای ایران نه صدها بلکه هزاران برابر شد!
روند افزایش قیمت مسکن در 2 دهه اخیر شدت بیشتری گرفت و امروز بر اساس آخرین گزارشهای آماری، قیمت یک متر مربع مسکن در شهرهای بزرگ به بیش از 20 میلیون تومان رسیده است. در تهران یک واحد مسکونی کمتر از ۵٠ متر مربع در منطقه متوسط تهران تا مرز 800 میلیون تومان و یک میلیارد تومان به فروش میرسد. این وضع اسفناک با نگاهی به حقوق پایه مصوب که حدود 2میلیون تومان است، باعث شده خرید خانه برای بسیاری از متولدین دهه ۶٠ و ٧٠ خورشیدی به یک آرزوی دستنیافتنی که در خواب هم از دیدنش مسرور نخواهند شد، بدل شود. درحال حاضر براساس آمار بهدست آمده از تازهترین سرشماری نفوس و مسکن، ۴٠ درصد جمعیت خانوارهای شهری کشور اجارهنشین هستند. این درحالی است که آمار مطرح شده در کلانشهر تهران به حدود ۵٠درصد نیز میرسد. حال بماند که آنها نیز که ساکن شده اند در حال تحمل انواع فشار ناشی از اقساط سنگین خرید ملک و هزینههای جانبی دیگر آن هستند!
عوامل پرشمار گرانی مسکن در ایران
حسام عقبایی، نایب رئیس اول اتحادیه مشاورین املاک به روالِ داستان سایر تورمهای این سالها در انواع کالا عدم توازن میان عرضه و تقاضا را عامل تورم لجام گسیخته موجود بر میشمارد.
وی نداشتن آمایش سرزمین در کشور، نیازسنجی نکردن برای ارزیابی میزان تقاضا در این حوزه، عمل نکردن به برنامه جامع مسکن و تبدیل مسکن از کالای مصرفی به کالای سرمایهای، ورود بانکها به حوزه مسکن و بنگاهداری، عدم پرداخت تسهیلات بانکی متناسب برای خرید مسکن به مردم، تولید سنتی و بومی مسکن در کشور برخلاف روند کشورهایی مانند مالزی و ترکیه، نبود نظارت کافی از سوی کمیسیون عمران مجلس بر سیاستهای مسکن دولتها و سیاستهای متعدد و متضاد ارائه شده از سوی دولتهای مختلف در حوزه مسکن و تجاری عملکردن بانکها به جای توسعهای عمل کردن آنها را از عوامل گسترده و متعدد موثر در گرانی مسکن اعم از خرید و اجاره بر میشمارد و میافزاید: در ایران، مسکن هنوز به عنوان سرمایه تلقی میشود به همین خاطر قیمت مسکن در سال 98 نسبت به سال 97 خورشیدی 2 برابر شده که این فاجعه است، چون توازن میان عرضه و تقاضا نیست و سالانه هم یک میلیون ازدواج در کشور داریم، اما تولید مسکن در ایران تنها 300 هزار واحد در سال است!
راهکارهای دستوری برای تسکین درد اجارهنشینها!
فشار به قیمتهای اجاره و اجارهنشینها نیز پس از شیوع کرونا در کشور ابعاد جدیدتری نیز به خود گرفته است و در این میان برخی اظهارات نیز گویای عمق مشکلات رایج است؛ محمود محمودزاده، معاون وزیر راه گفت: «به دلیل شیوع کرونا و محدودیت در جابهجایی وزارت راه خواستار تمدید قراردادهای اجاره خانه تا 6 ماه بعد شدیم اما ستاد ملی مبارزه با کرونا با آن مخالفت کرد. اما در مصوبه دیگر این ستاد، مستاجران میتوانند تا پایان خرداد ماه در واحد مسکونی اجارهای بمانند و موجران نمیتوانند از آنها بخواهند واحد را تخلیه کنند. در این زمینه قوه قضاییه نیز حکم تخلیه را به موجران نمیدهد.» اما این دست اقدامهای غیراقتصادی به مانند فاز دستوری رایج در وزارت صمت و سازمان حمایت و... فقط باعث شده موج تقاضایی جدید در بازار اجاره شکل گیرد، چون بازار مسکن آمادگی موجهای تقاضا را ندارد، بر قیمتها تاثیر گذاشته و اجاره و قیمت فروش با هم افزایش مییابد. در این صورت افرادی که میتوانستند از بخش اجاره به بخش خرید مسکن بروند، همچنان اجارهنشین میمانند.
کنترل تورم، افزایش تولید ناخالص ملی
سلطانمحمدی، کارشناس خبره مسکن در رابطه با عمق دردناک فشار قیمت مسکن بر مردم به ویژه جوانان با حقوقهای ناچیزی که در خوشبینانه ترین شرایط 40 سال به درازا خواهد کشید و تا آن هنگام باید دهها صاحبخانه را تجربه کنند و اسبابکشی بخش عمدهای از وقت آنها را نیز خواهد سوزاند، میگوید: جز با افزایش تولید ناخالص ملی، کنترل تورم و اتخاذ سیاستهای حمایتی و تقویت زیرساختهای حمل و نقل و خدمات در شهرهای اقماری نمیتوان با وضعیت کنونی اقتصاد ایران به حل این وضعیت بغرنج و تلخ امیدوار بود.
وی ایجاد شهرهای اقماری کلانشهرها را تنها راه گریز و نجات از وضعیت به بن بست رسیده امروز میداند و میافزاید: در واقع با وجود خانههای مناسبی که در برخی شهرهای اقماری تهران مانند هشتگرد، پردیس، پرند و اندیشه ساخته شده است به دلیل نبود زیرساخت مناسب جادهای و حمل و نقل سریع و آسان زندگی در این شهرها نیز برای شاغلان در تهران سرسام آور و فرساینده شده است. وی با بیان اینکه در بسیاری از کشورهای جهان و با روند افزایشی جمعیت فارغ از اینکه در برخی کشورها این رشد جمعیت از دیگری شتاب بیشتری دارد، به همین شکل است که شهرهای اقماری به کمک معضل بیخانمانها میآید.
سلطانمحمدی با مثال زدن از آمریکا با وجود بزرگ بودن این کشور و برخورداری از زمینهای فراوان اما راه نجات از معضل مسکن برای آنها نیز پناه بردن به شهرهای اطراف نیویورک، لسآنجلس، واشنگتن و... است. وی اعطای وام خرید تا مرز 80 درصد ارزش ملک از سوی دولت آمریکا را در کمک موثر به خانه دار شدن جوانان در آغاز زندگی و کاهش فشار تقاضا برای اجاره بها یکی از اقداماتی بر میشمارد که دولت بدون مداخله مستقیم در ساخت و ساز و فروش تراکم و این قبیل راههای موقت به کمک مردم میآید.
انتظار 40 تا 50 ساله برای خانه دار شدن
وقتی با یک حساب سرانگشتی از روی حقوق پایه میلیونها جوان شاغل و میلیونها جوان بیکارِ جویای کار یا نا امید از یافتن همان کار با حقوق پایه با قیمت ملک در تهران و حتی شهرهای اقماری تهران نگاه میشود، خروجی ماشین حساب ما متوسط زمان 40تا 50 ساله را برای جوان 25 ساله امروز و 65 و 70 ساله فردا میطلبد! روزی که احتمالا این انسانهای هم نوع، تازه در روزی که صاحبخانه خواهند شد، باید آن را خرج دارو و درمان یا پرداخت هزینههای استقرار در آسایشگاه سالمندان کنند!