پیروزی در جنگ داخلی وسواس!
وسواس فکری به معنای افکار، تمایلات یا تصورات پایداری که در دورهای از اختلال، به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد هم موجب اضطراب یا ناراحتی عمده میشود، فرد تلاش میکند این افکار را نادیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیتهای دیگر مثل انجام یک وسواس عملی، آن را خنثی سازد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جوان، تا به حال در مورد بیماریهای خود ایمنی شنیدهاید؟ بیماریهایی که در آنها بدن به خود حمله میکند! برای مثال اماس یا لوپوس. البته اینها مربوط به جسم ما هستند. طبق دیدگاه نظریهپردازان و صاحب نظران این حوزه گاهی بیماری به صورت ذهنی و فکری وارد عمل شده و افکار ما را نشانه میرود. مانند وسواس. وسواس یا همان اختلال فکری و عملی یک اختلال اضطرابی مزمن بوده و از جمله مشکلاتی است که علامتی ظاهری مانند بالا رفتن دمای بدن، تب، عفونت، دل درد و... از خود نشان نمیدهد، اما ذهن ما را به شدت درگیر میکند. این بیماری به مرور زمان از حالت ناخودآگاه به خودآگاه مبدل شده و باعث بروز تنش و فشارهای عصبی میشود، به طوری که فرد برای رهایی از حجم بالای اضطراب و استرس دست به اقدامات عجیب و غیر معمول میزند. در این نوشتار برآنیم تا به این موضوع از جنبهای دیگر بنگریم.
عذاب وجدان وسواسیها
ممکن است همه ما، افراد وسواسی را تنها افرادی افراطی در شستوشو و نظافت و... بشناسیم، اما بد نیست بدانیم که وسواس شکلها و انواع متعددی دارد که حتی گاهی برای خیلی از افراد شناخته شده نیست. به عنوان مثال جوانی ۲۰ ساله را در نظر بگیرید که مدام با خود کلنجار میرود که هنگام مطالعه دروس خود چگونه کتاب را در دست بگیرد یا وضعیت بدنی خود را در چه وضعیتی قرار دهد تا مطالب را بهتر حفظ کرده و یاد بگیرد.
شایان ذکر است که اکثر نوجوانان و جوانان ما به قدری در رابطه با جزئیات این قبیل موضوعات بیاهمیت عمیق میشوند که طبق تحقیقات بخش اعظمی از عملکرد خود را نیز با این کار از دست میدهند. یا تصور کنید نوجوانی را که هنگام راه رفتن مدام نگران است نکند خدایی ناکرده به میز و صندلی و در و دیوار یا هر شیء بیجان دیگری برخورد کرده و به این اشیا آسیب برساند! چرا که معتقدند اگر وسواس به خرج دهند هیچگاه اشیا دور و بر آنها آسیب نمیبیند و اگر جایی کار از دستشان در رفت آنان به شدت احساس گناه و عذاب وجدان میکنند.
شناخته شدهترین نوع وسواس
در سلسله تحقیقات و پژوهشهای انجام شده از سوی کارشناسان و پژوهشگران این حوزه کاربردی به اثبات رسیده که وسواس باعث ایجاد اختلال در عملکرد روزانه شده و زندگی فردی و اجتماعی آدم وسواسی را مختل میکند. در مجموع وسواس به دو صورت عملی و فکری پدیدار میشود. در عامل عملی فرد به علت فشار بالای عصبی دست به کارهای غیر طبیعی و غیر ارادی میزند، به گونهای که تعجب همه اطرافیان را بر میانگیزد. طبق تحقیقات چیزی در حدود یک تا سه درصد افراد جامعه دچار وسواس عملی هستند. در وسواس فکری به معنای افکار، تمایلات یا تصورات پایداری که در دورهای از اختلال، به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد هم موجب اضطراب یا ناراحتی عمده میشود، فرد تلاش میکند این افکار را نادیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیتهای دیگر مثل انجام یک وسواس عملی، آن را خنثی سازد. فرد به اصطلاح وسواسی برای فرار از این شرایط و حالات اقداماتی از جمله شستن بیش از حد دستها، قدمزدن، تکرار جملات، فریادزدن، گردگیری بیش از حد و... را انجام میدهد. البته شستن مکرر دستها یکی از نشانههای بارز و از شناخته شدهترین آنهاست.
اعمال و افکاری روانی
این آدم وسواسی یا همان فرد بیمار دچار اختلالات روانی خواهد شد که بسیار هم برایش عذابآور، غیر قابل تحمل و کنترل است. این اختلالها نیز به دو صورت عملی و ذهنی فرد را دچار تنش و اضطراب میکنند. اعمالی مانند خراشیدن پوست، جویدن ناخن، کندن مو و افکاری همچون خود زشت پنداری، بد هیکل پنداری و...
وسواس فکری
عامل اصلی ایجاد این بیماری دقیقاً شناخته شده نیست، اما در این خصوص میتوان به مواردی اشاره کرد که در وسواسی شدن فرد بیتأثیر نیستند. مانند زندگی پرتنش و استرس، عامل ژنتیک و وراثت، تغییرات ناگهانی جسمانی یا محیطی، کمبود هورمون سروتین و... به طور کلی بیشتر بازی با افکار فرد را وسواسی میکند. برای مثال شخصی به شدت تحت تأثیر تعریف و تمجید یا خلاف آن توسط اطرافیانش است. زمانی که کسی به او بگوید کمی اضافه وزن داری و ظاهرت ناپسند است، ممکن است او چنان تحت تأثیر این حرف قرار گیرد که در خوردن غذا وسواسی شود. به گونهای که یک کالری را هم حساب کرده و قبل از میل هر چیزی دفترچه تغذیه و محاسبات کالری و انرژی روزانهاش را باز میکند. همچنین مواردی مانند خستگی از زندگی روزانه و کارهای تکراری، نداشتن تمرکز، مشکل در ایجاد ارتباطات اجتماعی و... نیز اگر بیش از حد جدی گرفته شده و هر ثانیه به آنها فکر شود، در نتیجه منتهی به بهانه تراشیهای ذهنی، دفاعهای روانی و سرانجام بیماری وسواس فکری خواهد شد.
درمان ذهنی
درمان این بیماری مانند خود آن از طریق ذهن است. به این منظور اولین اقدام بعد از شناسایی بیماری مراجعه به روانپزشک است. پزشک متخصص این حوزه اختلالات ذهنی و روانی فرد را شناسایی کرده و سپس شروع به رفتار درمانی میکند. ممکن است در این بین از داروهایی کمکی مانند آرامش بخشها، خوابآورها، محرکهای ترشح سروتین و... نیز کمک گرفته شود. همچنین داروهای گیاهی مانند گل گاو زبان، گلاب و... که باعث آرامش میشوند.
به طور کلی خود فرد نیز در پروسه درمان نقش بسزایی دارد. چراکه در زمان بروز حالات وسواس که فرد تمایل به انجام تکرار کاری پیدا میکند، باید مقاوت شدیدی انجام گیرد و فرد یک جنگ درونی و خود درگیری ۹۰ دقیقهای را پشت سر بگذارد. چون این رفتار چیزی در حدود ۲۰ تا ۹۰ دقیقه ذهن فرد را مورد حمله قرار میدهد و اگر او بتواند این زمان را پشت سر بگذارد، یعنی در آستانه غلبه بر بیماریاش است.
لازمه پیروزی در این جنگ داخلی
یکی از مهمترین مسائل در رابطه با این موضوع چگونگی درمان و به ویژه برخورد مناسب با افراد وسواسی است. فراموش نکنیم وسواس نیز مانند دیگر بیماریها قابل درمان است. فرد وسواسی نباید اینگونه بیندیشد که تا ابد مجبور به تحمل و دست و پنجه نرم کردن با وسواس است. به قول قدیمیها تنها مرگ است که چاره ندارد. خود را باور داشته باشید و سعی کنید پیروز این جنگ داخلی، خود شما باشید. در لحظه حمله تمرکز ذهنتان را سمت دیگر افکار معطوف کنید. برای مثال خاطرهای خوش را به خود یادآور شوید یا به تغییر دکوراسیون منزلتان فکر کنید. از مراجعه به روانپزشک هراس نداشته باشید، چراکه بازی با ذهن و راههای مقابله با بیماریتان را به شما آموزش میدهد. چایی خوش عطر دم کنید و به زیباییها بیندیشید.