بدیهی است همه ما برای تحقق اهداف کوتاه و بلندمدت خود نیاز به «سرمایه» داریم. منابع در اختیار ما عموماً نسبت به میزان نیازهای ما محدود هستند. بنابراین دغدغه همیشگی ما، کسب منابع جدید، مطمئن و پایدار بوده است. اما پیش از بی گدار به آب زدن، می بایست از شرایط اقتصادی جامعه و کشور اطلاع کافی کسب نماییم. سپس گزینه های مورد اطمینان موجود خود برای کسب درآمد را روی میز گذاشته و در گام بعدی موانع درونی و بیرونی رسیدن به آنها را نیز بررسی کنیم. در نهایت می بایست به این سوال مهم پاسخ دهیم: «کارهای روتین و روزمره برای من بیشتر کارایی دارد یا کارهای غیر معمول؟» اگر به شناخت کاملی در مورد شخصیت خود رسیده باشید، متوجه خواهید شد که شما اصولاً فرد ریسک پذیری هستید یا ریسک گریز. البته می بایست به طور پیوسته، حجم نقدینگی ای که در هزینه های روزمره روی آن حساب نکرده اید را نیز مد نظر قرار دهید.
سرمایه گذاری در ارزهای شاخص و فلزات گرانبها همیشه جزو اولین گزینه های ریسک پذیرها محسوب می شده است. اما با نگاهی به نمودارهای اقتصاد کشور در سال گذشته، می توان پی برد سرمایه گذاری در ارز (دلار، یورو و...) و طلا (سکه) به دلیل نوسانات شدید آن، دیگر یک منبع قابل اعتماد محسوب نمی شود. بنابراین این دسته از افراد، گاهاٌ به سمت معاملات خرد (دلالی)، خرید و فروش سهام در بورس و همینطور معامله ارزهای دیجیتال (همچون بیت کوین) روی آورده اند.
انجام معاملات خرد نیازمند دارا بودن پیش زمینه ای از دانش و مهارت اولیه در مورد کالا یا خدمت موردنظر می باشد و همچنین دغدغه هایی چون خدمات پس از فروش را به دنبال خواهد داشت. ارزهای دیجیتال نیز با اینکه همچنان تب نسبتاً نوظهور بازارهای جهانی محسوب می شوند، اما دچار آفت هایی چون دشواری انجام معامله، نوسانات شدید بهاء و عدم اطمینان به میزان نقدشوندگی در مقایسه با ارزهای شاخص در عموم مردم هستند. در این میان، خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار به دلایل میزان میانگین سوددهی قابل توجه، عدم نیاز به دانش بالای اقتصاد و همینطور امکان نقدشوندگی آسان، بیشترین رغبت را در بین افراد ریسک پذیر ایجاد نموده است. با اینکه سرمایه گذاری در بورس، نیازمند نقدینگی و سرمایه اولیه بالایی نیست اما آیا سودده بودن بورس همیشگی و تضمینی است؟ پاسخ منفی است.
همین دغدغه باعث شده است افراد ریسک گریز با احتیاط با بازار بورس رفتار کنند. ابتدا شایان ذکر است که از دیدگاه افراد ریسک گریز و بخشی از سرمایه گذارهای سنتی، مسکن و خودرو تا چندی پیش گزینه های اول برای سرمایه گذاری بوده است. اما در شرایط حال حاضر و به دلیل نیاز به سرمایه اولیه بالا و محدودیت های سرمایه گذاری فراوانی که در این زمینه وجود دارد، رغبت افراد به خرید و فروش خانه، زمین و اتوموبیل روز به روز کاهش یافته است. این افراد به دلایلی که پیشتر ذکر شد، بعلاوه عدم آشنایی با ساز و کارهای خرید و فروش سهام و همینطور عدم اطلاع از گزینش نمادهایی که حاشیه امنیت بیشتری برای ایشان به ارمغان بیاورد، کمتر به سمت سرمایه گذاری بی واسطه در بورس رغبت پیدا می کنند.
راهکارهای جایگزین این گروه، استفاده از سود بانکی و همینطور صندوق های سرمایه گذاری می باشد. پس از بخشنامه اخیر بانک مرکزی مبنی بر کاهش قابل توجه سود سپرده بانکی بلندمدت، سود اعطایی صندوق های سرمایه گذاری درآمد ثابت به سرمایه گذاران خود، در مقایسه با بانکهای دولتی، خصوصی و موسسات اعتباری، فاصله قابل توجهی گرفته است. این صندوق ها، سرمایه مشتریان خود را با نسبت های از پیش تعیین شده و به صورت همزمان در سهام، اوراق مشارکت و سپرده بانکی، سرمایه گذاری کرده و در بازه های یک ماهه، سود تضمین شده ای را به مشتریان خود پرداخت می نمایند.
آمار و نمودارهای بازدهی این صندوق ها نشان دهنده آن است که سود تخصیص یافته ماهانه بطور میانگین بیش از 25 درصد بوده و هیچگاه از 22 درصد کمتر نشده است. در این میان برخی از صندوق ها حتی سودهای بیش از 30 درصد را در آمارهای خود ثبت نموده اند که این میزان حدود 15 درصد بالاتر از حداکثر سود اعطایی برخی از بانک ها می باشد. این صندوق ها علاوه بر اینکه دارای مجوز رسمی از سازمان بورس و اوراق بهادار هستند، شرکت هایی نیز به عنوان مدیر، متولی و حسابرس بر حسن اجرای تعهدات آن نظارت مستقیم دارند.
در نتیجه برای افرادی که با توجه به نقدینگی پایین خود، از میزان ریسک پذیری کمتری نیز برخوردار هستند، سرمایه گذاری در این صندوق ها می تواند بهترین گزینه پیش روی باشد.