از هوشمندسازی مدارس تا شبکه شاد
از ابتدای اسفندماه مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی وزارت آموزشوپرورش بهدلیل شیوع ویروس کرونا در سراسر کشور بهتدریج تعطیل شدند. از آنجایی که تعطیلات ناشی از کرونا و سایر عوامل پیشبینینشده همچون آلودگی هوا، سیل، زلزله و... باعث شده بخشی از سرفصلهای آموزشی (حدود 30 درصد) و امتحانات پایانی ناتمام بماند، بنابراین از پرسشهای مهم و دغدغههای دانشآموزان و خانوادهها در این روزها این است که ادامه سال تحصیلی چگونه خواهد بود؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، هنوز چند روزی از خبر تعطیلی مدارس در برخی از شهرهای ایران نگذشته بود که زمزمههای طولانیمدتبودن این تعطیلات در آموزشوپرورش پیچید. از همان لحظه بود که بسیاری از مدارس بهصورت خودجوش و در شرایطی که وزارت آموزشوپرورش هنوز دست به کاغذ و دستور و بخشنامه نشده بود، شروع به آموزش در فضای مجازی کردند. استفاده از آموزشهای مجازی در تعطیلات طولانیمدتی که براثر شیوع ویروس کرونا به مدارس تحمیل شد، فصل جدیدی از آموزشها را برای مدارس کشور گشود.
همزمان با آموزشهای آنلاین و مجازی معلمان، آموزشوپرورش تصمیم گرفت از ظرفیت صداوسیما برای آموزش به دانشآموزان استفاده کند. البته پیش از این و در دوران جنگ، تجربه آموزش تلویزیونی دانشآموزان را داشتیم و اینبار با تحمیل تعطیلات طولانیمدت یکبار دیگر از ظرفیت تلویزیون برای آموزش دانشآموزان استفاده شد. با توجه به سرعت اتفاقیبودن این تعطیلات سطح کیفی آموزشها چه در تلویزیون و چه در فضای مجازی بسیار مبتدی بود اما به مرور زمان تغییرات چشمگیری در کیفیت آموزشها اتفاق افتاد.
آموزشهای مجازی با همه مشکلات و کاستیهایی که داشت با ابتکار و خلاقیت معلمانی که بدون آمادگی قبلی وارد میدان آموزش مجازی شده بودند، هر روز تغییرات بیشتری پیدا میکرد. کیفیت آموزشهایی که در شبکه آموزش و شبکه چهار صداوسیما ارائه میشد، تغییر کرد و رقابتی میان معلمان و مدارس برای ارائه یک ابتکار تازه در ارتباط برقرارکردن با دانشآموزانشان شکل گرفت.
در میان تشویقها و ستودنهای معلمها در مسیر پیشرفت تأمین محتوا برای دانشآموزانشان در فضای مجازی، ناگهان وزارت آموزشوپرورش اعلام کرد که مدارس و معلمان برای برقراری ارتباط با دانشآموزان خود فقط مجاز به استفاده از پیامرسانهای داخلی هستند! فارغ از قابلیت این پیامرسانها برای پوشش این حجم از دانشآموزان و اماواگرهایی که درباره این پیامرسانها گفته میشود، برخی از معلمان و مدارس به اجبار فعالیت خود را به پیامرسانهای داخلی منتقل کردند. در همان بحبوحه زمانی که معلمها در تقلای روش آزمون و خطای خود برای آموزش در فضای مجازی بودند، اینبار نوبت صاحبان پیامرسانهای داخلی بود که به نفی یکدیگر برای بالاکشیدن خود بپردازند تا شاید یکی از آنها طرف قرارداد وزارتخانه قرار گرفته و از این سفره پهنشده آموزشوپرورش سهمی ببرد.
شبکه شاد از کجا آمده است؟
ماجرای آموزش در فضای مجازی به همین جا ختم نشد. مدتی بعد وزارت آموزشوپرورش اعلام کرد که در حال فراهمکردن بستری به نام «شبکه شاد» است تا دانشآموزان و معلمان در آن فضا از محتواهای استاندارد و یکسانی برای آموزش استفاده کنند. وزیر آموزشوپرورش با اشاره به تمهیدات این وزارتخانه برای دانشآموزان از امکان آموزش در بستر اینترنتی خبر داد و اعلام کرد که یک شبکه اجتماعی به نام «شاد» برای ارتباط دانشآموزان و معلمان قرار است که راهاندازی شود؛ پیامرسانی که سالیان سال است بناست در سیستم آموزشی کشور سر بر بیاورد و هر بار فعالیت آن در قالب اسامی مختلف به بنبست خورده است. حالا با شیوع ویروس کرونا و خانهنشینشدن دانشآموزان دوباره این پیامرسان بهعنوان گزینه روی میز مطرح شده است.
«محسن حاجیمیرزایی» با اعلام اینکه زیرساخت فناوری این شبکه اجتماعی جدید ازطریق اپراتورهای مختلف و وزارت ارتباطات فراهم شده، تأکید کرد که این موضوع در چند روز آینده محقق خواهد شد. براساس اعلام وزیر آموزشوپرورش شبکه اجتماعی تحت عنوان شاد که برای دسترسی دانشآموزان روی محیطی امن فراهم شده، ارتباط بین معلم و دانشآموز را برقرار میکند و معلم میتواند محتوای درسی را ازطریق این شبکه با دانشآموزان به اشتراک بگذارد و طرح سؤال و آزمون کند.
اما باید گفت طرح شاد، طرحی احیاشده از یک برنامه قدیمی است که بنا به اقتضای شرایط شیوع کرونا دوباره بر سر زبانها افتاده است. برنامهریزی اجرای این پروژه از سال ۹۴ در دستور کار آموزشوپرورش بوده و بارها ماهیت آن تغییر پیدا کرده است. در سال ۹۴ بود که «حمیدرضا کفاش»، معاون پرورشی آموزشوپرورش خبر از راهاندازی یک شبکه اجتماعی برای دانشآموزان داد. او در سال ۹۵ وعده داد که این اپلیکیشن تحت عنوان «شاد» (شبکه اجتماعی دانشآموزان) تا دهه فجر سال ۹۵ عرضه شود.
در آن زمان قرار بود شبکه اجتماعی شاد مختص دانشآموزان نخبه باشد و صحبتی از وجود یک پیامرسان تعاملی بین دانشآموز و معلم به میان نیامد اما در هر حال بعد از گذشت یک سال دیگر و در روزهای پایانی سال ۹۶، اعلام شد که طرح شاد بنا به دلایلی اجرائی نشده و طرح سینا جایگزین آن شده است. سینا یک شبکه تعاملی بر بستر پیامرسان «روبیکا» بود که برای آن هیاهوی خبری زیادی هم در سال ۹۷ برپا شد و حتی وزیر آموزشوپرورش وقت، «محمد بطحایی»، در مهر سال ۹۷ ازطریق این تلویزیون تعاملی با دانشآموزان به گفتوگو نشست؛ اما واقعیت امر این است که تلویزیون تعاملی سینا هم تنها چند ماه پس از اجراشدن به فراموشی سپرده شد و امروزه خبری از آن نیست.
سرنوشت مبهم هوشمندسازی مدارس
بیش از سه دهه پیش بحث هوشمندسازی مدارس و تغییر ماهیت شیوه آموزش از دوره محمدعلی نجفی، وزیر آموزشوپرورش وقت، آغاز شد. آخرین خبر خوب حوزه هوشمندسازی مدارس مرداد 98 ازسوی وزیر ارتباطات اعلام شد که خبر از تفاهمنامهای با حسینی، سرپرست وقت وزارت آموزشوپرورش، مبنیبر هوشمندسازی تمام مدارس ایران تا پایان سال98 میداد. اسفند98 کرونا شیوع پیدا میکند و خبری از هوشمندسازی کامل مدارس نیست. در سال 91-92 دقیقا تفاهمنامه مشابهی در زمان وزارت حاجیبابایی، میان آموزشوپرورش و وزارت ارتباطات امضا شد و هفتهزار مدرسه به اصطلاح هوشمند شدند.
موضوع آموزش الکترونیکی و بهرهگیری از پهنای باند مخابراتی برای ارائه دورههای آموزشی از اوایل دهه ۸۰ در کشور بهصورت جسته و گریخته مطرح شد. اما گام مهم در این زمینه، مصوبات شورای فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت آموزشوپرورش بود که پایلوت مدارس هوشمند در سال تحصیلی ۸۳-۸۴ را به سازمان آموزشوپرورش شهر تهران محول کرد. پس از طرح موضوع در شورای راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعداد چهار دبیرستان در چهار منطقه تهران انتخاب و از سال تحصیلی بعد اجرای آزمایشی طرح در این مدارس آغاز شد. برای اجرای طرح، وضعیت موجود مدارس از لحاظ تجهیزات و وضعیت نیروی انسانی بررسی شد.
به نظر میرسد که هوشمندسازی مدارس از آن دست پروژههایی است که بیش از هر چیز، درگیر تأمین اعتبارات مالی است اما به زعم بسیاری از کارشناسان در بحث هوشمندسازی مدارس، برد هوشمند، پروژکتور، رایانه و... تکنولوژی جدید بوده و صرفا سختافزار و زیرساخت هستند و 10درصد از مقوله هوشمندسازی مدارس را تشکیل میدهند و 90 درصد کار هوشمندسازی محصول محتوایی برای آموزش است. اگرچه این مسئله مهم متولی مشخص و پای کاری ندارد و سالهاست در حد سخن و تفاهمنامهها مورد توجه قرار گرفته است، اما در شرایط فعلی که بالاجبار مدارس به سمت هوشمندسازی خودخواسته میروند، وزارت آموزشوپرورش با سنگاندازیهای مختلف اعم از تغییر بستر ارتباط دانشآموز و معلم به بهانه دوست و غیردوست و ارائه شبکههای تحمیلی به معلمان نه خود مثل همیشه کار را به سرانجام مشخصی میرساند و نه اجازه میدهد معلمان با آزمون و خطا راه خود را در این وادی پیدا کنند. در شرایطی که معلمان از جیب خود هزینه کردهاند و با استفاده از گوشی و تبلت و اینترنت شخصی خود در این مسیر حرکت میکنند، مشخص نیست چرا سیاستگذاران آموزشوپرورش بهجای اینکه نقش تسهیلگر را داشته باشند، بیشتر از همیشه مانعاند.
در روزگاری که در نظامهای موفق آموزشی، دولتها، نقش خود را از دخالتگری به حمایتگریهای سازگار با چشمانداز خود تغییر دادهاند، همچنان در ایران عزیز ما و در ساختمان خیابان سمیه نسبت بالا به پایین جاری است. در شرایطی که دنیای مدرن به سمت حذف بوروکراسیهای اضافی پیرامون مدرسه رفتهاند و مأموریتهای آموزشی در مدرسه انجام میشود و ارکان مدرسه بهدست همانها که درون مدرسه زیست میکنند، طراحی و اجرا میشود اما در سیستم آموزشی ما نهادهایی به نام منطقه، اداره کل و ۵۰ هزار پُست اداری مانع شکوفایی و آزادشدن نیروهای سازنده مدرسه هستند.
در این روزها که معلمها به نقش اصلیشان که همان تسهیلگری است و نه صرفا آموزشدهنده، نزدیک میشوند و در حال تجربهای بزرگی هستند تا بدانند چگونه باید شرایط را برای یادگیری دانشآموزانشان فراهم کنند، باید انتظار تحول واقعی در روشهای آموزشی را داشته باشیم؛ روشهای نوینی که معلم به معنای واقعی کلمه نقش رهبر را در کلاس درس ایفا میکند و فضای کلاسی میتواند به تمرین بیشتر و گفتوگوهای عمیقتر بگذرد تا اینکه صرفا آموزش فرمول و متون باشد.