روسیه و جریانهای اعتراضی در سال ۲۰۱۹
خشونت و قهر یکی از مهمترین رویدادهای تلخ در سال ۲۰۱۹ بود که بر مردم بسیاری از جوامع تازیانه زد. اما در این میان، همواره میان قدرتهای فرامنطقهای و سازمانهای بینالمللی در تبیین و تحلیل وقایع این اختلاف وجود دارد که کدام طرف ناخدای زور است و کدامین سو در جستوجوی صلح و آزادی؛ تفاوت دیدگاهی که گاهی خود نیز سبب آتشافروزی بحرانها شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین احمد وخشیته در شرق نوشت: ناآرامی، تظاهرات و اعتراضهای سراسری در سالی که گذشت، از غرب تا شرق کره خاکی را دربر گرفته بود؛ آمریکای لاتین شاهد اعتراضهایی گسترده در شیلی، ونزوئلا و بولیوی بود؛ فرانسه نقطه آشوب در قاره سبز بود و شرق آسیا نیز از خشونت در امان نبود و اندونزی و هنگکنگ آن را به صدر خبرها آورده بودند. از سوی دیگر، گویی اعتراضات سراسری نمک زندگی در خاورمیانه شده و لبنان، عراق و حتی ایران را دربر گرفته است؛ البته در این میان مقامات کرملین نیز به دنبال انتخابات گوبرناتورها (رؤسای مناطق) و در برخی حوزهها، نمایندگان دوما از اعتراضها در امان نبودند و روسیه نیز به خیل کشورهایی پیوست که در این سال تظاهراتهای ضد دولتی را تجربه کردند.
نگاه کرملین
سرگئی کاراگانوف، رئیس شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه، معتقد است در دو سال گذشته و با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده، جهان در یک دوره فرسایش تدریجی قرار گرفته است و به دنبال سیاست روسیههراسی و چینهراسی از سوی واشنگتن، این تضادها وارد فرجام خود شده و نظم نوین جهانی را تحت تأثیر قرار داده است.
همچنین برخی تحلیلگران روس مانند دیمیتری سوسلو بر این اعتقاد هستند میان سالهای پس از فروپاشی شوروی تا ۲۰۰۸، غرب نظم جهانی منطبق با خواستههای خویش را آرایش کرد و در رأس آن ایالات متحده در نظام تکقطبی به دنبال تثبیت منافع ملی خویش بود. اما به نظر میرسد با پیدایش بحران اقتصادی در اروپا و پس از آن بهار عربی، نظم جهانی وارد یک دوره گذار شد و به دنبال آن نظام بینالملل آبستن بحرانها و تحولاتی جدید شد؛ دومینویی از بحرانها که یکی پس از دیگری نهفقط سیاست و حکومت دولتها را نشانه میگیرد، بلکه به شکلگیری آرایشی جدید در نظام بینالملل منتج میشود که نظم گذشته را با تغییر روبهرو میکند.
به دنبال نزدیکشدن بحرانها به خارج نزدیک روسیه، سیاست خارجی کرملین یکباره بسیار عملگرا وارد صحنه بینالملل شد، فقط پس از چند سال اکنون مسکو تلاش دارد محور مذاکرات در موضوعات منطقهای، فرامنطقهای و جهانی باشد؛ موضوعی که برای ایالات متحده خوش نیامده است و تلاش دارد با ابرتغییراتی در کشورهایی که اهمیت استراتژیک برای روسیه دارند و از دوران شورویایی نیز گرایش به مسکو داشتند، آرایش قدرت را به سوی خود هدایت کند؛ دوقطبیای که یک رویارویی پنهان را در بسیاری از موارد میتوان در آن جستوجو کرد. در این میان، اروپای غربی نیز اگرچه تلاش دارد از این اصطکاک بکاهد، اما ناگزیر از جنبه سیاسی به کاخ سفید نگاه دارد و در حوزه انرژی بسیاری از کشورهای این منطقه نگاهشان به کرملین است.
روسیه و آشوبهای ونزوئلا
زمستان سال گذشته بود که خوان گوایدو خود را رئیسجمهور موقت ونزوئلا خواند و کشمکشهای او با نیکلاس مادورو سرآغاز آشوبی گسترده در این کشور آمریکای لاتین بود؛ کشمکشی که یک سوی آن واشنگتن قرار داشت که از معترضان به دولت حمایت میکرد و سوی دیگر مسکو که از دولت قانونی. روسیه که میکوشد در چالشهای بینالمللی چهرهای عملگرا برای دستیابی به صلح از خود نشان دهد، همواره بر رویکرد مذاکره تأکید دارد، از همینرو سرگئی لاوروف در سفری که تابستان سال گذشته به آمریکای لاتین داشت، بر مذاکره مستقیم بین دولت و جناحهای مخالف بدون پیششرط تأکید کرد و تهدیدات و تحریمهای آمریکا را مانع تحقق حل مسئله دانست. اگر چه مسکو نیز پس از آن به گسترش همکاریهای نظامی و اقتصادی خود با کاراکاس پرداخت.
روسیه و بحرانهای خاورمیانه
در میان آشوبهای بیروت و اعتراضهای گسترده مردمی، مسکو اعتراضات لبنان را موضوعی داخلی دانست و همچون دیگر بحرانها بر دخالتنکردن کشورها و آغاز گفتوگوهای ملی تأکید کرد. در این میان، سفیر لبنان در روسیه در گفتوگویی اعلام کرد آمریکا برای فشار بر ایران، لبنان را هدف قرار داده و پشت پرده این اعتراضات سراسری را کاخ سفید دانست. روسیه بحران در لبنان را نیز یک موضوع داخلی این کشور خواند و ابراز امیدواری کرد دولت لبنان با تحقق اجماع ملی بتواند از این بحران عبور کند؛ رویکردی که در رابطه با اعتراضات و ناآرامیها در عراق نیز از سوی مسکو مشاهده شد.
اعتراضها در روسیه
شاید بتوان گفت بزرگترین شانس روسیه پوتین آن است که این کشور در این دوره از اپوزیسیون به معنای واقعی و با کارکردهای عملگرایانه آن بیبهره است؛ این موضوعی بود که در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۸ این کشور نیز بهخوبی مشهود بود و پوتین در پاسخ به کسنیا سابچاک، نامزد مخالف خویش، بر این موضوع مانور داد و گفت اگر اپوزیسیون برنامهای دارد، حتما ارائه کند تا همه از آن مطلع شوند. سابچاک در آن انتخابات که از حمایت آلکسی ناوالنی نیز برخوردار بود، فقط کمتر از سه درصد آرا را به خود اختصاص داد.
امسال نیز به دنبال انتخابات دوما و رؤسای مناطق آلکسی ناوالنی از آنجا که نتوانسته بود در انتخابات به عنوان کاندیدا معرفی شود، در فضای مجازی بسیاری از مخاطبان خویش را که عموما جوانان بین ۱۸ تا ۲۵ سال هستند، به خیابانها کشید، اما این اعتراضها نیز از آنجا که از اقبال عمومی برخوردار نبود و فقط بر موج هیجان سوار بود، خیلی زود از خیابانهای مسکو رخت بر بست.
فرجام
به نظر میرسد روسیه در اعتراضات و آشوبهای داخلی کشورها بیش از هر چیز به دنبال آن است که جایگاهی به مثابه سازمان ملل داشته باشد و خود را قدرت دست بالای فرامنطقهای معرفی و بر حفظ نظم موجود منطقهای و جهانی تأکید کند؛ به همین دلیل است که همواره در اعتراضهای پیشآمده بر مفاهیمی همچون دعوت به آرامش، احترام به حقوق شهروندان، دخالتنکردن دیگر دولتها در امور داخلی کشورها تأکید دارد و از سوی دیگر، اعلام می کند کرملین آماده میانجیگری و آغاز پروسه صلح با حضور نمایندگان همه طرفین است.