یک ماه مهلت برای قاتل مادر و پسر
مرد جوان که به اتهام قتل مادر و پسر جوانش در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، با مهلت یک ماهه اولیای دم به زندگی برگشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، بامداد 27 اسفند سال 94، جسد زنی 49 ساله که مدیر یک شرکت خدماتی بود، در محل کارش کشف شد. با اعلام این موضوع به تیم جنایی تحقیقات آغاز و بررسیها نشان میداد زن جوان با چاقو زخمی و دستمالی نیز دور گردن او پیچیده شده است. بررسیها نشان میداد که زن میانسال دو روز قبل به قتل رسیده است. تیم جنایی در بررسیهای تخصصی اطمینان پیدا کرد که قتل از طرف فردی آشنا رخ داده است.
در شاخه دیگری از تحقیقات، شوهر سابق مقتول بهنام مریم به تیم جنایی گفت: نمیدانم چه کسی مریم را کشته است اما مدتی قبل هم پسرمان میلاد درحالی که 350 میلیون تومان پول همراه داشت، با مردی بهنام بهروز راهی شهرستان بوکان شد و دیگر به خانه بازنگشت ما هم برای یافتن او از پلیس درخواست کمک کرده بودیم اما نه تنها خبری از او نشد بلکه حالا مریم هم کشته شده است. کارآگاهان در تحقیقات بیشتر دریافتند بهروز از کارگران شرکت خدماتی مریم است بنابراین به سراغ بهروز 37 ساله رفتند اما وی متواری شده بود تا اینکه بعد از چند ماه او را دستگیر کردند و در تحقیق و بازجویی، کارآگاهان دریافتند وی قاتل مریم است. بهروز در بازجوییها گفت: من هفت سال قبل در این شرکت مشغول کار شدم. کم کم خودم را به مریم نزدیک و اطمینان او را جلب کردم. از آنجا که پسر مریم معتاد بود، سال قبل بهصورت غیرقانونی از کشور خارج شد. آن شب به دعوت مریم به شرکت رفتم. اما وقتی به او پیشنهاد ارتباط نامشروع دادم عصبانی شد و میخواست مرا بیرون کند که با چاقو دو ضربه به او زدم و بعد دستمالی به دور گردنش پیچیدم که کشته شد. بعد از قتل هم مقداری پول از شرکت سرقت کردم و به شهرستان گریختم.
در ادامه بررسیها کارآگاهان جنایی با این فرضیه که ممکن است وی از ناپدید شدن میلاد خبر داشته باشد تحقیقات از او را ادامه دادند چرا که بهروز آخرین فردی بود که میلاد را زنده دیده بود و از طرفی هیچ رد و نشانی از پسر جوان در دسترس نبود.
بهروز زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار به قتل دوم نیز اعتراف کرد و گفت: بهمن سال قبل بود که میلاد با چند نفر از کارگران خدماتی داخل شرکت درگیر شد. یکی از آن کارگران علیه میلاد شکایت کرد و حکم جلبش را گرفت. میلاد هم از ترس فرار کرد و به پیشنهاد من راهی بوکان شد. او گفت میخواهد بهصورت غیرقانونی از کشور خارج شود و من داشتم شرایط آن را بررسی میکردم. او ادامه داد: یک شب میلاد داشت داخل حیاط خانه ما سیگار میکشید. من هم در راه پله با تلفن همراهم حرف میزدم. البته میلاد متوجه حضور من نبود. همان لحظه دختر 15 سالهام داشت کیسه زباله را به کوچه میبرد که میلاد به او نگاه کرد. رفتار او سبب شد که تصمیم به انتقام بگیرم. صبح روز بعد او را به بهانه شکار به دشتهای حوالی شهرستان سقز بردم. در محل خلوتی ناگهان اسلحه کشیدم و او را با شلیک گلوله به سرش به قتل رساندم. جسد را رها کردم و از محل دور شدم. اسلحه را داخل رودخانه انداختم و راهی خانه شدم. چند روز بعد هم به تهران آمدم و به مادر میلاد گفتم که پسرش را بهصورت قاچاق راهی عراق کردم. با اعتراف متهم به جنایت دوم و تکمیل تحقیقات، او مدتی بعد پای میز محاکمه رفت و به دوبار قصاص محکوم شد. با تأیید حکم قرار بود چهارشنبه گذشته مرد جوان پای چوبه دار برود. اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران یک روز قبل از اجرای حکم موفق شد از خانواده اولیای دم یک ماه مهلت بگیرد.