قرنطینه تالاب بینالمللی «میانکاله»
تعداد پرندگان تلف شده در تالاب بینالمللی میانکاله به 6 هزار بال رسید. این خبری است که «علی اکبر یداللهی» معاون فنی حفاظت محیطزیست مازندران میدهد اما تأکید میکند که تلفات میانکاله در روزهای آینده بیشتر از این تعداد خواهد شد. البته برخی گمانه زنیهای رسانهای مرگ دستکم 10 هزار بال پرنده مهاجر را محتمل میدانند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، «سیدحسین رضوانی» مدیرکل دامپزشکی مازندران نیز از قرنطینه شدن این تالاب بینالمللی سخن میگوید. بهگفته او ورود افراد عادی به میانکاله ممنوع شده است. مرگها در میانکاله بهگفته رضوانی به یک پرنده خاص محدود نمیشود و تاکنون 23 گونه مهاجر را به کام خود کشانده است. کارشناسان، میانکاله را بارانداز جهانی پرندگان مهاجر میدانند. این تالاب سالانه محل زمستانگذرانی بیش از یک میلیون بال پرنده است. اولین آمار پرندگان تلف شده تالاب بینالمللی میانکاله چهارشنبه هفته گذشته به رسانهها رسید. هیچ یک از مسئولان حدس نمیزدند مرگها به 6 هزار بال پرنده برسد. اما این عدد هم گویای تعداد تلفات پرندگانی که زمستان امسال را در ایران میگذرانند نیست. معاون فنی محیط زیست مازندران هم میگوید: «بیشک تعداد تلفات پرندگان بیشتر از این عدد میشود.»
مسئولان محیط زیست مازندران هنوز هیچ دلیلی برای مرگ پرندگان نیافتهاند. آنها هر گمانه زنی را رد میکنند. برخی از گمانه زنی ها در منطقه، مرگها را ناشی از عامل انسانی و ادامه تنش میان شکارچیان و محیط زیست میدانند اما این مسأله بشدت از سوی محیط زیستیها از جمله فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست رد میشود. از سوی دیگر این سؤال پیش میآید که آیا شکارچیان برای مقابله با محیط زیست، منبع صید و شکار خودشان را تلف میکنند؟ به گفته آنان این مسأله به نظر منطقی نمیآید.
برخی از گمانه زنیها هم نوک پیکان انتقاد را به سمت کشاورزان و سمهای انبار شده تاریخ مصرف گذشته، میبرد تا این سؤال پیش بیاید که آیا مرگ در میانکاله به سراغ آبزیان و ماهیان تالاب هم رفته است؟ آیا اگر کار کشاورزان منطقه است این سم روی آبزیان هم تأثیر گذاشته است؟ پاسخ رضوانی به این سؤالها منفی است. اداره کل منابع طبیعی استان هم به میان ماجرا آمده و جلبکها را به آزمایشگاه فرستاده است. آنها میخواهند بدانند که منشأ مرگها در میان جلبکها است یا نه باید روی گزینه دیگری متمرکز شوند؟!
در نهایت نه دامپزشکی استان پاسخی به سؤالات پیش آمده رسانهها و افکارعمومی میدهد و نه محیط زیست. آنها نمونهها از جمله آب، لاشه و جلبک را به تهران فرستادهاند و پاسخگویی را هم به دامپزشکی کشور واگذار کرده اند! حسین اکرامی دامپزشک معتمد محیط زیست نیزپیش از این مسمومیت را دلیل مرگهای متعدد پرندگان شمال ایران میداند؛ مسمومیتی که ناشی از فاضلاب صنعتی و خانگی است اما آن را رد میکند. او خبر درج شده در این خبرگزاری را نتیجهگیری خبرنگار این رسانه از حرف های او میداند و میگوید: «باید منتظر انتشار نتایج آزمایشها از سوی دامپزشکی مرکز ماند.» مدیرکل دامپزشکی مازندران هم آزمایش را کاری زمانبر میداند و اعتقاد دارد که رسانهها برای درج علت عجله دارند.
رضوانی میگوید: «وقتی یک انسان برای موضوع و بیماری مشخصی به آزمایشگاه میرود تا زمان دریافت جواب آن مدتی باید صبر کند حالا ما بهدنبال پیدا کردن علت یا بیماری هستیم که نمیدانیم چیست! بنابراین رسیدن به پاسخ آن زمان زیادی میبرد.» حرف او این سؤال را پیش میآورد که اگر یک «بیماری» علت مرگ پرندگان مهاجر باشد و آن بیماری بین انسان و پرندگان مشترک باشد آیا زمانبر بودن نتایج آزمایشها به تلفات انسانی منجر نمیشود؟ آیا آن زمان کسی پاسخگوی خسارت احتمالی خواهد بود؟ این سؤال هم پیش میآید که با توجه به حجم گسترده مرگ و میرها چرا ایران از مجامع بینالمللی برای رسیدن به علت مرگهای مرموز میانکاله کمک نمیگیرد؟ به گفته «علی اکبر یداللهی» معاون فنی محیط زیست مازندران تمام محیط بانان استان به میانکاله آمدهاند تا در جمعآوری لاشههای پرندگان کمک کنند. او در پاسخ به این سؤال که ایمنی محیط بانها در محدوده آلوده چطور رعایت میشود هم میگوید: «تمام لاشهها سوزانده میشود و محیط بانها هم با لباس و ماسک مخصوص در تالاب حضور مییابند. این لباسها هم هر روز سوزانده و لباس جدید به آنها داده میشود.»