نمره به ابتدایی برمیگردد؟
معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش از احتمال تغییرات در آییننامه و شیوه اجرایی ارزشیابی کیفی توصیفی خبر میدهد
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، تا ابتدای دهه80 شمسی، نمره ابزاری بود در دست معلمان ابتدایی که با آن دانشآموزان را ارزیابی و با آن شاگردان ممتاز تا ضعیف را از هم تفکیک کنند. خانوادهها هم با عیار نمره موقعیت فرزندشان را تشخیص میدادند و برای آینده تحصیلی فرزندشان تصمیم میگرفتند. آموزش و پرورش این ابزار را پس از یک دوره آزمایشی بالاخره بهطور کامل در سال1387 از دست معلمان و والدین خارج کرد تا تغییری بزرگ در افکار عمومی نسبت به آموزش ابتدایی ایجاد کند. واژههای توصیفی مثل خیلیخوب، خوب، قابل قبول و نیاز به تلاش جایگزین 20، 19، 15، 10 و... شد و بهجای آزمونهای کاغذی، معلم را موظف کردند که سر کلاس با پرسوجوهای کوتاه و بیشتر عملی، یادگیری دانشآموز را بسنجد و با واژهها و نه اعداد وضعیت او را در کارنامه به خانوادهها اطلاع دهد.
حالا اما ظاهرا ضعفهای اساسی این سیستم که دانشآموزان دهه 80 و 90 شمسی با آن درس خواندند، نمایان شده که یکی از آنها افت شدید تحصیلی دانشآموزان ابتدایی نسبت به همسالان خود در دهههای قبل است. معضلی که با ورود این دانشآموزان به مقطع متوسطه اول (راهنمایی سابق) خودش را بیشتر نشان داده و معلمان این دوره را با چالشهای جدی روبهرو کرده است. شلوغی کلاسهای درس در اغلب مدارس مقطع ابتدایی، حجم بالای کتابهای درسی دانشآموزان این دوره، کمبود زمان آموزشی بهدلیل تعطیلات متعدد از مهمترین علتهایی هستند که معلمان ابتدایی به آن اشاره میکنند و میگویند که ارزشیابی توصیفی را سخت و حتی غیرممکن کرده و باعث افت تحصیلی در دانشآموزان شده است.
بازنگری در ارزشیابی
این نقطه ضعف در ارزشیابی توصیفی به قدری پررنگ شده که برای بررسی مجدد در شورایعالی آموزش و پرورش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. آنطور که رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در اینباره میگوید: « ارزشیابی کیفی توصیفی را مورد بازنگری قرار دادیم که به شورایعالی آموزش و پرورش ارسال و جلساتی هم برای بررسی آن برگزار شده است. بر این اساس ممکن است تغییراتی در آییننامه و شیوه اجرایی ارزشیابی کیفی توصیفی و در سطح نتایج و بازخوردها اتفاق بیفتد که بعد از تصویب نهایی برای سال تحصیلی جدید مبنای عمل قرار میگیرد.» او بیشتر از این توضیح نداد که شورایعالی قرار است چه تغییراتی را در ارزشیابی توصیفی لحاظ کند. اما مرتضی شکوهی، مدیرکل دفتر آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش دراینباره گفت: «هم معلمان این دوره و هم والدین دانشآموزان طی سالهای گذشته انتقاداتی را به قانون ارزشیابی توصیفی داشتند. به جز این انتقادات، طی این 10سال گذشته که ارزشیابی توصیفی بهصورت سراسری در همه مدارس ابتدایی اجرا شد، پژوهشهایی درباره آن صورت گرفت و ایرادهایی در اجرا مشاهده شد که در نهایت منجر به بررسی دوباره آن در شورایعالی آموزش و پرورش شد. بنا بر تصمیم جدید قرار است 10درصد از دانشآموزان مقطع سوم و ششم ابتدایی از نظر مهارتهای اصلی خواندن، نوشتن، حساب کردن و مطالعات اجتماعی مورد پایش و ارزیابی قرار بگیرند و بعد از این پایش میتوانیم پاسخی دقیق درخصوص سطح سواد دانشآموزانی که براساس ارزشیابی توصیفی ارزیابی میشوند، ارائه بدهیم.»
شکوهی درباره نگرانیهای والدین و معلمان مبنی بر کاهش سواد و تعمیق یادگیری در پی ارزشیابی توصیفی گفت: «این دغدغه و نگرانی در سطح جامعه وجود دارد، اما یکی از ویژگیهای نظام ارزشیابی این است که متناسب با شرایط کلاس، دانشآموزان و معلم انجام شود. باید تلاش کنیم دانشآموزان را بهعنوان پدیدهها و واقعیتهای خاص و ویژه درنظر بگیریم و معلم نیز متناسب با آن، برنامه آموزشی و روش ارزشیابی از آنها را پیشبینی کند. در ارزشیابی توصیفی به عملکرد واقعی دانشآموزان متناسب با شرایط آنها توجه میشود و به همین علت حقوق دانشآموز نیز بیشتر رعایت خواهد شد.»
همانطور که مشخص است مسئولان آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اصرار دارند که نشان دهند قانون ارزشیابی توصیفی مشکل چندانی ندارد و درباره جزئیات پژوهشهایی که از سوی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و دانشگاهها درباره معضلات آن آمده سخن نمیگویند. حتی رضوان حکیمزاده انتقاد والدین و معلمان را به یک لغت «عالی» تقلیل داده و گفته است: «یکی از پیشنهادات ما این است که با توجه به دغدغه خانوادهها و ناراحتی دانشآموزان از سنجش با 4مقیاس که ممکن است بهخوبی تفاوتها را منعکس نکند، مقیاس پنجمی تحت عنوان «عالی» به کارنامه ارزشیابی اضافه کنیم.»
اما کارشناسان درباره ارزشیابی توصیفی دانشآموزان ابتدایی نظرات دیگری دارند و معتقدند که باید آییننامه جدیدی برای آن طراحی شود.
معلمان در ارزشیابی سطحی عمل میکنند
محمد حسنی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در اینباره میگوید: «اینکه ارزشیابی توصیفی چرا موفقیت کمی بهدست آورده به عوامل مختلفی بستگی دارد که بالا بودن جمعیت دانشآموزان در کلاس درس هم در آن مؤثر است اما معضل مهمتر استنکاف برخی از معلمان و مدیران مدارس ابتدایی به بهانه حجم بالای محتوای کتابهای درسی از یکسو و کمبود زمان از سوی دیگر است. البته من فکر میکنم موضوع فقط این نیست و نگاه سطحی و ظاهری برخی از مدیران و معلمان مدارس ابتدایی باعث ناکامی نسبی این طرح در مدارس آنها شده است وگرنه در مدارسی که درست اجرا شده جزو طرحهای موفق محسوب میشود.»
حسنی ادامه داد: «ارزشیابی توصیفی و کیفی پیچیدگیهایی دارد که تجربه و تخصص کافی میخواهد که برخی از معلمان ما بهرغم کلاسهای ضمن خدمت و جلسات توجیهی بهدست نیاوردهاند. به همین سبب باید شیوه نامه جدیدی برای اجرای بهتر قانون طراحی شود، که ظاهرا شورایعالی آموزش و پرورش بهدنبال آن است.»
ایراد در کتابهای درسی است
حسنی، مهمترین وجه مغفول در آسیبشناسی این معضل را ناهماهنگی تالیف محتوای آموزشی با ارزشیابی توصیفی دانست و گفت: «نه در آموزش ضمن خدمت، نه در کتاب راهنمای معلمان و نه در برنامه درسی هیچ تلفیق و هماهنگی با ارزشیابی توصیفی صورت نگرفته و به همین دلیل، معلمان حداقل کار را برای اجرای ارزشیابی سر کلاس درس انجام میدهند که شامل پر کردن پوشه کار، چک لیست و رتبه دادن به دانشآموزان است که اتفاقا کاملا سطحی و ظاهرگراست درحالیکه اگر این تلفیق و هماهنگی صورت گیرد، در فرایند یادگیری دانشآموزان شاهد بهبودی بالا خواهیم بود که تأثیر آن بسیار بیشتر از ارزشیابی نمرهای و کمی است.»
هدف برنامه درسی ملی
ایرج خوشخلق، دیگر عضو پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش از کسانی است که پژوهش گستردهای در زمینه ارزشیابی توصیفی داشته و جزو مدافعان آن محسوب میشود. او معتقد است که ذات این قانون مشکلی ندارد، بلکه مشکل در شیوه اجراست. «التقاطگرایی یا بهتر بودن در هر کاری، نفس آموزش را در مدارس ما گرفته و همین نگاه، معلمان را در ارزیابی دانشآموزان دچار خطا کرده است. این معضل در همه حوزهها و حتی سند تحول بنیادین که جزو اسناد بالادستی هم وجود دارد و اجازه نمیدهد اجزای آموزشی به درستی کارشان را انجام دهند یا مثلا برنامه درسی ملی اصلا تدوین نشده که اجرا شود، اهداف دورههای تحصیلی مشخص شده اما هنوز با حوزههای یادگیری جدا است و اهداف برنامه درسی ملی برای حوزههای یادگیری مشخص نشده است.»
معلم درگیر فرم بازی میشود
او در اینباره توضیح داد: «در شیوه ارزشیابی توصیفی رویکرد ما در جمعآوری دادهها کیفی است و آزمون مداد کاغذی باید از دانش شروع کند و به سمت فهمیدن برود و داده کیفی و عمیق بهدست بیاورد اما همچنان در سطح حفظیات مانده است درحالیکه باید این رویکرد تغییر کند. بهطور نمونه سنجش گروهی یا آزمونک، یکی از ابزارها در ارزشیابی توصیفی است اما معلمان میگویند چون جمعیت دانشآموزانشان بالاست، امکان درست کردن چک لیست انفرادی را ندارند، درحالیکه آنها شیوه صحیح را نمیدانند و اگر از ابزارها به خوبی استفاده کنند در کلاس شلوغ هم امکان چک لیست انفرادی دانشآموز هست.»
این پژوهشگر آموزش ابتدایی، فرم بازی را از دیگر معضلات بهوجود آمده در ارزشیابی توصیفی عنوان کرد و افزود: «موضوع مهم دیگر «کارپوشهها» ست که معلمان درگیرش شدهاند درحالیکه کارپوشه ابزاری برای سازماندهی و مدیریت اطلاعات است. هر چند وضعیت کارپوشهها نسبت به سالهای قبل بهتر شده اما هنوز کامل اصلاح نشده است و باید معلمان را نسبت به آن توجیه کرد.»
نظرات درباره معضلات ارزشیابی توصیفی متنوع و زیاد است اما آنچه در مدارس دیده میشود، چالش معلمان در اجرای آن است و خانوادههایی که در مقطع ابتدایی بین سلیقه متفاوت معلمان حیران و سرگردان فرزندانشان را از پایه تحصیلی به پایه دیگر میفرستند تا اینکه به پایه متوسطه اول برسند و مشکلاتشان در نظام ارزشیابی نمرهای هویدا شود. آنجاست که باید دست به دامن معلم خصوصی در برخی دروس شوند تا بتوانند افت تحصیلی ناشی از ضعفیادگیری در 6سال را یکباره جبران کنند