زیان سنگین بلا در ایران
سیل در سال ٩٨ چیزی حدود ٩هزارمیلیارد تومان خسارت به اقتصاد ایران وارد کرد. ستاد بحران کشور زیان سیل پهنه جنوب ایران را بیشتر از ٣هزارمیلیارد تومان اعلام کرد و خسارت سیلهای بهاری ٦هزارمیلیارد تومان ارزیابی شد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، برای درک بزرگی این رقم باید بگوییم که سرمایه ثبتشده ایرانخودرو و سایپا در مجموع حدود ٥هزارمیلیارد تومان است و زیان سیل به ایرانیها آنهم تنها ظرف ١٠ماه به بزرگی سرمایه خودروسازان ایرانی است. این موضوع درحالی رخ میدهد که خسارت زلزله کرمانشاه هم چیزی حدود ٨هزارمیلیارد تومان برآورد شد و با این حساب اگر خسارات اقتصادی سالانه بلایای طبیعی در ایران را جمع ببندیم، احتمالا هرسال ایرانیها به اندازه سرمایه خودروسازان زیان میدهند. در همین زمینه صندوق بینالمللی پول گزارش داده است که ایران سالانه ٥درصد از اقتصادش را در بلایای طبیعی میبازد. این موضوع درحالی رخ میدهد که خسارت بلایا درکشورهای پیشرفته و از جمله ژاپن تا حد زیادی کنترل شده است، اما چرا در ایران خسارت سوانح تا این اندازه بالاست؟
سیل و خشکسالی رکورددار بیشترین زیان اقتصادی
در روزها و هفتههای جاری، استانهای مختلف ایران بهخصوص استانهای جنوبشرقی کشور باز هم با سیلاب دستوپنجه نرم میکنند، از همینرو مردمان این مناطق با خسارات فراوانی که سیل برایشان به ارمغان آورده، دست درگریبانند. این سیل زمستانی البته در ادامه هزاران بلایای طبیعی است که در سال ٩٨ با سیل ویرانگر روزهای ابتدایی سال آغاز شدند و تا به اینجا علاوه بر خسارات جانی، خسارات مالی چند ١٠هزارمیلیارد تومانی بر جای گذاشتهاند.بر اساس آمارهای موجود، ایران جزو ١٠ کشور نخست دنیا از نظر میزان وقوع بلایای طبیعی است. این موضوع نشان از آن دارد که بخش مهمی از درآمد کشور باید صرف پیشگیری، جبران خسارتهای وارده و رفع پیامدهای بلایای طبیعی شود. همچنین طبق آمار موجود، از مجموع شهرهای کشورمان فقط ۳درصد در نواحی کمخطر قرار دارند و از ۴۳ مورد حوادث غیرمترقبه ممکن در کل جهان، حدودا ۳۲ مورد آن در کشورمان ایران تجربه شده است که شایعترین این حوادث عبارتند از زلزله، سیل، خشکسالی، فرونشست زمین، آفات محصولات کشاورزی- دامی و آتشسوزی جنگلهاست. از سوی دیگر و بر اساس اطلاعات سازمان مدیریت بحران حدود ٧٥درصد از مراکز جمعیتی کشور در معرض خطر سیل و بیش از ٨٠درصد مساحت کشور در معرض سایر بلایای طبیعی مانند زلزله است.اینهمه مخاطره درشرایطی است که براساس آمارها، بیشترین کشتهها در بلایای طبیعی مربوط به مخاطره زلزله بوده و بیشترین زیان اقتصادی نیز به دلیل مخاطره سیل و خشکسالی است. همچنین از آنجا که در سالهای اخیر تغییرات آب و هوایی بهشدت افزایش یافته، این موضوع وقوع تغییرات اقلیمی را تقویت میکند.
فاجعهای به بزرگی ٥درصد اقتصاد کشور
شرایط اقلیمی و جغرافیایی ایران نظیر قرارگیری آن روی کمربند زلزله، واقعشدن در عرضهای پایین از یک طرف و ساختوسازهای نامطلوب و آنهم بدون رعایت نکات ایمنی، منجر به آسیبپذیری کشور در برابر بلایای طبیعی شده است. آسیبپذیری که نه فقط جان انسانها بلکه بهشدت اقتصاد را هم مورد هدف قرار میدهد، به نحوی که برای فهم بهتر این موضوع کافی است بدانیم تنها در مورد سیل ویرانگر فروردین ٩٨ که ١٥ استان کشور را درگیر کرد و ٧٠ کشته بر جای گذاشت، ٦هزارمیلیارد تومان خسارت اقتصادی مستقیم به بار آمد.
سیدمحمد موسوی، مدیرکل دفتر مدیریت بحران و کاهش مخاطرات بخش کشاورزی اعلام کرد: «در پی وقوع سیل اخیر، حدود هزارمیلیارد تومان خسارت مستقیم تنها به بخش کشاورزی سه استان سیستانوبلوچستان، هرمزگان و کرمان وارد شده است.»صندوق بینالمللی پول براساس اطلاعات ارایهشده در پایگاه دادههای رخدادهای اضطراری، کشورمان را جزو کشورهایی دستهبندی میکند که در فاصله سالهای ١٩٥٠ تا ٢٠١٥ میلادی حداقل یک فاجعه طبیعی به بزرگی بیش از ٥درصد اقتصاد ایران را تجربه کردهاند. هرچند در این آمار اثری از بلایای طبیعی بزرگی که در ٥سال اخیر به وقوع پیوسته، نیست اما آوردن آمار این حوادث اگر به درصد این خسارات نیفزاید، از آن نخواهد کاست.
چرا زیان اقتصادی بلایای طبیعی در ایران بالاست؟
توجه به این نکته که بلایای طبیعی در ارتباط مستقیم با صنعت و بهخصوص کشاورزی هستند و اینکه اقتصاددانان توسعه، صنعت و کشاورزی را دو بال یا دو موتور حرکت به سمت توسعه و حرکت در مسیر توسعه میدانند، کشورهایی که برنامه مستمر، متمرکز و علمی در مدیریت و پیشگیری این حوادث غیرمترقبه طبیعی و به طور کلی محیط زیست داشتهاند، بخش کشاورزی آنها کمتر با نوسانات منفی طرف عرضه مواجه بوده، گامهای توسعه را به مراتب سریعتر طی کرده و حرکت باثباتی در مسیر توسعه پایدار داشتهاند. کشورهایی مانند چین، ژاپن و ایالات متحده از این دست کشورها هستند.این همه در شرایطی است که مسیر سیاستهای اقتصادی اتخاذشده در کشور طی چند دهه گذشته کاملا مغایر با شروط لازم برای پیشگیری و به حداقل رساندن خسارات ناشی از بلایای طبیعی بوده است. سطح درآمد سرانه که افزایش مستمر آن تأثیر زیادی در پیشگیری از اثرات ناگوار طبیعی دارد، سالهاست روندی پرنوسان دارد و طی دهههای اخیر تقریبا ثابت مانده است. ناکارآمدی بخش مالی که میتواند خانوارها را در دسترسی به منابع خرد در جهت تجهیز و مقاومسازی منازل مسکونی خود یاری رساند، با مداخلات دستوری دولت افزایش یافته است. انواع مداخلات قیمتی و غیرقیمتی دولت در اقتصاد نیز سالهاست ادامه دارد و فعالیت موثر و کارآمد بخش خصوصی را مختل کردهاست؛ بنابراین نه تنها تقریبا هیچکدام از شرایط اقتصادی لازم برای کاهش خسارتهای ناشی از بلایای طبیعی در ایران فراهم نیست، بلکه مداخلات بیش از اندازه دولت به معنای عام آن فرآیند ترمیم در مناطق آسیبدیده را نیز کندتر میکند.
دچار ضعف مدیریتی موروثی هستیم
برای یافتن پاسخ این سوال که چرا خسارات اقتصادی بلایای طبیعی در ایران در قیاس با برخی دیگر از کشورهای پرمخاطره از لحاظ وقوع بلایای طبیعی بیشتر است، با علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، به گفتوگو نشستیم. این کارشناس مخاطرات طبیعی در این گفتوگو با اشاره به اینکه در کشورمان دچار یک ضعف مدیریتی موروثی هستیم، گفت: «متأسفانه مدیران ما در تمام طول سالها و دهههای گذشته آنجا که باید به اقدامات پیشگیرانه در برابر بلایای طبیعی مبادرت بورزند از آن غافل بودهاند؛ زیرا مقابله با تأثیرات سوء بلایای طبیعی نیازمند اقدامات بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت است و این اقدامات آنگونه که باید صورت نپذیرفته است. به همین علت هر بار با وقوع یک بلای طبیعی جدید افسوس و فغان از آثار مخرب آن است که بهجا میماند و هزینههای هنگفت اقتصادی و خدای ناکرده جانی که جبران آنها بسیار سخت است.»او در ادامه با ذکر مثالی به اقدامات صورتگرفته در برابر مخاطرات طبیعی در کشور ژاپن میپردازد و میگوید: «در این کشور بیش از ٧٥درصد از اراضی در معرض وقوع سیلاب است به این سبب که میزان بارندگی شدید در این کشور و طول سواحل اقیانوسی آن بسیار زیاد و بیشتر از کشورمان است. اما در شهرهای ژاپن کمتر مشاهده میکنیم که با وقوع بارانهای شدید آبگرفتگی و سیلاب مشاهده شود، علت این موضوع هم در این است که آنها قبل از وقوع مخاطرات برای آنها برنامهریزی گستردهای کردهاند؛ ازجمله آنها اینکه ژاپنیها زیرساختهایی را درستکردهاند که وقتی آب از سطح رودخانه بالا میآید در مسیرهایی هدایت میشود بدون آنکه وارد خیابانها و معابر شهری شود.» بیتاللهی میافزاید: «نقطه مقابل اما انجامندادن اقدامات پیشگیرانه در کشورمان است و آن هم نمونههای بسیاری است که در موارد متعدد رخدادهای طبیعی میتوان ردپای آنها را دید؛ بهطور مثال مشاهده کردیم که اقدامات لازم و پیشگیرانه در رابطه با ایجاد سیلابهای اخیر یا سیلابهای ابتدای سال انجام نشده بود. این دو مورد مثالهای متعددی در خود دارند، ازجمله آنها اینکه از ٩ متر عمق رودخانه گرگانرود ٧متر از آن دچار رسوب بود و لایروبی نشده بود و آن فجایع را به بار آورد یا در نمونه دیگر ساختن خانه در بستر یا در حریم رودخانهها و تعبیهنشدن سازههای حفاظتی در شهرهای لرستان که منجر به فجایع بسیاری در پی سیلاب در آن منطقه شد.»این کارشناس مخاطرات طبیعی در پایان با اشاره به لزوم انجام اقدامات طولانیمدت و پیشگیرانه در برابر مخاطرات طبیعی خاطرنشان میکند: «نباید همچون شاگردی که خواندن دروس خود را برای شب امتحان میگذارد، عمل کنیم و بخواهیم با اقدامات محدود و کوتاهمدت در برابر مخاطرات طبیعی و خسارتهای به جای مانده از آن آماده باشیم. به سبب همین شیوه مدیریت میتوان گفت علت مشخص خسارات بسیار در پی مخاطرات طبیعی در کشورمان انجامنپذیرفتن اقدامات پیشگیرانه و محافظتی است که باید هرچه زودتر تمهیداتی برای انجام آنها اندیشیده شود وگرنه همچون سنوات و موارد گذشته باز هم باید شاهد خسران اقتصادی بسیار و خدای ناکرده از دست رفتن جانهای شهروندانمان باشیم.
اثرات سوءاقتصادی بلایای طبیعی
بروز حوادث طبیعی مانند سیل یا زلزله یا انواع دیگر آن، ضمن ایجاد خسارات جبرانناپذیر جانی، دو ضربه مهلک بر پیکره اقتصاد یک کشور وارد میکند. اولین ضربه لطمه مستقیمی است که به ثروت و داراییهای ملی و شخصی وارد میشود و دومین آن نیز، انحراف منابع ملی از روند توسعه و دستیابی به استانداردهای معمول زندگی است که هر دوی این موارد بهشدت اقتصاد کشور را تحتتأثیر قرار میدهد.این بلایای طبیعی بسته به وسعت آنها نتایج ناخوشایندی برای اقتصاد ایران در بردارند؛ نتایجی چون کاهش تولید ناخالص داخلی، شوک منفی به اقتصاد، افزایش قیمت کالاهای مرتبط در کوتاهمدت و شیوع احتمالی فقر گسترده و بین نسلی در منطقه حادثهزده که توجه به همه این موارد نشان از آن دارد بروز حادثهای طبیعی تنها در زمان وقوع خسارتزا نیست و میتواند در میانمدت و بلندمدت نیز اقتصاد را در برابر اثرات سوء و امواج منفی خود قرار دهد