پیدا و پنهان تحریم
«تحریم» واژهای نام آشنا در ادبیات معاصر سیاسی و اقتصادی ایران که بیش از یک دهه است با جزئیات زندگی ایرانیان پیوند خورده اما نخستین بار در زمان نخستوزیری محمد مصدق و همزمان با ملی شدن صنعت نفت با آن مواجه شدیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رخدادی که حالا نه در ساحت یک موضوع اقتصادی بلکه در اقتصاد، مناسبات فرهنگی، بهداشت و درمان و... هم تجلی دارد. آنچه از برآیند نظر کارشناسان و متخصصان حاصل میشود این است که هدف برجسته تحریم برخلاف آنچه در عیان مطرح شده، فعالیتهای هستهای ایران نیست بلکه آنها با کمک این ابزار اهداف بلند مدتی را با بسامد بسیار در حوزههای مختلف دنبال میکنند. از تسخیر بازارهای نفتی ایران تا تضعیف هژمونی منطقهای و موارد دیگر که در ادامه میخوانید.
تضعیف هژمونی منطقهای ایران
وحید شقاقی
استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی
در دهه 90 بیسابقهترین تحریمهای تاریخ اقتصاد ایران به وقوع پیوست. در این دهه ایران با دو تحریم مواجه بود. نخست تحریم سالهای 1390 و 1391 و دیگری هم که از سال 1397 آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. در گذشته هم یک بار در دولت مصدق ایران تحریم شد. پس از آنکه مصدق تلاش برای ملی شدن صنعت نفت را شروع کرد، بریتانیاییها به دلیل منافعی که از صنعت نفت ایران داشتند، صادرات نفت ایران را تحریم کردند. حتی کشتیهایی را که از ایران نفت صادر میکرد به مصادره خود درآوردند.در آن زمان دولت مصدق 28 ماه کشور را بدون نفت اداره کرد و در نهایت با کمک عوامل داخلی و خارجی، کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد. بعد از انقلاب هم تحریمهای مختلفی را داشتهایم اما هیچ تحریمی به شدت تحریم کنونی نبوده است. حتی شدت و وسعت تحریمهای سالهای 1390 و 1391 هم به شدت تحریمهای کنونی نبوده است.
در تحلیل دلایل این اتفاق میتوان به سیاستهای دولت اوباما رئیس جمهور پیشین امریکا اشاره کرد که بر فشار تدریجی بر صنعت نفت و نظام بانکداری کشورمتمرکز بود. هنگامی که صنعت نفت ایران تحریم شد، تحریمها از دو و نیم میلیون بشکه شروع و به تدریج بر کاهش صادرات نفت ایران فشار وارد شد و نهایتاً به یک میلیون و 300 هزار بشکه نفت رسید که این روند با روی کار آمدن دولت یازدهم وآغاز مذاکرات متوقف شد. در تحریمهای بانکی هم وضعیت به گونهای بود که بانکهایی که با ایران ارتباط تجاری داشتند را جریمه و تحریم میکردند. حتی یک بانک اروپایی را 9 میلیارد دلار جریمه کردند.در دوره تحریمهای اخیر با وجود این که اجماع جهانی در ارتباط با تحریم وجود ندارد اما امریکا توانسته شرکای ایران مانند هند، چین و ژاپن را تهدید کند و با این شرایط کار و مبادلات بانکی بسیار سخت شده است چرا که سیاست ترامپ فشار بزرگ است و در عمل صادرات نفت را به شدت کاهش دادهاند. از سوی دیگر امریکا در زمینه نفت به خودکفایی رسیده و از یک کشور وارد کننده به کشوری صادرکننده تبدیل شده است که این موضوع میتواند یکی از اصلیترین انگیزههای امریکا برای اعمال تحریم علیه ایران باشد.این کشور در طول هشت سال گذشته تولید نفت خود را از شش میلیون بشکه به 13 میلیون بشکه رسانده است. با تکنولوژی نفت شیل ما شاهد جهش امریکا در این زمینه هستیم در نتیجه یک دلیل میتواند این باشد که امریکا در حال حاضر نیاز به بازار دارد.
علاوه بر ایران، کشور لیبی هم به دلیل سرمایههای نفتی به سرنوشت ایران دچار شده است. نکتهای که نباید آن را فراموش کرد این است با وجود انگیزههای نفتی برای محدود کردن بازار ایران به کمک تحریمها اگر امریکا بخواهد ایران را از منطقه حذف کند، هژمونی منطقه از بین خواهد رفت و شکست ایران میتواند طرح خاورمیانه بزرگ و مورد نظر امریکا را به وجود بیاورد. امریکا دنبال کشورهای کوچک و ضعیف است پس تضعیف هژمونی منطقهای ایران انگیزه دیگری برای امریکاست تا ایران را تحریم چندجانبه بکند.
تمامیت خواهی و زورگوئی
حسین مرعشی
فعال سیاسی و مدیر اقتصادی
تحریم ابزاری است که کشورهای قدرتمند همواره متناسب با اهدافشان که این اهداف میتواند انسانی یا تمامیت خواه و زورگویانه باشد، برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند و این جزئی از مناسباتی است که در دنیا مرسوم شده است. راه حل اساسی به منظور تغییر این وضعیت آن است که باید دنیا به سمت چند قطبی شدن حرکت کند. هنگامی که یک یا دو کشور مسلط در دنیا وجود داشته باشد امکان انتخاب را به کشورهای درحال توسعه نمیدهند و فشارها آغاز میشود. این قاعده در تمام دنیا حاکم است و تنها مختص ایران نیست. کشورهایی مانند لیبی، سوریه و روسیه هم تحریم را تجربه کردهاند. اگر دنیا به سمت چندقطبی شدن حرکت کند میتواند از زیاده خواهیها و زورگوییها فاصله بگیرد. دیکته کردن یکسری سیاستها و برنامههای سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی شکلی از تمامیت خواهی و زورگویی است.
کشورهایی که در معرض تحریمها هستند باید متوجه باشند که تحریمها به آنها فشار وارد میکند و این فشار تا حدی است که استقلال شان زیر سؤال نرود. باید تمام تلاشها معطوف به این امر باشد که تحریمها مزمن و ماندگار نباشند چون عزت کشور زیر سؤال میرود. مزمن شدن تحریمها نه تنها رشد و توسعه اقتصاد کشور را متوقف میکند، بلکه در مواقعی برای اداره کشور با چالشهای جدی مواجه میشویم.
زندگی با تحریم برای ایران بخشی از خصوصیات 40 ساله کشور ما شده و تنها در برهههای زمانی کوتاهی تحریمها کمرنگ شده است. آنچه امریکا و دیگر کشورها از تحریم ایران دنبال میکنند را در چند سطح میتوان بررسی کرد. از ابتدای انقلاب و حتی پیش از آن امریکاییها نمیخواستند ایران را به عنوان کشوری هماهنگ با سیاستها و اهدافشان در سطح جهان از دست بدهند و تمام تلاش بر این بوده است که با استفاده از هر تدبیری ایران در بلوک آنها قرار بگیرد.
بعدها عکسالعمل ایران علیه امریکا شعارهای تند و مخالفت بود. آنها به این نتیجه رسیدند که این سطح از انتظار را نمیتوانند از ایران توقع داشته باشند. در آن زمان مسأله سفارت پیش آمد که در تاریخ دیپلماسی کشورها خلاف رویه معمول بود. این مسأله خود منشأ نخستین تحریمهای ایران شد. در واقع تحریم پاسخ امریکا به ایران بود. البته مسأله منطقه، مسأله اسرائیل است که تبدیل به غده سرطانی برای منطقه شده است و قطعاً این مسأله منشأ اختلافات سنگینی بین ما و دیگر کشورهاست که باید حل شود. اختلاف نظر ما با امریکا جدی است و امریکا نمیتواند بپذیرد دیدگاههای مستقلی مانند ایران در منطقه وجود دارد.
انحصارطلبیهای غرب
غلام رضا مصباحی مقدم
اقتصاددان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
علت تحریمهای ایران قبل از ماجرای برجام در ارتباط با این مسأله بود که ایران درصدد تولید بمب هستهای است. دروغ و غیرواقعی بودن این موضوع حتی برای امریکا هم واضح بود اما در نهایت شورای امنیت ملل متحد، ایران را با قطعنامهای تحریم کرد. این درحالی بود که ما به معاهده ان پی تی ملحق شده بودیم. بر اساس قوانین این شورا کشورهای عضو این معاهده بر ایران نظارت کردند. شبهه و تردیدی در این زمینه به وجود نیامده بود مگر به صورت یک مورد سانتریفیوژ که مشخص شد ریشه آن هم خارجی بوده است و دارای آلودگی بالایی بود. این سانتریفیوژ را از پاکستان و به عنوان سانتریفیوژ کارنکرده در اختیار ایران قرار داده بودند، اما در غنیسازی اورانیوم در پاکستان به کار گرفته شده بود که بعدها این مورد با ارزیابی دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی احراز و مورد تأیید قرار گرفت. این یعنی تا قبل از برجام بهانهای جز این وجود نداشت.
واقعیت مسأله در برجام آشکار شد که در توافق شش جانبه، ایران اعلام کرد که ما پایبند به ان پی تی هستیم و غنیسازی اورانیوم را ادامه میدهیم، اما هرگز درصدد دست یافتن به بمبهای هستهای نیستیم. 15 بار آژانس بینالمللی انرژی اتمی با نظارتهای ویژه راستی آزمایی اعلام کرد، ایران تمام شروط معاهده برجام را پایبند بوده است. اما طرفهای مقابل به آن پایبند نبودند و قبل از روی کار آمدن ترامپ شروع به برقراری تحریمهای بیشتر نسبت به قبل از توافق کردند. هنگامی که ترامپ وارد قدرت شد؛ به صورت رسمی از معاهده خارج شد و تحریمها را برگرداند.
آنچه که پشت پرده تحریم هاست چیزی جز این نیست که امریکا نمیخواهد ایران جزو باشگاه هستهای جهان از نظر علمی و قدرت فناوری هستهای باشد. این دانش و فناوری را منحصر به کشورهای محدود میکنند که مخصوص قدرتهای بزرگ جهانی است و نمیخواهند کشورهایی مانند آلمان و ژاپن از این فناوری بهرهمند شود. از این رو به بهانهجویی پرداختند.
ترامپ اعلام کرد که توافق برجام توافق بدی بوده است و ایران باید حتی یک سانتریفیوژ نداشته باشد و غنیسازی اورانیوم در هیچ حدی در ایران انجام نگیرد. ایران باید برد موشکهای خود را محدود کند و از همکاری با کشورهای منطقه که دچار بحرانهای داخلی شدهاند صرف نظر کند. همچنین حمایت از لبنان و فلسطین را هم کنار بگذارد. مسلم است این چیزی جز اعمال سلطه گری از استکبار جهانی علیه ایران نیست و ایران در مقابل این فزون خواهیها مقابله خواهد کرد. در نهایت میتوان گفت انگیزه اصلی اعمال تحریمها علیه ایران میتواند انحصارطلبیهای غرب باشد.
تضعیف ساختار اقتصاد ایران
اقتصاددان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
کشورهایی که به دنبال اعمال تحریم علیه ایران هستند بارها با صراحت اذعان داشتهاند که هدف از تحریم تضعیف ساختار اقتصادی ایران است. با این توضیح که دولت ایران توان تأمین مایحتاج مردم را نخواهد داشت در نتیجه نارضایتی مردم اوج میگیرد و ما هم جو را شلوغ کرده و از این میان سود میبریم. این موضوع در تنشهای سیاسی و اجتماعی بارها به اثبات رسیده است.
آنها هر زمان تنشی ایجاد شد از آشوبگران حمایت کردند و به دنبال این هستند که از طریق سختگیری مالی، آستانه تحمل مردم را از بین ببرند، مردم به خیابانها بیایند، هرج و مرج ایجاد شود و حکومت ساقط شود. هر چند که در مسائل داخلی حتماً اشتباهاتی وجود دارد و خطاهای فاحشی رخ میدهد.
بنابراین میتوان گفت، آنها به صراحت اعلام کردهاند که به دنبال تغییر حکومت در ایران هستند. این سیاست امروز و دیروز نیست، بلکه چهار دهه است که میخواهند ما را منکوف کنند و هرچقدر در توان آنها بوده برای تحقق اهدافشان تلاش کردهاند. ابتدا اقدام به تحریم فیزیکی و سخت افزاری کردند که برای آنها پرهزینه بود. الآن یکسری نرم افزار تحریمی ایجاد کردهاند که هزینه ما را بیشتر و هزینه آنها را کمتر میکند.
آنها از راههای مختلف استفاده میکنند، تا اعمال تحریمها را از راههایی ادامه دهند که هزینههای کمتری برای خودشان داشته باشد و هزینهها را بر ما تحمیل کنند.
آنها 40 سال است که نتوانستهاند ما را سرکوب کنند و از بین ببرند و این مبارزه همچنان ادامه دارد. در نهایت، میتوان گفت، اهدافی که امریکا دنبال میکند بزرگتر و گستردهتر از چیزی است که بیان میشود.
میخواهند جلوی رشد مردمی اندیشه و فکر را بگیرند
اکبر ترکان
مدیر اقتصادی
تحریمهایی که در حال حاضر بر کشور اعمال شده است، تحریمهای ایالات متحده امریکاست که کشورهای غربی را وادار به تبعیت کرده است.
ایالات متحده در تلاش بود تا انقلاب اسلامی را سرکوب کند و الآن که مردم منطقه به انقلاب اسلامی تمایل نشان دادهاند به انضمام موفقیتهایی که ایران در سوریه و عراق از طریق نابودی داعش و کمک به مردمان مظلوم یمن به دست آورده است منجر به این شده که ایالات متحده فشار بیشتری بر ایران وارد کند.
امریکا با تحریم میخواهد جلوی رشد مردمی اندیشه و فکر را بگیرد. امریکا با تقویت داعش پس از حزب بعث و سرنگونی صدام میخواست با حکومتی که در عراق شکل گرفته مقابله کند. آنها فضایی را مهیا کردند که در آن فضا مردم عراق رأی بدهند.
مردم عراق بیش از یک هزار سال است که مسلمان و شیعه هستند اما کسانی که بر آنها حکومت میکردند حکومت صدام و عثمانیها بود. پس از سرنگونی صدام برای یک مقطع تاریخی مردم عراق توانستند بر سرنوشت خود حاکم شوند.
به عبارت دیگر این سیستمی که در عراق ایجاد شده برای امریکا نوعی باخت محسوب میشود. آنها در تلاش بودند که شرایط سوریه را مانند لیبی کنند چراکه لیبی را متلاشی کردند و همه ثروت لیبی را به تاراج بردند اما در سوریه با مقاومت بشار اسد و کمک ایران فشار افراطیها مهار شد، بنابراین امریکا تلاش میکند ظرفیت جمهوری اسلامی در منطقه را با اعمال تحریمها محدود و از بین ببرد.
تصاحب بازار نفت ایران
حمید حسینی
عضو اتاق بازرگانی
اهداف تحریم از منظر رؤسای جمهوری در امریکا متفاوت است؛ یعنی اهدافی که اوباما از تحریم دنبال میکرد قطعاً با ترامپ متفاوت است.
ترامپ اعلام کرده که میخواهد در ایران اغتشاش و آشوب به پا کند و علاقه به فروپاشی نظام نشان داده است؛ درحالی که اوباما با سیاست مرحلهای خود به دنبال راهی برای توافق با ایران بود، در نتیجه ابتدا جامعه جهانی را اقناع و سپس برای مذاکره اقدام کرد. اما ترامپ برعکس دیگران را اقناع نکرد و یک طرفه از برجام خارج شد. پس میتوان گفت کار اوباما پختهتر است.
البته اهداف ترامپ در ادامه سیاستهای جمهوریخواهان است که ایران را تهدید بکنند. آنها میخواهند ایران را در مرکز شرارت قرار دهند بنابراین بخشی از این تحریمها سیاسی است و بخشی هم نگاه اقتصادی دارد. امریکا سالانه یک میلیون بشکه نفت افزایش تولید دارد و برای اینکه بتواند تولید خود را روانه بازار کند خروج ایران از بازارهای جهانی نفت را با ابزار تحریم هدف قرار داد.
امریکا میخواهد شرکای سنتی نفت ایران مانند هند و چین را قانع کند که به جای ایران از امریکا نفت بخرند. این سیاست توانسته است بازار خوبی برای هند و کره جنوبی پیدا کند و نفت ایران را از بازارهای جهانی خارج کند.
یکی دیگر از اهداف امریکا در اعمال تحریم علیه ایران تغییر نگرش موضع ایران است. آنها میخواهند ایران سیاستهای خود را با امریکا همسو کند.
امریکا میخواهد با این فشارها ایران را ساکت کند و در واقع ایران اخلالی در سیاستهای امریکا ایجاد نکند. امریکایی ها قبل از برجام هم به دنبال همه یا هیچ بودند. بازار ایران برای امریکاییها جذاب است و فکر میکردند با برجام به بازارهای ایرانی ورود پیدا میکنند اما چون این اهداف محقق نشد و به منافعشان دست نیافتند از برجام خارج شدند.
12 سناریو از پشت پرده تحریم ها
1 تضعیف هژمونی منطقهای ایران
2 تصاحب بازار نفت ایران
3 تمامیت خواهی و زورگوئی
4 انحصارطلبیهای غرب
5 تغییر حکومت در ایران
6 تضعیف ساختار اقتصادی ایران
7 محدود کردن ظرفیت جمهوری اسلامی در منطقه
8 تلاش برای همسو شدن سیاستهای ایران با امریکا
9 دستیابی به بازارهای ایراناز طریق برجام محقق نشد.
10 امریکا نمیخواهد ایران جزو باشگاه هستهای جهان از نظر علمی و قدرت فناوری هستهای باشد.
11 امریکا با تحریم میخواهد جلوی رشد مردمی اندیشه و فکر را بگیرد.
12 تحریم، پاسخ امریکا در حمله به سفارت این کشور بود.