فوتبال همیشه بدهکار
پس از گذشت یکسوم از لیگبرتر در دوره نوزدهم زمان مناسبی است تا از اوضاع ١٦ باشگاه لیگ برتری باخبر شویم. اینکه کدام باشگاهها توانستند به تعهد خود نسبت به بازیکنان و مربیان عمل کنند و کدام باشگاهها هم روی قول خود نماندند و مثل فصول قبلی باید در انتظار انباشتهشدن بدهیهای آنها در پایان فصل باشیم.
البته داشتن بدهی دیگر یک اتفاق عجیب برای یک باشگاه در لیگبرتر فوتبال ایران به حساب نمیآید و تقریبا اگر باشگاهی بدهی نداشته باشد، تعجب همه را به همراه خواهد داشت. مقایسه با باشگاههای اروپایی و حرفهای هم که مثل همه زمینههای دیگر هر فردی را از فوتبال ایران ناامید میکند، اما آیا هیچکس به فکر حرفهایشدن فوتبال ایران به معنای واقعی نیست؟
پرسپولیس؛ ١٠درصد به جز یک بازیکن خاص
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، نهتنها پرسپولیسیها بعد از پشتسرگذاشتن یکسوم لیگبرتر فقط ١٠درصد از قرارداد خود را دریافت کردند، بلکه از فصل قبل نیز مطالبات نسبتا قابل توجهی دارند. بازیکنان پرسپولیس تا پایان هفته دهم بین ١٠ تا ١٢درصد دریافتی داشتند و اکثر آنها ١٠ تا ١٥درصد هم از فصل قبل طلب دارند. این مطالبات برای دو بازیکن خارجی یعنی رادوشوویچ و بشار رسن به ٣٠درصد هم میرسد. از سوی دیگر جالب است بدانید در لیگ نوزدهم فقط یک بازیکن بیش از بقیه پول گرفته که او را میتوان ضعیفترین بازیکن سرخها هم دانست. جونیور برزیلی که این روزها کاملا نیمکتنشین شده و هنوز گلی برای پرسپولیس نزده، ٢٠٠هزار دلار از قرارداد ٥٥٠هزار دلاری خود را دریافت کرده؛ درحالی که حتی کالدرون هم فقط ٧٠هزار دلار گرفته است.
استقلال؛ تقریبا صفر درصد
شاید باورش سخت باشد، اما بازیکنان استقلال در فصل جدید هیچگونه دریافتی نداشتند و این اتفاق به زودی احتمالا باعث اعتراض آبیپوشان میشود؛ بهویژه اینکه آنها در هفتههای اخیر نتایج خوبی هم کسب کردند. مدیریت استقلال با توجه به بار مالی بدهیهای قبلی نتوانسته پولی را به بازیکنانش برای لیگ نوزدهم پرداخت کند و این کار فتحی و همکارانش را در ادامه هم سخت خواهد کرد. البته در این میان بازیکنانی که امسال تازه به استقلال اضافه شدند، مبلغ مختصری بهعنوان پیشپرداخت دریافت کردند، اما بازیکنانی که از فصل قبل در استقلال حضور دارند، حتی نتوانستند قرارداد سال گذشته خود را تسویه کنند.
سپاهان؛ ٣٠درصد و منظم
سپاهان جزو معدود باشگاههایی است که ٣٠درصد به بازیکنانش پرداختی داشته است؛ درصدی که با توجه به قرارداشتن در هفته دهم قابل قبول به حساب میآید. سپاهان که در سالهای اخیر هم نشان داده جزو باشگاههای خوشحساب ایران بوده، امکانات خوبی هم برای قلعهنویی و شاگردانش مهیا کرده و در خیلی از سفرها بازیکنان این تیم با پرواز اختصاصی خودشان را به شهر میزبان میرسانند.
باشگاههای ٢٠درصدی
تراکتور، ماشینسازی، سایپا، نساجی، فولاد و نفت مسجدسلیمان باشگاههایی به حساب میآیند که تا پایان هفته دهم ٢٠درصد از قرارداد مربیان و بازیکنان خود را پرداخت کردند. در این میان تراکتور، ماشینسازی و نساجی به شکلی کاملا خصوصی اداره میشوند. بین باشگاههای ٢٠درصدی، نفت مسجدسلیمان با جنجالهای فراوان و بعد از استعفای مهدی تارتار به خاطر مشکلات مالی، ٢٠درصد قرارداد خود را دریافت کرد.
پارس، شهرخودرو، گلگهر و پیکان در باشگاه ٣٠تاییها
چهار باشگاه دیگر به جز سپاهان هستند که از نظر پرداختی به بازیکنان وضع نسبتا خوبی دارند. پارسجنوبی، گلگهر سیرجان، شهرخودرو و پیکان در کنار سپاهان پنج باشگاهی هستند که پرداختی قرارداد بازیکنان خود در لیگ نوزدهم را به ٣٠درصد رساندهاند. البته ناگفته نماند این درصد پرداختی به معنای نبود مشکل مالی در این باشگاهها نیست؛ بهعنوان مثال پارسجنوبی جم هنوز بخش اعظمی از بدهی بازیکنان و مربیان خود از فصل گذشته را پرداخت نکرده و حتی در هفتههای اخیر در تهیه بلیت هواپیما هم دچار مشکل شده است! از سوی دیگر درباره شهرخودروی مشهد باید به این نکته اشاره کرد که دریافتی بازیکنان این تیم متغیر بوده و فقط چند بازیکن ٣٠درصد یا بیشتر دریافت کردند و بقیه درصد دریافتیشان کمتر بوده است.
باشگاههای بیپول لیگ نوزدهم!
علاوه بر استقلال و پرسپولیس که به ترتیب صفردرصد و ١٠درصد پرداختی داشتند؛ ذوبآهن هم تا اینجای فصل توانسته فقط ١٠درصد از قرارداد بازیکنان خود را پرداخت کند. این درحالی است که ذوبآهن همواره جزو باشگاههای خوشحساب بوده، اما این فصل گویا با خروج آذری نتوانسته به تعهدات خود در قبال بازیکنان و مربیان عمل کند. نفت آبادان نیز دیگر باشگاهی است که هیچ پرداختی به بازیکنان خود نداشته و با شکل عجیبی به کار خود در لیگ نوزدهم ادامه میدهد.
باشگاههایی که اصلا بودجه ندارند
طبیعی است هر باشگاهی که بخواهد بهصورت منطقی برای حضور در لیگ برتر خود را آماده کند و وارد نقل و انتقالات پیشفصل شود، باید در ابتدا بودجه کلی خود را برای یک فصل مشخص کند. برآورد هزینههای جاری باشگاه مثل حملونقل، اسکان و... باید کنار گذاشته شود و بودجه مشخصی در اختیار مسئول نقلوانتقالات باشد تا بتواند براساس خواستههای سرمربی و بودجهای که در اختیار دارد، قرارداد بازیکنان را امضا کند. نکته عجیب اینجاست که خیلی از باشگاههای ایرانی (اگر نگوییم همه باشگاهها) بودجه مشخصی ندارند! در این میان دو دلیل باعث میشود باشگاهها بودجه خود را در ابتدای فصل ندانند و حتی آن را اعلام نکنند. دلیل اول مربوط به باشگاههای دولتی است که بیشتر تیمهای نفتی را شامل میشود. تیمهایی همچون نفت آبادان، نفت مسجدسلیمان و پارس جنوبی که از سوی وزارت نفت بخاطر مصوبه مجلس که نهادها و وزارتخانههای دولتی ازکمک به تیمهای حرفهای ورزشی منع شدهاند، کمکی به آنها نمیشود، بودجه مشخصی ندارند و در طول فصل دایما به این در و آن در میزنند تا بتوانند پولی برای اداره باشگاه و پرداخت به بازیکنان جور کنند. از سوی دیگر، برخی تیمهای خصوصی و حتی استقلال و پرسپولیس هم با عادتی عجیب کار خود را دنبال میکنند. بهتر است سرخابیها را مثال بزنیم که در پیشفصل پرونده اسپانسرهای خود را نمیبندند و حتی حالا که هفته دهم را پشت سر گذاشتهایم، پرسپولیس در حال مذاکره با اسپانسرهای جدید است. پس این باشگاهها نمیتوانند قبل از جذب بازیکن از میزان درآمد خود در طول یک فصل باخبر باشند و حتی آن را تخمین بزنند. از سوی دیگر، رقابت عجیب برای جذب ستارههای نقل و انتقالات گاهی اوقات باعث میشود مبالغی فراتر از حد انتظار برای خرید یک بازیکن خرج شود. مشخص نبودن بودجه در باشگاههای ایرانی یکی از آفتهای بزرگ است.
چطور بدهیها انباشته میشود؟
وقتی یک فصل فوتبالی به پایان میرسد، تقریبا هیچکدام از باشگاهها نتوانستهاند به تمامی تعهدات خود نسبت به بازیکنان و مربیان عمل کنند. این دیگر به اتفاقی عادی در فوتبال تبدیل شده؛ اگرچه در نگاه عموم و از نظر حرفهای کاملا عجیب است. بلافاصله باشگاهها برای عقبنماندن از بازار نقلوانتقالات سراغ جذب بازیکنان جدید میروند و حتی به برخی از ستارهها پیشپرداخت هم میدهند. این باعث میشود بدهیهای قبلی از یاد برود و بدهیها همینطور روی هم انباشته شود. راه شکایت برای همه باز است، اما پروسه حکمگرفتن از کمیته انضباطی حتی با وجودِ داشتن مستندات کوتاه نیست. حتی اگر علیه باشگاهی حکم کمیته انضباطی هم داشته باشید، باز هم دستتان به جایی بند نیست. بازیکن و مربی شاکی از یک باشگاه بهسختی میتوانند مطالبات خود را با یک باشگاه صاف کنند و معمولا کار به تهدید میکشد. درباره بازیکنان خارجی هم که راه مشخص است و آنها سراغ فیفا میروند و گاهی اوقات دردسرهایی هم برای باشگاهها در بخش بینالمللی ایجاد میکنند.
خارجیها چه کار میکنند؟
حتما وقتی میخواهیم نوع هزینهکرد باشگاههای اروپایی را با ایرانیها مقایسه کنیم، این سوال برای خیلیها پیش میآید که چطور باشگاههایی مثل رئال مادرید، بارسلونا یا پاریسنژرمن در فرانسه بهراحتی برای بازیکنان بزرگ مبلغ خرید را افزایش میدهند و حتی دیدیم که تا بالای ٢٠٠میلیون یورو برای خرید یک بازیکن میپردازند. این درست است که باشگاههای بزرگ اروپایی هم برای خرید بازیکن بودجه زیادی صرف میکنند، اما قبل از دادن یک پیشنهاد ١٠٠ یا ٢٠٠میلیون یورویی، بهصرفه بودن یا نبودن آن را از تمام جوانب میسنجند؛ اینکه مثلا اگر رونالدو از رئالمادرید به یوونتوس برود، علاوه بر مسائل فنی چقدر میتواند سود به باشگاه ایتالیایی برساند. این تفاوت اصلی بین باشگاههای ایرانی و اروپایی به حساب میآید. البته نبود حق پخش، کپیرایت و... نیز در ایران باعث بیبرنامگی و عقبافتادن باشگاههای ایرانی از همتایان خود در کشورهای دیگر میشود. بهعنوان مثال رئالمادرید که فصل قبل نتایج خوبی نگرفت، ٦٠٠میلیون یورو برای خریدهای فصل جدید خود کنار گذاشت تا بتواند تیمش را تقویت کند. این بودجه در هیأتمدیره باشگاه رئالمادرید قبل از شروع فصل نقلوانتقالات به تصویب رسیده بود و مثلا خرید ادن آزارد نتیجه یک برنامهریزی طولانیمدت بود. در کشورهای حوزه خلیج فارس مثل امارات، قطر و عربستان هم بودجه تیمها بستگی به ثروت مالک تیم دارد و معمولا چند باشگاه هستند که بدون مشکل مالی بازیکنان خارجی جذب میکنند و حتی در طول فصل دست به اخراج بازیکنان و مربیان خارجی خود میزنند و غرامت آنها را هم پرداخت میکنند.
اعتراض و تهدیدها
مثل فصلهای قبلی هر چه جلوتر میرویم، صدای اعتراضها بلندتر میشود. با گذشت ١٠ هفته از لیگ برتر وضع دریافتی خیلی از باشگاهها خوب نیست و استقلال و پرسپولیس نیز در این دایره قرار گرفتهاند. تا قبل از این هم طی ١٠ هفته اخیر شاهد اعتصاب و تهدید از سوی بازیکنان و مربیان تیمهای مختلف بودهایم. از پارسجنوبی جم بگیر که حتی کارش به انصراف از لیگ برتر هم کشید تا نفت مسجدسلیمان که بعد از استعفای سرمربیاش توانست ٢٠درصد قراردادها را پرداخت کند. در همین چند روز اخیر هم شاهد بودهایم که استراماچونی، سرمربی استقلال و بازیکنانش هم به معترضان پیوستهاند. بیشتر آبیپوشان، که بردهای متوالی زیادی کسب کردهاند، هیچ پولی از ابتدای فصل دریافت نکردهاند و حالا کار به جایی رسیده که سرمربی ایتالیایی این تیم، مدیران باشگاه را تهدید کرده و به آنها اولتیماتوم دو هفتهای داده است. شاید این تهدیدها و اعتصابها برای مدیران فوتبال ایران هم طبیعی شده باشد، اما برای مربیان خارجی اصلا طبیعی نیست. در سالهای اخیر حتی تیمی داشتهایم که به دلیل مشکلات مالی اعتصاب کرده و بدون تمرین به مصاف رقبایش رفته است، اما در بیشتر مواقع این اعتراضها نتیجه خیلی سریع در پی نداشته و گاهی اوقات آغاز اختلافات بزرگ هم بوده است.