x
۱۹ / آبان / ۱۳۹۸ ۱۱:۵۱

بفرمایید مالیات!

بفرمایید مالیات!

اینکه دهک‌های درآمدی در ایران و به‌ویژه دهک دهم (پردرآمدترین) چگونه و تحت چه شرایطی درآمد کسب کرده و هزینه می‌کنند، سوالی است که به‌واسطه کمبود آمارهای قابل استناد نمی‌توان با جزئیات بیشتر و مفصل‌تر درباره آنها سخن گفت.

کد خبر: ۳۹۳۴۴۰
آرین موتور

 برای مثال برخی آمارهای نظام بانکی نشان می‌دهد از سود 230 هزار میلیارد تومانی سالانه‌ای که نظام بانکی به سپرده‌گذاران خود پرداخت می‌کند، 85 درصد آن به 5/2 درصد از سپرده‌گذاران اختصاص دارد، با این حال به جهت محدودیت آماری، دقیقا مشخص نیست دریافت‌کنندگان این سود عظیم آن را کجا و چگونه هزینه می‌کنند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، همچنین طبق داده‌های گمرک ایران، در سال گذشته با وجود کاهش تعداد خودروهای وارداتی به حدود یک‌سوم، 1340 دستگاه خودروی وارداتی هرکدام بالای 500 میلیون تومان قیمت داشته‌اند. در گزارش حاضر با لحاظ همه محدودیت‌های آماری در زمینه نابرابری درآمدی، هزینه‌های خوراکی و غیرخوراکی خانوارهای دهک اول (کم‌درآمدترین) و دهک دهم (پردرآمدترین) طی سال 97 مقایسه شده است. نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد طی سال‌های اخیر با کاهش قدرت خرید خانوارهای کم‌درآمد، عمده هزینه این خانوارها محدود به بخش هزینه‌های خوراکی و مسکن شده و هزینه‌کرد در سایر اقلام رفاهی عملا خارج از توان سرپرست خانوار بوده است. واضح است که موضوع نابرابری محدود به کشورمان نمی‌شود، اما مساله محوری و مهم نحوه مواجهه سیاستگذاران با این موضوع است. در این زمینه بررسی تجربیات جهانی نشان می‌دهد در کشورهایی که نظام مالیاتی صحیح و کارآمد اجرا شده، به‌طور قابل‌توجهی از حجم نابرابری‌های اقتصادی- اجتماعی کاسته شده است، به‌طوری که در این زمینه بررسی گزارش سالانه موسسه پژوهشی لگاتوم (Legatum) که از شاخص‌های ترکیبی رفاه (تهیه آن براساس فاکتورهای گوناگونی شامل ثروت، رشد اقتصادی، و کیفیت زندگی) تهیه شده، نشان می‌دهد کشورهایی که نظام مالیاتی کارآمد دارند، دقیقا آنهایی هستند که در کیفیت زندگی، رفاه و برابری نیز بالاترین رتبه را دارند. با این حال در ایران به جهت ساختار نارکارآمد درآمدهای مالیاتی، با توجه به اینکه عمده فشار بر دوش بخش مولد اقتصاد و حقوق‌بگیران است، هم بخش مولد اقتصادی کارایی خود را در قبال بخش غیرمولد از دست می‌دهد و هم طبقه حقوق‌بگیر دولتی و غیردولتی مقابل آنهایی که با بیشترین درآمد در بخش‌های سوداگری، زیر چتر سیستم مالیاتی نیستند، عملا از قدرت اقتصادی آنها کاسته می‌شود.

هزینه خوراک هر ثروتمند ایرانی 5.5 برابر کم‌درآمدها

هزینه‌های خانوار به‌طور کلی به دو بخش خوراکی و غیرخوراکی تقسیم می‌شود. بررسی داده‌های آماری مرکز آمار ایران نشان می‌دهد در سال 1397 مجموع ارقام هزینه‌شده بخش خوراکی در دهک دهم (پردرآمدترین) 19.2 میلیون تومان و در دهک کم‌درآمد حدود 3.5 میلیون تومان بوده است. به عبارت دیگر، هر خانوار در دهک پردرآمدها حدود 5.5 برابر خانوارهای کم‌درآمد برای بخش خوراکی خود هزینه کرده است.

  هزینه تنقلات هر ثروتمند ایرانی 64 برابر کم‌درآمدها

طی سال 97 بین بخش‌های هزینه‌ای، بالاترین میزان نابرابری مربوط به مصرف غذاهای آماده و تنقلات است، به‌طوری که هر خانوار در دهک دهم (پردرآمد) در حالی نزدیک به دومیلیون تومان برای غذاهای آماده و تنقلات هزینه کرده که این میزان برای دهک اول (کم‌درآمد) حدود 31 هزار تومان است؛ یعنی خانوارهای پردرآمد ایرانی طی سال 97 حدود 64 برابر بیشتر از کم‌درآمدها غذاهای آماده و تنقلات مصرف کرده‌اند.

  هر ثروتمند ایرانی 19 برابر کم‌درآمدها خشکبار می‌خرد

پس از غذاهای آماده و تنقلات، گروه خشکبارها دومین گروه از هزینه‌های خوراکی هستند که دارای بالاترین میزان نابرابری در مصرف بین دهک پردرآمد و کم‌درآمدند، به‌طوری که داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد هر خانوار کم‌درآمد کشور (دهک اول) در حالی طی سال 97 حدود 52 هزار تومان برای خشکبار هزینه کرده که هزینه خانوارهای پردرآمد (دهک دهم) در این گروه 986 هزار تومان یا به‌عبارت دیگر، 19 برابر بیشتر از کم‌درآمدها بوده است.

  مصرف گوشت ماهی هر ثروتمند ایرانی 16 برابر کم‌درآمدها

سومین بخش هزینه‌ای در بخش خوراکی که بیشترین میزان نابرابری را نشان می‌دهد، هزینه خرید گوشت حیوانات دریایی اعم از گوشت ماهی، میگو و... است. در این بخش آمارها نشان می‌دهد هر خانوار کم‌درآمد (دهک اول) در حالی طی سال 97 فقط 36 هزار تومان (به‌اندازه خرید یک کیلوگرم ماهی) در بخش گوشت حیوانات دریایی هزینه کرده که این میزان برای خانوار پردرآمد 16 برابر بیشتر و 584 هزار تومان (به‌اندازه خرید 19 کیلوگرم ماهی) بوده است.

  مصرف گوشت هر ثروتمند ایرانی 12 برابر کم‌درآمدها

پس از بخش‌های مذکور، در رتبه چهارم و پنجم مصرف، انواع شیرینی‌ها و گوشت دام قرار دارد. در این زمینه آمارهای مرکز آمار ایران نشان می‌دهد طی سال 97 یک خانوار کم‌درآمد در حالی 73 هزار تومان برای خرید انواع شیرینی‌ها (به‌اندازه خرید 3 کیلوگرم شیرینی) و 222 هزار تومان برای گوشت دام (به‌اندازه خرید دو کیلوگرم گوشت دام) هزینه کرده که این میزان برای هر خانوار پردرآمد (دهک دهم) در بخش خرید انواع شیرینی‌ها حدود 924 هزار تومان (به‌اندازه خرید 30 کیلوگرم شیرینی) و در بخش خرید گوشت دام حدود 2.6 میلیون تومان (به‌اندازه خرید حدود 24 کیلوگرم گوشت دام) است. یعنی هر خانوار ثروتمندتر در سال 97 حدود 12.6 برابر در شیرینی‌ها و 12 برابر در بخش خرید گوشت دام بیشتر از کم‌درآمدها هزینه کرده است.

  پردرآمدها 8 برابر کم‌درآمدها میوه مصرف می‌کنند

مصرف انواع میوه، بخش دیگری از هزینه‌های خانوارهاست که در این بخش نیز داده‌های آمار حکایت از شکاف و نابرابری گسترده در مصرف خانوارهای کم‌درآمد و پردرآمد دارد. در این بخش طبق داده‌های مرکز آمار ایران، هر خانوار در دهک اول (کم‌درآمد) طی سال 97 در حالی حدود 246 هزار تومان برای خرید میوه هزینه کرده که این میزان برای پردرآمدها حدود یک‌میلیون و 930 هزار تومان یا حدود 7.8 برابر کم‌درآمدهاست. در کنار انواع میوه‌ها، مصارف خانوارهای کم‌درآمد و پردرآمد در بخش‌های دیگر نیز حکایت از نابرابری عمیق دارد، به‌طوری که طبق بررسی‌ها، میزان مصرف هر خانوار پردرآمد طی سال 97 در مصرف انواع نوشیدنی حلال 6.5 برابر، در مصرف غلات 6.3 برابر، در مصرف شیر و فرآورده‌ها 4.1 برابر، در مصرف انواع سبزی، حبوبات و دخانیات 3.4 برابر، در مصرف نان، قند و شکر نیز بیش از 1.5 برابر بوده است.

هزینه رفاهی ثروتمندان ایرانی 14 برابر کم‌درآمدها

برخلاف بخش خوراک که نسبتا شکاف و نابرابری هزینه‌ای بین خانوارهای کم‌درآمد و پردرآمد در آن کمتر مشهود است، در بخش هزینه‌های غیرخوراکی شکاف هزینه به‌طور گسترده‌ای دیده می‌شود. شاید دلیل این امر در اولویت دادن هزینه‌ای خانوارهاست. بر این اساس خانوارهای کم‌درآمد زمانی که در سطح حداقل معیشت قرار می‌گیرند (قدرت خرید آنها کم می‌شود)، عمدتا برای برآورده کردن هزینه‌های اولیه (خوراک، پوشاک و مسکن) برنامه‌ریزی کرده و در مرحله و اولویت بعدی، برای تفریح و مسافرت، خرید لوازم منزل، بهداشت و درمان، تحصیل و آموزش و... هزینه می‌کنند. در این زمینه بررسی داده‌های آماری نشان می‌دهد اگرچه در بخش هزینه‌های خوراکی خانوارهای کم‌درآمد و پردرآمد، نابرابری هزینه‌ای 5.5 برابر است، اما در بخش هزینه‌های غیرخوراکی خانوارهای پردرآمد 14.4 برابر کم‌درآمدها برای رفاه خود هزینه کرده‌اند، به‌طوری که طی سال 97 هزینه غیرخوراکی یک خانوار کم‌درآمد (دهک اول) در حالی کمتر از 7 میلیون تومان (دقیقا 6.7 میلیون تومان) است که این میزان برای خانوارهای پردرآمد (دهک دهم) نزدیک به 98 میلیون تومان (دقیقا97.7 میلیون تومان) است.

  ارزش اثاثیه منزل هر ثروتمند ایرانی 116 برابر کم‌درآمدها

در بخش هزینه‌های غیرخوراکی، طبق داده‌های مرکز آمار ایران هر خانوار کم‌درآمد طی سال 97 در حالی حدود 2700 تومان به‌طور میانگین برای اثاثیه منزل هزینه کرده که این میزان با فاصله 116 درصدی برای خانوارهای پردرآمد (دهک دهم) حدود 315 هزار تومان بوده است.

  هزینه‌های زینتی پردرآمدها 94 برابر کم‌درآمدها

پس از هزینه‌های اثاث منزل، هزینه‌های مربوط به لوازم زینتی و شخصی کم‌درآمدها و پردرآمدها در رتبه دوم نابرابری‌ها قرار دارد، به‌طوری که هر خانوار کم‌درآمد در حالی طی سال 97 حدود 11 هزار تومان برای لوازم زینتی و شخصی هزینه کرده که این میزان با فاصله 94 برابری برای خانوارهای پردرآمد بیش از یک‌میلیون تومان است.

  تفریح و سرگرمی پردرآمدها 87 برابر کم‌درآمدها

تفریح و سرگرمی نیز از دیگر بخش‌های هزینه‌های غیرخوراکی است که موجب بهبود و تقویت سلامت جسم و روان می‌شود، با این حال در این شاخص نیز خانوارهای کم‌درآمد ایرانی (دهک اول) طی سال 97 در حالی کمتر از 15 هزار تومان برای این بخش هزینه کرده‌اند که این میزان برای پردرآمدها با فاصله 87 برابری حدود یک‌میلیون و 270 هزار تومان است.

  هزینه مسافرت پردرآمدها 56 برابر کم‌درآمدها

در کنار تفریح و سرگرمی که امری مربوط به درون شهر یا محل زندگی فرد است، هزینه‌های مسافرت برون‌شهری یا مسافرت‌های دسته‌جمعی نیز بین خانوارهای کم‌درآمد و پردرآمد بسیار قابل‌تامل است، به‌طوری که طبق داده‌های آماری مرکز آمار ایران در سال 97، یک خانوار کم‌درآمد در حالی حدود 17 هزار تومان هزینه برای این بخش اختصاص داده که این میزان برای خانوارهای پردرآمد با اختلاف 47 برابری حدود 963 هزار تومان است.

  هزینه پوشاک و کفش ثروتمندان 38 برابر کم‌درآمدها

کفش و پوشاک نیز بخش دیگری از هزینه‌های غیرخوراکی خانوار است که در این بخش نیز نابرابری بین گروه‌های درآمدی جالب‌توجه است، به‌طوری که طی سال 97 در حالی یک خانوار کم‌درآمد (دهک اول) حدود 119 هزار تومان برای این بخش هزینه کرده که این میزان با اختلاف 38 برابری برای خانوار پردرآمد حدود 4.6 میلیون تومان بوده است.

  هزینه‌های تحصیلی ثروتمندان 38 برابر کم‌درآمدها

تحصیل و آموزش نیز از دیگر بخش‌هایی است که با وجود اینکه یارانه‌های حمایتی قابل‌توجهی به این بخش اختصاص می‌یابد، اما در سال‌های اخیر با پر و بال گرفتن بخش غیردولتی برای تحصیل ثروتمندان، شکاف هزینه‌ای بین طبقات اجتماعی کم‌درآمد و پردرآمد بیشتر شده است. در این زمینه داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد طی سال 97 یک خانوار کم‌درآمد در حالی حدود 69 هزار تومان در این بخش هزینه کرده که این میزان با فاصله 38 برابری برای خانوارهای پردرآمد حدود 2.6 میلیون تومان بوده است.

  63 درصد هزینه رفاهی کم‌درآمدها صرف مسکن می‌شود

از نکات جالب‌توجه بخش هزینه‌های غیرخوراکی خانوارها، سهم 63 درصدی مسکن از کل هزینه‌های غیرخوراکی خانوارهای کم‌درآمد است، به‌طوری که در این زمینه بررسی داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد طی سال 97 هر خانوار کم‌درآمد در حالی نزدیک به 4.3 میلیون تومان برای بخش مسکن هزینه کرده که کل هزینه‌های غیرخوراکی این خانوارها حدود 6.8 میلیون تومان بوده است. اما در همین زمینه بررسی‌ها نشان می‌دهد برخلاف سهم 63 درصدی مسکن در سبد هزینه‌های غیرخوراکی خانوارهای کم‌درآمد، در سبد هزینه‌های غیرخوراکی پردرآمدها مسکن سهم 38 درصدی دارد، به‌طوری که از کل 97.7 میلیون تومان هزینه غیرخوراکی خانوارهای پردرآمد،37.2 میلیون تومان آن به بخش مسکن مربوط می‌شود و مابقی صرف تفریح، تحصیل، مسافرت، پوشاک، لوازم زنیتی شخصی و اثاث منزل و... .

درآمد پردرآمدها 7 برابر بیشتر از کم‌درآمدها

 طبق داده‌های مرکز آمار ایران، بررسی میزان درآمد سالانه دهک‌های درآمدی نشان می‌دهد طی سال 97 میزان درآمد دهک اول حدود15.4 میلیون تومان، برای دهک دوم حدود22.5 میلیون تومان، برای دهک سوم حدود 26.5 میلیون تومان، برای دهک چهارم حدود 30.1 میلیون تومان، برای دهک پنجم حدود 34.4 میلیون تومان، برای دهک ششم حدود 39.1 میلیون تومان، برای دهک هفتم حدود 45.5 میلیون تومان، برای دهک هشتم حدود 52 میلیون تومان، برای دهک نهم حدود 65 میلیون تومان و برای دهک دهم بیش از 104 میلیون تومان بوده است. به‌عبارت دیگر، طی سال 97 فاصله درآمدی دهک اول (کم‌درآمدترین) و دهک دهم (پردرآمدترین) حدود هفت برابر است.

  واردات 1340 دستگاه خودروی بالای 500 میلیون تومان

همان‌طور که گفته شد، بررسی جزئیات نابرابری‌ها در دهک‌های درآمدی به جهت محدودیت‌های آماری امر دشواری است، اما برخی بررسی برخی مصادیق ثروت در سطح جامعه ایران نکات قابل‌تاملی را نشان می‌دهد. برای مثال طبق داده‌های گمرک ایران، از 15 هزار و 36 دستگاه خودروی وارداتی در سال 97 قیمت 1340 دستگاه از این خودروها با نرخ ارز بازار آزاد سال 97 بالای 500 میلیون تومان بوده و مجموع ارزش این 1340 دستگاه حدود دوهزار میلیارد تومان است. یعنی در موضوع خودروهای وارداتی، طی سال 97 با وجود محدودیت‌های ارزی که واردات خودرو را به یک‌سوم سال‌های قبل بازگردانده، 1340 نفر توان خرید خودروهای بالای 500 میلیون تومان را داشته‌اند. این در حالی است که براساس آمارهای مرکز آمار ایران، طی سال 97 میانگین درآمد خانوارهای دهک اول تا هفتم کمتر از 50 میلیون تومان یا کمتر از ارزش ارزان‌ترین خودروی سواری کشور یعنی پراید 50 میلون تومانی بوده است.

  رتبه 108 ایران در شاخص رفاه

یکی از شاخص‌هایی که اثربخشی سیاست‌های تعادل‌بخشی به برابری‌های اجتماعی- اقتصادی را نشان می‌دهد، گزارش سالانه موسسه پژوهشی لگاتوم (Legatum) است که از سال 2007 میلادی منتشر می‌شود. این گزارش با بهره‌گیری از شاخص‌های ترکیبی رفاه که براساس فاکتورهای گوناگونی نظیر ثروت، رشد اقتصادی و کیفیت زندگی تنظیم می‌شود، مانند چراغ راهنمایی برای سیاستگذاران عمل می‌کند و با توجه به نمره و رتبه کشور در هر شاخص فرعی، سیاستگذاران می‌توانند نقاط ضعف و قوت کشورشان را شناسایی کنند و متوجه این موضوع شوند که بهبود کدام متغیرهای سیاستی می‌تواند منجر به حصول بیشترین فواید به‌صورت افزایش ثروت و رفاه و همچنین کاهش نابرابری‌ها شود. براساس گزارش 2018 موسسه لگاتوم، کشورهای نروژ، نیوزیلند، فنلاند، سوئیس، دانمارک، سوئد، انگلیس، کانادا، هلند، ایرلند، ایسلند، لوکزامبورگ، استرالیا، آلمان و اتریش به‌ترتیب 15 کشوری هستند که در این رتبه‌بندی در بالاترین سطح شاخص رفاه قرار دارند. همچنین براساس گزارش مذکور، در انتهای جدول رده‌بندی لگاتوم، کشورهای افغانستان، جمهوری آفریقای مرکزی، یمن، چاد، سودان و جمهوری کنگو با شرایط نامسائدی از شاخص رفاه و به ترتیب در رتبه‌های 144، 145، 146، 147، 148 و 149 قرار دارند.در این رده‌بندی وضعیت ایران نیز جالب توجه است، به‌طوری که در سال 2007 رتبه ایران بین 142 کشور، 113 بوده که این میزان تا سال 2012 به رتبه 107 و تا سال 2013 به رتبه 106 رسیده بود، با این حال در سال‌های اخیر روند رو به بهبود این شاخص چندان قابل‌توجه نبوده و در گزارش سال 2018 لگاتوم، ایران بین 149 کشور، رتبه 108 را دارد. اما نکته جالب‌توجه اینکه اغلب  کشورهایی که در این رتبه‌بندی بهترین شرایط را دارند، دقیقا همان کشورهایی هستند که در زمینه عدالت مالیاتی کارآمدترین کشورهای جهان بوده‌اند.

index

34234324

43545435435

نوبیتکس
ارسال نظرات
x