گردشگر خارجی طعمه نیست
دلالان و فرصت طلبان همچنان صنعت گردشگری را زخم میزنند. فعالان این حوزه میگویند وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور باید با نظارت مستمر، این زخم کهنه را درمان کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، ولی تیموری معاون گردشگری کشور هم در پاسخ معتقد است این وزارتخانه به تنهایی قادر به اصلاح چالشهای این حوزه نیست و دستگاههای مرتبط با گردشگری باید همکاری بیشتری برای ایجاد فرهنگ گردشگرپذیری کنند.
مغازه دارها در نقش صرافی!
یکی از راهنمایان تور میگوید سیمکارت ایرانسل 35 هزارتومانی را در کلاردشت به گردشگر عرب 120هزارتومان میفروشند. کلاردشت یکی از مقاصد جذاب برای گردشگران عرب کشورهایی چون عراق، کویت، عربستان و... است. آنها خانوادگی به ایران سفر میکنند و معمولاً تا دو هفته در ایران میهمان هستند. به گفته «احمد موسوی» گردشگران عرب خانوادههای پر جمعیتی دارند و معمولاً چند سیم کارت در ایران میخرند و همین مسأله راه سوءاستفاده برخی از دفاتر فروش را برای گرانفروشی به آنها بهوجود میآورد. او میگوید: «بههمین خاطر مجبور شدم به اسم خودم برای گردشگر عراقی سیم کارت بخرم.» گردشگران عرب بهدنبال جنگل و آبشار هستند. آنها سال هاست که به هوای شیطان کوه، نمک آبرود وجاده سه هزار و دو هزار شهسوار به ایران میآیند. موسوی تبدیل ارز به پول ملی توسط مغازه داران را هم یکی دیگر از معضلات گردشگری این شهر توریستی میداند و میگوید: «الان بقالی، جوشکاری، قصابی در این شهر نقش صرافی را بازی میکنند و دینار و درهم را به پول ملی تبدیل میکنند.» به گفته او آنها معمولاً قیمت را پایینتر از قیمت واقعی میدهند تا همچنان گردشگران برای تبدیل ارز بهسمت آنها بیایند.» او میگوید: «وجهه خوبی ندارد در یک شهر توریستی، سبزی فروش نقش صراف را بازی کند.»
یک زن عراقی هم میگوید: «برای جراحی چشم پزشکی به یکی از بیمارستانهای تهران آمدهام، پزشک وقتی متوجه شد که عراقی هستم 700 دلار برای جراحی چشم از من خواست. به کمک همراهم که ایرانی بود درهمان بیمارستان پزشکی را پیدا کردم که چشمم را با سه میلیون تومان جراحی کرد و از نتیجه آن هم راضی هستم.»
«مهسا قادر پور» فعال گردشگری اعتقاد دارد میهمان نوازی ایرانیها زبان زد بسیاری از گردشگران است. او حتی کتمان نمیکند که باید از گردشگر خارجی برای آن چیزی که میخرد بیشتر از یک شهروند ایرانی پول گرفت اما میگوید: «نباید تفاوت قیمت آنقدر فاحش باشد که به اعتراض گردشگر خارجی منجر شود البته از این دست موارد زیاد نیستند اما همین مقدارش هم خوب نیست.»
پاتوق دلالان در اطراف هتلها و فرودگاهها
حرمتالله رفیعی رئیس هیأت مدیره انجمن آژانسها و دفاتر مسافرتی، میهمان نوازی را خصلت ایرانیها میداند اما اعتقاد دارد حضور دلالان، صنعت گردشگری را به خاکی برده است. او اطراف فرودگاهها و هتلها را محل تجمع دلالان حوزه گردشگری میداند و میگوید: «بسیاری از این دلالها حتی مسافران هتلها را جابهجا میکنند یا به مسافرخانهها میبرند.» او استقبال شهروندان ایرانی را از گردشگران بسیار خوب توصیف میکند اما میگوید: «وقتی موبایل یک توریست به سرقت میرود آن وقت آن ذهنیت مثبتی که شهروندان در ذهن گردشگر بهوجود آوردهاند از بین میرود.» رفیعی میگوید: «در همه دنیا محل مشخصی برای چنج ارز خارجی وجود دارد. هیچ کجای دنیا نمیبینید که یک بقالی بتواند پول خارجی را تبدیل کند. تعداد صرافیهای کشور هم که زیاد است چرا باید یک مغازه دار یا یک راننده تاکسی بتواند پول خارجی را چنج کند!؟» رفیعی حضور مداوم دلالان در حوزه توریسم سلامت را هم یکی از زخمهای دیرینه گردشگری ایران میداند و میگوید: «این دلالان برای جلب توجه گاهی اوقات مراکز بهداشتی را هم بد نام میکنند تا مریض را به پزشک طرف قرارداد خودشان برسانند.»
از هر 10 گردشگر 9 نفر راضی از کشور میروند
مهدی علیپور فعال گردشگری در حوزه عمان و امارات نیز میهمان نوازی ایران را برند گردشگری ایران میداند و میگوید: «از هر 10 گردشگری که وارد ایران میشوند 9 نفر آنها راضی برمی گردند.» البته علیپور هم کتمان نمیکند که گاهی اوقات اتفاقهایی میافتد که تبعات آن بسیار زیاد است هرچند یادآوری میکند این اتفاقها ممکن است در هر کشوری بیفتد. او هم به حضور حمله دارها(دلالان گردشگر عرب) در صنعت گردشگری اشاره میکند ومی گوید: «این افراد به زبان عربی تسلط دارند براحتی اعتماد گردشگران عرب را جلب میکنند.» بهگفته او حمله دارها مدام در حال پرسه زدن در اطراف فرودگاهها برای تور زدن گردشگران عرب هستند. او میگوید: «آنها گردشگران عرب را با این بهانه که جای ارزان داریم معمولاً به نقاطی میبرند که امنیت گردشگر تأمین نمیشود و ممکن است باعث از دست رفتن پول همراه گردشگر شوند.» او از یک گردشگر عرب سخن به میان میآورد که دلالان او را به خانهای در دل جنگل میبرند و در نهایت کسانی پول گردشگر را میدزدند. گردشگران عرب برای کاشت مو هم به ایران میآیند. علیپور از گردشگری سخن به میان میآورد که دلالان او را به پزشکی معرفی میکنند و او کاشت موی این گردشگر را در خانه انجام میدهد. بهگفته این فعال چون این گردشگران از طریق آژانس وارد نمیشوند، وضعیت آنها هم قابل رصد نیست. او همدستی برخی از راهنمایان تور با فروشندگان را هم باعث افزایش قیمت سوغاتی و صنایع دستی مورد علاقه گردشگران میداند که در نهایت نارضایتی گردشگران را در پی خواهد داشت. یکی از راهنمایان تور هم میگوید: «گرانفروشی برخی از کاسب های ایرانی باعث شده تا گردشگران چینی که تعداد آنها در کشور رو به افزایش است از هموطنان خود بخواهند در ایران سوغات و صنایع دستی نخرند.» مهدی علیپور میپرسد: «چرا نباید همه اجناس ایرانی برچسب قیمت داشته باشد تا از سوءاستفادههایی که باعث روگردانی گردشگر از ورود دوباره به ایران میشود، جلوگیری کرد؟»
او معتقد است که باید یک رصد دائمی وجود داشته باشد تا بهصورت رندُم از مسافران درباره تخلفها نظرسنجی کند و راهکاری برای اصلاح آن اندیشیده شود.
علیپور وجود برچسب قیمت را باعث رضایت بیشتر گردشگر میداند و میگوید: «در این صورت از همدستی برخی از راهنمایان تور و فروشندهها برای افزایش قیمتها جلوگیری میشود.» او همچنین میافزاید باید یک سیستم رسمی وجود داشته باشد تا گردشگران را ترغیب کند از ابتدا از طریق آژانسهای رسمی وارد کشور شوند. علیپور بارها در فرودگاه شیراز یا مشهد شاهد گفتوگوی حمله دارها (دلالان گردشگران سلامت عرب) قبل از گیت پلیس بوده که سعی کردهاند گردشگران را به مقصدی که خود در نظر دارد بکشانند. او میگوید: «یعنی هنوز گردشگر کیفش را از بار نگرفته، دلال در حال مخ زدنش است.» به اعتقاد این فعال، اطلاعرسانی در فرودگاهها و مبادی ورودی که گردشگر را به سمت دست اندرکاران رسمی گردشگری سوق دهد بسیار مهم است. علیپور میگوید: «گردشگر خارجی باید بداند سازمان میراث فرهنگی در قبال شرکت و آژانسهای رسمی مسئولیت دارد.» او میگوید:«باید شماره تلفنهای مشخصی به زبانهای مختلف عربی، انگلیسی و... وجود داشته باشد و در ورودی به مسافر داده شود تا اگر مشکلی برایش پیش آمده زنگ بزند و اطلاع بدهد. حتی باید شمارهای وجود داشته باشد که از صحت و سقم وضعیت پزشکانی که معرفی میشود نیز اطلاع کسب کند.»
آموزش همگانی لزوم ایجاد فرهنگ گردشگر پذیری
زاهد شفیعی مدیرکل دفتر مطالعات و آموزش گردشگری هم صنعت گردشگری را صنعتی انسان محور میداند و چالشهای موجود در گردشگری را نتیجه گردشگری ناپایدار در تعامل میزبان و میهمان. او البته معتقد است که این اتفاقها در همه دنیا بوقوع میپیوندد و برای جلوگیری از آنها باید به سمت گردشگری پایدار رفت. او آموزش را راهکار انتقال فرهنگ گردشگرپذیری در کشور میداند و میگوید: «البته این آموزش زمان براست و باید روی آن سرمایهگذاری کرد.»