سرگردانی خانواده شهیدان راه خدمت
پس از گذشت سهسال از حادثه پلاسکو، خانوادههای آتشنشانان کشتهشده میگویند شهرداری مجلس و بنیاد شهید به تعهداتشان عمل نکردهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین، شهروند نوشت: از آن روز، لحظهها در نگرانی، اشک و ناله خانوادهها گذشت؛ از روزی که پیکر مردان آتش و حادثه را از زیر خروارها آوار مذاب بیرون آوردند تا خاتمهای باشد بر چشمانتظاریها. حالا سهسال از آن روزها میگذرد و روز پرحادثه پلاسکو در میان همهمه زندگی و روزمرگیها فراموش شده است؛ از وقتی که چهارراه استانبول، آخرین روز دی را به روال روزهای قبل شروع کرده بود. موتورسوارها با سرعت میرفتند تا به مقصد برسند، کسبه به امید روز پربرکت، جلوی مغازهشان را آبوجارو میکردند که ناگهان دود سیاهی آسمان چهارراه استانبول را قرق و عابران را سرجایشان میخکوب کرد. چشمها به آسمان بود و عقربههای ساعت روی ٧ و ٥٩ دقیقه صبح ٣٠ دی ١٣٩٥ مکث کرده بودند تا سوختن نخستین ساختمان بلندمرتبه تهران را باور کنند.
خانوادههای ١٦ آتشنشان شهید، از روزی که فرزندانشان را به دل خاک سرد سپردهاند تا به حال، بارها از کمتوجهیها گفتهاند، از به رسمیت نشناختن فرزندان کشتهشدهشان بهعنوان شهید، از وضع پیچیده پرداخت مستمری به فرزندان فرزندانشان و از همه چیز. سه شنبهای هم که گذشت، تعدادی از همین خانوادهها، ساختمان معروف خیابان بهشت را برای تجمع انتخاب کردند، برای فریاد صدای اعتراضشان.
«مجبور شدیم جلوی شورای شهر تحصن کنیم؟»
سهشنبه هفته گذشته، پدر امیرحسین داداشی، یکی از معترضانی بود که روبهروی ساختمان شورای شهر تهران خواستههایش را روی پلاکارد نوشت و به همه نشان داد. او حالا وقتی از تنها پسرش حرف میزند، صدایش پشت تلفن میلرزد. «پسرم آتشنشان حرفهای نه، فوقحرفهای بود و تنها ٢٧سال داشت. وقتی داغ بچههایمان را دیدیم، شهردار وقت گفت ما کاری به بنیاد شهید نداریم و مصوبهای تعیین میکنیم تا شهرداری تمام امکاناتی را که بنیاد شهید ارایه میدهد، عینا به ایثارگرانمان بدهد، اما از آن روز سهسال میگذرد و هنوز هیچ خبری نیست. آن روز ما تمام خواستههایمان را روی بنر نوشته بودیم. سه، چهار نفر بچههایشان مجرد بودند، برای همین حقوقی به آنها تعلق نمیگیرد، البته زن و بچههای آتشنشانان شهید هم با مشکل مواجهاند. در حکم این بچهها زدهاند جانباخته درحالیکه در شناسنامه زده شده؛ به فیض شهادت نائل آمدهاند.»
«صدایمان به جایی نمیرسد. به دو شهردار قبلی گفتیم چه شد؟»
از پشت تلفن و از لحن صحبتش هم میشود حدس زد که خسته و دلگیر است. «در تحصن شرکت نکردم. دیگر پیگیری نمیکنم، نه از شهرداری و نه از آتشنشانی چون صدایمان به هیچجا نمیرسد.» برای پدر شهید شفیعی از پسر ٢٧سالهاش مزاری باقی مانده که آخر هفتهها به آن سر میزند و یاد نامهربانیها میافتد؛ مثل حالا که که وقتی میخواهد از روزگار خودش و خانوادهاش، پس از فوت پسر آتشنشانش بگوید، گله از نامهربانیهای زمانه، زود راهش را در میان حرفهایش پیدا میکند: «پسرم نامزد بود که شهید شد. چه اتفاقی میافتد این بچهها را شهید محسوب کنند؟ شهردارها میگفتند خواستهتان را به رئیسجمهوری میرسانیم، اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده. مهندس داوری، سرپرست آتشنشانی به خانهمان آمد و حرفهایم را به او گفتم. حرفهایم را به گوش قالیباف هم رساندم، اما نتیجهای نداشت. آتشنشانی هم کاری برایمان نکرد.»
«پرونده پلاسکو بعد از سهسال هنوز به دادگاه ارجاع داده نشده و حالا از ١٨ مقصر به ٤مقصر رسیدهاند!»
رضا نظری یکی از ١٦ آتشنشانی بود که در حادثه پلاسکو کشته شد؛ او ٢٧سال بیشتر نداشت و در رشته مکانیک فارغالتحصیل شده بود. مادر او از پیگیریهای بینتیجهاش از شورای شهر میگوید: «یکسال نشده بود کار میکرد. من در تحصن نبودم، اما همان روز به دفتر محسن هاشمیرفسنجانی زنگ زدم، دفتردارشان گفت شما این خواستهها را از دوره چمران پیگیری میکنید، دست ما نیست، مجلس باید تصویب کند. آخر ما خانوادهها چطور از مجلس پیگیری کنیم؟ آتشنشانی زیرمجموعه شهرداری است و باید موضوع را پیگیری کند، ولی تنها میگویند نامه دادیم. اینکه نامههایشان را کجا میفرستند، نمیدانم. یکی به ما جواب بدهد.» بغض امانش نمیدهد و مانند هر مادر داغدیدهای گریه میکند. «ما خواسته غیرمعقولی نداریم که سهسال طول کشیده. حقی که ما میخواهیم برای همه شهدای آتشنشان است، نهتنها شهدای پلاسکو، اما متاسفانه نه شهرداری و نه آتشنشانی پیگیر مشکل ما نیستند.» همانطور که اشک میریزد، با صدای مبهم میگوید: «چرا باید بعد از سهسال هنوز پرونده پلاسکو به دادگاه ارجاع داده نشود؟ اول گفتند ١٨ارگان مقصرند حالا بعد از سهسال رسیدهاند به چهارمقصر. کسبه پلاسکو، مدیر ساختمان پلاسکو و چنددرصدی هم شهرداری، بنیاد مستضعفان و خود آتشنشانی. باورتان نمیشود، اما به ما فهماندهاند بیمه مسئولیت و عمری که گرفتیم، همان دیه است. به نظرم سازمان آتشنشانی و شهرداری کمکاری میکنند.» کمی مکث میکند و میگوید: «ما ١٦ خانواده دستمان به جایی بند نیست. میگویند به مجردها حقوق تعلق نمیگیرد و در مقابل گلایه ما میگویند خلأ قانونی است و باید لایحه شود و مجلس تصویب کند. چطور مجلس میتواند تصویب کند حقوق همسران متوفی به همسرانشان برسد، نمیتواند تصویب کند حقوق مجردها هم به خانوادههایشان برسد؟ البته مجردهایی که پدر و مادرهایشان تحتتکلفشان بودند، حقوقشان به پدر و مادرشان میرسد و وقتی ٣٠سالشان تمام شود، دوباره حقوق بازنشستگیشان هست، اما ما که تحتتکلف نبودیم، هیچ. به بنیاد شهید هم میگوییم جواب میدهند اینها «شهید راه خدمت» هستند و به ما ارتباطی پیدا نمیکند.»
چرا دست به عصا راه میرویم؟
«تا پیش از حادثه پلاسکو در تهران ٢٥شهید آتشنشان داشتهایم، این درحالی است که علاوه بر جانباختگان، مصدومانی هم در سازمان آتشنشانی داریم که به هر دو بر اثر مصوبات شورایشهر تسهیلاتی ارایه میشود.» اینها را سیدمهدی شمسنیک، مسئول ایثارگران آتشنشانی در همان بحبوبه حادثه پلاسگو گفته بود. او این را هم گفته بود که «پیش از تصویب این قوانین، تسهیلاتی به جانباختگان آتشنشانی تعلق میگرفت، اما این تسهیلات براساس اختیارات مدیریتی بود. حالا چندی است با تصویب مصوبهای از سوی شورایشهر ارایه خدمات و تسهیلات قانونمندتر شده است.» دوسال بعد هم حجت نظری، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران درباره خانواده شهدای پلاسکو گفت که «در حادثه پلاسکو ١٦ نفر از آتشنشانان خوبمان را از دست دادیم و من خجالت میکشم با وجود گذشت دوسال از واقعه پلاسکو هنوز مطالبات و قولهایی که به این خانوادهها داده شده، محقق نشده است.» نظری در همان دوره با بیان اینکه در صحبت با بعضی از این خانوادهها مطلع شده اداره کل ایثارگران شهرداری تهران، شهدای پلاسکو را تحتپوشش خود قرار نداده است، گفته بود: «همین موضوع سبب دلخوری و رنجش بعضی از خانوادهها شده است. اگر به دلیل کاستیهای قانونی، بنیاد شهید و امور ایثارگران نتواند این خانوادهها را تحتپوشش قرار دهد، از اداره ایثارگران شهرداری انتظار میرود متفاوت عمل کند.»
حالا محمد حقانی، عضو شورای شهر چهارم، هم با بیان اینکه در روزهای ابتدایی بعد از حادثه پلاسکو وعدههایی به خانواده شهدای آتشنشان پلاسکو داده شد میگوید: «بعد از حادثه تلخ پلاسکو یادم است شهردار وقت -محمدباقر قالیباف- به خانواده آتشنشانان پلاسکو قول داد که به خانوادههایی که مسکن ندارند، خانه بدهد. البته یکسری مزایای دیگر هم در نظر گرفته شد؛ دادن لفظ شهید برای ١٦ آتشنشان به عهده بنیاد شهید است. بعد از آن حادثه تلخ مقام معظم رهبری این آتشنشانها را «شهید راه خدمت» خطاب کردند و قرار شد که شهرداری مزایایی را برای خانواده این شهدا در نظر بگیرد؛ اینکه تا به امروز کاری صورت نگرفته، کار بدی است!» حقانی با بیان این نکته که همان زمان قرار بر این شد حقوقومزایای این شهدا برابر با سی سال خدمت پرداخت شود، ادامه میدهد: «تعدادی از این شهدا جوان بودند و بعضیشان سابقه ١٠-١٥ ساله داشتند به همین منظور قرار شد خدمتشان ماهی ٣٠ روز در نظر گرفته شود.»
این عضو سابق شورای شهر معتقد است که با مصوبه شورای شهر، شهرداری میتواند مشکل این خانوادهها را برطرف کند: «بودجه شهرداری را شورای شهر تصویب میکند و بر آن نظارت دارد. با تصویب شورای شهر، شهرداری میتواند به این خانوادهها کمک کند. اگر مشکل قوانین و ضوابط هم باشد از طریق شورای شهر میتوان آنها را حل کرد؛ ضمن اینکه سازمان آتشنشانی هیأتمدیره و مجمع دارد؛ مجمعی که ریاستش به عهده شهرداری تهران است و این در حالی است که سازمان آتشنشانی با قانون تجارت اداره میشود و به واسطه تصویب در هیأتمدیره کمکهایی به این عزیزان میشود.» حقانی در ادامه میگوید: «بد نیست گاهی خودمان را جای افرادی که مشکلی دارند، بگذاریم. اگر خواسته و مشکل خانواده آتشنشانان شهید برطرف شود، برای سایر آتشنشانان انگیزهای میشود تا با خیال راحت در عملیات حضور داشته باشند. جای تاسف است که گاهی به راحتی برای مدیرانی که مانند آتشنشانان هم از جان مایه نمیگذارند، مزایایی در نظر میگیریم و وقتی به این اقشار از جامعه میرسیم، یادمان میافتد دست به عصا راه برویم.»
مسیر قانونی که سه سال طول کشیده است
شهرداری بنیاد شهید را مسئول تحت پوشش قراردادن خانواده آتشنشانان پلاسکو میداند و بنیاد شهید چنین موضوعی را قبول ندارد، در اینباره یکی از مسئولان بنیاد شهید که نمیخواهد نامش در گزارش بیاید میگوید: «آتشنشانان پلاسکو «شهید راه خدمت» هستند؛ بنابراین به بنیاد شهید ارتباط ندارند، البته در بعضی مواقع محیطبانان جزو شهدا محسوب میشوند و بنیاد شهید آنها را پوشش میدهد چون آنها در مبارزه با اشرار به شهادت میرسند و مصداق همان شهید راه ایثارند.»
آییننامه تعیین مصادیق احراز شهید و ایثارگر در ٢٧ اسفند ٩٣ به پیشنهاد بنیاد شهید، وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح در دولت تصویب شد؛ آییننامهای که برای تعیین و احراز مصادیق شهید و ایثارگر، عناوین و مصادیق مختلفی را برای احراز شهادت در شرایط مختلف افراد مطرح کرده اما هیچ جایگاهی را برای احراز شهادت آتشنشانان و شغلهای مشابه در نظر نگرفته است؛ نه در قانون مصوب مجلس و نه در مقررات آییننامهای دولت و نه در بخشنامههای عنوان شهید راه خدمت. محمود میرلوحی، عضو شورای شهر پنجم میگوید که اعطای لقب شهید به ١٦ آتشنشان پلاسکو نه به عهده شورای شهر و نه شهرداری است. «بنیاد شهید این مسئولیت را به عهده دارد. واقعیت امر این است که کسانی مانند آتشنشانان باید به عنوان شهدایی که در قانون آمده است، در نظر گرفته شوند؛ البته ما در تلاشیم و پیگیریهایمان تداوم دارد اگر چه تحقق این مسأله مسیری قانونی دارد که باید طی شود و امیدواریم که بشود. محققشدن این مسأله موثر خواهد بود؛ چون آتشنشانان بدون دغدغه آینده خانوادههایشان در حوادث شجاعت به خرج داده و حاضر میشوند.» میرلوحی با اشاره به سابقهای که در بنیاد شهید داشته است، ادامه میدهد: «از گذشته همیشه تفاوت بین «شهدای راه خدمت» و «شهدای راه ایثار» وجود داشته است. اینها مباحث مفصلیاند که باید مسیرشان را طی کنند؛ البته شورای شهر و شهرداری حامی این خانوادهها هستند و تلاش میکنند که شرایط برای آنها بهبود یابد، امیدواریم دولت با شورا و شهرداری همنظر باشد و این لایحه به مجلس یا خدمت مقام معظم رهبری برود تا انشاءالله مسأله در چهارچوب حل شود.»
خانواده شهدا روبهروی شورای شهر تحصن کردند و خواستههایشان را روی بنر نوشتند تا شاید بعد از سه سال تحقق بیابد، البته نتیجه معطوف به ارایه لایحهای به مجلس و تصویب آن شده است؛ رویهای که تا به امروز سه سال زمان برده و هنوز نتیجهای که گرهای از مشکل خانواده شهدای پلاسکو باز کند، حاصل نشده است. البته سهراب گیلانی، دبیر کمیسیون شوراها و امور داخلی این رویه را خیلی سخت و پیچیده نمیداند و میگوید: «لایحه را میتوان ظرف ٢٤ساعت به کمیسیون ارایه داد و اگر اهمیت بالایی دارد، قید یک یا دوفوریت میتواند به سرعت روند رسیدگیاش بیفزاید و در کمتر از یک یا دو ماه به نتیجه برسد.» گیلانی در مورد اینکه چه کسی باید لایحه را به مجلس ارایه بدهد هم میگوید: «همان شهرداری؛ اینکه گفته میشود این موضوع خلأ قانونی دارد باید این رویه طی شود تا برطرف شود. اگر گفتهاند خلأ قانونی دارد باید به مجلس اعلام کنند تا بررسی شود؛ هم از طرف کمیسیون و هم از دفتر پژوهشهای مجلس بررسی میشود اگر خلأ قانونی اثبات شد، مشکل رفع میشود.» این عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی در مورد نامهنگاریهایی که گفته میشود طی این سه سال انجام شده هم میگوید: «حضور ذهنی ندارم». در مقابل اما میرلوحی، عضو شورای شهر معتقد است که در حال حاضر خانواده شهدای متاهل و تحت تکفل مزایایی دریافت میکنند: «بحث میان شهدای مجرد و متأهل مسالهای همیشگی است و در بنیاد شهید هم دیده میشود. در حال حاضر این مباحث در مورد ١٦ آتشنشان هم مطرح است، البته اگر منابع به اندازه کافی وجود داشته باشد میتوان همه را منتفع کرد؛ طبیعی است کسانی که متاهلاند خدمات جامعتری را دریافت میکنند. در مورد اینکه شهرداری به قولی که اول حادثه داده عمل کرده یا نه، باید بگویم به نظرم شهرداری به قولی که در قبال متاهلها داده بود، عمل کرده است.» میرلوحی در مورد اینکه گفته میشود لایحهای باید به مجلس فرستاده شود تا خواسته خانواده شهدای پلاسکو برطرف شود هم میگوید: «تفاوت در نوع خدمات است وگرنه موضوع اصلی این است که بنیاد شهید بپذیرد این خانوادهها را تحت پوشش قرار دهد و بحثی قانونی که نیاز دارد پیگیری شود. در مورد نامهنگاریها برای رسیدن این لایحه هم باید بگویم ما این لایحه را به دولت ارایه دادهایم و اقدامات بعدی را باید دولت انجام بدهد. تا جایی که به یاد دارم هم افشانی و هم حناچی پیگیر این موضوع بوده و هستند.»
مدیرعامل سازمان آتشنشانی تهران: در کمک به «شهدای راه خدمت» هیچ قانون جامعی نداریم
مهدی داوری، مدیرعامل سازمان آتشنشانی تهران از مطالبات خانوادههای شهدای پلاسکو و کارهایی که تا به امروز اجرایی شدهاند، میگوید.
*بنیاد شهید «شهدای راه خدمت» را پوشش نمیدهد. آیا طی سهسال گذشته سازمان برای این خلأ مزایایی برای خانواده شهدای پلاسکو در نظر گرفته است؟
آتشنشانان پلاسکو «شهدای راه خدمت» نامیده شدهاند، بنابراین تحتپوشش بنیاد شهید قرار نمیگیرند. طی دوسال گذشته شهردار وقت و حناچی پیگیریهایی در این زمینه داشتند، اما بنیاد شهید ضوابط خاص خودش را دارد و نمیتواند این شهدا را تحتپوشش قرار دهد. واقعیت امر این است که در کمک به «شهدای راه خدمت» هیچ قانون جامعی نداریم و تاکنون هرکاری که انجام شده براساس ضوابط سازمان و شهرداری بوده است.
آیا وعده عملی نشدهای باقی مانده است؟
یکی از خواستههای خانواده شهدای پلاسکو مسقف شدن مزار شهداست که داستانی دارد. چون برای عملی شدن این خواسته باید روال قانونی طی میشد. البته باید یادآور شد که مزار همه شهدای بهشتزهرا مسقف نیست، اگرچه ما هم معتقدیم این خواسته باید انجام شود. پیگیریها انجام شده و بهنظرم کار تمام شده چون پیمانکار برای اجرای پروژه مشخص شده است. این مسأله هیچ ارتباطی به تحصن روز سهشنبه ندارد و قبل از آن پیگیریها انجام شده بود. امکانات مالی هم تمام و کمال پرداخت شده است؛ یعنی هیچچیز پرداخت نشده باقی نمانده است. این امکانات شامل پاداش فداکاری است که سازمان پرداخت کرده. حالت اشتغال برای شهداست - حالت بازنشستگی وجود ندارد- همه مزایا را میگیرد، البته شهدایی که طبق قانون به آنها تعلق میگرفت از آن بهرهمنده هستند. یکی از موارد دیگر، کمک هزینه مسکن بود که شورا مصوب کرده بود و کامل پرداخت شده است. بیمه مسئولیت و عمر هم طبق قانون پرداخت شده است. سازمان هرساله مبلغ هنگفتی بابت بیمهها پرداخت میکند.
*آیا این درست است که بیمه مسئولیت و عمر آتشنشانان بهعنوان دیه پرداخت شده است؟
این حرفی نیست که ما در مورد آن اظهارنظر کنیم. بیمه مسئولیت مدنی پرداخت شده، اما اینکه چه عنوانی به آن تعلق میگیرد قانون مشخص میکند و این ما نیستیم که در مورد آن اظهارنظر میکنیم.
*تکلیف شهدای مجرد به چه نحو است؟
از شهدای پلاسکو چهارنفر مجرد بودند. پدرومادر یکی از این شهدا تحتتکلف بودند و طبق قانون تمام مزایا را دریافت کردند. قانون کشور میگوید این مزایا شامل حال مجردها نمیشود، البته در سازمان مصوبهای تصویب کردهایم و طبق آن کمکهزینهای هرچند وقت یکبار به خانواده شهدای مجرد صورت میگیرد، اما آنها خواهان حقوق رسمیای هستند که قانون به ما این اجازه را نمیدهد