قحطی آلترناتیو در فوتبال ایران!
کافی است به فهرست مربیانی که در چند سال اخیر در لیگ برتر مربیگری کردند، نگاه کنید، 90درصد نامها تکراری هستند و کمتر شاهد این بودیم که مربی جدیدی وارد چرخه مربیان لیگ برتری شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، شاید فقط در استقلال و پرسپولیس که فیلترهای بیشتری وجود دارد و هواداران میلیونی آنها را زیر ذرهبین دارند، شاهد حضور مربیان جدید آن هم از نوع خارجی هستیم. در تیمهای شهرستانی هر سال مربیانی جابهجا میشوند که سال قبل را در تیم دیگری تجربه کردند، حتی کار به جایی رسیده که باشگاهها وقتی دنبال مربی هستند، سراغ مربیانی میروند که در آن مقطع در تیم دیگری مشغول به کار هستند! چرا فوتبال ایران به این مرحله رسیده و آیا نمیتوان با وضع قوانین جدید جلوی چنین اتفاقات عجیبی را گرفت؟
دایره محدود مربیان لیگ
با اینکه تغییرات روی نیمکت تیمهای لیگ برتری اصلا کم نیست، اما دایره مربیان لیگ برتری را میتوان محدود دانست. بارها اتفاق افتاده یک مربی قبل از پایان فصل، با باشگاه دیگری برای فصل بعد به توافق رسیده، تا خیالش بابت یک فصل دیگر هم راحت باشد. به همین راحتی نیمکتهای لیگ برتر تکمیل میشود و نهایتا دو، سه مربی که در چرخه مربیان لیگ برتری قرار گرفتهاند، مجبور هستند در ابتدای فصل بیرون بنشینند و منتظر اخراج یکی از همکاران خود باشند! از سوی دیگر تنها شاید هر فصل فقط یک یا دو مدیر باشگاه سراغ مربیانی خارج از این چرخه بروند. آنها هم این کار را برای خودشان ریسک میدانند و نام مربیان ثابت لیگ برتری را باتجربه میگذارند. آنهایی هم که خارج از این دایره هستند، بیتجربه محسوب میشوند. نمونه این اتفاق را میتوان ورود ابراهیم صادقی به چرخه مربیان لیگ در فصل جدید دانست که با اعتماد باشگاه سایپا به نیمکت نارنجیپوشان رسید.
کربکندی: برخی مربیان حمایت میشوند!
رسول کربکندی، کارشناس فوتبال که خودش سالهاست از دایره مربیان لیگ برتری خارج شده، درباره محدودشدن چرخه مربیان در لیگ ایران میگوید: «متاسفانه فوتبال ما فقط اسم حرفهای دارد و شاهد رفتار حرفهای در آن نیستیم. اینکه میگوییم دایره مربیان محدود شده، به دلیل بیبرنامگی و بینظمی است که البته در فوتبال ما به اتفاقی عادی تبدیل شده است. یک عده به دلیل لیاقت و یک عده هم به دلیل ارتباطاتی که دارند، تیم میگیرند و مدام دنبال درآمد بیشتری هستند. به نظر میرسد همه ارکان فوتبال بسیج شدهاند تا این دست مربیان همیشه سرکار باشند. من فقط تعجب میکنم چند مربی از همین دست مربیان که الان بیرون هستند، چرا تیم نمیگیرند!»
وی همچنین میافزاید: «نباید نقش رابطه و دلالها را در این ماجرا نادیده بگیریم. آنها تعیینکننده هستند و روی تصمیمگیرندگان فوتبال هم تاثیر مستقیم میگذارند. اینکه مربیان خاصی برای تیمهای لیگ برتری انتخاب میشوند، موضوعی فراتر از بحث باشگاههاست و از ردههای بالاتر در فوتبال ایران هدایت میشود. البته نباید فراموش کنیم که در این میان مربیانی هستند که هم سالم هستند و هم خوب کار میکنند. از طرف دیگر برخی یاد گرفتهاند که با مسیرهای غیرفوتبالی جلو بروند و با حمایتی هم که میشوند، کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.» کارشناس فوتبال ایران در پاسخ به این سوال که فدراسیون و سازمان لیگ میتوانند برای جلوگیری از تکرار این اتفاق، قانونی را وضع کنند، میگوید: «در ایران دنبال چنین چارچوبها و قانونهایی نگردید. پول در بیقانونی است! همانهایی که تصمیمگیرنده هستند، خودشان از این ماجرا نفع میبرند. به نظرم نباید وقت خودتان را برای تغییر در رویه فعلی تلف کنید، چون برنامه نود هم که آمد چنین کاری کند، نابود شد! مرحوم ناصر حجازی به درستی میگفت که از حرفهایشدن فقط شماره پیراهنمان خارجی شده است!»
دو تیم بدون سرمربی و بدون گزینه!
وینکو بگوویچ و سپس عبدالله ویسی، نخستین مربیان اخراجی لیگ نوزدهم بودند. چند روزی از خالیشدن نیمکت این دو تیم میگذرد و هیچکدام هنوز نتوانستهاند مربی جدیدی را برای نیمکت خود انتخاب کنند. جالب اینجاست بین گزینههای سرمربیگری دو تیم هم مربیان جدیدی به چشم نمیخورد و آنها نیز سراغ همان گزینههای همیشگی رفتهاند. شاید اگر در سالهای اخیر مربیان بیشتری وارد چرخه لیگ میشدند و میتوانستند تجربه کسب کنند، مدیران این باشگاهها نیز دستشان برای انتخاب جانشین بگوویچ و ویسی بازتر بود.
یک مربی و چند مشتری
اتفاق عجیبتر در لیگ حرفهای ایران به جایی برمیگردد که یک مربی چند مشتری همزمان دارد. درواقع نهتنها ابتدای فصل یک مربی با چند پیشنهاد روبهرو میشود، بلکه در طول فصل هم وقتی همان مربی در باشگاهی مشغول به کار است، از تیمهای دیگر پیشنهاد همکاری دریافت میکند! این کار که یک تخلف از سوی باشگاه به حساب میآید، در ماجرای اخیر دو باشگاه لیگ برتری رخ داده و این دو باشگاه سراغ مربیانی رفتند که خودشان الان در لیگ برتر تیم دارند. اینکه شرایط بهتری جلوی پای یک مربی لیگ برتری قرار دهید، تا تیم خودش را رها کرده و به تیم شما بیاید، تا حدی باورنکردنی است.
چرا گزینه جدید نداریم؟
اعتمادنکردن به مربیان جوان و ارتباطاتی که پشتپرده بین باشگاهها، مربیان و برخی دلالها وجود دارد، باعث شده گزینههای جدید کمتری به دایره مربیان لیگ اضافه شوند. از سوی دیگر برخی مربیان هم که در این سالها در لیگ برتر مشغول به کار بودند، با محدودیتهایی مواجه هستند. بهعنوان مثال علی دایی که بعد از کنار رفتن از سایپا در فصل گذشته دیگر در تیمی سرمربیگری نکرده، تا به حال چند پیشنهاد از تیمهای شهرستانی داشته، اما ترجیح میدهد همیشه در تهران مربیگری کند! او حتی گزینه اصلی تیم گلگهر سیرجان برای جانشینی بگوویچ بود، اما پاسخ منفی داد. مربیانی مثل مجید جلالی و فیروز کریمی هم که سالها سابقه سرمربیگری در لیگ برتر را دارند، در خیلی از تیمهای فعلی لیگ حضور داشتند و شاید به همین علت بازگشت آنها کمی سخت به نظر بیاید.