x
۲۲ / مهر / ۱۳۹۸ ۱۵:۱۷

آیا قانون می‌تواند مانع ابتذال شود؟

آیا قانون می‌تواند مانع ابتذال شود؟

در این چند روز اخیر، درجه‌بندی سنی فیلم‌های سینمای ایران بحث‌های پردامنه‌ای را در رسانه‌ها به‌وجود آورده است. یعنی درست از زمانی که مخالفت تمام‌قد تقریبا تمام میهمانان این هفته برنامه هفت همزمان شد با انتشار خبر درخواست دادستانی کل کشور از دیوان عدالت اداری برای ابطال دستورالعمل رده‌بندی سنی فیلم‌های سینمایی، رسانه‌ها همزمان شروع کردند به سخن گفتن از این‌که یکی از مهمترین قوانین سال‌های اخیر در حوزه سینما در نطفه خفه شده است.

کد خبر: ۳۸۷۶۵۶
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، این البته در حالی ا‌ست که گفته می‌شود ابراز مخالفت دادستانی کل کشور نه علیه کلیت این قانون که بیشتر به‌ دلیل بندی است که مجازات سینماگران متخلف از درجه‌بندی سنی را بر عهده سازمان سینمایی گذاشته؛ که ظاهرا با اصل 36 قانون اساسی که عنوان می‌کند «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد» مغایر است.

این یعنی برخلاف آن‌چه گفته می‌شود درجه‌بندی سنی منتفی نشده و بعد از اصلاح بندهای مغایر با قانون اساسی دوباره در دستور کار قرار خواهد گرفت. اتفاقی که همزمان باعث شادمانی عده‌ای و البته ناامیدی گروهی دیگر شده است.

یک مسأله و ‌هزار معما

درجه‌بندی سنی فیلم‌ها البته نه فقط این روزها بلکه از همان ابتدا -که بعد از مدت‌ها کشمکش و کش‌وقوس اجرایی شد- جنجالی بوده است. قانونی که به‌واسطه استعداد بسیار زیادی که برای بدفهمی داشت، همزمان موافقان و مخالفانی از طیف‌های متفاوت فکری داشت. درحالی‌که برخی درجه‌بندی سنی را امکانی برای سانسور و توقیف نامیده و از آن استقبال کردند، موافقانی از جنسی دیگر هم بودند که این درجه‌بندی را کامل‌کننده ممیزی عنوان و به این دلیل از آن حمایت کردند. در میان مخالفان نیز این چنددستگی به وضوح به چشم می‌خورد.

سینماگران چه می‌گویند؟

    آیا رحمان و رحمان‌ها آثار هنری هستند؟

    انتقاداتی که درباره نوع و جنس شوخی‌های فیلم رحمان 1400 وجود داشت، لزوم درجه‌بندی سنی را در رسانه‌ها یادآوری کرد. درواقع درجه‌بندی سنی با این نگاه به‌عنوان بدیلی برای توقیف و ممیزی معرفی می‌شود و اصلا به این دلیل هم بود که بعد از پایین کشیده شدن رحمان از روی پرده گفته شد که اگر قانون درجه‌بندی سنی در سینمای ما اجرایی شده بود، این اتفاق رخ نمی‌داد. البته در این بین نظرات دیگری نیز مطرح شد و بسیاری این عقیده را ابراز کردند که برخورد با فیلم‌هایی مانند رحمان 1400 و حتی هزارپا و دیگر فیلم‌های مشابه نمی‌تواند و نباید الگویی کلی برای سینمای ایران به‌شمار آید.

    کسانی که به این نکته باور دارند می‌گویند که یک اثر هنری- فرهنگی معیارهایی دارد و رحمان و هزارپا و نظایر آنها با این معیارها سازگار نیستند. یعنی در بهترین شکل ممکن می‌شود تولید این‌گونه فیلم‌ها را یک فعالیت تجاری به‌شمار آورد، نه هنری. این گروه با مثال آوردن از تئاتر که نمایش‌های تجاری- لاله‌زاری از الگوهای اقتصادی متفاوتی در قیاس با دیگر نمایش‌های معمول تبعیت می‌کنند، می‌گویند باید این نگاه در سینما نیز کاربرد داشته باشد. یعنی این موضوع که درجه‌بندی بدیل ممیزی در مقابله با چنین فیلم‌هایی شود (و این موجب نگرانی طیف‌های مقابل شده و کل قانون را زیر سوال ببرد) چندان منطقی نیست.

    این موضوع را می‌توان در زمینه‌های مختلفی به تحلیل نشست؛ در زمینه لزوم درجه‌بندی سنی برای چنین فیلم‌هایی، اعطای سختگیرانه‌تر مجوزهای تولید و نمایش و حتی زمینه‌های مالیاتی. آیا واقعا وقتش نرسیده کار هنری را از کار تجاری با ظاهر هنر تفکیک کنیم؟!

نکته جالب این‌که درجه‌بندی سنی در میان سینماگران و به‌خصوص تهیه‌کنندگان موافقان پرشماری دارد و جالب‌تر این‌که حتی انتقادات سینماگران مخالف این قانون هم از جنس آنهایی نیست که به ترویج ممیزی و سانسور می‌اندیشند.

سیروس تسلیمی، تهیه‌کننده باسابقه  می‌گوید که «درجه‌بندی سنی فیلم‌ها به‌نفع خانواده‌هاست، البته به‌‌شرطی‌که درست‌وحسابی اجرا شود»: «دقیق اجرا نشدنش هم به این خاطر است که سینماداران حوصله درگیری با تماشاچی را ندارند و نیز این قانون یا هر چیز دیگری برای‎شان تا آن‌جا مهم است که به‌درد فروش فیلم‌شان بخورد.» به باور سیروس تسلیمی «درجه‌بندی سنی این‌جا تاکنون بیشتر نقش تبلیغی داشته، ولی در آمریکا وقتی قانونی اعلام می‌شود همه از قانون تبعیت می‌کنند و سودش را هم می‌برند».

حسین فرحبخش هم می‌گوید که موافق درجه‌بندی سنی است، البته به دلیل دیگری: «درجه‌بندی سنی فیلم‌ها از این رو که می‌تواند بهانه لازم را از دست عده‌ای دربیاورد، اتفاق مثبتی است. همیشه عده‌ای سیاسی‌کار برای دست‌یافتن به خواسته‌های سیاسی‌شان سینما را با بهانه‌هایی چون بدآموزی و… زیر سوال ‌برده‌اند و رده‌بندی سنی می‌تواند این فشارها را از سینمای ایران کم کند.»

جالب این‌که سینماگران مخالف هم به جنبه عملی طرح می‌پردازند، نه به انتقادات انتزاعی. حبیب اسماعیلی معتقد است: «با آن همه کنترل در زمان تصویب فیلمنامه، باز این همه سختگیری هنگام اکران چه معنایی دارد؟ امیدواریم با ورود سینماگران حرفه‌ای به شورای درجه‌بندی، شیوه درجه‌بندی تغییر یابد.»

یک هشدار اجتماعی!

نیره توکلی، جامعه‌شناس| درباره تقسیم‌بندی فیلم‌ها به دو طیف مبتذل و غیرمبتذل باید خیلی احتیاط کرد؛ به‌خصوص به‌ واسطه چند شوخی کوتاه خنده‌دار در فیلم‌های سینمایی ما که همه‌ آنها هم از فیلترهای گوناگونی رد می‌شود و بنابراین چندان نمی‌توان این انتقادات را که فلان فیلم مبتذل است یا نیست، جدی گرفت و از تاثیر اجتماعی آنها به هراس افتاد.

اتفاقا به نظر من سینما و به‌ویژه رسانه ملی ما در زمینه‌های دیگری رویکردهای خطرناکی را دنبال می‌کند؛ مثلا در ایرادات محتوایی پرشمارشان یا از نظر بازنمایی آدم‌های مختلف، بازنمایی زنان و مسائل و مشکلات‌شان، محتوای زن‌ستیزانه و یا مهمتر از همه در نسبت دادن موارد ناروا به اشخاص که اخیرا به‌وفور دیده می‌شود و مثلا فعالان محیط زیست در فیلم‌ها یا جاسوس هستند یا آدم‌های بد!

اما در همین حد هم اگر بخواهیم به افراد جامعه درباره مناسب بودن یا نبودن فیلم‌ها هشدار دهیم، درجه‌بندی سنی بهترین راه است که در اروپا و آمریکا هم به بهترین شکلی اعمال می‌شود و موفقیت آنها در این راه نشان می‌دهد که اگر هم ایرادی وجود دارد، در شناخت آموزشی و تربیتی مجریان این درجه‌بندی است و نه در اصل موضوع.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x