ازدواج، عهد و پیمان از روی عقل یا احساسات؟
زمان سروسامان گرفتن که رسید اطرافیان میگویند حالا وقتشه! عمر و زندگی پیر و جوان نمیشناسد و برای تکمیلکردن آن باید تا میتوانی از لحظاتی که در اختیارت گذاشته شده است، به نحو مطلوب استفاده کنی، چراکه زمان در حال سپریشدن است و برای هیچکس نمیایستد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، ازدواج یا پیوند زناشویی موعد و موقعیت خاص و در عین حال رویدادی مهم در زندگی تکتک آدمهاست و از طرفی همانطور که عمر انسان در حال گذر است، باید بهخوبی برای ثمربخشی به دیگران و بهرهبردن از این عمر محدود که در اختیار ما قرار داده شده، فرصت را غنیمت شمرد. به گفته بسیاری از دستاندرکاران علوم پزشکی و روانشناسان، روند رشد جسمی و روحی هر شخص بدون دلیل و منطق نیست و چنانچه در ادامه این روند خللی ایجاد شود، در این میان بیماری رخ داده و باید برای بازگشت سلامتی و ادامه روند رشد طبیعی اقدامات اولیه را انجام داد. سن طبیعی و معقول برای جاریشدن یک زندگی مشترک یکی از زوایای مهم این پیوند است که میتواند تبعات اجتماعی و روانی فراوانی در جامعه بههمراه داشته باشد. ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را تنظیم و بهخاطر اهمیت و تاثیری که دارد بهعنوان هنجاری پذیرفتهشده به حساب میآید.
پایه سن ازدواج
تفاوت سن ازدواج در جوامع مختلف بستگی به نوع آداب و رسوم و فرهنگ اجتماعی آنان دارد، برای نمونه در جامعه ایران سن ازدواج زنان و مردان در دورانهای مختلف معمولا بهگونهای بوده که نشان میدهد سن مرد از زن تا حدودی بیشتر است. از این رو تفاوت سن زوجین در ایران امری طبیعی به نظر میرسد. کارشناس ارشد علوم اجتماعی و مشاور خانواده به «ایرنا» گفت: در حالی در جامعه ایران این تفاوت سنی زوجین بین 2 تا 10سال است در مقابل به عقیده جامعهشناسان غربی در جوامع صنعتی، معیارها برای ازدواج و همچنین سن زوجین در حال تغییر و دگرگونی است بهنحوی که هستند افرادی که به تفاوت سنی میان زوجین با تاکید بزرگتربودن مرد از زن صحه بگذارند، اما در جامعهای که زنان دست به فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، هنری و حتی مطالعاتی و سیاسی میزنند، از نظر تحصیلات ارتقا پیدا میکنند و جایگاهها، موقعیتهایی برتر یا همسان با مردان به دست میآورند و همین باعث میشود مقوله سن برای ازدواج آنان خیلی دچار تغییر نشود یا حتی برخی مواقع برابر یا بالعکس جامعه ایران صورت گیرد. سیدمجید دهنوی تصریح کرد: برای نمونه در جامعه امروز، بسیار دیدهشده از لحاظ سنی زنانی از همسران خود بزرگتر هستند. با این حساب میتوان گفت که نظریه همسرگزینی با توجه به شرایط خاص هر جامعه میتواند تغییر یابد و در نهایت موجب طرح این پرسش میشود که آیا بزرگتربودن زنان از شوهران موجب بروز مشکلاتی میشود یا خیر؟ دهنوی افزود: نقل است هرقدر جامعه توسعهیافتهتر شود، فاصله سنی بین زوجها کمتر میشود و برعکس در جوامع سنتی یا توسعهنیافته، دلایل دیگری برای فاصله سنی زیاد زن و مرد و انتخاب دختر کمسنوسال وجود دارد. وی برای نمونه گفت: پسری 35ساله تصمیم به ازدواج گرفت. مادر به دنبال دختر مورد علاقه پسر و خانواده، راهی فامیل و همسایهها شد. پسر، هر دختری را که مادر معرفی میکرد با یک دلیل و بهانهای رد میکرد؛ یکی از آنها بزرگتر از او و دیگری تنها دوسال از او کوچکتر بود. مادر دختری را معرفی کرد که 20ساله بود و حدود 15سال از پسرش کوچکتر و به نظر پختگی مورد نظر پسر را نداشت. این مشاور خانواده افزود: وقتی از این پسر معیار انتخاب دختر مورد علاقه او را جویا شدم، اظهار داشت که دختری با حدود 25سال را بیشتر علاقه دارد، دختری که در اواسط دهه بیست باشد و از نظر ذهنی بتواند او را درک کند. این پسر 35ساله معتقد بود همسر باید تکیهگاه و پشتیبان در مراحل سخت زندگی باشد. دهنوی بیان کرد: نمونه این پسر 35ساله در اطراف ما کم نیست. پسرهایی که رقم سن خود را فراموش کردهاند و حتی اگر 40سالشان شود، باز هم بهدنبال همسری زیر 30ساله و یا کمتر هستند.
مشکلات فاصله سنی
این کارشناس علوم اجتماعی گفت: مرد 34ساله میخواهد با یک دختر 22ساله ازدواج کند، حتما با توجه به فاصله سنی که وجود دارد موانعی برای سر راه این رابطه ایجاد خواهد شد. در این ازدواج، دختر در ابتدای مسیر ورود به جامعه و خودشناسی قرار دارد، در اوج تغییر و تحولات شخصیتی است و احتمال دارد در ادامه زندگی مسیر دیگری را برای خود برگزیند. این در حالی است که پسر در دهه چهارم زندگی است، به ثبات نسبی شخصیتی رسیده. تکلیف او با زندگی مشخص است و از اینکه قرار است چه کار کند و چه مسیری را ادامه دهد، آگاه است. دهنوی با بیان اینکه نکته مهم در این رهگذر اختلاف سنی در موضوع ازدواج دختر و پسر است، اظهار داشت: چنانچه دو کودک 6 و 14ساله را در نظر بگیریم آیا میتوان تصور کرد این کودکان میتوانند همبازی خوبی برای یکدیگر باشند؟ کودک 6ساله هنوز از درک خیلی از مسائل عاجز است، توانایی استقلال در برخی امور را ندارد، نیازمند مراقبت است و خواندن و نوشتن نمیداند. اما کودک 14ساله مدرسه میرود، دنیای آن شکل دیگری است. برخی کارهای خود را مستقلا انجام میدهد. خواندن و نوشتن میداند و از این طریق وارد دنیای بزرگی شده و آگاه است. این دو با اینکه فقط هشتسال تفاوت سنی دارند اما در دو مقطع متفاوت از زندگی قرار دارند و از اینرو باید درباره سن ازدواج و مشکلات پس از آن هم همینطور دقیق بود. وی تاکید کرد: ازدواج دختر و پسری که در دو مقطع متفاوت از یکدیگر زندگی میکنند، اشتباه است، چراکه نتیجهای جز عدمتفاهم و سرعت حرکت نابرابر نخواهد داشت. هر دوطرف در چنین رابطهای آزار میبینند و احساس میکنند به قدر کافی و لازم، از طرف همسر خود درک و همراهی نمیشود.
معیار انتخاب همسر
این جامعهشناس گفت: امروزه پسرها برای انتخاب همسر بیشتر بهدنبال دختری هستند که از استقلال فکری و سطح اجتماعی بالا برخوردار باشد. دخترها هم با داشتن تحصیلات بیشتر و تربیت متفاوت نسبت به گذشته، خود را مستقل میدانند. بنابراین، ازدواج امروز دختر و پسر به نظر میرسد با تکیه به تواناییهای یکدیگر و بر اساس عقل و توانمندی است و سکان هدایت این زندگی قرار است به دستان دونفر آنان داده شود.دهنوی با بیان اینکه امروز معیارهای سنی ازدواج تفاوت زیادی با گذشته کرده است، اظهار داشت: برای نمونه دختر 25ساله در جامعه کنونی هنوز خود را در ابتدای راه زندگی و آیندهای پر از احتمالات مختلف پیشروی میبیند. بنابراین این دختران به نسبت همسالان نسلهای قبل از خود که در این سن دارای همسر و فرزند بودند، به نظر میرسد شاداب و پرانرژی هستند و با توجه به تحصیلات بیشتر و مواجهه با اجتماع و همزمان پختگی و جوانی را تجربه میکنند. این مدرس دانشگاه افزود: برای دختران در دهه سوم یا چهارم زندگی، آینده تصویری بسیار متفاوت از مادران آنان دارد. بنابراین، دختران امروزی با وجود سن بالا، همچنان شادابی، تحرک و تازگی خود را حفظ کردهاند. وی اظهار داشت: واقعیت ازدواج این است که باید این عهد و پیمان زناشویی در چارچوب مشارکت، عشق و تعامل شکل گیرد. هرگاه یکی از این عناصر جابجا، حذف یا نامتعادل شود، تعادل ازدواج به هم میخورد و رابطه آزاردهنده میشود. تلاش برای تربیتکردن یک فرد یا تغییردادن آن، بهمعنی صرف انرژی دائم برای کنترلکردن است؛ البته باید متوجه بود که هیچکس ازدواج نمیکند تا دائم مراقب همسرش باشد.