روی زخم چنین پدر و مادرهایی نمک نپاشید!
شاید شما هم داستان گم شدن زهرا دختر 21 ماهه ورامینی را در فضای مجازی شنیده باشید. دختر بچهای که وقتی به مهمانی رفته بود، از خانه میزبان برای مدت بسیار کوتاهی خارج شده و بعد از آن دیگر دیده نشده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، به تازگی والدین زهرا گفتهاند در این مدت برخی افراد در زمان تماس، آنها را سرزنش و با پرخاش و توهین، پدر و مادر را متهم به بیتوجهی به فرزندشان میکنند. تماسهایی که جز بدتر کردن حال این پدر و مادر مضطرب و پریشان، تاثیر دیگری ندارد. حجتالاسلام زائری هم در پستی به همین مسئله اعتراض کرده است. اگر یادتان باشد در زمان حادثهای که برای بنیتا پیش آمد (دختر هشت ماههای که در زمان سرقت خودرو، ربوده شد و متاسفانه در آن حادثه جان باخت) نیز شاهد چنین واکنشی از سوی برخی افراد بودیم اما چرا برخی افراد با خانوادههای مستاصل این کودکان چنین تماسهایی میگیرند و به نوعی نمک بر زخم آنها میپاشند؟
بررسی علل روانشناسانه سرزنش قربانیها
موضوع سرزنش کردن قربانیان حوادث، یکی از موضوعاتی است که محدود به فرهنگ خاصی نیست و در بسیاری از فرهنگها و جوامع دیده میشود؛ اینکه افراد بعد از وقوع حادثهای تلخ به ویژه حوادث بینفردی، شروع به سرزنش قربانی ماجرا میکنند. با توجه به شیوع این رفتار، روانشناسان به مطالعه علل احتمالی آن پرداخته و عواملی را در این بین موثر یافتهاند.
نگویید چرا والدینی بیخیال هستید؟!
افرادی که خودشان تجربه والدگری ندارند، یکی از گروههایی هستند که همان ابتدا شروع به سرزنش والدین کودکانی میکنند که چنین حوادثی برایشان روی داده است. در بسیاری از مواقع، این افراد بیتجربه، کمالگراهایی هستند که تصور روشنی از میزان مسئولیت والدین و فشاری که آنها هر روز تحمل میکنند، ندارند. سرزنش والدین و بیان اینکه اگر توان مراقبت از کودک را نداشتید، چرا بچهدار شدید، از جمله جملات غیرمنصفانهای است که این افراد ممکن است بر زبان بیاورند. در واقع این افراد به واسطه نداشتن تجربه نمیدانند که هر والدی، حتی آنها که به نظر بیعیب و نقص میآیند، در لحظاتی ممکن است با تمام تمرکز و انرژی نتوانند در کنار فرزندشان باشند یا در زمینه رعایت برخی موارد ایمنی کوتاهیهایی بکنند. تنها نکتهای که وجود دارد این است، برای غالب والدین این بیاحتیاطیها به نتایج غمباری منجر نشده و حوادث تلخی به دنبال آن نمیآید.
توان محافظت 100درصدی از کودکان را داریم؟
بسیاری از افراد فراموش میکنند ما توان کنترل همه عوامل را در زندگی نداریم و ممکن است با وجود تمام تلاشها و احتیاطها باز هم حوادث تلخی برای ما روی دهد. در واقع این افراد میخواهند با متهم کردن این والدین به خود این اطمینان را بدهند که با احتیاط کردن و توجه به برخی نکات میتوان به شکلی کامل از بروز چنین وقایعی پیشگیری کرد. اما آیا واقعا ما به عنوان والدین، توان کنترل تمامی عوامل محیطی را داریم و میتوانیم تمام مدت از فرزندانمان چنان محافظت کنیم که احتمال بروز چنین حوادثی را به صفر برسانیم؟ متاسفانه باید این واقعیت را به عنوان والد بپذیریم که با وجود تمام تلاشهایمان باز هم توان محافظت 100 درصدی از فرزندان خود را نداریم و در هر شرایطی ممکن است خطراتی در دنیای بیرون، فرزندان ما را تهدید کند.
برای دلداری دادن با آنها تماس نگیرید
اگر اطلاعات درست و دقیقی دارید با این خانوادهها یا پلیس تماس بگیرید. در غیر اینصورت از تماس پرهیز کنید و اصراری به برقراری تماس، به ویژه تماس تلفنی برای دلداری دادن نداشته باشید. همچنین از سوالپیچ کردن این افراد خودداری و تلاش کنید کنجکاوی خود را محدود کنید. در بسیاری از مواقع، خود خانوادهها نیز پاسخ روشنی برای چرایی حادثه، جزئیات آن و حتی ترتیب وقایع روی داده ندارند. سوال پیچ کردن شما، در این موارد کمکی نمی کند و تنها اضطراب آنها را افزایش میدهد.
پیشنهاد کمک کردن به چنین خانوادههایی بدهید
هرچند تماس تلفنی توصیه نمیشود اما فرستادن پیامهای همدلانه و فکر شده از طریق پیامرسانها، نامه و ... میتواند به این والدین کمک کند تا با شرایط دشوار خود بهتر کنار بیایند. اگر چنین وقایعی برای خانوادهای در نزدیکی شما روی داده، به آنها پیشنهاد کمک دهید. کمک برای انجام کارهایی که تصور میکنید به آن نیاز دارند اما به واسطه شرایط خاص خود، توان انجام آن را ندارند؛ مواردی چون آشپزی، خرید، رسیدگی به کارهای خانه یا انجام کارهای اداری و ... . در نهایت اگر بعد از شنیدن چنین اخباری مضطرب و آشفته هستید، آنقدر که کیفیت زندگی شما کاهش پیدا کرده، حتما از کمک مشاور یا روانشناس بهره بگیرید. به هم ریختن چند روزه یا چند هفتهای در نتیجه شنیدن اخباری از این دست، واکنشی منطقی نیست. پس به خاطر سلامت روان خود و البته اطرافیانتان ضروری است که موضوع را به شکلی تخصصی پیگیری کنید.