لطفا «تاج» را بغل کنید
فوتبال ایران در سطح ملی در مرحله «گذار» است؛ گذار از دو عصر عجیبوغریب که یکی را «کیروش» رقم زد و دیگری را مشخصا قرار است «ویلموتس». کیروش با آمدنش به فوتبال ایران، رنسانسی به وجود آورد که عواقبش هنوز پابرجاست؛ فارغ از اینکه آن مرد پرتغالی دستاورد فنی برای فوتبال ملی داشت یا خیر، سبکی جدید در تاکردن با «ایرانیها» از مسئولانش گرفته تا باشگاهها، رقم زد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، کیروش اگرچه ابتدا همه چیز را با رفتار حرفهای توجیه میکرد، ولی رفتهرفته نگاه «بالا به پایینش» به وضعیت فوتبال در ایران و مدیرانی که بر مسند قدرت هستند، شدت گرفت و همه به این باور رسیدند که «رئیس» اصلی او است و «رؤسای دیگر» ادایش را درمیآورند. او که از ضعف مدیران فوتبال ایران بهخوبی آگاه بود، تلاش کرد برای رسیدن به اهدافی که در سر دارد، «بدخلقی» را پیشه کند و به قول علی کفاشیان «آتشش تند» شود؛ البته کارلوس برای این مزاج تند خود نیز هزارویک دلیل داشت که میشد ریشه همه آنها را در سوءمدیریت مسئولان جست. بههرحال کار تا جایی پیش رفت که او نه دیگر دستیار ایرانی را قبول داشت و نه حاضر بود برای تماشای یکی از بازیهای لیگ برتر، وقت بگذارد و به ورزشگاه برود؛ اصلا مگر کیروش در ایران حاضر هم بود؟ این سرمربی پرتغالی طبق بندهای قراردادش، مربی پروازی قلمداد میشد و بیش از آنکه در ایران باشد، خارج از کشور بود.
با پایانیافتن عصر کیروش که دوقطبی ماندگاری هم در فوتبال ایران به وجود آورد، عصر «مارک» شروع شده؛ سرمربی بلژیکی که نه تندمزاج است و نه اینکه تا اینجا با ایرانیها زاویه پیدا کرده است. او در همان بدو ورود به ایران پذیرفته بود باید یک ایرانی در کادر فنیاش باشد و مقرر هم شده بازیهای لیگ را ببیند. از همه مهمتر اینکه از قرار معلوم پذیرفته «پروازی» نباشد و بیشتر روزهای سال را در ایران سپری کند. فصل مشترک این دو فصل فوتبالی ایران، مهدی تاج است؛ رئیس فرعی عصر کیروش و ظاهرا رئیس اصلی عصر ویلموتس. تاج که بهشدت به دلیل رفتارهای ضعیفش در قبال کیروش در منگنه قرار گرفته بود، مصمم شد با سرمربی جدیدی که برای ایران میآورد، رفتاری متفاوت داشته باشد. این تفاوت رفتار را هم تلاش کرده در قرارداد این سرمربی بلژیکی بگنجاند تا به او نشان دهد «رئیس» چه کسی است. کار تاج در این مورد یک گام رو به جلو است؛ همین که او پذیرفته قرارداد کیروش «شُل» بسته شده و دست فدراسیون را بسته نگه داشته بود، خودش یک حرکت مثبت است. تاج تلاش کرد با اصلاح اشتباهاتی که در قبال کیروش داشته، عصر مارک در فوتبال ایران را به عصری متفاوت تبدیل کند. اولین نشانههایش هم دیده شده؛ وحید هاشمیان الان مهمترین دستیار ویلموتس در کادر فنی تیم ملی است و از سوی دیگر این سرمربی بلژیکی پذیرفته بازیهای لیگ را هم از نزدیک ببیند؛ البته از اینجا به بعد است که داستان این «عصر دوم» کمی مبهم میشود. با وجود اینکه امروز هفته پنجم رقابتهای لیگ شروع میشود، ویلموتس فقط دو هفته را دیده و به عبارت دیگر از 32 بازی ممکن، دو بازی را از نزدیک تماشا کرده است؛ یکی بازی گلگهر با پارس جنوبی در سیرجان و دیگری هم دربی تهران. درباره سومین موضوع هم که هنوز ابهامات به قوت خودش باقی است؛ با وجود اینکه مهدی تاج روی این موضوع که ویلموتس سرمربی پروازی نیست، تأکید زیادی داشته است، ولی عملا ویلموتس پروازیتر از آنچه که باید از آب درآمده و بیشتر وقت خودش را بهجای ایران در کشورش سپری میکند!
البته تاج برای اینکه نشان دهد تأثیرش روی این مربی در مقایسه با کیروش، زمین تا آسمان است، شرایط عجیبی فراهم کرده که ویلموتس برای هر بازی لیگ که به ورزشگاه میرود، وسط زمین هم برود و پیش از شروع بازی، بازیکنان دو تیم را در آغوش گرفته و آنها را بغل کند؛ نمونهای نادر در دنیای حرفهای فوتبال که شاید از مهر زیاد ویلموتس نشئت گرفته یا از تأکید زیاد مهدی تاج. تصور اینکه دیگر سرمربیان تیمهای ملی مثل گرت ساوتگیت، سرمربی جوان تیم ملی انگلیس که در هفته سه یا چهار بازی لیگ برتر را از نزدیک میبیند، اگر قرار باشد برای هر بازی وسط زمین بروند و بازیکنان را بغل کنند، میتواند به اندازه مدیریت فوتبال در ایران عجیب باشد. «بینمکی» کیروش در مواجهه با بازیکنان لیگ همانقدر خاطرها را اذیت میکرد که حالا «شوری» رفتار ویلموتس در این زمینه. بهراستی چطور میشود یک سرمربی حرفهای برای نشاندادن علاقهاش به بازیکنان لیگ و فهماندن این موضوع به آنها که قرار است بازیشان را از نزدیک ببیند، وارد میدان شده و همه را بغل کند؟
در این میان به نظر میرسد کسی که به بغلکردنهای ویلموتس احتیاج شدیدتری دارد، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران است. مردی که به یک بازنشسته در فدراسیون فوتبال بیش از قبل سِمت و وظیفه میدهد تا هرکجا مربی بلژیکی قرار است برود، همراهیاش کند، باید هم بغل گرفته شود. مردی که برای نبودنهای ویلموتس در ایران و ندیدن بسیاری از بازیها از نزدیک، هشداری به او نمیدهد، باید هم بغل گرفته شود. مردی که برای بازدید ویلموتس از دیدارهای لیگ، «شو» ترتیب میدهد تا بازیکنان در آغوش سرمربی تیم ملی جا بگیرند، باید هم بغل گرفته شود. در این بین، سؤال اصلی این است که اگر پول ویلموتس را هم با همان مدیریت بحثبرانگیز در فدراسیون فوتبال ندهند یا دستکم بهموقع ندهند، باز این ویلموتس، مرد آرام و رؤیایی تاج باقی میماند؟ آیا این ویلموتس دوباره برای دیدن اندک بازیهای لیگ راغب میماند و کسی را بغل میکند؟
تجربه رفتار با کیروش هنوز آنقدر قدیمی نشده است که تبدیل به موضوعی تاریخی شود؛ کیروش هم در ابتدا یار فدراسیون بود و برای دیدن بازیهای لیگ برنامهریزی میکرد؛ اما رفتهرفته وقتی متوجه شد مسئولان فدراسیون در برآوردهکردن خواستههایش ناتوان هستند، تغییر رویه داد و تصمیم گرفت دیگر کسی را «بغل» نکند.