مقدار بیش از اندازه را به فروشنده برگردان!
عدهای برای اینکه در مقابل مهمان خود بتوانند سربلند بیرون بیایند و مهمانی رضایتبخش او را ترتیب دهند، مجبور به قرض شدهاند، چون ایرانیها در بحث مهماننوازی شهره خاص و عامند. بهتر است به این فکر کنیم که اگر امروز من این مهمانی را با یک نوع غذا و سفرهای ساده بگذرانم، روزی هم که من در منزل ایشان مهمان هستم او در مضیقه نیست که حتماً برای من غذاهای رنگارنگ تدارک ببیند
امان از خانوادههایی که ساکهای چرخدار خرید هم به کمکشان آمده بود. تا جایی که دیگر نه ساک جا داشت و نه دستشان! از دوستم پرسیدم چه خبر است؟ مهمان دارید؟ گفت: «نه؛ این خرید هفتگی ماست و همیشه کارمان همین است.» تعجب کردم و پرسیدم: «فاطمه جان! شما که دو نفر بیشتر نیستید. یعنی این همه میوه و خوراکی را در طول یک هفته شما دو نفر میخورید؟» پاسخش جالب بود. گفت: «شاید مهمان بیاید، بهتر است در منزل داشته باشم!»
با خود فکر کردم چند نفر از ما به این شکل خرید میکنیم و با طناب این شایدها به چاه اسراف میافتیم. بله! صحیح است! اسراف! تا حالا دقت کردهاید شاید همه ما درگیر این اتفاقات شدهایم و تا یک چیزی را کمی ارزانتر از حد معمول ببینیم بیشتر از نیاز خود خرید میکنیم؟ حتی به قیمت اینکه در منزل ما خراب شود.
هر روز چند دانه میوه میخریم؟
یکی از همراهان حضرت امام خمینی (ره) در پاریس تعریف میکند که روزی برای خرید میوه بیرون رفتم. امام فرموده بودند که مثلاً یک کیلو پرتقال بخرید. من که دیدم پرتقالهای خوبی است و قیمتش نیز ارزانتر است به جای یک کیلو مقدار بیشتری خرید کردم. در هنگام برگشت امام پرسیدند: «چرا بیش از اندازه هر روز میوه خریدهای؟» پاسخ دادم: «قیمت ارزانتر از روزهای دیگر بود، بیشتر خریدم.» پاسخ امام به او زیباست. امام فرموده بودند: «آن مقدار که بیش از اندازه هر روز خریدهای را به بازار ببر و به فروشنده برگردان، اگر میوه ارزانتر است، باید همه از آن استفاده کنند نه اینکه ما بیشتر استفاده کنیم» و خدمتکار هم طبق امر امام زیادی میوه را برگرداندند.
روش حضرت امام در خرید مواد غذایی این بود که دستور میدادند روزبهروز و به اندازه مصرف روزانه خرید شود. اما حالا اکثر ما میوه را کیلو کیلو خریده و در یخچالها نگه میداریم که بیشتر آن را به اجبار به خاطر خرابی باید دور ریخت. مگر مصرف میوه و خوراکی هر نفر در طول هفته چقدر است؟ با یک محاسبه سرانگشتی اگر فردی روزانه سه واحد میوه مصرف کند که این یک واحد متعارف رو به بالاست (بر اساس آماری که مرکز بهداشت اعلام میکند سهم هر نفر روزانه دو میوه است) برای هر نفر در هفت روز ۲۱ عدد میوه باید در نظر گرفت. از میوههای مختلف. فرقی هم نمیکند.
مثلاً اگر از هر میوه چهار عدد هم بگیریم و پنج مدل میوه، این کافی است برای یک هفته یک نفر، اما خرید همیشگی ما این است که بدون حساب و کتاب سه کیلو سیب، چهار کیلو زردآلو، دو کیلو آلو و... بخریم. کدامیک از ما شده که یکجا ارزانی باشد یا حراج کرده باشند، اما چون آن میوه را در خانه داریم دیگر نخریم یا به اندازه مصرفمان بخریم تا شاید این بار میوه ارزان به همسایهمان هم برسد؟ تا به حال به این فکر کردهایم؟ ما باید چیزی را که ارزان است به جای یک کیلو، سه کیلو بخریم و گندیدنش در منزل را مشاهده کنیم به این قیمت که به دست دیگران نرسد؟
آثار و تبعات منفی اسراف بیشمار است
اسراف کردن ازجمله اعمال نکوهیدهای است که علاوه بر زیانهای فردی مانند هدر رفتن پول خانواده و... زیانهای اجتماعی متعددی همچون ضایع کردن حقوق دیگران و ناعادلانه تقسیم شدن کالاهای مصرفی را نیز به دنبال دارد. اسراف به معنای زیادهروی و تجاوز از حد و اندازه است و شامل هر عملی میشود که از نظر کیفی و کمی از حد طبیعی خارج شده باشد.
پس نه تنها در خرید یا حتی در روابطمان با دیگران، بلکه در هر عمل و امری باید مراقب این کمینگاه پنهان باشیم. مصداق دیگر اسراف را میتوانیم مهمانیهایی در نظر بگیریم که بیش از اندازه مهمانی رفتن و مهمانیهای تجملاتی دادن و در سفره چندین مدل غذا آماده کردن و... است. هیچ به این فکر نمیکنیم که فردایی که قرار است مهمان طرف مقابل باشیم شاید او نتواند از عهده اینجور مهمانی برآید؟
بارها شاهد بودهایم که عدهای برای اینکه در مقابل مهمان خود بتوانند سربلند بیرون بیایند و مهمانی رضایتبخش او را ترتیب دهند، مجبور به قرض شدهاند، چون ایرانیها در بحث مهماننوازی شهره خاص و عامند. بهتر است به این فکر کنیم که اگر امروز من این مهمانی را با یک نوع غذا و سفرهای ساده بگذرانم، روزی هم که من در منزل ایشان مهمان هستم او در مضیقه نیست که حتماً برای من غذاهای رنگارنگ تدارک ببیند.
اسراف فقط در مادیات نیست. نمود آن در مادیات مشهودتر است. در نفسانیت نیز انسانها گاهی اسراف میکنند. مثلاً اسراف در صحبت کردن، اسراف در بذل و بخشش تا جایی که خانواده فرد در مضیقه بیفتد، حتی اسراف در عبادت، تا جایی که کل وقت خود را فقط برای عبادت صرف کند. هر انسانی با کمک عقل خود و عرف جامعه میتواند تشخیص دهد که اکنون از مرز اعتدال خارج شده است.
برای اسراف آسیبهای فردی فراوانی ذکر شده است. ازجمله آسیبهای جسمی، گمراهی، فقر و نابودی انسان، عذاب آخرت، غفلت از یاد خدا و... همینطور که امام علی (ع) فرمودند: «اسراف، موجب هلاکت است و میانهروی، مایه زیاد شدن ثروت.»
برای اسراف تبعات منفی اجتماعی فراوانی آورده شده است. ازجمله مهمترین آنها نابودی منابع اقتصادی است. امام علی (ع) میفرمایند: «اسراف ثروت زیاد را هم به فنا میدهد.»
در جامعهای که اسراف تبدیل به عرف شود، مانند همین خریدهای کنونی ما یا اینکه افراد آب و برق را زیادی مصرف میکنند و بگویند: «پولش را میدهیم»، خب برادر من! خواهر من! به این فکر میکنید که شاید همسایه شما الان آب و برق نداشته باشد؟ در چنین جامعهای نباید انتظار داشت که رشد اقتصادی چشمگیر شامل خانوادهها و... شود. یکی دیگر از آثار اجتماعی اسراف، اختلاف طبقاتی است. وقتی من سه کیلو میوه ارزانقیمت خرید کنم، اما خانه کناریام برای خرید، میوه پیدا نکند، این اختلاف طبقاتی چند برابر میشود.
در روایات دینی ما اسراف بهشدت مذمت شده است. لقمان به فرزندش گفت: «سه علامت برای شخص اسرافگر وجود دارد: اول اینکه میخرد آنچه برای او نیست (در شأن او نیست) و میپوشد آنچه برای او نیست (برازنده او نیست) و میخورد آنچه برای او نیست (فراخور حال او نیست). در قرآن کریم نیز همواره بر رعایت حد اعتدال تأکید شده است. آیه ۳۱ سوره اعراف را بیشک همه ما شنیدهایم: «کلوا واشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین: بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.»، اما واقعاً چقدر به آن عمل کردهایم؟ گاهی اوقات متأسفانه بعضی خصلتهای غلط و اشتباه برای ما تبدیل به عادت میشود. باید حواسمان باشد عادتهای غلط برایمان به باور تبدیل نشود؛ چراکه وقتی باور شد، تبدیل به فرهنگ نیز میشود.