۴۱۵۰ مرگ با خودکشی در ایران!
چند روز پیش که سحر خدایاری در مقابل دادگاه خودسوزی کرد، دوباره خیلیها یادشان آمد که خودکشی هم یکی از راههای فریاد است، یکی از راههای اعتراض که اتفاقا جدیترین راه است و با کسی هم شوخی ندارد.
درست مثل پایان تلخی که برای دختر آبی رقم خود. ماجرا وقتی مهمتر میشود که بدانیم نرخ خودکشی در کشور ما طی سالهای گذشته روندی افزایشی را طی کرده؛ ۵ خودکشیِ منتج به مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ایران. آن هم در شرایطی که جامعهشناسان معتقدند زنگ هشدار شاخصهای سلامت و همبستگی اجتماعی مدتی است که به صدا درآمده و همین اوضاع را وخیمتر خواهد کرد. حتی وزارت بهداشت هم از آمار ۲۴ درصدی بیماریهای روانی در ایران حرف زده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از سازندگی؛ نیمهی شهریورماه بود که مدیر برنامه پیشگیری از خودکشی دفتر سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در کارگاه بازآموزی پیشگیری از خودکشی در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه گفت: «آمار خودکشی طی سالهای ۹۴ تا ۹۷ با شیب ملایم و افزاینده مواجه بوده و تقریبا سالیانه حدود ۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت خودکشی منجر به مرگ رخ داده است». او آخرین آمار رسمی اعلام شده از طرف سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۸ را هم اعلام کرد: «میانگین ۱۰.۶ خودکشی منجر به مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت را نشان میدهد، میزان اقدام به خودکشی ۲۰ تا ۳۰ برابر میزان فوت ناشی از آن بوده و حدود ۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است». او همچنین مسمومیت با سموم، حلقآویز کردن و اسلحه گرم را از شایعترین روشهای اقدام به خودکشی منجر به فوت در جهان معرفی کرد و گفت: «مهمترین پیشگوییکننده برای اقدام به خودکشی، اقدام قبلی فرد است».
آنطور که عباسینژاد اعلام کرده، سال گذشته ۱۰۰ هزار اقدام به خودکشی در کشور ثبت شده که ۸۰ هزار مورد آن خودکشی با استفاده از دارو بوده است. نکتهی دیگر اینکه ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، لرستان، گیلان، زنجان، همدان، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی، اردبیل، خوزستان، مازندران، تهران، بوشهر، کردستان، مرکزی و چهارمحالوبختیاری به عنوان استانهای با میانگین بالاتر از میانگین کشوری فوت ناشی از خودکشی معرفی شدهاند.
۳/۵ درصد پرتاب از ارتفاع
چند روز پیش رضا جعفری، رئیس اورژانس اجتماعی دراینباره به خبرآنلاین گفت: «۶۵۹۷ مورد تماس اقدام به خودکشی در سال ۱۳۹۷ با خط تلفن اورژانس اجتماعی وجود داشته که بعد از ارزیابی تخصصی توسط کارشناسان خط، حدود ۳۵۰۰ مورد اعزام تیم اورژانس اجتماعی به محل مورد گزارش صورت گرفته است و با بهکارگیری شیوهها و تکنیکهای تخصصی مانع از اقدام خودکشی موفق شده اند. از مجموع شیوههای اقدام به خودکشی، حدود ۳/۵ درصد مربوط به پرتاب از ارتفاع است».
در شرایط» اضطرار اجتماعی» به سر میبریم
علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس علل افزایش خودکشی در جامعه را چنین تحلیل میکند: «مطالعات نشان میدهد به لحاظ سنی دو پیک خودکشی داریم؛ یکی حول و حوش ۱۶ سال و دیگری ۴۷ سال. نه تنها در کشور ما که در سایر کشورها هم این سنین بالاترین میزان خودکشی را به خود اختصاص میدهند. خوشبختانه در سن ۱۶ سال معمولا خودکشیها کامل نیست. برخلاف چیزی که به آن خودکشی موفق گفته میشود. اما در سن ۴۷ سال معمولا خودکشی کامل است و به مرگ منتج میشود».
او به عوامل مختلفی که روی خودکشی در ایران اثرگذار است، اشاره میکند: «یک دسته از عوامل روانشناختی و یک دستهی دیگر عوامل جامعهشناختی است. عوامل روانشناختی بیشتر به تیپهای شخصیتی که دچار اختلالهای شخصیتی هستند برمیگردد. مانند شخصیت دوقطبی و همچنین تیپ شخصیتی مرزی. همچنین افرادی که ناکامیهای آنی به سراغ آنها میآید، دست به خودکشی میزنند».
او به وجه جامعهشناختی هم اشاره میکند: «دورکیم یکی از جامعهشناسان کلاسیک خودکشی را امری جامعهشناختی میداند و نه روانشناختی. چندین دلیل هم میتوان برای آن ذکر کرد. یکی از عوامل مهم، نداشتن مهارتهای زندگی در افراد است. یعنی افراد نه در مدرسه و نه در دانشگاه مهارتهای دهگانهی زندگی را نمیآموزند؛ بهویژه مهارت استقلال، مواجهه با شرایط، مهارت انطباق با محیط، مسئلهیابی و حل مسئله، مهارت گفتوگو و مهارت تصمیمگیری. بنابراین به دلیل فقدان این مهارتها وقتی افراد در برابر یک مشکل کوچک یا بزرگ قرار میگیرند، با کمال تأسف روشهای تکانهای از خودشان نشان میدهند که یکی از حادترین آنها مقولهی خودکشی است».
این جامعهشناس در مورد دلایل خودکشی نوجوانها میگوید: «یکی از علل نداشتن رابطهی مناسب با والدین و فشارهایی است که والدین به آنها میآورند. یا اینکه آنها احساس میکنند والدینشان آنها را تحت فشار گذاشتهاند. مورد دوم ناکامیهای عاطفی است. عامل سوم هم به تقلید از گروه همسالان برمیگردد. در شرایطی که به لحاظ اجتماعی خانوادهی ایرانی دوران بدی را سپری میکند، این عوامل اهمیت زیادی دارند. انسجام درونی خانواده، یعنی انسجام پدر و مادر، مادر و پدر با فرزندان دچار خدشه شده و میزان گفتوگو در بین اعضای خانواده کاهش پیدا کرده و به حدود ۱۵ دقیقه در شبانهروز رسیده است».
او به دلایل خودکشی در سنین بالاتر هم اشاره میکند: «خودکشی در زنها معمولا به دلیل فشارهای خانواده بهویژه مردان خانواده است. گاهی هم به دلیل برچسبهای ناروایی است که به یک زن اطلاق میشود و همین بهانهای میشود که زنان در حالت اعتراضی به خودکشی اقدام میکنند. خودکشی در میان مردها هم در دهههای چهارم و پنجم زندگیشان چند دلیل دارد؛ مثل شکستهای اجتماعی و اقتصادی یا نرسیدن به هدفها و برنامههای زندگی. سرمایهی اجتماعی در جامعه ما طی ۱۰ سال گذشته به طور مشخص کاهش پیدا کرده و به همین نسبت اعتماد عمومی هم کمتر شده است». او به نکتهی دیگری هم اشاره میکند: «برخی از افراد که عمدتا نوجواناند، از خودکشی به عنوان نوعی فریاد و اعتراض استفاده میکنند. اما در سنین بالاتر خودکشی معمولا برای حذف فیزیکی است. در جامعهشناسی بحث انسجام و سرمایهی اجتماعی با خودکشی نسبت معکوسی دارد. هرچه در یک جامعه سرمایهی اجتماعی افراد بیشتر باشد، میزان خودکشی در آن کمتر خواهد بود. در همهی جای دنیا قاعده این است که افراد مجرد بیشتر از افراد متاهل خودکشی میکنند درحالیکه در کشور ما در سنین بالا اینطور نیست. ما در یک شرایط اضطرار اجتماعی به سر میبریم. معمولا شاخصهای اجتماعی در شرایط فعلی در جامعهی ما به سمت قرمز شدن در حرکت است؛ تداعیکنندهی شرایط بحرانی است که این مسئله میتواند خروجیهای مختلفی داشته باشد که یکی از اینها موضوع خودکشی است».
این جامعهشناس راهکارهایی هم ارائه میدهد، راهکارهایی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت؛ «در کوتاهمدت، بهترین راهکار در میان نوجوانان و جوانان، در وهلهی اول آگاهسازی خانوادهها و بعد مراکز آموزشی است، برای اینکه بتوانند ارتباط مناسبتری با بچهها برقرار کنند. چون خودکشی در میان نوجوانها بیشتر نوعی ابزار برای اعتراض است. بهترین راه، افزایش مهارت گفتوگو در میان اعضای خانواده است. راهکار میانمدت این است که نوجوانان و جوانان امکانی داشته باشند تا بتوانند هیجاناتشان را تخلیه کنند. همچنین ارتباط مناسب والدین و فرزندان اهمیت بسیاری دارد. نکتهی دیگر افزایش امید به آینده در میان نوجوانها و جوانهاست. متاسفانه میزان ناامیدی و مهاجرت شاخصهای بدی را نشان میدهد که به یک برنامهریزی میانمدت نیاز دارد. در میان بزرگسالان هم راه اصلی بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است».