قوانین دریایی و سونامی نفت کوره
تحولات بنیادین بازار انرژی جهان در گذر زمان بهطور قابلتوجهی تحتتاثیر سیاستگذاری کشورها و وضع قوانین بینالمللی قرار دارد که به عنوان عوامل تاثیرگذار و نیروی محرک بازار مورد استفاده قرار میگیرند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، یکی از روندهایی که در چشمانداز انرژی جهانی در بازه بلندمدت مشهود است، گسترش و نفوذپذیری خودروهای الکتریکی و همچنین سختگیرانه شدن استانداردهای انتشار سوخت و سولفورزدایی در حملونقل جادهای، دریایی و هوایی است.
یکی از مهمترین قوانین بینالمللی که روی الگوهای رشد تقاضای جهانی نفت در میانمدت اثرگذار خواهد بود، معرفی مقررات جدید سازمان دریایی بینالمللی (IMO) است. این سازمان که دارای 171 عضو است استانداردهای حملونقل دریایی را تنظیم میکند. براساس قوانین جدید، از ابتدای سال 2020 مقدار گوگرد در سوختهای دریایی مورد استفاده در دریاهای آزاد باید حداکثر 0.5درصد باشد، در حالی که این مقدار در حال حاضر 3.5درصد است. این مقررات با هدف کاهش تولید دیاکسید گوگرد، اکسید نیتروژن و سایر آلایندهها از کشتیها درنظر گرفته شده است. با اجرایی شدن این قوانین نیاز به سوختهای کمسولفور و شیرین بیشتر شده و این میتواند تقاضا برای نفت شیرین را افزایش دهد. موضوع فوق در حالی است که برآوردهای اولیه در سال جاری نشان میدهد که بازار در سال آینده نهتنها با کمبود عرضه نفت و جهش قیمتها مواجه نخواهد شد، بلکه بازگشت مازاد عرضه به بازار نفت بسیار محتمل خواهد بود و سمت تقاضا با ضعفهای اساسی مواجه است که این موضوع نشان از عدم درک بازار نفت از قوانین جدید است.
پیشبینی میشود رشد تقاضای فرآوردههایی همچون بنزین و گازوییل در بلندمدت با تعدیل منفی مواجه خواهد شد. این تعدیل منفی به سه دلیل رخ خواهد داد. عامل اصلی مرتبط با مقررات IMO بوده که در سال ۲۰۲۰ به اجرا درخواهد آمد. عامل دوم به بخش حملونقل جادهای مرتبط است. موضوعی که با عنوان «دیزل گیت» مطرح بوده و افزایش تعداد خودروهای برقی منجر به تعدیل منفی تقاضای بنزین و گازوییل خواهد شد. عامل سوم، کاهش سریعتر از انتظار تقاضای نفت در بخشهای دیگر نظیر کشاورزی، تجاری، تفریحی و تولید برق یعنی جاهایی که بنزین در آنجا نقش مهمی ایفا میکند نیز موجب تعدیل منفی این محصول خواهد شد. در حال حاضر عمده تقاضای نفت به منظور اهداف حملونقل همانند جادهای، هوایی، دریایی و ریلی مورداستفاده قرار میگیرد که بعدا جای خود را به تقاضای بخش پتروشیمی به دلیل توسعههای صورت پذیرفته در این بخش خواهد داد.
بیشترین عرضه نفت کشورهای غیراوپک در حال حاضر عمدتا ناشی از تولیدات نفت شیل امریکاست که در آینده نیز ادامه خواهد داشت. برزیل و کانادا دیگر کشورهایی هستند که در این رشد عرضه کشورهای غیراوپک سهم بسزایی دارند، این به آن معناست که افزایش تولیدات غیراوپک عمدتا در قاره امریکا متمرکز شده است. با افزایش تولید نفت در امریکا و کانادا، انتظار میرود صادرات نفتخام به بازارهای جهانی به طرز چشمگیری افزایش پیدا کند. در عین حال انتظار میرود واردات به ایالاتمتحده و کانادا نیز در بازه منتهی به سال 2020 افزایش یابد، چراکه اکثر پالایشگاههای امریکا قادر به تبدیل نفت خام کمکیفیت و ارزان به فرآوردههای با ارزشی چون بنزین و گازوییل هستند.
در سالهای اخیر افزایش عرضه نفت سبک شیل امریکا به بازارهای جهانی، تولید بنزین و گازوییل را دستخوش تغییراتی اساسی کرده است. در این میان نیز تغییر بنیادی دیگری نیز از ناحیه سوخت موردنیاز برای خطوط حملونقل دریایی در انتظار صنعت پالایشی جهان است و پالایشگاهها باید خود را با شرایط جدید در چند سال آینده هماهنگ کنند، چراکه ذخایر گازوییل واحدهای پالایشگاهی دنیا بهشدت کاهش خواهد یافت و در مقابل سطح موجودی بنزین تولیدی آنها روند روبه رشد را تجربه خواهد کرد.
امروزه از یک طرف به دلیل افزایش تولید نفت شیل سبک امریکا و از طرف دیگر کاهش سطح صادرات نفت سنگین از سوی کشورهایی مانند ونزوئلا و ایران موجب عدم توازن در تولید بنزین و گازوییل جهانی شده است. علاوه بر این تغییر مهم دیگری در سال 2020 در راه است که میتواند تقاضای فرآوردههای سوختی را دگرگون کند.
بهطور رایج پالایشگاهها سبد تولیدات خود را با الگوهای فصلی هماهنگ میکنند، به عنوان نمونه تولید بنزین در تابستان به دلیل ازدیاد مسافرت افزایش مییابد یا در فصل سرد به تبع افزایش تقاضا از سوی بخش گرمایشی، تولید سوختهایی برای برآورده کردن این نیاز بالا میرود. لیکن به نظر میرسد با وضع قوانین جدید IMO این شیوه تولید به چالش کشانده خواهد شد، چراکه الزامات مدنظر IMO تقاضای گازوییل را افزایش و میزان مصرف نفت کوره را کاهش خواهد داد.
بر این اساس در آستانه این تغییرات مهم، پالایشگاهها باید به دنبال سرمایهگذاری روی تجهیزاتی باشند که سولفور نفتخام را کاهش داده و افزایش تولید گازوییل را در پی داشته باشد.
براساس گزارش IEA میزان مصرف سوخت حملونقل دریایی تقریبا معادل ۵.۵ میلیون بشکه در روز است که از این میزان حدود 4 میلیون بشکه نفت کوره با گوگرد بالاست. مصرف داخلی کشتیهای ایران معادل ۶ میلیون لیتر در روز است. میزان بانکرینگ ایران نیز برابر ۶ میلیون لیتر نفت کوره و گازوییل است که نسبت گازوییل به نفت کوره یک به ۵ است. پیشبینی IMOبر این اصل استوار است که ۱۵درصد کشتیها تا سال ۲۰۲۰ اسکرابر نصب خواهند کرد. حال اگر ۸۵درصد دیگر بخواهند استاندارد جدید را رعایت کنند، گازوییل کمگوگرد به سرعت جایگزین نفت کوره پرگوگرد خواهد شد و تا چند سال که پالایشگاهها بتوانند خود را با استاندارد جدید مطابقت دهند، همچنان سهم بیش از ۵۰درصد سوخت بانکرینگ را به خود اختصاص خواهند داد.
بر این اساس مقررات جدید بازار نفت کوره ایران را بسیار محدود خواهد کرد. در حال حاضر ۹ پالایشگاه نفتی با ظرفیت خوراک حدود یکمیلیون و 800 هزار بشکه در روز به همراه پالایشگاه با ظرفیت 360 هزار بشکهای میعانات خلیجفارس وظیفه تامین سوخت و خوراک پتروشیمیها را برعهده دارند. متوسط تولید نفت کوره در کشورمان 65 میلیون لیتر در روز است. مصارف نفت کوره محدود است و در حال حاضر عمده مصرف این محصول در نیروگاهها، صنایع و سوخت کشتی (بانکرینگ) است. بر این اساس از 4 میلیون بشکه نفت کورهای که امروز در دنیا بهوسیله پالایشگاهها تولید میشود، یکباره در سال 2020 به دلیل وضع قوانین جدید خریداری نخواهد داشت و این عدد خیلی بزرگ است.
براساس آمار بینالمللی در حال حاضر پالایشگاههای دنیا بهطور میانگین ١١درصد تولیدشان نفت کوره با گوگرد بالاست درصورتیکه ایران حدودا ٢٥ تا ٣٠درصد نفت کوره با گوگرد بالا در ٩ پالایشگاه اصلی خود تولید میکند.
موضوع دیگر کاهش شدید قیمت نفت کوره در آن زمان است و اگر در سال ٢٠٢٠ قیمت نفت ایران حدود ٦٠ دلار بهازای هر بشکه باشد، نفت کوره را باید به نصف قیمت نفت بفروشد. ایران در حال حاضر بزرگترین صادرکننده نفت کوره است که در سال آینده خریداری در بازار نخواهد داشت.
بر این اساس به نظر میرسد پیش از این مسوولان ذیربط کشور باید موضوع را جدی تلقی کرده و به دنبال راهحلهای مرتفع کردن آن باشد. اولین راهحل کاهش تولید پالایشگاههای پرگوگرد و اضافه کردن واردات است، لیکن تصمیم اقتصادی و راحتی نیست. دومین راهحل ایجاد تغییرات در پالایشگاه از طریق سرمایهگذاری جهت از بین بردن گوگرد بالا در نفت کوره است که خود پروسهای حداقل 5 ساله خواهد بود. راهکار بعدی فروش نفت کوره با قیمت پایین به کشورهایی است که از نظر زیستمحیطی مانعی ندارند. راهکار آخر ذخیرهسازی و منتظر ماندن در سالهای آتی است تا بازار به تعادل برسد و مجددا درهای فروش بازگردد. قطعا در سال آینده با وضع قوانین جدید IMO درصدی از کشتیها اسکرابر را نصب خواهند کرد و بازار نفت کوره کوچک خواهد شد، لیکن به مرور احتمال بزرگ شدن بازار آن زیاد است، بنابراین تصمیمگیران بخش پالایشگاهی باید درخصوص میزان تولید نفت کوره کشور جهت عبور از سونامی عدم مصرف و فروش آن چارهای بیندیشند.