شاخه زیتون مکرون برای پوتین
در میان رهبران جهان، شاید هیچکدام به اندازه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، نگرشی متناقض درباره روسیه نداشته باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، رئیسجمهور فرانسه در کمپین انتخابات ریاستجمهوری این کشور کمتر از دیگر نامزدها حاضر به حمایت از مسکو بود. در برابر مکرون دو نامزد هوادار روسیه قرار داشتند. مارین لوپن، رهبر جبهه ملی که مورد حمایت مالی روسیه قرار داشت و ژان لوک ملانشو، سیاستمدار چپگرای تندرو، که او نیز از سیاستهای پوتین حمایت میکرد. در میان این دو، مکرون نماد اعتدال و میانهروی محسوب میشد.
از نگاه مسکو هم مکرون آخرین نامزدی بود که میتوانست در راستای منافع کرملین حرکت کند و به همین دلیل بود که هکرهای نزدیک به حکومت روسیه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری فرانسه اقدام به هک سرورهای حزب «به پیش» متعلق به مکرون کردند تا بر کمپین او اثر بگذارند.اما همهچیز بسیار امیدوارانه آغاز شد. با اینکه ولادیمیر پوتین در هفتههای اول ورود مکرون به کاخ الیزه نگرانیهایی درباره تقابل با پاریس داشت؛ اما رئیسجمهور فرانسه خیلی زود از مواضع تند خود علیه پوتین عقبنشینی کرد.مکرون در اولین دیدار خود با پوتین در ورسای در حضور رئیسجمهور روسیه به انتقاد از دو شبکه «راشا تودی» و «اسپوتنیک» پرداخت و این رسانهها را ابزار نفوذ روسیه در دیگر کشورها و پروپاگاندا خواند. با گذشت زمان، این تصویر از رئیسجمهور فرانسه محو شد و او برخلاف اصول خود ترجیح داد رابطه پاریس را با مسکو بهتر کند.
آخرین نمونه آن را در دیدار مکرون و پوتین در فرانسه شاهد بودیم. اظهارات مکرون پس از این نشست و نیز رفتار او در نشست رهبران گروه 7 در بیاریتز کاملا در تضاد با رفتارها و اظهارات پیشین او بود. مکرون در یکی از موضعگیریهای متناقض خود ابتدا روسیه را به دلیل سرکوب اخیر معترضان در مسکو مورد انتقاد قرار میدهد و از این کشور میخواهد تا به اصول اولیه دموکراسی پایبند باشند؛ اما بلافاصله پس از این اظهارات، از اروپا و روسیه میخواهد تا تنشها را کنار بگذارند.واقعیت این است که کشوری که اقدام به سرکوب شهروندان خود میکند، مناسب نیست که دوباره به اروپا بازگردد. البته در اینکه روسیه زمانی در کنار اروپا بود هم تردید وجود دارد.
سؤال جالب این است که آیا مکرون این اظهارات را آگاهانه مطرح کرده است؟در پاسخ باید گفت همانگونه که مکرون در گذشته و برخلاف اظهارات اخیر خود، گفته بود «ما روسیه را از اروپا بیرون کردیم»، واقعیت این است که روسیه با اقدامات خود کاری کرد تا از اروپا و جامعه بینالملل فاصله بگیرد. انجام مذاکره صرفا برای مذاکره و بدون تعیین چشمانداز، خطر بزرگی برای اروپا خواهد بود و به سود روسیه و منافع این کشور است. فرانسه و مکرون پیشازاین هم در راستای منافع روسیه اقدام کرده بودند و مقدمات بازگشت این کشور به میز مذاکرات با شورای اروپا را در سال جاری فراهم کردند. مکرون در جریان گفتوگوهای مرسوم خود با سفرا نیز بدون اشاره به چالشهایی که روسیه در سالهای اخیر ایجاد کرده و بدون اشاره به مسئولیت روسیه درباره این چالشها، از بهبود رابطه پاریس و مسکو استقبال کرد.
درحالحاضر اروپا در وضعیتی قرار دارد که مکرون بهعنوان مقتدرترین رهبر این قاره به شمار میآید. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، سالهای پایانی حضور خود در این سمت را سپری میکند و از قدرت و نفوذ سابق برخوردار نیست. بریتانیا هم با بحران خروج از اتحادیه اروپا دستوپنجه نرم میکند و از سوی دیگر بر سر ماجرای قتل سرگئی اسکریپال، مأمور سابق سرویس جاسوسی روسیه در بریتانیا، رابطهای سرد با مسکو دارد.از سوی دیگر آلمان و بریتانیا معذوریتهایی برای موضعگیری سختگیرانه علیه روسیه دارند. آلمان در پروژه انتقال گاز روسیه به اروپا ذینفع است و بریتانیا نیز بهشت متخلفان نزدیک به حکومت روسیه به شمار میآید و این افراد ثروت زیادی در پایتخت لندن دارند. بهاینترتیب مکرون خود را در موقعیت رهبری اتحادیه اروپا درباره مسکو قرار داده و تناقض او در مواضعش در برابر روسیه میتواند به قیمت قربانیشدن گرجستان و اوکراین تمام شود.مواضع متناقض مکرون در قبال روسیه موضوعی نیست که در دوره مکرون نمایان شده باشد. این رویکرد در دوره رؤسای جمهور سابق فرانسه هم کموبیش نمایان بود.
در میان قدرتهای اروپایی، فرانسه همواره توجه بیشتری به منافع روسیه در این قاره داشته و این رویکرد را از لیسبون تا ولادی وستوک شاهد بودیم.دراینمیان این نکته را نباید از نظر دور داشت که مکرون برای احیای قدرت فرانسه، نیاز دارد با تمام قدرتهای بینالمللی تعامل داشته باشد. شاخه زیتونی را هم که مکرون به سوی پوتین دراز کرده، باید در همین راستا تفسیر کرد. مکرون میداند که آلمان و بریتانیا در موقعیتی نیستند که بتوانند با اقتدار موضع اتحادیه اروپا در قبال روسیه را به پیش ببرند؛ بنابراین او میخواهد از این فرصت استفاده کند تا دستکم درباره روسیه، فرانسه را بهعنوان رهبر اتحادیه اروپا معرفی کند.
بااینحال به نظر نمیرسد تمایل مکرون برای بهبود رابطه با روسیه به معنی کنارگذاشتن تمام چالشهایی باشد که روسیه و اتحادیه اروپا در 20 سال اخیر با هم داشتهاند. برای بهبود رابطه میان دو طرف، روسیه نیز باید گامهایی درخورتوجه بردارد. قطعا آنچه روسیه میخواهد با آنچه منافع اتحادیه اروپا را تأمین میکند، تفاوتهایی اساسی با هم دارند.