چگونه با کالای ایرانی آشنا شدیم؟
«تا همین چند وقت پیش تولید کنندههای ایرانی روی لباسشان مارک خارجی میزدند تا فروش برود. اما این روزها نه تنها این کار را نمیکنند که با افتخار نام مارک ایرانیشان را روی لباس میزنند و فروش هم میرود. فکر نکنید این را الکی میگویم چرخی در بازار بزنید، حرفم را تأیید میکنید.»
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، این حرفها را حسین، فروشنده لباس در یکی از پاساژهای تهران میگوید. در این مرکز خرید چندین فروشگاه معروف برند ایرانی هم شعبه دارند. حسین راست میگوید حالا در خیلی از بازارچههای گوشه و کنار شهر، مغازهداران با بلندگو مشتری را به خرید کالای ایرانی تشویق میکنند و با ادبیاتی حرف میزنند که تا چند وقت پیش جملاتی شعاری به حساب میآمد.
با خریدارانی که گفتوگو میکنم تأکید میکنند در یک سال گذشته توجه ومیلشان به خرید جنس ایرانی واقعاً بیشتر شده. نمیدانم شما جزو کدام دستهاید؛ آنهایی که به خرید کالاهای ایرانی راغبتر شدهاند یا نه؟ اگر تمایل بیشتری به خرید کالای داخلی پیدا کردهاید دلایلتان چه بوده؛ افزایش کیفیت اجناس، تبلیغات بیشتر برندهای ایرانی، گران شدن کالاهای خارجی، افزایش کیفیت کالاهای داخلی یا صرفاً حمایت از کالای ایرانی و ملی؟ آیا واقعاً نقش و زمینهسازی دولت را میتوان در این رویکرد جدید فرهنگی مؤثر دانست؟
دختر جوانی را درحال خرید تی شرت و شلوار جین میبینم. میگوید: «همین من را که امروز میبینی شلوار جین ایرانی میخرم تا چند وقت پیش حاضر نبودم به جز شلوار ترک چیز دیگری بخرم. دائم توی فروشگاههای ترکی که در ایران شعبه دارند، میگشتم و خرید میکردم. اوایل راستش را بخواهید برای اینکه این مارکها خیلی گران شد به کالاهای ایرانی رو آوردم بعد که دقت کردم دیدم بعضیهایشان چقدر طراحی خوبی دارند. مثلاً چند بار از همین جا شلوار جین خریدم و فهمیدم کیفیت خوبی هم دارند. همین ترغیبم کرد که بیشتر بخرم انگار فروشندگان کالاهای ایرانی هم بدشان نیامده و مدام قیمت را زیاد میکنند. اما باید اعتراف کنم که اگر تحریمها و افزایش قیمت دلار نبود من واقعاً نگاهی هم به کالاهای ایرانی نمیکردم. برای من این طور بود که انگار جنس ایرانی را تازه کشف میکنم.»
البته او تأکید میکند که قبل از افزایش قیمتها همیشه مواد غذایی ایرانی میخریده اما درباره لباس و لوازم برقی هیچوقت نتوانسته به تولید ملی اعتماد کند: «همان طور که لباسها با طراحی و کیفیت مناسبشان اعتمادم را جلب کردند، اگر لوازم برقی و ماشین ایرانی هم کیفیت خوبی داشته باشد چرا نخرم؟ مثلاً وقتی این همه درباره پراید بد میشنوی چرا باید بخری؟ اگر دولت میخواهد کاری کند که مردم به جنس ایرانی اعتماد کنند باید کیفیت را بهتر کند.» مرد فروشنده حرفهای ما را میشنود:
«این خانم درست میگوید در یک سال اخیر خیلیها توجهشان به جنس ایرانی بویژه پوشاک ملی بیشتر شده. خیلیها که به فروشگاه ما میآیند میپرسند شما تازه کارتان را شروع کردهاید؟ وقتی میگویم ما نزدیک 10 سال است کار میکنیم باورشان نمیشود. من فکر میکنم این فقط به گران شدن کالاها ربطی ندارد. در این مدت از تولیدکننده ملی خیلی بیشتر از قبل حمایت شده و تولید کنندهها دلگرم شدهاند و جنس بهتر دست مردم میدهند. تبلیغات و کار فرهنگی هم تأثیر داشته و موجب شده کالای ایرانی بیشتر مطرح شود. تولیدکنندگان تنها انتظاری که از دولت دارند حمایت منطقی و قانونی از آنها در برابر واردات است. به نظر من این وضعیت، بهترین فرصت برای بهبود کیفیت تولید داخلی است.»
ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه پوشاک تهران هم از افزایش اقبال به تولیدات ملی، از جمله پوشاک میگوید: «دولت در این مدت حمایتش را از تولید ملی افزایش داده و زمینههایی را فراهم کرده که قبلاً وجود نداشت. مثلاً تبلیغات در زمینه تولید ملی افزایش چشمگیری داشته. شما نقش تبلیغات را دست کم نگیرید. همین افزایش تبلیغات میل مردم به کالای ملی را بالا برده. این روزها درهر تریبون و رسانهای از کالای ملی صحبت و حمایت میشود، مسألهای که قبلاً اصلاً مورد توجه نبود.»
او در زمینه پوشاک، برگزاری نمایشگاههای لباس، معرفی کالاهای برتر در رسانه و تبلیغ و سخن گفتن در تریبونهای مختلف درباره کالای ایرانی و همچنین مبارزه با کالای قاچاق خارجی را زمینهساز توجه بیشتر میداند: «البته درباره پوشاک ایرانی، افزایش قیمت ارز و گران شدن پوشاک و در کل کالای خارجی، امکان رقابت را فراهم آورد اما بیش از همه اینها بسترسازی فرهنگی موجب تمایل به پوشاک ایرانی شد. هرچند هنوز در زمینه مالیات و تأمین مواد اولیه که باید براحتی در دسترس تولیدکننده باشد فکری نشده و باید واردات مواد اولیه ارزان تر باشد. مثلاً تعرفه پارچه نباید افزایش پیدا کند یا تعرفه نخ و پارچه باید کاهش یابد تا تولیدکننده ارزانتر تولید کند چون افزایش قیمت موجب از دست رفتن مشتریهایی میشود که به تازگی جذب این بازار شدهاند.»
او تأکید میکند اوج علاقهمندی مردم به پوشاک داخلی بهمن ماه سال گذشته بود هرچند این روند از پایان سال 96 آغاز شد اما بهمن و اسفند سال گذشته به نقطه اوج خود رسید.
با این همه عدهای از شهروندان همیشه علاقهمند به خرید و حمایت از تولید ملی بودهاند مثل مرد میانسالی که در یکی از پاساژهای تهران میبینم: «نمیدانید چقدر خوشحالم که این مدت تبلیغ و توجه به جنس ایرانی بیشتر شده. نمیدانم چرا دولت تا قبل از مسأله تحریمها و این مشکلات کالای ایرانی را تبلیغ نمیکرد. مگر کالای ایرانی چه مشکلی دارد؟ همین شلوارها و لباسهایی که اینجا میبینی تا چند وقت پیش با مارک قلابی خارجی فروخته میشد. چرا؟ چون مردم به کالای ایرانی اعتماد نداشتند و کالای ایرانی را نمیشناختند. میدانی چقدر همین توجه به تولید ملی نرخ بیکاری را کم کرده؟ پسر خودم در یک کارخانه مواد غذایی کار میکرد، باورت نمیشود درحال تعطیلی بود اما همین توجهها باعث شد دوباره برگردد سرکار.»
در یک فروشگاه مواد غذایی هستم که سس، انواع شکلات و تنقلات میفروشد. هنوز در گوشهای از مغازه جنسهای خارجی هست؛ انواع سسهای ایتالیایی و شکلاتهای خارجی در بسته بندیهای پر زرق و برق. قیمت یک سس که با روغن کانولا و زیتون و سبزیجات تهیه شده 58 هزار تومان است. از فروشنده میپرسم هنوز این محصولات خریداری دارند؟ میگوید: «راستش را بخواهی خیلی نه! چون قیمتهایشان خیلی گران شده. همین سس قبلاً 29 هزار تومان بود، الان شده 58 هزار تومان. تازه نمونههای ایرانی خوبش هم آمده که حدود 9 هزار تومان است. انصافاً مزهاش هم خوب است اما میدانی ما از چیزی که ضربه میخوریم بستهبندی است. دولت اگر میخواهد مردم بیشتر کالای ایرانی بخرند باید روی صنعت بستهبندی بیشتر کار کند. مثلاً میگویند زعفران ایرانی را در اسپانیا بستهبندی میکنند و به اسم خودشان میفروشند. من خودم شاهدم که برخی شکلاتها و بیسکویتهای خارجی واقعاً کیفیت ندارند اما به خاطر ظاهر پر زرق و برقشان کلی طرفدار و مشتری دارند. بستهبندی مناسب، تبلیغات، بازاریابی و... واقعاً در فروش جنس ایرانی مؤثر است. الان خیلی از کالاهای ایرانی حتی قابلیت ورود به بازارهای جهانی را هم دارند. اگر فضای رقابت باشد مردم هم تمایل بیشتری به خرید جنس ایرانی پیدا میکنند وقتی که میبینند کالاهای ما استانداردهای بینالمللی دارد و صادر هم میشود.»
خیلیها میگویند چند سال اخیر کالاهای ایرانی را بیشتر شناختهاند. آنها میگویند در همین مدت فهمیدهاند استفاده از تولید ملی به نفعشان است؛ هم به نفع خریدار و هم فروشنده. میدانند رونق تولید ملی بیکاری را کم میکند، به اقتصاد رونق میدهد و... اما آرزو میکنند کاش این مسأله موجب نشود ما دور خودمان حصار بکشیم بلکه باید هر روز با بهرهگیری از فناوری، علم و سرمایه روز دنیا تولید داخلی را افزایش دهیم و کیفیت کالاها را بالا ببریم.