حذف صفر از پول ملی تورم را کاهش نمیدهد/ آثار مثبت روانی حذف صفر زودگذر است
هیات وزیران در جلسه چهارشنبه هفته گذشته خود، لایحه حذف چهار صفر از پول ملی و تغییر واحد پولی کشور از ریال به تومان را که پیش از این، توسط بانک مرکزی ارائه شده بود به تصویب رساند.
اگر چه این لایحه در آیندهای نزدیک باید در مجلس نیز مورد تایید و تصویب نمایندگان ملت قرار گیرد اما در همین بازه زمانی، زیر تیغ بسیاری از کارشناسان رفته است. اغلب صاحبنظران اقتصادی حذف صفر از پول ملی را در صورت تحقق برخی پیشنیازها و اصلاحات جدی اقتصادی، اثرگذار میدانند که در غیر این صورت نه تنها نمیتواند هیچگونه تاثیری بر شرایط کنونی اقتصاد کشور و نرخ تورم داشته باشد بلکه هزینهآفرینی نیز خواهد کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در همین رابطه به گفتوگو با محمود جامساز- اقتصاددان- پرداخته شده است که از نظر میگذرانید.
حذف صفر از پول نخستینبار در چه زمانی اتفاق افتاد؟
مساله حذف صفر از پول ملی هم در ایران و هم در بسیاری از کشورها، مطرح بوده و برخی کشورها آن را اجرا کردهاند. این اقدام نخستین بار در آلمان پس از جنگ جهانی دوم صورت گرفت؛ زمانی که مردم باید برای خرید یک پاکت سیگار یک گونی اسکناس حمل میکردند. پس از شکست آلمان نازی، آمریکاییها و اروپاییها در ساخت آلمان جدید نقش بسیاری داشتند. بر همین اساس، طرح مارشال در آلمان و ژاپن اجرا و به تغییر در بنیانهای اقتصادی این دو کشور منجر شد. در همان زمان هم پول جدید آلمان با حذف تمام صفرها به جریان افتاد؛ پول جدیدی که منطبق با نیاز پولی و اقتصادی آلمان بود. اقتصاد آلمان و ژاپن در چارچوب همان طرح مارشال رشد کردند و الان میبینیم که در صحنه بینالمللی ژاپن سومین قدرت اقتصادی و آلمان هم بزرگترین قدرت اروپاست.
پیشینه ریال و تومان در ایران به چه زمانی بازمیگردد؟
در ایران زمان قاجار ما تقریبا سه واحد پولی قران، تومان و شاهی را داشتیم که قران و تومان زیاد استفاده نمیشد و بیشتر باعث سردرگمی مردم میشد. اما در سال 1308 به دستور رضاشاه نام واحد پول به ریال تغییر کرد. یک تومان برابر بود با 10 ریال؛ اما در محاورات مردم ریال جایی نداشت و صحبت بیشتر از تومان بود. همین الان هم که شما ملاحظه میکنید ریال فقط در محاسبات و حسابداریها عملا استفاده میشود اما در زبان مردم همان تومان به کار برده میشود.
چگونه میتوان این سردرگمی را متوقف کرد؟
این یک دوگانگی در سیستم پولی ماست. بارها صحبت شده است که یک صفر را بردارند و ریال به تومان تبدیل شود. اما برداشتن یک صفر از جلوی پول ملی از لحاظ هزینه و آثار با برداشتن سه یا چهار صفر فرقی نمیکند؛ زیرا به هر حال باید تغییرات عمدهای در سیستمهای حسابداری و محاسباتی و تغییرات کامپیوتری و غیره ایجاد شود که البته این خیلی هزینهبر است.
آیا همانگونه که در برخی محافل اقتصادی مطرح است، حذف صفر از پول ملی میتواند در کاهش نرخ تورم اثرگذار باشد؟
اینکه میگویند حذف صفر از پول، تورم را کاهش میدهد به هیچ وجه اینگونه نیست و هیچ تاثیری بر تورم ندارد. متغیرهای اقتصادی مثل بیکاری، رشد اقتصادی، ارزش و قدرت خرید پول ملی، رکود اقتصادی و امثال آن، هیچکدام ربطی به تعداد صفرها ندارند بلکه تابع سیاستهای پولی، مالی و ارزی بانک مرکزی و دولت هستند. حذف صفر فقط ضریب تبدیل درآمد و هزینه به پول را تغییر میدهد. یعنی مثلا دریافتی کارگری یک میلیون تومان بوده است که میشود 10 میلیون ریال؛ اگر چهار صفر آن را حذف کنیم حقوق او هزار تومان میشود. یعنی ضریب درآمدی و هزینه فرق میکند. از سوی دیگر به همین میزان قیمت سایر اقلام نیز تغییر خواهد کرد.
این طرح پیش از این نیز در سطح دولتها مطرح شده بود اما به نتیجه نرسید.
بله؛ تا جایی که به یاد دارم، در سال 1372 این طرح با عنوان رفرم پولی مطرح شد اما به سرانجامی نرسید؛ یعنی کسی آن را جدی نگرفت. در زمان احمدینژاد مقداری با این مساله جدیتر برخورد شد و حتی از مردم نظرخواهی شد که نام واحد جدید پولی که صفرها از آن حذف شده است چه باشد؟ عدهای هم نظر دادند و نام پارسی انتخاب شد. اما با کنار رفتن احمدینژاد این سیاست مسکوت ماند تا اینکه در زمان آقای روحانی این مساله دوباره مطرح شد و اکنون شاهد آن هستیم که به درخواست آقای همتی این لایحه به هیات دولت رفته و در آنجا هم تصویب شده است.
آیا این لایحه هیچ مزایایی برای اقتصاد کشور ندارد؟
ممکن است باعث حفظ کارایی پول ملی شود و در آینده هم اگر بخواهند اسکناسهای جدیدی را چاپ کنند هزینههای چاپ و نشر اسکناس کاهش یابد؛ البته نه اینکه الان بخواهند تغییر بدهند زیرا در حال حاضر با توجه به این اقتصاد ضعیف، هزینههای بسیار هنگفتی بر مردم وارد میشود. در خواندن اعداد و ارقام نیز تسهیلاتی ایجاد میشود و اثر روانی کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای بیگانه نیز به وجود میآید. مثلا در حال حاضر قیمت دلار 12 هزار تومان است؛ اگر از این 12000 تومان یا 120000 ریال چهار صفر را برداریم تنها 12 تومان میماند که خواه ناخواه اثر روانی میگذارد که یک دلار 12 تومان شده است. اما در اصل قضیه فرقی نکرده است و نمیتواند باعث تقویت پول ملی شود. از سوی دیگر، تعداد زیاد صفر پول، مشکلات بسیاری را در ارقام اقتصادی، مبادلات تجاری، عملیات حسابداری و ثبت شرکتها ایجاد میکند که در صورتی که حذف شوند، این امور مقداری تسهیل میشوند و میتوانیم خیلی ملموستر و راحتتر با این ارقام خو بگیریم، آنها را بخوانیم و اشتباه نکنیم. همین الان در بانکها مردم در نوشتن حواله انتقال پول به خاطر این صفرهای بسیار زیاد، به اشتباه میافتند. حالا اگر این صفرها کم شود مسلما این اشتباهات هم کاهش مییابد.
میتوانیم بگوییم که چون مردم رقم کوچکتری را بر زبان میآورند، این اقدام میتواند تنها احساس تورم را کاهش دهد؟
ممکن است یک احساس کاذب زودگذر ایجاد کند؛ ضمن اینکه وقتی حقوق کارگری که یک میلیون تومان معادل 10 میلیون ریال میگیرد میشود 1000 تومان، آن وقت این رقم جدید در نظر او خیلی کمتر از ارزش واقعی آن است و ممکن است در هزینهکرد نیز راحتتر آن را خرج میکند. در این شرایط، گردش پول افزایش مییابد و این امر به خودی خود باعث افزایش تورم میشود. مساله دیگری که باید به آن توجه کرد این است که وقتی ما شرایط اقتصادی را بسامان کنیم و رشد اقتصادی ایجاد شود و تورم کاهش یابد، بازار پول در این شرایط، خود به خود به اقتصاد کمک و زمینه رشد اقتصادی را بیشتر فراهم میکند. بر اساس پیشبینیها در سال جاری، رشد اقتصادی ما منفی 5/4 درصد است. اگر توسعه اقتصادی را 400 میلیارد دلار با دلار هزار تومانی در نظر بگیریم و حدود چهار درصد از آن بهعنوان رشد منفی اقتصادی کم کنیم، میشود 16 میلیارد دلار؛ یعنی 16 میلیارد دلار از بین رفته و نابود شده است. یعنی 16 میلیارد دلار کالا کمتر تولید و عرضه شده است. اما مگر تقاضا کم شده است؟ خیر؛ بنابراین، تورم بالاتر میرود. ما تا ساختار اقتصادی را درست نکنیم هر چقدر از پول ملی صفر کم کنیم تاثیر کاهشی بر تورم نخواهد داشت.
لازمه تقویت ارزش پول ملی چیست؟
برای اینکه پول ملی تقویت شود، باید ابتدا تغییرات و اصلاحات بنیادینی در اقتصاد به وجود بیاوریم و با سیاستهای پولی منطقی و راستین، بر اساس الزامات علم اقتصاد، تورم و رشد نقدینگی را کنترل کنیم. مثلا در ترکیه فکر میکنم در سال 1988 یک تورم بسیار بالایی ایجاد شده بود و یک دلار برابر یک میلیون و 300 هزار لیر ترکیه شده بود. اما در سال 2003 یک دلار برابر پنج میلیون و 100 هزار لیر شد. میبینید که تورم چقدر افزایش یافته است. ترکیه شش صفر را کاهش داد اما این مسالهای نبود که آن تورم را کاهش داده باشد بلکه ترکیه اقداماتی را انجام داده و تغییرات ساختاری پولی و مالی را اجرا کرده بود که در نتیجه آنها، تورم کنترل و یک رقمی شده بود. آن زمان بود که اقدام به حذف شش صفر از پول ملی کرد. وگرنه در کشوری مانند زیمبابوه یا ونزوئلا که رکورددار حذف صفر از پول است این روند نتیجهبخش نبود. در سال 98، دولت ونزوئلا اعلام کرد که تورم یک میلیون و 800 هزار درصد بوده اما صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که در سال جاری میلادی، تورم ونزوئلا به 10 میلیون درصد میرسد که مورد بسیار وحشتناکی است. همانگونه که گفتم ونزوئلا چندین بار هم این صفرها را برداشته اما تورم آن کاهش یافته است؟ بنابراین، اینکه بخواهیم با حذف صفر، ارزش پول را بالا ببریم و تورم را کاهش دهیم، اقدامی عبث و تفکری غیرعلمی است. در دهه 60 میلادی که هلند ناگهان با استخراج گاز توانست درآمد قابل توجهی کسب کند و آن را در اقتصاد تزریق کرد، آن زمان تورم شدیدی همراه با رکود در هلند ایجاد شد و نام بیماری هلندی گرفت. تورم هلند هم در آن زمان از 100 درصد گذشته بود. در این زمان یک انضباط پولی شدیدی را به وجود آورد و توانست اول حجم نقدینگی را کنترل کند و ضمن آن چهار صفر از اسکناس حذف کرد.
در صورت حذف چهار صفر، چه بر سر مبالغ کمتر از هزار تومان میآید؟
اگر ما بخواهیم چهار صفر کم کنیم، اسکناس 10 هزار ریالی میشود یک تومان؛ اسکناس 2000 تومانی یعنی 20 هزار ریالی هم میشود دو تومان؛ اما اسکناس 500 تومانی یا 5000 ریالی چقدر میشود؟ وقتی شما سوار تاکسی میشوید راننده میگوید کرایه 1500 تومان است. حالا اگر چهار صفر از این مبلغ کسر شود، این پول باید رند و گرد شود. معمولا هم این ارقام به سمت بالا گرد میشوند چون ما نمیخواهیم دیگر سکه داشته باشیم و واحد تومان بشکند. نمیخواهیم نیم تومان داشته باشیم. 1500 تومان میشود دو تومان. ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که با توجه به اخلاق اقتصادی بدی که اکنون در بخش دولتی و خصوصی به وجود آمده این قیمتها به طرف بالا گرد نشود و قیمتها افزایش نیابد؛ در این شرایط، ضریب تبدیل هزینه و درآمد دقیقا در جهت خواست ما پیش نمیرود و الزاما این قیمتگذاریها از این ضریب تبدیل، تبعیت نمیکند و فروشندگان هم قیمت را افزایش میدهند و این به زیان افراد فرودست و صاحبان حقوقهای ثابت و کارمندان دولت و امثال آنهاست.
آیا اکنون زمان مناسبی برای حذف صفر از پول ملی است؟
در حال حاضر نقدینگی دو میلیون میلیارد تومان یعنی دو هزار میلیارد تومان شده است که حتی خواندن آن برای خیلیها مشکل است. سرانه اسکناس در ایران هم به 114 برگ رسیده که رقم بسیار بزرگی است. وقتی این رقم را با کشورهای پیشرفته مقایسه میکنید، سرانه اسکناس آنها بین 12 تا 13 برگ یعنی 1/0 سرانه کشور ماست. این مساله بسیار مهمی است و ما باید این را در نظر بگیریم که میزان سرانه اسکناس باید متناسب با ظرفیت اقتصادی کشور باشد تا آن زمان بتوانیم چهار صفر از پول حذف کنیم. ما باید بر اساس یک تفکر و اندیشه جدید که مبنای آن تغییر ساختار دولتی و نفتی اقتصاد به یک ساختار اقتصاد آزاد رقابتی است، بنیانهای اقتصادی را اصلاح کنیم.
اگر دولت قاطعانه تصمیم گرفته چهار صفر از پول ملی کسر کند، باید سیاستهای پولی و مالی را در جهت تقویت پول ملی هدایت کند و بانکها را مکلف کند که به بخش خصوصی واقعی تسهیلات یارانهای بدهند تا به افزایش رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و کاهش تورم منجر شود. پیشنهاد من این است که دولت به جای چهار صفر، سه صفر کم کند. چون ما الان کالاهایی را داریم که قیمت آنها زیر 1000 تومان است. حتی مثلا یک کبریت 100 تومان است. 100 تومان یعنی 1000 ریال و اگر سه صفر کم شود میشود یک تومان. نتیجه این میشود که ما مشکل گردکردن پول را هم نخواهیم داشت. ضمن اینکه برای اقلام زیر 1000 تومان تعریف خاصی پیدا خواهیم کرد.