بورس سوار بر «اسب امید» است
با آنکه بازار سهام همچنان بر موج خوشبینیها میراند و در حالی که سایر بازارهای موازی در رکود به سر میبرند، هرگونه خطری در مسیر این خوشبینیها میتواند بازار را از تداوم روند فعلی بازدارد.
هنوز ارقام واقعی اقتصاد محل نگرانی است. سهام تعداد کثیری از شرکتهای بورسی گران است. کسری بودجه و به ویژه افت بودجه عمرانی تداوم سودآوری برای برخی شرکتها را تهدید میکند. نقدینگی فعلی برای بازار سرمایه تهدید است با وجود ثبات تقریبی قیمتها در بازارهای خارجی، بهای کالاهای پتروشیمی در بازار داخلی به دلیل کاهش تقاضا افت دارد؛ همانطور که تقاضا برای فولاد در بورس کالا با کاهش قابل ملاحظهای روبهرو است. افزایش 4.5 برابری قیمت خوراک پتروشیمیها نیز تاثیر چندانی در قیمت تمام شده محصولات پتروشیمی ندارد. در عین حال، امکان نوسان قیمت در بازارهای موازی در صورت برهم خوردن روند خوشبینانه مذاکرات وجود دارد. این سطور بخشهایی از سخنان علیرضا کدیور، معاون سرمایهگذاری شرکت توسعه صنایع بهشهر و کارشناس بازار سرمایه است که در خصوص روند آتی سودآوری بازار سرمایه از وی پرسیدهایم. علیرضا کدیور در پاسخ به این پرسش که شاخص بازار سهام در چه مسیری حرکت خواهد کرد و اینکه اقتصاد کشور در 3 ماه پایانی سال چه مسیری را برای شاخص طراحی میکند، به ریشهیابی حرکت پر شتاب شاخص بورس پرداخته است. به گفته وی باید بدانیم که چرا بورس تا اینجا رشد کرده است؟ به عقیده کدیور، اصلیترین دلیل برای این اتفاق واقعیشدن قیمتها و جهش قیمت ارز با توجه به تورم به وجود آمده است. قیمت ارز در سالهای 90 و 91 رشد تقریبا 3برابری داشته و تعادل واقعی اقتصاد کشور به هم خورده است. در این راستا عملا قیمت واقعی کالاهای تولید داخلی با توجه به شتاب تورم مجوز افزایش یافته و سودآوری به وجود آمده برای شرکتهای بورسی از این محل به افزایش نقدینگی در بازار و رشد آن منجر شده است. روند افزایش قیمت همچنین شامل کالاهای داخلی غیر مرتبط یا کمتر مرتبط به نوسان قیمت ارز مانند لبنیات هم بوده است. در عین حال، رشد قیمت سهام به افزایش رقم شاخص و بزرگتر شدن بازار نیز منتهی شده است. اما با این وجود، قیمت اغلب سهمها در اکثر شرکتهای بورسی گران است و این باعث نمیشود که شاخص با افت مواجه شود. بحث ارزش جایگزینی، سودآوری شرکتها و اینکه این سود چقدر میارزد، در بازار سرمایه همچنان تابع متغیرهای کلان اقتصادی است. البته این پارامترها در قیاس با نرخ سود بانکی به عنوان بازده بدون ریسک، شرایط تعادلی مناسبی ندارند. بازده بدون ریسک نیز حداقل 15 درصد پایینتر از تورم کشور است. ازاین رو سپردههای بانکی در شرایط رکود سایر بازارهای سرمایهگذاری رو به بازار سهام آوردهاند. به گفته کدیور، این نبود تعادل باعث شده تا بازار پول کشور شاهد خروج سرمایهها و سپردههای بانکی باشد. در عین حال در نبود جذابیت در بازارهای موازی همچون ارز و سکه و همچنین ملک، نقدینگیها سراز بازار سهام درآورده است. بازار املاک در حال خالی شدن حباب قیمتی سالهای اخیر است. سایر بازارهایی هم که به نوعی با نوسان ارز سر و کار دارند مانند بازار خودرو همچنان با رکود مواجهاند. از این رو تنها بازار جذاب همچنان بازار سرمایه است که البته با حباب قیمت روبهرو است و قیمت اغلب سهام در این بازار غیرمنطقی است. کدیور در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده است شاخص بورس تا مرز 90 هزار واحد افزایش یافته و بازدهی بالایی را برای صاحبان سهام به ارمغان آورد، گفته است: رشد و کسب رکورد برای بازار سهام عمدتا ناشی از خوشبینی فراوان ایجاد شده به بهبود شرایط اقتصادی و بینالمللی با آمدن دولت جدید است. به گفته وی، خوشبینیهای فراوان و امید به توافقهای پیش آمده بین ایران و غرب در مذاکرات هستهای و رفع برخی مشکلات سالهای اخیر موجب رونق بازار سهام شده است. سایر بازارهای موجود نیز در رکودند گرچه در پارامترهای واقعی اقتصادی چشمانداز رشد وجود ندارد. کدیور معتقد است: تورم اگرچه از مرز 40 درصد روند رو به کاهش را در پیش دارد، اما همچنان نگرانیها وجود دارند، چراکه رکود اقتصادی که به کاهش قدرت خرید عمومی دامن زده، باعث شده شرکتها و صنایع با ظرفیتهای به مراتب کمتری کار کنند و بانکهای داخلی با توجه به شرایط موجود، همچنان در تلاش برای جذب نقدینگی بیشتر هستند، هرچند توان قانع کردن سپردهگذاران را در خود اندک میبینند. به گفته وی با این حال بورس از خوشبینی و امید موجود بهره گرفته و در فضای مثبت فعلی به ثبات و آرامش کنونی رسیده است. مهمترین عامل هم برای بازار سرمایه فعلا ثبات و آرامشی است که رقم خورده است. در این راستا هر اتفاقی که این امید را خدشهدار سازد، برای بازار سهام ریسک جدی محسوب میشود. معاون سرمایهگذاری توسعه صنایع بهشهر معتقد است: شکست در مذاکرات هستهای میتواند این امید را کمرنگتر کند، در عین حال اگر این امید از بین برود، سایر بازارهایی که در رکود هستند از رکود خارج شده و با نوسان دوباره قیمت روبهرو میشوند و نقدینگی، دوباره بازار سرمایه را به مقصد این بازارها ترک میکند. این کارشناس بازار سرمایه همچنین در خصوص اینکه در بازارهای موازی چه پیشبینی دارید و سناریوهای احتمالی دلار، بهره بانکی، سکه و مسکن تا پایان سال چیست، بحث نرخ بهره را در این میان بیشتر مورد توجه قرار داد. به گفته وی، دولت در قبال نرخ بهره اشتباه عمل کرده است و دولت باید نرخ بهره را با توجه به بالا بودن نرخ تورم افزایش میداد، نه اینکه با تصور سرازیر کردن نقدینگی از بانکها به بورس، بازار را به شرایط فعلی برساند. به عقیده کدیور، این تصور اشتباهی است که با سرازیر کردن سپردههای بانکی به بازار سهام بتوان روند سرمایهگذاری در بورس را تقویت کرد، زیرا اگر در کوتاهمدت این اتفاق به افت نرخ تورم از طریق کاهش نقدینگی کمک کند، در بلند مدت به ایجاد حباب منجر خواهد شد. وی افزود: زمانی که اغلب سهمها به قیمتهای فعلی نمیارزند، بالابودن نقدینگی در بورس به ایجاد حباب منجر شده و مانند سدی که در برابر آب تنها به ذخیره کردن آن میانجامد، سر ریز شدن و شکستن این سد سیل ویرانگری را به سوی پایین دستیها هدایت میکند. بازار ارز و سکه نیز همانطور که اشاره شد، فعلا در مواجهه با خوشبینیهای موجود در رکود است و بازار مسکن هم در حال خالی کردن حباب قیمتهای سالهای قبل است؛ اگرچه ناامید شدن از شرایط منطقهای و بینالمللی به وجود آمده در دولت جدید میتواند این شرایط را حفظ کند، اما بازار سرمایه در معرض حباب قیمت هم هست. کدیور در پاسخ به این پرسش که آیا خلق ابزارهای مالی جدید نمیتواند نگرانی بالابودن حجم نقدینگی در بازار سهام را برطرف کند؟ میگوید: اجرایی شدن ابزارهای مالی جدید زمانبر است. نقدینگی در بازار سرمایه مرتبا در حال بزرگ تر شدن است و نمیتوان سرش را با این ابزارها گرم کرد. به گفته وی، افزایش شدید نقدینگی برای بازار سهام یک تهدید است و اگر سیگنالی از بازار دیگری بیاید و بخشی از این نقدینگی را جذب کند، بازار به تعادل بهتری میرسد، از طرفی بانکها در شرایط فعلی نمیتوانند تسهیلات کافی بدهند که این امر شرایط عدم تعادل را تشدید میکند. به عقیده کدیور، در بازار سرمایهای با دلار 3000 تومانی که بخش زیادی از شرکتها شرکتهای گرانی هستند و ارزش واقعی آنها پایینتر است. باید بدانیم که سود هر سهم چه قدر میارزد؟ او درخصوص اینکه شاخص چه هدفی را تا پایان سال تعریف کرده و آغاز سال 93 با چه تعریفی از بازار سرمایه مواجه میشود بر این باور است که وضعیت فعلی نمیتواند زیاد دوام داشته باشد و تا پایان سال بازار سهام رشد به مراتب محدودتری خواهد داشت و امکان اینکه در این مدت سایر بازارها تحرکی از خود نشان بدهند هم وجود دارد. به گفته وی، به نظر میآید با توجه به تحرکات منطقهای و بینالمللی، از هفتههای آینده بازار ارز و سکه نوسان بیشتری از خود نشان دهند. در سال 93 با توجه به اینکه بودجه انقباضی است، حجم فعالیت شرکتها کاهش مییابد و اقتصاد به رکود بیشتری میرود تا نرخ تورم کاهش یابد. کدیور میگوید: شرکتها در سال 93 وضعیت بدتری خواهند داشت و قیمت محصولات و تولیدات شرکتها با افت مواجه میشود و سودآوری آنها نیز کاهش مییابد. با فرض ثبات شرایط بینالمللی و منطقهای مربوط به پرونده هستهای ایران، حجم تولیدات و نرخ فروش تولیدات داخلی افت میکند. البته این شرایط تاثیرات منفی خود را بر شاخص بازار سرمایه نیز نشان خواهد داد. کدیور همچنین در رابطه با خلأهای کنونی بازار برای تحقق اهداف دولت در بازار سرمایه و راهکارهایی که برای جبران این کمبودها وجود دارد، میگوید: بورس رشد خودش را کرده و دولت باید بیش از هر چیز به ثبات واقعی در اقتصاد بیندیشد، نه ثبات ناشی از امید. تصمیمگیریهای کلان به ثبات متغیرهای اقتصادی نیز میانجامد که برجسته ترین نمود آن را میتوان در ثبات نرخ ارز در آینده به قضاوت نشست. هنوز به لحاظ اقتصادی اثر امیدبخشی از تحرکات اقتصادی نمیبینیم. به گفته کدیور، بودجه سال جاری را دولت کنونی تدوین نکرده، لذا باید به کارآیی بودجه در سال آینده امیدوار ماند، چرا که سال آینده درکنار متغیرهای اقتصادی، بازار سرمایه باید کارکردهای واقعی خود را بیابد. به گفته وی، تامین مالی شرکتها کارکرد واقعی بازار سهام است؛ اتفاقی که چیزی از آنرا در این روزها شاهد نیستیم و تنها سفته بازی در برخی سهمها پدید آمده که حاصلی برای شرکتها ندارد. البته انتظار نداریم که همه چیز یک شبه اصلاح شود، اما، دولت باید سیاستهای اعلام شده را بتواند عملی کند. به گفته کدیور، سازگاری، ثبات بخشی و پرهیز از حرکات زیگزاگی در اقتصاد باید محور سیاست سازی دولت در عرصه اقتصادی باشد و فعلا همه چیز بر اسب امید سوار است. در سیاستگذاریهای پولی و مالی نیز هنوز سیاست خوبی مشاهده نشده است. وی همچنین در خصوص اثربخشی تصمیمات در بخشهای تولیدی در مقایسه با بخشهای خدماتی و نتایج آن در روند بازار سرمایه نیز میگوید: اگر منظور از شرکتهای خدماتی، شرکتهای پیمانکاری باشد، باید بگویم شرایط خوبی در انتظار آنها نیست. سیاست انقباضی و افت بودجه عمرانی شرایط کار را برای آنها به مراتب سختتر میکند. حتی اگر شرکتهای تولیدی بتوانند کالاهای خود را صادر کنند، این شرکتها بعضا دچار مشکل خواهند بود. کدیور در پایان با اشاره به اینکه محصولات پتروشیمی را نیز نمیتوان از قیمتهای منطقهای گرانتر فروخت، اعلام کرد: در این بخش نیز کیفیت محصولات داخلی با محصولات منطقهای تفاوت چندانی ندارد و در عین حال افزایش هزینههای خوراک بر حضور و رقابتپذیری تولیدات داخلی در مقایسه با محصولات منطقهای تاثیری ندارد.