چرا برخی از کودکان لکنت زبان میگیرند؟
در کنار تاثیر رویدادهای فیزیولوژیکی گاهی تاثیرات محیط باعث لکنت زبان کودکان میشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، کودکان در حالت طبیعی در چهارماهگی با بیان برخی از حروف مانند (ب ب ب ب) و یا (دددد) به اطرافیان خود نشان میدهند که توانایی سخن گفتن را دارند، بعد از آن در حدود ۶ ماهگی به طور طبیعی کودکان لب به سخن گفتن کنند.
در این سن کودکان کلمات تک کلمهای مثل بابا و یا مامان را بر زبان میآورند که برای همه والدین بسیار شیرین و دلپذیر است، در کنار این شیرینی با لب به سخن گشودن کودک میتوان به سلامت مغز کودک ویا حتی به ضریب هوشی وی اطمینان پیدا کرد، اما خیلی از کودکان یا دیر به سخن می آیند و یا با لکنت سخن میگویند که این موضوع میتواند دلایل خاص خود را داشته باشد.
در بسیاری از موارد لکنت زبان به پدیدههای فیزیولوژیکی مثل سلامت مادر در دوران بارداری و یا عدم سلامت وی در این دوره میتواند مرتبط باشد، شرایط روحی و روانی مادر نیز بر جنین تأثیر گذار میباشد، مثلاً مادرانی که در دوران بارداری دورانی از افسردگی را سپری نموده ویا در سنین بالا باردار میشوند و یا از نظر روانی شرایط مطلوبی نداشته وهمچنین مادرانی که به مواد دخانی و مشروبات الکلی و یا داروهای غیر مجاز و مواد مخدر اعتیاد دارند، این احتمال به جنین خود آسیب برسانند بسیار بالا خواهد بود.
اما خیلی از کودکان دوران جنینی خود را در بهترین شرایط سپری میکنند، یعنی در رحم مادری رشد میکنند که از هر لحاظ سالم بوده وبه هیچ نوع داروی غیر مجاز ویا مواد مخدری نیز اعتیاد ندارند، این کودکان بعد از تولد معمولاً روند رو به رشد خود را به صورت طبیعی سپری میکنند، یعنی به موقع لب به سخن گشودن نموده و به موقع از نظر حرکتی انتظارات اطرافیان را برآورده میکنند.
در برخی موارد کودکان تحت تأثیر محیط قرار گرفته و در سنین مختلف از نظر کلامی دچار آسیب میگردند.این کودکان هرچند در گذشته به موقع لب به زبان گشودن نموده ویا به موقع از نظر حرکتی رشد کرده اند، اما در شرایطی مثل حاکم بودن جو ناسالام ارتباطی بر خانواده از نظر کلامی دچار آسیب میگردند.
رضا در ۱۰ سالگی در حالی که والدین وی از گذشتههای دور عاشق همدیگر بوده و روابط خوبی با یکدیگر داشته به یکباره جو خانه را متشنج و آشفته دید، این جو آشفته از نظر روانی تأثیر بسیار بدی را بر وی گذاشته و باعث استرس شدید رضا می شده است.
رضا از اینکه پدر و مادرش هر از گاهی به بهانههای مختلف با یکدیگر به دعوا و بگو مگو میپرداختند بی نهایت ناراحت بوده و دچار استرس شدید می شده است، رضا بعد از آشفتگی روابط والدین از اینکه آنها مبادا روزی بخواهند از یکدیگر جدا شوند دچار استرس شده و این موضوع باعث شد تا برخلاف انتظار اطرافیان وی دچار لکنت زبان گردد.
چون والدین و اطرافیان رضا از افراد کم سواد و کم اطلاعی بودند کمتر کسی میتوانست متوجه استرس وی به عنوان دلیل لکنت این پسر شود، والدین درحالی که مراحلی از سردرگمی را سپری میکردند، آماده مراجعه به یک گفتار درمانگر بوده که برحسب اتفاق به مرکز مشاوره آرامش مراجعه کرده و موضوع را با روانشناس کودک در میان گذاشته اند، روانشناس موضوع را به استرس کودک مرتبط دانسته و در یک آزمون شخصیت کودک با ترسیم نقاشی پی به مشکل اصلی کودک برده و خانواده درمانی را در پیش گرفت.
با خانواده درمانی و کاهش استرس در خانواده و همچنین اعتماد بنفس دادن کودک استرس رضا در مدت کمتر از دو ماه تا اندازه چشمگیری کاهش پیدا کرد و بعد از حدود سه ماه ۹۵ درصد مشکل رضا حل شد. و خانواده رضا نیز متوجه شدند که کودکشان مشکل مغزی ویا فیزیولوژیکی ندارد.
استرس باعث ترشح هورمونهای آزار دهنده در بدن همه افراد میگردد، و به احتمال چون کودکان رویدادها را به صورت زشت ویا زیبا و به عبارتی سیاه و سفید میبینند، یعنی در حالت خوشحالی خود را خوشبختترین افراد دنیا و در حالت درصد اندکی از غم خود را بدبختترین فرد دنیا میبینند، به شدت تحت تأثیر محرکهای بیرونی دچار تحولات درونی میشوند.
بنابراین اگر جو خانواده مناسب و روابط مناسبی بین والدین حاکم باشد، کودک از این شرایط نهایت لذت را برده و رو به جلو میگردد، و اگر نه یعنی جو برعکس این قضیه در خانواده باشد باعث آزار کودک و آسیبهای روانتنی مثل لکنت کودک خواهد شد.
بسیاری از والدین از سبکهای فرزند پروری نامناسبی مثل سبکهای دیکتاتوری و تنبیهات شدید بدنی و غیر بدنی استفاده مینمایند که خود اثرات مخرب فراوانی بر کودکان و حتی نوجوانان خواهد داشت. خیلی از والدین در میان اقوام و جمع بویژه جمع دوستان به دلایلی و بهانههای مختلف به تخریب و سرکوب کودک خود کرده و با این ترتیب اعتماد بنفس کودک خود را زیر سوال میبرند.
در چنین وضعیتی افزایش اعتماد بنفس کودک نیز کمک فراوانی به وی مینماید، رفتارهایی مثل تعریف و تمجیدهای به موقع از کودک مخصوصاً در جمع، یادآوری موفقیتهای کودک، دادن تکالیف متناسب با تواناییهای کودک و همچنین افزایش عزت نفس کودک در سلامت روان وی و رو به جلو بودنش تأثیر گذار خواهند بود.