افسوس! خاکی که سالانه یک درصد بیابان میشود
بیابانزایی یکی از مهمترین معضلات زیستمحیطی کشور است که در خلال سالهای اخیر بهدلیل فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی به ابعاد نگرانکنندهای رسیده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، ایران ۱.۲درصد از خشکیهای جهان و ۳.۰۸درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است. حدود ۶۱درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که ۳.۱ برابر درصد جهانی (۱۹.۶درصد) است. اگرچه ۳۲.۵میلیون هکتار از اراضی کشور در وضعیت بیابانی قرار دارد، اما در تقسیمبندیهای اکوسیستمی، ۴۳.۷میلیون هکتار آن در زمره اکوسیستم بیابانی است. حدود ۲۰میلیون هکتار از اکوسیستم بیابان تحتتاثیر فرسایش بادی است. از این سطح ۶.۴میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی قرار دارد که در ۱۸۲ منطقه، ۹۷ شهرستان و ۱۸ استان کشور پراکنده است.
20درصد مساحت کشور اراضی بیابانی
چنین شرایطی باعث شده که بیش از ۲۰درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل دهند. در حال حاضر سرانه بیابان در کشور ۰.۵ هکتار است، در حالی که سرانه جهانی آن ۰.۲۲ هکتار است. در مناطق خشک و فراخشک ایران با توجه به شرایط اقلیمی همچنین عوامل انسانی از قبیل افزایش جمعیت، چرای مفرط، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، آلودگی آبهای زیرزمینی از طریق پسابهای صنعتی، شهری و کشاورزی، تغییر کاربری اراضی و مدیریت نامناسب مراتع و مدیریت غیراصولی اراضی کشاورزی، پدیده بیابانزایی رشد فزایندهای دارد. براساس کتاب «تحولات جمعیت در ایران» یکی از اهداف سیاستهای کلی جمعیت، بازتوزیع فضایی و جغرافیایی جمعیت، متناسب با ظرفیت زیستی با تاکید بر تامین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیتی است. براساس آمار و اطلاعات موجود، وضعیت شرایط اقلیمی در ایران نهتنها شرایط مناسبی ندارد بلکه در برخی از زمینهها از جمله منابع آبی و میزان استفاده از منابع طبیعی، در شرایط بحرانی قرار گرفته است. توجه به استفاده بهینه از منابع و پیشگیری از استفاده از بیرویه این منابع بایستی در لیست اولویتهای برنامه توسعه سیاستهای جمعیتی قرار گیرند.
نرخ بیابانزایی در ایران حدود یکدرصد
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با بیان اینکه نرخ بیابانزایی در ایران حدود یکدرصد اعلام شده است، گفت این رقم یعنی سالانه یکدرصد از خاک سرزمین از حیز انتفاع خارج میشود. محمد درویش همزمان با روز جهانی مبارزه با بیابانزایی در گفتوگو با «پانا» با اشاره به نشانههای بیابانزایی در ایران اظهار کرد: بیابانزایی مفهوم گستردهای را شامل میشود و همه مولفههایی که به تخریب سرزمین منجر میشود و باعث کاهش کارایی سرزمین میشود در شمار تعریف بیابانزایی قرار میگیرد. بنابراین اگر در کشور ما جنگلهای زاگرس، جنگلهای هیرکانی و ارسباران تخریب میشود و تغییر کاربری صورت میگیرد، اگر سیلها افزایش مییابد و حجم فرسایش خاک رو به افزایش است و حاصلخیزی زمینها کم میشود و نشست زمین رخ میدهد و فروچالهها هویدا میشود و تنوع زیستی کاهش پیدا میکند، نشانههایی از بیابانزایی در کشور هستند. از سال 1335 تا امروز طبق آمارهایی که معاونت توسعه روستایی نهاد ریاستجمهوری ارائه داده است حدود 40هزار روستا از سکنه خالی شده است.
شدت بیابانزایی در ایران
عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با تأکید بر اینکه بیابانزایی فقط به مفهوم پیشروی ناهمواریهای ماسهای یا شنی، گفت: حدود 40هزار روستا در کشور متروکه شده و همه اهالی روستا، محل زندگی خود را ترک کردهاند؛ این مساله نشاندهنده شدت بیابانزایی در ایران است. این کنشگر محیط زیست در پاسخ به این سوال که ترک روستاها در چه استانهایی صورت گرفته است، توضیح داد: این اتفاق در همه استانهای کشور صورت گرفته و از سال 1335 تا امروز طبق آمارهایی که معاونت توسعه روستایی نهاد ریاستجمهوری ارائه داده است حدود 40هزار روستا از سکنه خالی شده است. مدیرکل سابق دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه با اشاره به اقدامات دستگاههای متولی برای مبارزه با بیابانزایی گفت: اصولا باید پرسید که دستگاهی وجود دارد که در این زمینه کوتاهی نکند و وظایف خود را به درستی انجام بدهد و جلوی روند بیابانزایی را بگیرد؟ باید با کمال تاسف گفت حتی یک دستگاه وجود ندارد. متاسفانه همه دستگاههای مربوط و غیرمربوط مشغول تخریب سرزمین و افزایش بیابانزایی هستند. این کارشناس محیط زیست همچنین به لزوم افزایش آگاهی مردم اشاره کرد و گفت: تا زمانی که جامعه به آن حد از دانایی و مطالبهگری نرسیده باشد و اقدامات افرادی که به هر قیمتی سد میسازند و جاده میزنند مثبت بدانند، این روند ادامه دارد. ما باید دریابیم برای اینکه بیابانزایی مهار شود به جای اینکه به سمت خامفروشی برویم باید به سمت تولید ثانویه و تقویت نیروهای انسانی برویم. باید اقتصادی را تعریف کنیم که وابستگی معیشتی آن به منابع آب و خاک در کمترین حد خودش باشد. اگر چنین اقتصادی تعریف نشود اصلا دورنمای امیدبخشی برای کاهش شتاب بیابانزایی نمیتوان تصور کرد.
یک متخصص بیایانزدایی با تاکید بر گستردگی مفهوم و مصادیق بیابانزایی و با بیان اینکه کاهش کمیت و کیفیت آب از مصداقهای بیابانزایی است، گفت: علاوه بر اراضی کشاورزی و جنگل و مراتع، منابع آبی نیز دچار بیابانزایی میشوند. به این معنا که هرگونه برداشت بیش از حد از منابع آب سطحی و زیرزمینی، آلودگی آبهای سطحی و تداخل آب شور و شیرین همگی جزو مصادیق بیابانزایی است. بنابراین در یک تعریف دقیقتر میتوان گفت از دست دادن هر منبع طبیعی از جمله آب در دایره مفهوم بیابانزایی قرار میگیرد. به گفته علیمحمد طهماسبی بیرگانی حتی تبدیل اراضی کشاورزی به اراضی مسکونی - که بالاترین نرخ آن مربوط به استان تهران است - هم جزو مصادیق بیابانزایی است که از آن به بیابانزایی تکنوژنیکی یاد میشود که ناشی از توسعه صنعت و مناطق مسکونی است بهطوری که در نتیجه این روال باغات و اراضی کشاورزی به ساختمان تبدیل شده است. وی در ادامه با بیان اینکه تخریب جنگلها و مراتع از دیگر مصادیق بارز بیابانزایی است به وضعیت نامناسب جنگلهای زاگرس اشاره و تاکید کرد: متاسفانه در دو دهه گذشته از جنگلهای زاگرس که منبع اصلی تأمین آب مورد نیاز کشور است، غفلت شده است و شاهدیم که بهرهبرداری شدید، قطع درختان، چرای زیراشکوب باعث کاهش توان تولید این مناطق شده است که قطعا از مصادیق روشن بیابانزایی بهشمار میرود.
نبود سیستم پایش و هشدار بیابانزایی
وی در پاسخ به این پرسش که آیا امکان رصد و پایش وسعت بیابانزایی در کشور وجود دارد؟ با تاکید بر اینکه مدلهای بسیاری در دنیا برای ارزیابی شرایط بیابانزایی وجود دارد، گفت: حتی روشی در ایران برای پایش این موضوع ابداع شده است. با کمک اینها میتوان علاوه بر شناسایی وضعیت موجود هر یک از مناطق به لحاظ بیابانزایی، میزان استعداد بالقوه مناطق را برای بیابانیشدن تعیین کرد. پایاننامهها و رسالههایی در کشور در این زمینه تهیه شده است اما برای ارائه اطلاعات دقیق باید این پایشها بهطور مستمر ادامه یابد و به یک پروژه تحقیقاتی منفرد آن هم برای یک منطقه محدود خلاصه نشود و باید بهطور مرتب و مستمر، بیابانزایی را در کشور رصد کنیم تا بتوانیم به لحاظ کمّی در این مورد اظهارنظر کنیم. ضعف کشور ما در حوزه بیابانزایی نداشتن سیستم پایش و هشدار است. ایسنا نوشت؛ وی همچنین ضمن انتقاد از بیتوجهیها به موضوع مقابله با بیابانزایی تصریح کرد: در دهه ۷۵ که به کنوانسیون مقابله با بیابانزایی پیوستیم تا سال ۸۰ فعالیتهای کشور ما در حوزه بیابانزایی عمیقتر از سالهای بعد از آن بود به طوری که در همان مدت کوتاه برنامه ملی مقابله با بیابانزایی تدوین شد و به تصویب کنوانسیون رسید اما متاسفانه بهتدریج از حساسیت موضوع مقابله با بیابانزایی در کشور ما کاسته شد این درحالیست که در دهههای اخیر وضعیت کشور به لحاظ بیابانزایی وخیمتر از دهه ۷۰ شده است. در شرایط حاضر هم شاهدیم که در برخی کشورها کنوانسیون مقابله با بیابانزایی توسط معاون وزیر پیگیری میشود اما در کشور ما به یک دفتر بیابان با دو کارشناس در سازمان جنگلها محدود شده است.
گردوغبار پایان خط بیابانزایی
طهماسبی بیرگانی که مسئولیت ستاد ملی مقابله با گردوغبار را نیز برعهده دارد، در پایان تاکید کرد: بیابانزایی به شکلهای مختلف ظهور و بروز پیدا میکند. یکی از مهمترین عوارض آن وقوع پدیده گردوغبار و فرسایش بادی است. از بین رفتن پوشش گیاهی و رطوبت خاک، جلوگیری از ورود آب به دشتها از طریق احداث سدها و آببندها منجر به بیابانزایی و در نتیجه خیزش گردوغبار میشود.