پروانه و لباس غواصی؛ داستان مردی که ارادهای آهنین داشت
اگر اهل مطالعه باشید احتمالا نام کتاب پروانه و لباس غواصی را شنیدهاید. کتابی خواندنی که داستان زندگی یک مرد را روایت میکند که پس از یک سکته سنگین تا پایان عمر شرایطی به شدت دشوار را در پیش دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از انتخاب، اگر به شما بگویند از امروز تا پایان عمر نمی توانید حتی یک انگشت دست خود را حرکت دهید، حرف نخواهید زد، یکی از چشمانتان را از دست داده اید، و مثل یک عروسک بی جان روی تحت افتاده اید آن هم در حالی که مغزتان درک می کند، می شنوید و با یک چشمتان میبینید چه خواهید کرد؟
قطعا اینن شرایط مثل یک کابوس بزرگ است، اما ژان دومینیک بوبی، فعال در عرصه مد و ادیتور مجله مد Elle فرانسه به سرعت با این شرایط کنار آمد. همه چیز از روزی شروع شد که ژان برای بیرون بردن پسر بزرگش با ماشینی که تازه خریده بود، راهی جاده های خارج شهر شد اما در حادثه ای نادر دچار یک سکته خطرناک و فلج کننده شد که در اصطلاح پزشکی به نام"سندرم قفل شدگی" شناخته می شود.
او به سرعت به بیمارستان منتقل شد اما بر اساس تشخیص پزشکان او که در آن زمان تنها چهل و سه سال داشت محبور بود تا پایان عمر تنها با یک چشم و بدنی بی حرکت با جهان ارتباط برقرار کند. پس از مدتی کوتاه پرستار توانبخشی او روشی ابداع کرد تا ژان با کمک پلک زدن بتواند ارتباط بگیرد. البته حدس می زنید که چنین روشی برای گفتن هر یک کلمه چقدر زمان می برد و سخت است.
با این حال ژان با شرایط کنار آمد و از طریق پلک زدن یک کتاب کامل نوشت. درواقع او پلک می زد و پرستار می نوشت.ژان در تاریخ 8 دسامبر 1995، دچار این حادثه شد و کتابش در 7 مارس 1997 منتشر شد. او این کتاب را بر اساس زندگی خود و حال و هوایش پس از فلج شدگی نوشت. کتاب او به سرعت به یکی از برترین کتاب های سال از دید منتقدان تبدیل شد و نام با مسمای پروانه و لباس غواص نیز توجه بسیاری را به خود جلب کرد. او با این نام خود را پروانه ای عاشق پرواز و تحرک توصیف کرد که در یک لباس غواصی که کنایه ای از بدن بی حرکتش بود گیر کرده.
لین کتاب انگیزه بخش بسیاری از افرادی شد که پس از ژان دچار انواع سکته، فلج و نقص عضو شدند و بر اساس این کتاب یک فیلم سینمایی نیز ساخته شد که فروش بالایی داشته و جوایزی نیز کسب کرد.