نجات قاتل زن جوان از چوبه دار

خانواده زنی جوان که به دست دو مرد به قتل رسیده است، با دریافت دیه از متهم اصلی پرونده اعلام گذشت کردند و گفتند مجازات متهمان را به قانون واگذار میکنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، پنج سال قبل خبر بهقتلرسیدن زنی جوان در یک خانه به مأموران پلیس تهران داده شد. خانواده این زن شناسایی شدند و هویت جسد را تأیید کردند، اما گفتند نمیدانند چه اتفاقی برای دخترشان افتاده و چرا کشته شده است.
بررسیهای مأموران نشان داد این زن که مینا نام داشت، از مدتها قبل تنها زندگی میکرده و خانوادهاش هرچند از او باخبر بودند، اما از سبک زندگی او اطلاعی نداشتند و نمیدانستند مینا دقیقا چه میکند. این در حالی بود که مشخص شد آخرینبار مردی به نام امیر با مینا تماس گرفته و پس از این تماس و مکالمهای که آنها داشتند، مینا به تماسهای دیگر پاسخ نداده است.
امیر شناسایی و معلوم شد او مردی متأهل است، اما از مدتها قبل با همسرش ارتباطی ندارد و با او اختلاف دارد. امیر در بازجوییهای ابتدایی از اقرار به قتل امتناع کرد، اما بعد از چند روز راز قتل مینا را فاش کرد. او گفت: من با مینا ارتباط داشتم و مدتها بود که با او رفتوآمد میکردم. میخواستم با مینا ازدواج کنم، اما او میگفت اهل ازدواج نیست و میخواهد به شیوهای که برای زندگیاش در پیش گرفته است ادامه دهد. من هم اصراری نکردم، اما به رابطهام با او ادامه دادم. روز حادثه به همراه دوستم به خانه مینا رفتیم. ما با او ارتباط داشتیم. مینا از ما طلب پول کرد. من هم مبلغی که طبق معمول میدادم دوباره پرداخت کردم، اما مینا عصبانی شد و گفت باید دوبرابر این پول را بدهم. سر این مسئله جروبحث کردیم و دوستم هم در این جروبحث بود. مینا حرف خیلی زشتی به من زد و همین مسئله من را بهشدت عصبانی کرد، من به او سیلی زدم و بعد هم با همکاری دوستم او را به قتل رساندیم.
با اعتراف این مرد، دوستش هم بازداشت شد. او نیز به دستداشتن در قتل اعتراف کرد و گفت: من پاهای مینا را گرفتم و امیر هم او را با روسری خفه کرد.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهمان پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه، کیفرخواست علیه دو متهم خوانده شد و سپس اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند. آنها گفتند برای قاتل دخترشان درخواست قصاص دارند و گذشت هم نمیکنند.
وقتی نوبت به متهمان رسید، آنها در جایگاه قرار گرفتند و خواستار بخشش شدند. متهم ردیف اول پرونده گفت: من از کاری که کردم پشیمان هستم. من مینا را خیلی دوست داشتم و با اینکه میدانستم با مردان دیگر هم ارتباط دارد، اما از علاقهام به او کم نشده بود، به همین خاطر هم او را مانند زنان دیگر نمیدیدم و هرکاری که میکرد برایم خیلی مهم بود. وقتی به من فحش داد، کنترلم را از دست دادم، چون توقع داشتم او هم من را مانند مردان دیگر نبیند. کنترلم را از دست دادم و او را خفه کردم.
سپس متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت. او نیز اتهام را قبول کرد و توضیح داد: من پاهای مقتول را گرفتم و امیر هم او را خفه کرد. بعد جسد را در خانه رها کردیم و از خانه خارج شدیم.
قضات با پایان جلسه دادگاه وارد شور شدند و متهم ردیف اول را به قصاص و متهم ردیف دوم را به حبس محکوم کردند. رأی صادره با اعتراض متهمان به دیوانعالی کشور رفت، اما اعتراض وارد دانسته نشد و رأی مورد تأیید قرار گرفت.
با گذشت پنج سال از حادثه، با اصرار خانواده متهم ردیف اول، اولیایدم قبول کردند در قبال دریافت دیه رضایت بدهند. آنها هنگام اعلام رضایت گفتند: متهم دو فرزند دارد و تنها چیزی که باعث شد ما قبول کنیم رضایت بدهیم فرزندان او بودند.
آنها بعد از دریافت دیه قانونی اعلام گذشت کردند. بهاینترتیب متهم ردیف اول به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد. او گفت: من از کاری که کردم پشیمان هستم و درخواست دارم همانطور که اولیایدم از من گذشت کردند، دادگاه هم گذشت کند. من برای اینکه هزینه دیه را بپردازم همه داراییام را از دست دادم و درخواست دارم کمک کنید تا بیرون بیایم و دوباره در کنار خانوادهام باشم.
با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و از آنجایی که اولیایدم از متهم ردیف دوم هم گذشت کرده بودند، آنها را به حبس با تخفیف محکوم کردند.