آیا اقتصاد ایران ورشکسته است؟
در سالهای اخیر نقش نفت در بودجه به شدت کم شده و منع فروش نفت برای ایران کشنده نیست بلکه قطع کانالهای ارزی مهم است. این نیز امر جدیدی نیست و در یکسال گذشته محقق شده است. پس حتی قطع این معافیتها در صورت اصلاحات اقتصادی قابل مدیریت است.
در سال ۹۶ (بدون تحریم)درآمد نفتی ایران حدود ۶۰ میلیارد $ بوده و در ۹۷ (با تحریم) حدود ۱۷ م.$ بوده. از این درآمد ۷۰٪ در اختیار دولت است که میشود ۴۰ م.د در ۹۶ و ۱۲ م.د در ۹۷. با ارز دولتی متوسط ۳۰۰۰ تومانی در ۹۶ و ۴۲۰۰ در ۹۷ کل درآمد واقعی نفتی ۱۲۰ ه.م.ت در ۹۶ و ۵۰ ه.م.ت در ۹۷ است.
این یعنی در سال ۹۶ سهم واقعی نفت از بودجه عمومی دولت حدود ۳۰٪ و سهم نفت از کل بودجه (عمومی+شرکتها) حدود ۱۲٪ بوده است.
در سال ۹۷ با تشدید تحریم ها سهم نفت از بودجه عمومی به ۱۱٪ و سهمش از کل بودجه به ۴٪ رسیده!
اینها یعنی نقش درآمدهای نفتی در بودجه دولت قابل توجه نیست.
صرفا توجه کنید که یارانه پنهان بنزین سالانه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و یارانه پنهان گازوئیل، گاز و برق و بنزین روی هم رفته بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی بیش از ۱۶ برابر درآمد نفتی ۹۷!
ضرورت اصلاح بودجه
بنابراین با اصلاحات به راحتی میشود بودجه را نجات داد. و البته باید بودجه را نجات داد چرا که بودجه عمود خیمه اقتصاد کشور است.
از طرف دیگر در یک اتفاق نادر صادرات غیرنفتی در ۹۷ بصورت واقعی حدود ۲میلیارد دلار بیش از واردات بود که مطابق پیشبینیها این مقدار با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به ۵ تا ۹ میلیارد دلار افزایش مییابد. اینها نشان میدهد حتی به لحاظ تجارت خارجی وابستگی جدی به دلارهای نفتی برای تامین واردات کشور نداریم.
مشکل دسترسی به ارزهایمان داریم!
اما بدترین ضربه تحریمها در جای دیگری زده شد و آن هم کنترل شدید و بستن کانالهای ارزی کشور بود که با دقت بالایی خصوصا در یکسال گذشته در جریان بوده.
دولت باید فکر جدی برای این بخش بکند.
یعنی مازاد تراز تجاری داریم و مشکلی به لحاظ متعارف نداریم ولی مشکل دسترسی به ارزهایمان داریم!
راههای زیادی وجود دارد. دولت باید مبتکرانه، شجاعانه و با درایت ایران را از این مخمصه برهاند در غیر اینصورت ...
ابتدا باید نشان دهیم که اقتصاد ایران حتی بدون وجود نفت قابل مدیریت است و سپس ابتکارهای غیراقتصادی و هوشمندی در عین جسارت راهگشاست.