این گداها آنلاین هستند!
«سلام 100 هزار تومن کمک مالی بلاعوض میخوام. آنقدر تو زندگی خصوصیام دخالت نکنید. اینکه من چند سالمه تو کمک شما چه تأثیری داره آخه. برای خیلیاتون 100هزار تومن ممکنه پولی نباشه ولی من خیلی بهش نیاز دارم. دل یه بنده خدا رو شاد کنید. دو نفرم 50 بریزن جور میشه. حتماً باید مریض رو تخت باشه تا کمک کنید آخه. فقط تلگرامم پیام بدین. لازم شد خودم تماس میگیرم.»
«نوزاد من سه روزه پوشک نداره. به خدا پول خرید پوشک ندارم. نیازمند کمک مالی هستم. لطفاً فقط پیام بدین.»، «سلام دوستان خیّر. من میخوام با خانواده برم مشهد اما کرایه راه رو ندارم هرکی میتونه کمکمون کنه. دعاش میکنیم.»
«سلام خدمت هموطنان خیّر عزیز من سیلزده آق قلا هستم بعد از گذشت حدود یک ماه از آغاز سیل در آق قلا وضعیت ما بسیار اسفناک است و کمکی از هیچ ارگانی به ما نمیشود و کمکهایی که از دیگر شهرها و خیرین عزیز میفرستند به هلال احمر تحویل میدهند که به خدا به ما تحویل نمیدهند، اگر خیرین محترم قصد کمک دارند خودشان کمک را به نیازمندان بدهند. فقط به شماره پیام بدهید.»
«سلام بنده 25سالمه میخواهم ازدواج کنم و دست خالی هستم. خداوند به شما کمک کند اگر مرا یاری کنید. بنده رفتم خواستگاری فقط دستم خالیه.»
«از سیلزدگان خوزستانم الان از بالای پشت بوم دارم پیام میدم به داد من برسید.»
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، اینها نمونه آگهیهایی هستند که در سایت آگهی معروف درج شده. در آخرین آگهی یعنی همان که آگهی دهنده ادعا کرده خوزستان است و روی پشت بام گرفتار شده، محل آگهی، تهران احتشامیه درج شده و این ممکن است به چشم خیلیها نیاید و از اثرگذاری پیام پرسوز و گداز کم نکند اما برای کسانی که دقت و توجه بیشتری دارند، قابل تأمل است.
در قسمت خیریه و کمک رسانی سایت تا دلتان بخواهد از این دست آگهیها هست. از درخواست کمک برای تهیه منزل گرفته تا تأمین هزینه درمان. نکته جالب توجه اینکه تقریباً هیچ کدام از آگهی دهندگان حاضر به گفتوگوی تلفنی نیستند و اصرار دارند فقط در تلگرام به آنها پیام داده شود.
میشود از همین طریق با بعضیهایشان ارتباط برقرار کرد، مثلاً با کسی که ادعا میکند بچهاش سه روز است پوشک ندارد. خودش را مادر بچه معرفی میکند و یکی دو جمله سرشار از اشک و آه مینویسد. ترجیع بندش هم این است که کمکم کنید. برایش مینویسم که خیری پیدا شده و حاضر است تعدادی بسته پوشک به شما بدهد، آدرس بدهید تا برایتان بیاورد. مینویسد لطفاً هزینه خرید پوشک را برایم کارت به کارت کنید، من خودم تهیه میکنم. میگویم خیر اصرار دارد خودش بیاید و وضع زندگی شما را از نزدیک ببیند تا اگر واجد شرایط بودید، شما و بچهتان را تحت پوشش خیریه قرار دهد. زن که خیلی هم مطمئن نیستم واقعاً مادر یا اصلاً زن باشد، باز هم زیر بار نمیرود و یک بهانه دیگر جور میکند: «آخر نمیخواهم شوهرم بفهمد.»
میگویم گفته بودی هیچ کس را در تهران نداری و بیسرپرستی! از صرافت نمیافتد: «شوهرم ما را ول کرده و رفته اما گاهی سر میزند. اگر بفهمد از کسی کمک خواستهام روزگارم را سیاه میکند.» باز هم اصرار دارد مبلغ مورد نظر برایش کارت به کارت شود. میگویم نمیتوانم اعتماد کنم، یعنی در واقع باید اعتماد آن خیّر جلب شود، من شما را نمیشناسم. معلوم است عصبانی شده چون مینویسد: «شما چه کار داری که من کی هستم. اگر میخواهی کمک کنی بکن وگرنه چرا بیخود سؤال جواب میکنی.»
ارتباط همین جا قطع میشود چون شمارهام را بلاک میکند. نفر بعدی کسی است که ادعا میکند میخواهد با خانوادهاش به مشهد برود. او هم در برابر کمک خیری که میخواهد بلیت بگیرد و هتل رزرو کند، مقاومت میکند و اصرار دارد که پول سفر را بگیرد و خودش اقدام کند، آن هم فقط به صورت کارت به کارت.
اما جالبتر از آن کسی است که ادعا میکند در خوزستان روی پشت بام گیر افتاده و آدم نمیداند کسی که روی پشت بام گیر افتاده توی آن وضعیت پولی که اصرار دارد برایش کارت به کارت شود، اصلاً به چه دردش میخورد و اینکه اصلاً چرا پیامش از تهران ثبت شده و حالا اینکه چطور آنتن دارد و سر صبر نشسته آگهی درج کرده، دیگر بماند.
مشابه این آگهیها در قالب پیامک یا پیامهایی در تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی هم به دستمان میرسد. اسمش را میشود گذاشت گدایی مجازی. کسی ادعا میکند بشدت نیازمند کمک است و از کاربران میخواهد کمکش کنند.
این روزها با توجه به شرایط پیش آمده در اثر سیل سراسری، حتی تعداد این دست پیامها بیشتر هم شده؛ به هرحال چه چیزی مناسبتتر از شرایطی که مردم احساساتشان رقیق است و با هر پیامی ممکن است خیلی زود عزم کمک کنند.
قبل از برقراری ارتباط با هر آگهی دهندهای در سایت، شما هشدار پلیس را مشاهده خواهید کرد که به این قرار است: لطفاً پیش از انجام معامله و هر نوع پرداخت وجه، از صحت کالا یا خدمات ارائه شده، به صورت حضوری اطمینان حاصل کنید.
لطفاً قبل از تحویل کالا یا خودروی خود در ازای چکهای رمزدار بانکی، با مراجعه به بانک مربوطه از اصالت آن اطمینان حاصل کنید. از کسانی خرید کنید که امکان ملاقات حضوری با آنها پیش از انجام معامله وجود داشته باشد. هرگز پیش از دریافت کالا هزینهای پرداخت نکنید. این هشدارها در مورد خرید و فروش کالا صدق میکند البته، اما وقتی پای کاری داوطلبانه و خیرخواهانه وسط باشد، ممکن است خیلی هم ضروری به نظرمان نرسد بخواهیم ملاقات حضوری با طرف برقرار کنیم. پیش خودمان فکر میکنیم حالا مگر چقدر میخواهم کمک کنم که مهم باشد. اما بشنوید از زبان کسی که به خاطر کمک 50 هزار تومانی، اطلاعات حسابش هک شده و تمام موجودیاش را از دست داده است.
«طرف گفت خودم کارت بانکی ندارم یا گمش کردهام، شمارهای داد که درگاه پرداخت بود و گفت مال یک مغازهدار آشناست که به دستم میرساند. اصرار هم داشت که 50 هزار تومان بس است و نسخهام همینقدر میشود و بیشتر نمیخواهم و پول دستم رسید اصلاً پستان میدهم. پول را ریختم و دنبال پس گرفتنش هم نبودم. گفتم در راه رضای خدا، دیگر راست و دروغ پای خودش. قضیه را فراموش کرده بودم که یک هفته بعد متوجه شدم مبلغی از حسابم کم شده، یک ساعت بعدش مبلغ دیگری کسر شد و هر چه فکر کردم عقلم به جایی نرسید تا اینکه بعداً متوجه شدم حسابم به خاطر همان انتقال وجه و از راه فیشینگ خالی شده است. خیلی راحت اطلاعات حساب را برمیدارند و کلاهبرداری میکنند. الان از طریق پلیس فتا پیگیرم.»
با این حساب میبینید که کلاهبرداری در قالب نیازمندی، فقط به کمکی که نیازمند تقلبی طلب میکند و شما به او پرداخت میکنید، ختم نمیشود بلکه ممکن است به ضرر مالی بیشتری برایتان منجر شود.
چندی پیش با افزایش تعداد شکایت مالباختگان در سایتهای آگهی، پلیس نسبت به احتمال کلاهبرداری در این سایتها هشدار داد.
سرهنگ محمدرضا اکبری، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی ناجا درباره شیوه کلاهبرداری در این سایتها این طور میگوید: «یکی از روشها این است که کلاهبردار در نقش خریدار پس از تماس با فرد فروشنده به بهانه واریز وجه کالا، او را پای دستگاه خودپرداز کشانده و در ادامه با فریب و نیرنگ به تخلیه حساب فروشنده اقدام یا همان کلاهبرداری را به روش کارت به کارت انجام میدهد.»
حالا شما در نظر بگیرید اصلاً بحث خرید و فروش کالا هم مطرح نباشد، همین که آگهیدهنده اصرار دارد اگر میخواهید کمکی به او بکنید، حتماً مبلغ را کارت به کارت کنید، خودش به اندازه کافی شک برانگیز است. به زبان سادهاش این است که اگر طرف ریگی به کفشش نباشد و در واقع یک نیازمند واقعی باشد، چرا در مقابل دریافت کمک به صورت غیرنقدی اینقدر مقاومت میکند؟