"بینوایان" حسین پارسایی، رکودزنی یا غبطهها و حسادتها
حسین پارسایی توانست با رکود جذب بیشترین تماشاگر و پر فروشترین نمایش یکی از پدیدههای قابل تامل در سال 97 باشد. او با اجرای نمایش موزیکال "بینوایان" با سرمایه گذاری محمد صادق رنجکشان و جذب نزدیک به 150 هزار نفر و فروش چند میلیاردی، هم غبطه دوستان و هم حسادت دشمنانش را برانگیخت.
به گزارش اقتصاد هنرآنلاین به نقل از هنرآنلاین، پس از او برخی درصدد برآمدهاند که در سالن رویال هتل اسپیناس پالاس رکودزنی کنند اما چون هنوز به اصول کار آگاه نیستند از پس این مهم برنیامدهاند. به هر تقدیر بخشی از این درآمدزایی به توان اجرایی و بخشی هم به تبلیغات درست برمیگردد. وگرنه ناممکن نیست که گروههای دیگر از گروه بینوایان هم فروش بهتری داشته باشند. اما باید بدانند در آن تالار بزرگ باید جاذبههایی باشد و بعد برای جذب مخاطبانش به اندازه کافی تبلیغات شود و قشرهای متوسط به بالا بیشتر از دیگر اقشار به دنبال چنین آثاری خواهند بود و اگر از لودگیها و لاکچری بازیهای مرسوم نیز پرهیز شود خواه ناخواه در جذب مخاطب روراستتر عمل خواهند کرد. اما کار پارسایی در همین غبطه خوردنها خلاصه نمیشود بلکه بسیاری هم نامرادی کردند و با حسادتهای بسیار آشکار خواستهاند که او را از این قطار رو به حرکتش به هر شکلی پایین بیاورند.
برخی پنداشتند که اجرای "بینوایان" به دلیل حضور چند چهره معروف و فروش چند میلیاردیاش در نهایت یک نمایش لاکچری است اما به اشتباه یا به دروغ چنین تعبیر کردند چون به هر تقدیر حسین پارسایی کارگردان تئاتر است و متن "بینوایان" هم دربرگیرنده یک رمان در خور اندیشه و تامل جهانی است و در آن هم اگر چهرهای حضور دارد، همگی از خود تئاتر آمدهاند و سابقه قابل اعتنایی در این هنر مردمی دارند و به هیچ وجه ویژگیهای یک تئاتر لاکچری را این اثر ندارد. اما اینکه کار طوری طراحی شده که عامه فهم باشد و بتواند تماشاگران زیادی را هم جذب کند جز ارکان کار بوده است و این خود زمینهساز یک تولید حرفهای و تجاری بوده است و در این راه نیز گروه به درستی با پیروزی از میدان به درآمده است.
اولش قرار شد که برای این نمایش بلیتهای 250 هزار تومانی در نظر بگیرند اما هیاهوی بسیاری شد که این دیگر چه نوبرانهای است که تئاتر را بسیار مجلل و فاخر میکند و شاید هم چنین میشد، اما نشد و آنها طوری مسیر را باز کردند که از غنی تا فقیر بتوانند به تماشای "بینوایان" بروند البته اگر به چنین تئاتری علاقهمند هستند. آن 250 هزار تومان اولیه هم برای این بود که 8 میلیارد تومان هزینه تولید و تبلیغات و دستمزدهای این کار شده بود و باید که این رقم برمیگشت و حتی فراتر از آن سودآور هم میشد؛ وگرنه رکوردی زده نمیشد و دیگر اتفاقی نمیافتاد و ما هم مدعی پدیده بودنش نمیبودیم.
برخی اهالی تئاتر این امر را برای استقلال و حفظ جنبههای زیبایی شناختی این هنر مفید نمیدانند حال آنکه برخی دیگر استدلال میکنند که رونق نمایش عامهپسند میتواند در نهایت به توانمند شدن اقتصاد هنر و باروری هنرهای نمایشی بیانجامد.
بینوایان پارسایی
نمایش موزیکال "بینوایان" براساس اثری به همین نام نوشته ویکتور هوگو در سالن هتل رویال پالاس تهران در سه ماه پیوسته از آبان تا دی ماه 97 روی صحنه رفت.
در این نمایش پارسا پیروزفر، نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی، هوتن شکیبا، اشکان خطیبی و پریناز ایزدیار نقشهای اصلی را برعهده داشتند و در مجموع نزدیک به ۳۰۰ نفر دستاندرکار اجرای این نمایش بودند. به جز پریناز ایزدیار بقیه هنرمندان از اصالت تئاتری برخوردار بودند و این خود میتوانست دهان بسیاری را ببندد که نگویند بازهم چهرههای سینمایی و تلویزیونی نابلدانه به تئاتر هجوم آوردهاند.
پارسا پیروزفر اتفاقا شروع کار تئاتریاش با "بینوایان" کار بهروز غریبپور در سال 75 و اجرایش در فرهنگسرای بهمن بود که در آنجا داماد ژان وال ژان (با بازی مرحوم مهدی فتحی) بود و در اینجا خود ژان والژان شده بود. نوید محمدزاده هم در اینجا نقش ژاور یا ضد قهرمان متن "بینوایان" را بازی میکرد. او هم از بهترین چهرههای تئاتری است که بیش از یک دهه حضور هنرمندانهاش در تئاتر باعث شده که همچنان یک هنرمند اصیل و با درک و درایت در حوزه تئاتر باقی بماند. وی فارغالتحصیل رشتههای ادبیات نمایشی و مترجمی زبان فرانسه است. شروع فعالیت هنری وی با تئاتر بود. سحر دولتشاهی هم که بارها در تئاتر و در کارهای کارگردانانی چون حمید امجد، آیت نجفی، امیررضا کوهستانی، آتیلا پسیانی، محمد عاقبتی، آروند دشت آرای، محمد رحمانیان، رضا گوران و... بازی کرده و از سابقه روشن و قابل دفاعی برخوردار هست. بنابراین جایی برای انتقاد از بازیگران اصلی کار باقی نمیماند با آنکه در سینما و تلویزیون هم مطرح هستند و آثار در خور تاملی را بازی کردهاند.
حسین پارسایی
کارگردان این اثر حسین پارسایی است که پیش از این مدیر تئاتر شهر و همچنین مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد و مدیرعامل بنیاد فرهنگی رودکی در دهه 80 بوده است. اما خودش هم سابقه چندین سالهای در کارگردانی تئاتر دارد بنابراین میداند تئاتر چیست!
حسین پارسایی متولد ۱۳۴۶ در شهر قم و دارای مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی و استاد دانشگاه است. پارسایی همچنین مشاور عالی هنرهای نمایشی حوزه هنری، عضو کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیری جشنوارههای متعدد بینالمللی از سالهای ۸۳ تاکنون را عهدهدار بوده است.
شروع فعالیتهای حرفهای و تئاتریحسین پارسایی به ابتدای دهه 60 بازمیگردد، همزمان با پیروزی انقلاب و چند اثر نمایشی که حاصل علاقه و تجربیات شخصی او بود. او همزمان با شروع جنگ، چندین نمایش از جمله "طریق عشق" را تدارک دید، در سالهایی که جامعه متاثر از فضای جنگ و حال و هوای پیروزی انقلاب بود، او این نمایشها را با این موضوعات به روی صحنه برد که علاوه بر شهر خودش قم در مناطق جنگی نیز ماهها اجرا شد.
اما او این دهه را بیشتر دهه تجربه اندوختن و آموختن میداند. بعدتر فعالیت حرفهای او در تئاتر با رفتن به دانشگاه و تاسیس گروه "آیین" در سال 74 در قم شکل جدیتری به خود گرفت.
گروه "آیین" در آن دوران یکی از معدود گروههای فعال شهرستانی بود که کارش را در این شهر مذهبی شروع کرد. حسین پارسایی، سیدحسین فداییحسین، محمدرضا آزاد و مجید ملامحمدی هسته مرکزی گروه بودند که از سال 1368 کارشان را شروع کردند و در نهایت سال 1378 نام آیین را برگزیدند که بعدها کورش زارعی، علی فرحناک، سید جواد طاهری، احمد سلیمانی و ... به این جمع اضافه شدند.
حسین پارسایی با گروه نمایشیاش و در مقام بازیگر/ کارگردان و مشاور، اجراهای زیادی روی صحنه داشته: "شبیه پدر"، "تپه افلاک"، "هزار و دومین شب شهرزاد"، "کانال کمیل"، "هذیان"، "آینهای توی سقف"، "طوفان روح"، "قصیده بلند باران"، "یلدا" و... از جمله نمایشهایی بود که میتوان به آن اشاره کرد، اما بعدها با پذیرفتن مسوولیت دولتی در سال 83 از گروه منفک شد و با همکاری مجید انتظامی موسیقی نمایش "این فصل را با من بخوان" را در دو سال متوالی 86 و 87 در تالار وحدت روی صحنه برد.
اولین کاری که او با آن در جشنواره تئاتر فجر حضوری موفق داشت، نمایش "به گل نشستگان" نوشته حسن باستانی به کارگردانی علی فرحناک بود که سال 1374 در چهاردهمین جشنواره تئاترفجر به عنوان بهترین بازیگر مرد انتخاب شد.
اما او در سال 78 با نمایش "هذیان" در جشنواره شرکت داشت. نمایشی که نوشته مرتضی سخاوت بود و پارسایی کارگردانی آن را بر عهده داشت. این نمایش هم برای این کارگردان موفقیتهایی را به همراه داشت که در نهایت چند جایزه در بخشهای مختلف دریافت کرد.
"قصیده بلند باران" و "یلدا" آثار دیگری بود که سالهای بعد پارسایی به جشنواره برد ولی از سال 83 او به بدنه مدیریتی تئاتر پیوست و از کارهایی تئاتر برای چند سال جدا شد و البته دوباره برایش حضور در هر دو فعالیت –مدیریتی و هنری- ممکن شد. آن وقتها که حوزه هنری تهیهکننده نمایشهایش میشد؛ "بانوی آب و آینه"، "بانوی بینشان"، "سردار مِهر و ماه" و "غریبه شام" را که همگی تِم مذهبی داشتند، به صحنه برد. سالنها خوب پُر میشد و انگار همیشه یک طوری حمایت شده است؛ البته خودش این موضوع را قبول ندارد. میگوید اهل تجربه جدید است و این تجربههای نو باعث دیده شدن آثارش شده است. اما در نهایت منکر حمایتهای حوزه هنری نمیشود. چنانچه در این باره گفته است: در زمان نمایش "سردار مِهر و ماه" و "خواهرانه به وقت خیزران" به صحنه می بردم هیچ مسئولیت دولتی نداشتم و حوزه هنری تهیه کننده نمایشها بود. دلیل روشنی هم دارد زیرا ماموریت حوزه هنری تولید آثار دینی است. اما آن زمان هم هجمه انتقادها بسیار زیاد بود. فکر میکنم من بازنشسته هم بشوم اتهام استفاده از رانت بازنشستگی به من میزنند. اگر شغل خودم را عوض کنم و چلو کبابی هم راهاندازی کنم اتهام میزنند که 20 سال پیش با شهرداری همکاری داشته است. واقعا برای خودم هم سوال است که خب چرا.
آخرین اجرای مرتبط با جنگ تحمیلیاش، اجرای نمایش "من که دا نیستم" نوشته مهرداد رایانی مخصوص و کارگردانی حسین پارسایی در مهرماه 92 بود که در آن زمان به سبب استقبال عمومی شنبهها نیز به صحنه میرفت. در این نمایش رویا نونهالی، لیندا کیانی، علی سلیمانی، محسن قصابیان، کاوه مهدوی، حسین جمالی و مجید رحمتی نقشهای اصلی را برعهده داشتند.
در خلاصه داستان نمایش "من که دا نیستم" که نویسنده برخی از کاراکترهای این نمایشنامه را متأثر از رمان "دا" (خاطرات سیده زهرا حسینی) خلق کرده، آمده است: "زینب زمانی" یکی از بازماندگان جنگ تحمیلی در خرمشهر که خاطرات او بارها به چاپ رسیده است و مقاومت و پایداری او زبانزد است، اشیا و اسناد موزهای قابل توجهی دارد. او در تلاش است که در بین حفار یها و ساخت و سازهای عظیم واحدهای تجاری که در خرمشهر در حال وقوع است، یک موزه کوچک جنگ برای ثبت و ضبط خاطرات عظیم جنگ و دسترسی آن به آیندگان احداث کند که ناگهان ...
پارسایی حالا چند وقتی است که از اجرای نمایشهای مذهبی فاصله گرفته است و در سال 93 نمایشنامه معروف و کمدی "آرسنیک و تور کهنه" را در تالار سمندریان اجرا کرد. این شاید خود دیباچهاش شد برای اینکه در تئاتر بر حضور حرفهای و تجاریاش تاکید کند.
بنابراین در سال 96 با نمایش موزیکال "الیور توئیست" حسابی آمار تماشاگران تئاتر را بالا برد. هر شب و گاهی در دو سانس سالن تالار وحدت را پُر میکرد از مخاطب "الیور توئیست". اینها خود زمینهساز رکودزنی در اجرای "بینوایان" شد.
نقد بینوایان
منتقدان میگویند این نمایش به شدت وامدار فیلم موزیکال "بینوایان"، ساخته سال ۲۰۱۲ هالیوود به کارگردانی تام هوپر است. موسیقی اثر نیز براساس موسیقی فیلم تام هوپر تنظیم و اجرا شده است. اینکه از جایی اجرای بینوایان اقتباس شده، نه تنها اشکال نیست که خود میتواند زمینهساز ایجاد نداشتههایی مثل نمایش موزیکال در ایران باشد که حسین پارسایی بعد از بهروز غریبپور به درستی دارد در این زمینه آزمون و خطا میکند.
بیش از ۹ ماه تمرین مداوم برای به صحنه آمدن بینوایان سپری شد و در نهایت عظیمترین پروژه تئاتر کشور روی صحنه رفت. تئاتری که پیش از اجرا، حاشیههای زیادی داشت و هزینههای آن را بخش خصوصی و محمد صادق رنجکشان تامین کرد.
این نمایش موزیکال، بر اساس آنچه کلود میشل شوئنبرگ آهنگسازی کرده روی صحنه رفت. ترانههای این نمایش را آلن بوبیل و جین ـ مارک ناتل نوشتهاند که توسط تیمی از مترجمین به فارسی برگردانده شده است.
بازیگرانی از تئاتر و سینما "بینوایان" را به صحنه بردهاند. به نظر اگر پارسایی مثل غریبپور "بینوایان" را در شکل تئاتر به صحنه میبرد گزینش بازیگرانش را به درستی انجام داده بود. نقش ژان والژان را پارسا پیروزفر برعهده داشت. نوید محمدزاده بازرس ژاور را بازی کرد و هوتن شکیبا و سحر دولتشاهی، موسیو و مادام تناردیه بودند. اشکان خطیبی هم در نقش ماریوس، عاشقپیشه انقلابی ظاهر شد و پریناز ایزدیار فانتین را بازی کرد. باران احصایی، سحر ستوده و ژولیت رضاعی هم دورههای مختلف سنی کوزت را بازی کردند.
در کل، "بینوایان" اجرای بیاشکالی نیست چون بازیگران اصلی مسلط بر آواز و حرکتنگاری –کرئوگرافی- نیستند و اگر قرار هست که ما تولید نمایش موزیکال داشته باشیم باید از بازیگران خبره به آواز و حرکات موزون دعوت به کار کنیم چون نمایش موزیکال از عهده بازیگر تئاتری که نه صدا و بیان آوازی دارد و نه بدن بسیار منعطفی دارد، برنمیآید. نوید محمدزاده بازیگر ممتاز تئاتری است که در "بینوایان" به روال بازی و کارنامهاش لطمه میزند چون دقیقا ناکوک و فالش میخواند و دیگران هم همین مشکل را داشتند. در انجام حرکات موزون فقط هوتن شکیبا میتوانست برخوردار از بدنی منعطف باشد و بقیه بازهم در خشک بودن بدنهایشام میماندند و آن حالت اصلی اجرا را در انجام حرکات زیر سوال میبردند. اتفاقا آن گروه کر و حرکات موزون که نام و نشانی هم نداشتند به درستی در کل اجرا حضور داشتند. این خود نشانگر حرکتی است که نیازمند آموزش و پیگیری است و حسین پارسایی واقعا اگر به دنبال تداوم کارش در حوزه تئاتر موزیکال هست باید بازیگران این مدل و شیوه اجرایی را آموزش دهد که بتواند با تعاریف درست و استاندارد کارش را در صحنه نمایان سازد.
به هر روی "الیوتوئیست" و "بینوایان" در مرحله آزمون و خطایند و اگر همگی شکیبایی کنند پیامد بهتری عاید تئاتر ایران میشود چون ما نیازمند چنین مدلی هستیم اما نداشتههایمان به دشواری برطرف میشود. بدیهی است در این مسیر باید به تدریج مشکلات و موانع برطرف شود چنانچه بهروز غریبپور در اجراهای اپرای عروسکی در این هفده سال بهتر از گذشته دارد کارهایش را به صحنه میآورد.