خاموشی چاههای کشاورزی، ناجی آب زیرزمینی
یزد استانی که با تکنولوژی قنات، کشت کوزهای و بسیاری از راهکارهای بومی، هزاران سال تمدن خود را در قلب یکی از خشکترین مناطق ایران حفظ کرده است، امروز برای تأمین نیازهای شرب و بخش کوچکی از نیازهای صنعت خود به آب انتقالی از حوضه پرتنش زایندهرود وابسته شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، اگرچه در سالهای نخست اجرای این پروژه انتقال، در استان یزد هم مانند دیگر استانهای کشور، عطش مصرف توسعه پیدا کرده اما به تدریج، با نمایانشدن اثرات مخرب این وابستگی، مردم و بهویژه کشاورزان به فکر افتادهاند که در مقابل کمبود آب در یزد، بیتفاوت نباشند و به الگوهای کاهنده مصرف آب روی بیاورند. کشاورزان سعی میکنند با اجرای برنامههای داوطلبانه، روند افت سفرههای زیرزمینی در استان یزد را کاهش دهند. با مشارکت مردم و تشکیل تشکلهای آببران و خاموشکردن چاههای کشاورزی، افت آب زیرزمینی در دشتهایی مثل «چاهک و شهریاری» و «بهادران» در یزد کنترل شده و مسئولان استانی امیدوارند تا با تداوم این روندها، ضمن زندهنگهداشتن بخشی از کشاورزی استان، مانع تخلیه آبخوانها و مهاجرت مردم به دیگر نقاط کشور شوند. در استان خشکی که سازگاری با خشکسالی میراث هزارانساله آن است، کشاورزان یزد در اقدامی خودجوش با مشارکت بخش دولتی تلاش کردهاند روند منفی افت سفرههای زیرزمینی در دشتهایی را که به شغل کشاورزی در آن اشتغال دارند، به حداقل برسانند. اگرچه در برخی نقاط استان یزد نظیر ابرکوه که عمق چاهها به 300 متر رسیده است، شاهد ایجاد 34 فروچاله هستیم اما مناطقی مثل «چاهک و شهریاری» و «بهادران» هم هستند که مردم با درک ابعاد فاجعه خشکسالی در یزد، به صورت خودجوش به خاموشکردن چاههای کشاورزی روی آوردهاند تا افت سفرههای زیرزمینی در این مناطق را به حداقل برسانند.
کوچکشدن حجم مخازن استراتژیک
منابع آب زیرزمینی ذخایر استراتژیک برای تمام مردم کره زمین است اما در ایران بدون توجه به این وضعیت استراتژیک، به راحتی با تکنولوژی پمپ و چاه عمیق، همان فرهنگی که از دیرباز برای سازگاری با خشکسالی از پیشینیان خود به ارث برده بودیم را به دست فراموشی سپردیم. بازگشت به سنتهای گذشته در یزد به عنوان سرزمینی که فرهنگی هزارانساله در سازگاری با خشکسالی دارد، بیش از هر جای دیگری از ایران خود را نشان میدهد. جواد منصوری کارشناس آب زیرزمینی درباره تأثیر منفی برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی به دلیل استفاده از تکنولوژیهای نوینی که همخوان با شرایط ایران نبوده است میگوید: ما با برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی، شرایط فرونشست دشتها را فراهم کردهایم. فرونشست دشتها مخازن آب زیرزمینی را پر میکند و به این ترتیب حجم این مخازن کوچک میشود. یعنی با برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی داریم خلل و فرج زمین را از بین میبریم.
او ادامه میدهد: هرچه سطح آب زیرزمینی پایینتر برود (یا عمق چاهها اضافه شود)، مخازن زیرزمینی، آب کمتری میتوانند در خود ذخیره کنند و در واقع با برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی، امکان ذخیرهسازی آب در سفرههای زیرزمینی را از بین بردهایم و به این ترتیب باعث سیلخیزی و دیگر بلایای طبیعی در منطقه شدهایم.
اگرچه به گفته این کارشناس آب زیرزمینی بر اساس بند 11 آییننامه اجرائی قانون توزیع عادلانه آب، اگر کشاورزان متقاضی کفشکنی باشند، با توجه به متوسط حجم برداشت آب در پنج سال اخیر، میزان امکان برداشت پروانه جدید برای چاه کفشکنیشده یا چاه جدیدحفرشده در زمین کشاورزان، تعیین میشود اما همین تجدید نظر در پروانههای برداشت هم منجر به افت بیشتر سطح آب زیرزمینی نشده است.
مشارکت کشاورزان راه نجات آبهای زیرزمینی
فرمولهای ریاضی طراحیشده در قوانین و مقررات اگرچه اعمال میشوند اما افت کیفیت و سطح سفرههای زیرزمینی همچنان ادامه دارد و کشاورزان فهمیدهاند که مسئولان دولتی با فرمولها و قواعد ریاضی و حتی مدلسازیهای پیشرفته نمیتوانند جلوی روند زیانهای اقتصادی ناشی از کمبود آب در زمینهای کشاورزی آنها را بگیرند. شاید به همین دلیل است که کشاورزان دشت بهادران حاضر شدند با تشکیل یک تشکل آببران در این منطقه، به صورت خودجوش و با همکاری بخش دولتی، راهی برای نجات بخشی از سرمایه خود (یعنی باغات پستهای که با نسخهای غلط به آنها ارائه شده است) روی آورند. البته آنها در رسیدن به این هدف، هزینههای شخصی زیادی پرداخت کردهاند اما تجربه خاموشی چاهها و توقف برداشت از منابع آب زیرزمینی را راه مؤثری برای کاهش و افت سطح سفره آبهای زیرزمینی معرفی میکنند. حسین امینی رئیس هیئتمدیره تشکل آببران دشت بهادران از تجربیات خود و تدابیری که برای مصرف کمتر آب در تشکل متبوعش اندیشیدهاند، سخن میگوید. به گفته او در کل دشت بهادران 113 چاه موجود است و کلا در استان یزد، معضلی به نام چاه غیرمجاز، کمتر از دیگر مناطق کشور مشاهده میشود.
او عنوان میکند: باغات پسته منطقه به آفت کرمانیان آلوده هستند و برای مقابله با این آفت باید باغات از 15 فروردین تا اول خرداد، در چهار مرحله سمپاشی شوند. برای سمپاشی هفت هزار هکتار باغات پسته دشت بهادران در چهار مرحله، 20 میلیون لیتر آب نیاز است اما این تشکل آببران، با توزیع یک تله فرمونی که قادر به مبارزه با آفت کرمانیان، پسیل پسته و سن قرمز به صورت بیولوژیک است، از مصرف 20 میلیون لیتر آب برای سمپاشی باغات جلوگیری کرده است.
به گفته امینی در منطقه بهادران دو سال است که کشاورزان به صورت داوطلبانه خاموشی دارند. سال گذشته 45 روز به چاهها خاموشی دادهاند و امسال در قالب دو دوره 10روزه، چاههای آب کشاورزی را خاموش خواهند کرد تا برداشت از منابع آب زیرزمینی کاهش یابد. او با اشاره به افت شدید توان سفرههای زیرزمینی بیان میکند: در گذشته توان آبدهی چاههای آب منطقه، 20 لیتر در ساعت بود. این رقم در مجوزها هم ذکر شده اما در حال حاضر، حداکثر هشت لیتر در ساعت میتوان از چاهها آب برداشت کرد.
تجربههای ناموفق آبیاری نوین به دلیل اجرای غلط
جلب اعتماد کشاورزان برای مشارکت در طرحهایی که آب کمتری مصرف میکند، از دیگر نکاتی است که از سوی اعضای هیئتمدیره تشکل آببران بهادران به آن اشاره میشود. محمدحسین باقری یکی دیگر از اعضای هیئتمدیره تشکل آببران بهادران است که بر اهمیت جلب اعتماد کشاورزان تأکید میکند. او همچنین به نقد راهکارهای ارائهشده برای کاهش مصرف آب شامل توسعه روشهای نوین آبیاری در مزارع میپردازد و میگوید: کشاورزان هر روز با مشکلات جدید، ناگزیر شدهاند راههای جدید را امتحان کنند. اما راهکارهایی که به آنها ارائه شده، درست نبوده است.
او بیان میکند: توسعه روشهای نوین آبیاری در مزارعی که درختان 50ساله دارند، جواب نمیدهد و قطعا در چهار یا پنج سال اول اجرای این سیستم، باغ با مشکل مواجه خواهد شد.
به گفته باقری اجرای روشهای آبیاری زیرسطحی مزایای بیشتری نسبت به روشهای روزمینی دارد و تبخیر را به صفر میرساند اما برای کشاورزان پیادهسازی سیستمهای زیرسطحی بین یک تا یکونیم میلیون تومان گرانتر تمام میشود.
سد بیاعتمادی به روشهای نوین آبیاری
امینی دیگر عضو هیئتمدیره این تشکل نیز در تکمیل سخنان همکارش عنوان میکند: کشاورزان علم جدید را ندارند. کارشناسان هم نمیخواهند تجربیات کشاورزان را قبول کنند. علم و تجربه اگر در کنار هم قرار گیرند، به نتیجه مطلوب میرسیم.
او ادامه میدهد: از مجموع هفت هزار هکتار باغات پسته بهادران، هزار هکتار مجهز به آبیاری تحت فشار شدهاند اما اجرای این سیستم تجربه موفقی نبود و سبب شده اعتماد کشاورزان سلب شود. قبل از اجرای این سیستم، باید آن را در برخی مزارع تست میکردند.
امینی میگوید: درختی که چندین دهه با سیستم غرقابی رشد کرده و ریشهاش در زیر زمین گسترده شده است، با یک قاشق نمیتوان به آن آب داد. اجرای روشهای نوین آبیاری به پیمانکاران داده شد و کشاورزان برای اینکه به دلیل خشکسالی محصول برداشت نکرده و پول کافی در اختیار نداشتند، تلاش کردند با همان پول دریافتی از دولت یعنی سهم 85درصدی دولت، سیستمهای آبیاری را در مزارع خود اجرا کنند. پیمانکاران هم که علم کافی نداشتند، پذیرفتند این کار را برای کشاورزان انجام دهند و با کمکردن از کیفیت سیستم، برای کشاورز سیستمی را در مزرعه پیاده کردند که کارایی لازم را نداشت. نتیجه اینکه، باغات کشاورزان به دلیل این مسائل دچار مشکل شد.
او اضافه میکند: اجرای نامناسب سبب شد یک سد بیاعتمادی درباره آبیاری نوین شکل بگیرد. در حالی که روشهای نوین آبیاری سیستمهای متفاوتی هستند. بهویژه آبیاری زیرسطحی برای منطقه یزد مناسبتر است. در حال حاضر کشاورزان برخی مناطق به جای استفاده از سیستمهای زیرسطحی توصیهشده توسط کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی، خودشان لولههای فاضلاب را سوراخ کردهاند و اطرافش شن و ماسه میریزند. این سیستم، آب بهتری به درختان میرساند.
به گفته این عضو هیئتمدیره تشکل آببران، شرط دولت برای توسعه روشهای نوین آبیاری هم تجمیع زمینهای کشاورزی است که کشاورزان اغلب با این مسئله مشکل دارند.
خشکشدن باغات پسته با اجرای روش نوین آبیاری
حسین حسینزاده دیگر عضو هیئتمدیره تشکل آببران بهادران هم همچون دیگر همکارانش اجرای روشهای نوین آبیاری را برای باغاتی که عمری از آنها گذشته است، غیرمنطقی میداند و میگوید: این سیستم باید در ابتدای پیدایش باغ، اجرا شود تا ریشه درختان متناسب با آن رشد کند. او همچنین اجرای روشهای نوین آبیاری در باغاتی که با روش غرقابی آبیاری میشدند را عامل خشکشدن باغات معرفی میکند. به گفته حسینزاده کشاورزان منطقه بهادران از آنجا که آب کافی در اختیار ندارند، کشت در زیر آشکوب باغات را با هدف کاهش مصرف آب حذف کردهاند. به اعتقاد او، هیچ راهی برای سازگاری با خشکسالی با توجه به منابع آب موجود وجود ندارد و کشاورزان باید بپذیرند که بخشی از درختان باغات خود را قطع کنند تا بتوانند با آب موجود، بخش باقیمانده از باغ را برای خود حفظ کنند.
آنطور که اعضای هیئتمدیره تشکل آببران بهادران اعلام میکنند، معیشت پنج هزار خانوار به باردهی باغات پسته دشت بهادران وابسته است. دو هزار خانوار بومی منطقه و بقیه غیربومی هستند. تعداد زیادی ترمینال ضبط پسته در فصل برداشت محصول، فعال میشوند و به مدت 40 روز، حداقل 16 تا 17 ساعت کار میکنند تا پسته دشت بهادران را پوستکنی و به بازار مصرف عرضه کنند. اما خشکسالی معیشت تمام این افراد را با مشکل مواجه کرده است.
به اعتقاد آنها افراد بومی منطقه که چاههای کشاورزی نزدیک روستاها را در اختیار دارند، در شرایط بدتری به سر میبرند زیرا مهاجرهایی که از استانهای کرمان و فارس و دیگر شهرهای استان یزد به دشت بهادران آمدهاند، چاههای دورتر از روستا را خریداری کردهاند که وضعیت آبدهی بهتری نسبت به چاههای افراد بومی منطقه دارد. به همین دلیل همه کشاورزان چشم به آسمان دارند و مدام در حال تغییر مدلهای آبیاری خود هستند تا با آب موجود سازگار شده و بخشی از باغات خود را حفظ کنند.