منو تو فروختی به اپل؟
مسدودسازی اپلیکیشنهای ایرانی در گوشیهای آیفون ساخت شرکت آمریکایی اپل. این خبری بود که روز پنجشنبه منتشر شد و بلافاصله پس از آن پیامهایی از سوی این اپلیکیشنها که اغلب متعلق به کسبوکارهای بزرگ و مهمی در ایران هستند برای کاربرانشان ارسال شد و در رابطه با این اختلال توضیحاتی دادند که در حال تلاش برای حل مشکل هستند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، ماجرا از چه قرار بود که برخی آن را به تحریمها ربط دادند و برخی اخبار از نقش یک عضو تلویزیون منوتو در مسدودسازی این اپلیکیشنهای ایرانی حکایت میکرد. برخی هم البته در ادامه اعلام کردند که این اتفاق ناشی از یک تصمیم شرکت اپل بود که شامل همه جهان میشد و لزوما ربط مستقیمی به ایران نداشت.
اصل داستان و جزئیاتش را اینطور میشود روایت کرد؛ روایتی که نشان میدهد اگرچه مسدودسازی و اختلال اخیر ربط مستقیمی به تحریمها علیه ایران ندارد، اما به صورت غیرمستقیم ردپای تحریم در ایجاد آن مشهود و مشخص است، چراکه از شهریورماه سال گذشته وقتی اپل اقدام به تحریم ایران کرد و اپلیکیشنهای ایرانی را از اپاستور حذف کرد، برخی از اپلیکیشنهای ایرانی برای دورزدن این محدودیت به سراغ استفاده از اکانتهای اینترپرایز (Enterprise) رفتند.
به زبان ساده این کار را میتوان اینطور توضیح داد: تا پیش از اعمال تحریمها علیه ایران، توسعهدهندگان و سازندگان اپلیکیشنهای ایرانی مثل هرجای دیگری از دنیا با هماهنگی با اپاستور اپلیکیشن موردنظر خود را روی این بازار اپلیکیشن میگذاشتند، اما پس از آنکه اپل ایران را تحریم کرد و این راه ساده و معمولی بسته شد و اپلیکیشنهای ایرانی از بازار اپل حذف شدند، ایرانیان به سراغ راه دومی برای حل مشکل رفتند. در روش دوم که نهتنها در ایران، بلکه در سایر کشورها نیز مرسوم بوده، به روش اکانت شرکتی (اینترپرایز) معروف است و به توسعهدهندگان اپلیکیشن (طراحان اپلیکیشن) این اجازه را میدهد که اپلیکیشن موردنظر را روی سایت قرار داده تا کاربران آیفون با مراجعه به لینک دسترسی در سایت، نرمافزار موردنظر را روی گوشی خود نصب کنند. در این روش، قبل از نصب اپلیکیشن به کاربر IOS هشدار داده میشود که این روش نصب، قابل اعتماد و مورد تأیید نیست و اگر مسئولیت آن را میپذیرد، اجازه نصب را با تأیید روی تنظیمات (ستینگ) گوشی میدهد.
در تصمیمی که از روز پنجشنبه از سوی اپل اعلام و اعمال شد، این راه و روش دوم هم مسدود شده است و حالا اپهای ایرانی و بهخصوص کاربران چندمیلیونی گوشیهای آیفون در ایران به این شکل با محدودیتی بزرگ و مهم مواجه شدهاند.
شرکت اپل البته اعلام میکند دلیل این محدودیت برخی سوءاستفادههای امنیتی از این نحوه دسترسی بوده است و اپل به دلیل افزایش نرمافزارهای کرکشده (قفل شکسته) و کپیبرداریشده و نیز عدم رعایت قانون کپیرایت که به ضرر کاربران و توسعهدهندگان بوده، این تغییر رویه را در پیش گرفته است.
حالا و با این تصمیم جدید، ایرانیها که پیش از این راه قانونی و عادیشان را خود اپل بسته بود، راه دوم دسترسیشان هم مسدود شده است و به این شکل این اعمال محدودیت جدید، سبب بهوجودآمدن مشکلاتی برای کاربران شده است. البته آنطور که در خبرها آمده است، توسعهدهندگان اپلیکیشنهای ایرانی در حال بررسی راهحلی برای رفع این مشکل و امکان دسترسی مجدد کاربران ایرانی به اپلیکیشنها روی سیستم عامل IOS هستند.
پس از این اتفاق و انتشار این خبر، برخی از کاربران شبکههای اجتماعی انگشت اتهام را به سمت یکی از کارکنان شبکه ماهوارهای منوتو گرفتند. او چندی پیش با انتشار مطلبی به زبان انگلیسی در وبسایت مدیوم درباره اپلیکیشنهای مهم و پراستفاده ایرانی که به همین شیوه روی اپاستور فعالیت میکنند نوشته بود.
همین موضوع واکنش جمعی تعداد زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی را در پی داشت. آنها با انتشار توییتهای زیادی با هشتگ #منوتوفروختی که تلفیقی از اسم شبکه ماهوارهای منوتو و فروختن بود، به این موضوع اشاره کردند که او باعث مسدودشدن اپلیکیشنهای ایرانی در اپاستور شده است.
در دو روز گذشته با این هشتگ توییتهای بسیاری منتشر شد. در ادامه برخی از این توییتها آمده است.
امیر سیدین، روزنامهنگار، در توییتی با همین هشتگ نوشت: «ما فقط مصرفکننده آن اپها بودیم. اما وطنفروشی کارمندان#منوتو توی این شب عیدی، نان ضعفایی را برید که نان زن و بچههایشان را از اپهایی مثل اسنپ و تپسی درمیآوردند. اشک تمساحشان اما از معیشت همین مردم دم مشکشان است؛ جلوی دوربین البته!»
کاربری به نام ندات هم با همین هشتگ نوشت: «دوستی که از مشکلات فیلم میگیری، واسه منوتو میفرستی؛ هرجا کمبود و کاستی ببینی، میشی گزارشگر منوتو؛ فکر کردی اونا واسه حل مشکل، گزارشت رو پخش میکنن؟ نه عزیزم، اونی که طرفدار تحریمه، تلاشش تنگترکردن عرصه زندگی به مردمه، پخش میکنه تا به رئیسش بگه دارم مأموریتمو درست انجام میدم».
علی هنری هم در توییت خود اینطور نوشت: اگر همراه با تحریم چوب لای چرخ کسبوکارها میگذارند، به کسبوکارهای مردم کمک کنیم. اگر میگویند دوربین/ اسلحه به سمت دیگری بگیریم، گل و شیرینی به همدیگر تعارف کنیم. جای نزاع، گفتوگو کنیم. علیه «سیاستِ نفرت» که یکپارچگی ایران و همزیستی ایرانیان را هدف گرفته بایستیم.
کاربری به نام فرشاد هم چنین توییتی پست کرد: مفهوم جالب و رذیلانهای است؛ مطلب مینویسید، لابی میکنید و تشویش تا تحریم کنند، بعد که تحریم کردند ربطش میدهید به ناکارایی نظام تا ایجاد نارضایتی و ناامیدی کنید.
رضا رمضاننژاد هم نوشت: پشت هشتگ #منوتوفروختی تجربه گرانبهایی نشسته! تجربه لمس اثر تحریم توسط بخش قابل توجهی از جامعه، تجربه بیربطبودن تحریم به هر پدیده سیاسی و نظامی و ارتباط مستقیم با زندگی و معیشت مردم و تجربه آشکاربودن نقش مزدوران وطنفروش در بنیانگذاری آن.
امیر تنها هم چنین توییتی داشت: آمریکا و ترامپ میگن تحریمها و فشارهای ما فقط برای حکومت ایران است، تو با این اقدامات جدید و مشکلاتی که داری پیش میاری فقط و فقط #مردم_ایران رو هدف گرفتی، همون مردمی که بهشون گفتی تروریست، تو داری کسبوکار ملت رو تهدید میکنی و این نه به سپاه ربط داره و نه به حکومت.
احسان بداغی هم در اینباره نوشت: بابت ارتباط محدودیتهای اپل با اقدام خبرنگار منوتو از چند متخصص پرسیدم، توضیح دادند اقدام او اهمیتی نداشته که اپل بر اساس آن تصمیم بگیرد. اما به نظرم از یک جنبه دیگر خیلی هم مهم است؛ چون نشان میدهد برای دلباختگان تحریم، چقدر منافع مردم و حقوق اساسی آنها ارزش دارد.
علی قلیزاده هم چنین توییتی در صفحه خود پست کرد: «هدف تحریمها و تحریمطلبان در همین نمونه درخواست از اپل برای تحریم استارتآپهای ایرانی مشهود است. ایجاد اختلال در زندگی مردم و فعالان اقتصادی با هدف افزایش نارضایتی و نهایتا بهراهافتادن اعتراضات کور و خشن اجتماعی برای موجسواری اپوزیسیون وابسته.
در اینباره امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران، نیز با انتشار مطلبی در صفحه خود با تیتر داستان یک مسدودسازی در ویرگول به مسدودشدن اپهای ایرانی پرداخت. این بخشهایی از نوشته اوست: «به زبان ساده یک کاربر برای نصب اپها روی گوشی هوشمند اپل خود سه روش عملی دارد: اول آنکه به بازار بزرگ برای خرید اپها مراجعه کند؛ نام این بازار App Store است. اما عرضه اپلیکیشن در این بازار برای ایرانیان مسدود شد.
راه دوم آن است که اپ در یک سایت عرضه شود (مانند اپبانکها در سایتشان). در این روش عرضهکننده اپ از یک امکان شرکت اپل که برای کدنویسان ایجاد شده است، استفاده میکند. راه سوم نیز تشکیل یک بازارچه محلی است. مثلا سیباپ یا سیبچه نمونههایی از این بازارچههای محلی بودند که ایرانیان برای خود تشکیل داده بودند. به این ترتیب تحریمها امکان عرضه در بازار بزرگ را از ایرانیان گرفته بود و آنان در عمل مجبور به انتخاب روش دو یا سه شده بودند.
ناظمی همچنین درباره این عضو تلویزیون منوتو هم با توضیح «گرادادن» اینطور نوشت: در این مدت پس از تحریم با آنکه شرکت اپل تغییر سیاست خود را اعلام و اعمال کرده بود، همچنان اپهای ایرانی مشغول کار بودند. یک عضو شبکه ماهوارهای که طرفدار تحریم علیه ایران است، یادداشتی خطاب به شرکت اپل تهیه میکند و در آن فهرستی از اپهای ایرانی که علیرغم سیاست اپل مشغول فعالیت هستند را معرفی و این پرسش را طرح میکند که چرا اپل آنها را مسدود نکرده است! چند روز بعد، شرکت اپل اقدام به مسدودسازی اپهای آن فهرست میکند و اپهای خارج از فهرست همچنان به فعالیت ادامه میدهند. حالا تحریمها زندگی ایرانیان را هدف قرار میدهند و من هنوز در این فکرم که چگونه یک ایرانی میتواند بخشی از پازل تحریم علیه هموطنانش باشد؟!».
ناظمی همچنین در بخش دیگری از مطلب خود به شیوه پوشش همین خبر در صداوسیما اشاره کرد و نوشت: «در این میان صداوسیما شاید غیرملیترین روایت را داشت: تأکید بر ناکارآمدی دولت! صداوسیمایی که شاید انتظار میرود داستان را روایت کند، بر خلاف انتظار بر هیچکدام از سه بخش داستان تأکید نکرد. صداوسیما یک روایت داشت: دولت ناکارآمد است!».