تاثیر مثبت بهادارسازی بدهیها بر نرخ تورم/ اوراق بهادار دولتی، ابزار موثر کنترل نقدینگی
مجلس بهتازگی در جریان بررسی جزئیات بخش درآمدی لایحه بودجه 98 با جزئی از این لایحه موافقت کرد که بر اساس آن دولت میتواند بخشی از بدهیهای خود به بانکها را تا سقف مشخصی بهادارسازی کند.
بر این مبنا به دولت اجازه داده شده در صورت اجرای عملیات بازار باز و وثیقهگیری اوراق مالی اسلامی دولتی از بانکها توسط بانک مرکزی، بخشی از بدهیهای قطعی و حسابرسیشده خود به بانکها را که در چارچوب قوانین تا پایان سال۱۳۹۷ ایجاد شده است، تا سقف دویست هزار میلیارد ریال بهادارسازی کند. دولت یکی از مزایای این روش را بهرهورسازی بدهیهای دولت به بانکها اعلام کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در اینباره با احمد حاتمییزد، کارشناس ارشد بانکی گفتوگو شده است که در ادامه میخوانید.
ارزیابی شما از مجوز بانک مرکزی برای بهادارسازی بدهیهای دولت چیست و اجرای این روش در بازار باز را تا چه میزان در تسویه بدهیها به سیستم بانکی موثر میدانید؟
دولت تصمیم دارد اوراق بهاداری را بفروشد و پول آن را بابت بدهیهای خود در اختیار بانکها قرار دهد. در نتیجه بدهی دولت از بانک به خریداران این اوراق منتقل میشود. صاحبان این اوراق میتوانند آنها را در بورس بفروشند. وقتی قید بازار باز آورده میشود به معنای آن است که وقتی صاحب اوراق به پول نیاز داشته باشد میتواند آن را به هر قیمتی بفروشد. مثلا روی این برگه بهای آن 100 هزار تومان قید شده و ممکن است آن را در بازار 102 هزار تومان یا 98 هزار تومان بخرند؛ یعنی قیمت آن متناسب با شرایط بازار یا وضعیت انقباضی و انبساطی پولی کشور، کم و زیاد میشود. این معنای بازار باز است. دولت تعهدی ندارد این اوراق را دوباره خریداری کند و تا سررسید آن همچنان در دست خریدار باقی میماند اما خریدار آن، سود دریافت میکند در عین حال برای دریافت اصل پول خود باید صبر کند تا سررسید این اوراق برسد. معمولا سررسید اوراق بهادار میتواند یکساله یا دو ساله یا حتی مدت طولانیتر باشد. چنین اوراقی در آمریکا نیز موجود است و از مدتهای شش ماهه تا 30 ساله را در بر میگیرد. طبعا در ایران کسی از اوراق 30 ساله استقبال نمیکند اما ممکن است تا مدت پنج ساله آن به فروش برسد.
یکی از مزایای توثیق اوراق مالی بنابر اعلام سازمان برنامه وبودجه، سیالشدن این بدهیها در نزد بانکها و خروج آن از حالت انجماد و عدم بهرهوری است. به عقیده شما تاثیر این عملیات بر نظام پولی چیست؟
اوراق بهادار وسیله خوبی برای کم و زیاد کردن نقدینگی است. وقتی دولت بخواهد نقدینگی را کاهش دهد، این اوراق را بیشتر به فروش میرساند و برای افزایش فروش، احتمالا نرخ آن را پایین میآورد و زمانی که بخواهد نقدینگی را افزایش دهد، دوباره همین اوراق را در ازای پول نقد از افراد خریداری میکند. بنابراین یکی از ابزارهای موثر کنترل حجم نقدینگی همین اوراق بهادار دولتی هستند.
در این صورت استفاده از این ابزار میتواند در نرخ تورم نیز موثر باشد؟
بسته به آنکه فروش این اوراق چگونه مدیریت شود میتواند تاثیرات مثبت و منفی داشته باشد. اگر خوب مدیریت شود، بله میتواند تورم را کنترل کند اما در صورتیکه به نحو نامناسبی مدیریت شود، میتواند دوباره موجب تورم شود. بستگی دارد به اینکه کسی که پشت فرمان نشسته است بداند که چه زمانی این اوراق را بفروشد و چه زمانی آن را خریداری کند.
از آنجا که این عملیات به نحوی سبب بازشدن دست بانکها شده و در سرمایه بانکها بهرهوری ایجاد میکند، بهنظر شما میتواند تاثیر عینی و ملموسی در رابطه بانکها و مردم ایجاد کند یا تنها در بحثهای کلان اثرگذار است؟
بستگی دارد به اینکه افراد تا چه میزان از این موضوع استقبال کنند. اگر استقبال به اندازه کافی باشد و پولها به بانکها تحویل داده شود، یعنی دولت بدهی خود به بانکها را از این طریق تسویه کند، بانکها امکان آن را خواهند داشت که وام بیشتری را در اختیار موسسات تولیدی، واحدهای صنعتی و کشاورزی قرار دهند؛ بنابراین تاثیر آن بر رابطه بانک و مردم مشهود خواهد بود و این ارتباط بهتر خواهد شد. اما بسیار مهم است که این عملیات با ظرافت مدیریت شود و این بستگی دارد به اینکه در بانک مرکزی چه کسانی مدیریت این کار را به عهده خواهند گرفت. پرسنل بانکهای ما در این زمینه تجربه زیادی ندارند و آن را کسب خواهند کرد اما برای ورود به این بازار، دانش و تخصص لازم است.
آیا پیش از این نیز در طول این چهل سال، دولتها چنین روشی را اجرایی کردهاند؟
در این 40 سال بسیار کم اتفاق افتاده است. سال گذشته نیز چنین تلاشی شد و در زمان دکتر نوربخش هم این آزمون انجام شد اما موفق نبوده است. زیرا مردم حاضر نبودند در بازار باز معامله کنند و بیشتر بهدنبال اوراقی بودند که سود ثابت و قطعی با تضمین بانک داشته باشد اما وقتی که وارد بازار باز میشود هیچ سود ثابت و قطعی ندارد و ممکن است این سود بیشتر یا کمتر شود. بنابراین خریداران این اوراق ریسکی را دارند قبول میکنند و بهخاطر آن ریسک حتما انتظار دارند درآمدی بیشتر از سود سپرده داشته باشند.
با توجه به شرایط اقتصادی کنونی فکر میکنید بانکها و افراد تا چه میزان از چنین عملیاتی استقبال کنند؟
استقبال خیلی زیادی نخواهد شد. اما میتواند شروع خوبی باشد اگر این روش نهادینه شود ممکن است مردم به آن روی بیاورند. از آنجا که سود بانکی نیز اکنون کاهش یافته است ممکن است فکر کنند که خرید این اوراق سودآور است و به سوی آن روی بیاورند.